حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کیهان: قلعه (گفت و شنود)
گفت: روزنامه آمریکایی «یو.اس.ای.تودی» طی مقالهای از مقاومت تیم هستهای ایران در برابر پیشنهادات آمریکا ابراز تعجب کرده است.
گفتم: چرا از باجخواهی آمریکا و متحدانش ابراز تعجب نکرده است.؟!
گفت: نوشته است، ایران به جای پاسخگویی به پرسشهای 5+1 درباره برنامه هستهای خود، مسائل دیگری را مطرح کرده است!
گفتم: ایران که طی 11 سال گذشته به همه پرسشها پاسخ داده است و آنهمه بازرسیها نیز انجام شده و روسیاهی حریف را در پی داشته است.
گفت: چه عرض کنم؟! پس این کابوهای وحشی آمریکایی چه میگویند؟!
گفتم: از این که ایران به خال زده است عصبانی هستند. آن قدیم ندیمها، عدهای اوباش رفته بودند قلعهای را فتح کنند، یکی از نگهبانان قلعه با سنگ زد وسط ملاج سرکرده اوباش، و یارو در حالی که از سرش خون میچکید به نگهبان قلعه گفت؛ مگه سپر به این بزرگی را نمیبینی که سنگ را توی ملاج من میزنی؟!
سیاست روز: کدام حوادث تقصیر دولت قبلی نیست؟
علیرضا دبیر: همین اتفاقی که چند وقت پیش در بزرگراه آزادگان افتاد و یکی از اتوبوسها واژگون شد و به درگذشت چند تن از شهروندانمان منجر شد به خاطر تحمیل اتوبوسهای بیکیفیت توسط دولت وقت به شهرداری بود.
با توجه به این اظهار نظر کدام یک از حوادث و اتفاقات زیر تقصیر «دولت قبلی» نیست؟
الف) مفقود شدن هواپیمای خطوط هوایی مالزی
ب) وقوع سونامی در اندونزی
ج) کاهش نزولات آسمانی
د) سرماخوردگی شدید همسر سابق سفیر نیجریه در اوگاندا
دولت انگلستان: برای دریافت غرامت از ایران در حال رایزنی هستیم.
اظهارنظر فوق یادآور کدام ضربالمثل شیرین فارسی است؟
الف) «رو» که نیست.«سنگ پای قزوین» است.
ب) کسی که به ما نپریده بود / کلاغ ورپریده بود.
ج) به جنازه که رو بدهی در کفن خود اعمال خرابکارانه مرتکب میشود.
د) تو برادریت را ثابت کن ارث و میراث پیشکشت!
یک نماینده مجلس: هر جایی که ببینیم باید وارد شویم، وارد میشویم و به هیچکس هم نگاه نمیکنیم.
اظهار نظر بالا با کدام یک از شعرهای زیر تناسب دارد؟
الف) وقتی با منی حواست رو جمع کن / وقتی پیشمی شیطونیتو کم کن / نه اینور / نه اونور / جلوی پاتو نگاه کن
ب) اول به راست نگاه کن / بعدا به چپ نگاه کن / اگه ماشین نیومد / از خیابون گذر کن
ج) تو با منی / هر جا برم / مهر ِ تو بند ِ جونمه / عشقت نمیره از سرم / تو پوست و استخونمه
د) نگام کن نگام کن فقط تو منو نگام کن / صدام کن صدام کن فقط تو منو صدام کنه
شرق: سر بیکلاه ادبیات
باد عجیبی آمد و هزاران کتاب در هوا به پرواز درآمد. هزاران کتاب که چیزی نیست، چندتا نویسنده را هم باد بلند کرده بود و بین زمین و زمان معلق بودند. یکهو دیدم احمد پوری، مترجم و نویسنده، را هم باد دارد میبرد، سریع پریدم روی آمبولانس و احمد پوری را از هوا گرفتم و آوردمش توی آمبولانس. گفتم: پوریجان، جریان چیست؟
احمد پوری گفت: من دیروز به خبرگزاری «ایسنا» هم گفتم که «توی اداره کتاب وزارت ارشاد، نسیمی در حال وزیدن است.»
تا این را گفت دیدم کلاه محمود دولتآبادی را باد برد.
گفتم: پوریجان، اینطور که مشهود است قبلا توی وزارت ارشاد باد کاشتند.
در همین لحظه باد آمد و کلاه ما را هم باد برد.
احمد پوری گفت: ببین پوریاجان، سر شما هم بیکلاه ماند.
گفتم: سر آدم کلاه نرود، بیکلاه بماند عیبی ندارد.
که بادی که از جانب ارشاد میوزید آمد و آمد و یک کلاه بزرگ سر پوری و پوریا گذاشت.
گفتم: این کلاه برای سر ما گشاد است آقای پوری.
پوری کلاهی را که سرش رفته بود برداشت و گفت: این چه وضع کتاب است؟ هیچ نمدی به این کلاه نمانده.
گفتم: ای آقا. بعضی از نمدمالی فقط پف نمزدنش را بلدند.
احمد پوری با اشاره زیرپوستی به وضعیت کتاب گفت: ولی ارشاد نباید به ما ابرو کج کند، چون کجکلاهخان یار ماست.
گفتم: کجکلاهخان کجا بود؟ وضعیت طوری شده که آدم برای انتشار یک کتاب باید هر کاری بکند و به هر دری بزند و کلاهش را بگذارد بالاتر.
پوری گفت: خیلی بدبین نباش آمبولانسچی. بههرحال در این چندماه چندتایی مجوز دادند و نسیمی در ارشاد در حال وزیدن است.
بعد در همین لحظه دیدیم وزیر ارشاد و معاون کتاب دوره سابق، نشستهاند جلو نسیم و نسیمشان کل فضای فرهنگ و کتاب را دربرگرفته است.
گفتم: پوریجان، با توجه به اینکه ما را باد خواهد برد، بیا تا به باد نرفتهایم، برویم توی افق گم شویم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم