کمتر گردشگر خارجی را می‌توان یافت که در فهرست مقصدهای گردشگری جهت گذران شیرین‌ترین و نخستین سفر مشترک هر زوج که به ماه عسل معروف است، ایران را نیز به عنوان یک گزینه بررسی کند. میرکو توماسونی اما از این قاعده مستثناست. میرکو که علاوه بر اروپایی بودنش که امکان سفرهای متعددی را پیش رویش می‌گذارد، جزو افراد معلول جامعه نیز هست، در اقدامی منحصر به فرد در سال 2002 (1381) ایران را به عنوان مقصد ماه عسلش انتخاب کرد. نتیجه این سفر البته برای این جوان سان مارینویی، نه‌تنها مثبت و لذت‌بخش بود، بلکه سبب نگارش خاطراتش از ایران شد. خاطرات توماسونی در چند وب‌سایت معتبر که به مقوله ناتوانان و معلولان جهان می‌پردازند، انتشار یافته است. در هفته گذشته به بخش نخست خاطرات میرکو و همسرش زیومارا پرداخته شد. آنچه در اینجا می‌خوانید بخش دوم و پایانی خاطرات این گردشگر ماجراجوست.
کد خبر: ۶۷۰۷۵۸

پس از بازگشت از شیراز، تصمیم گرفتیم تهران را بگردیم. تهران پایتخت بسیار بزرگی است؛ شهری که کمتر گردشگری به جاذبه‌های گردشگری‌اش توجه می‌کند. ما زمانمان را در بازدید از موزه‌ها، پارک‌ها و بناهای تاریخی سپری کردیم. بازار تهران و مراکز فروش صنایع دستی آن بحق بهترین جا در ایران بود که توانستیم به صنایع دستی نقاط مختلف ایران که بسیار متنوع هم هست، دست پیدا کنیم. سوغاتی‌های بسیاری خریدیم که از «خاتم» ساخته شده بود. خاتم از هنرهای سنتی ایران است که به وسیله آن روی خودکار، قاب عکس و دیگر اشیا نقش‌های ریز اسلیمی بسیار زیبا حک می‌کنند. (میرکو بر اساس تجربه خود از دیدن خاتم‌کاری، این هنر را این گونه توصیف کرده است ـ مترجم). تعدادی از فرش‌های ایرانی علاوه بر ویژگی دست‌بافتی، دارای نقش‌هایی از هنر مینیاتور و بیشتر شبیه یک تابلوی نقاشی بود تا فرش که به آنها «گلیم» می‌گفتند و واقعا در نوع خود تحسین‌برانگیز و بی‌نظیر جلوه می‌کرد.

مهم‌ترین ویژگی تهران نسبت به دیگر پایتخت‌های جهان، ارزانی تاکسی در آن است. ما به نقاط مختلفی از شهر با یک تاکسی می‌رفتیم و فقط15 دلار (حدود 50 هزار تومان) پرداخت می‌کردیم.

پیش به سوی غرب ایران

پس از چند روز گشت و گذار در تهران که مهم‌ترین بخش آن صرف خرید شد، با یک ماشین به سمت غرب ایران سفر کردیم. در فاصله 340 کیلومتری از تهران به همدان رسیدیم. همدان در زمان مادها، پایتخت ایران محسوب می‌شده و پس از پیروزی کوروش هخامنشی بر مادها به عنوان پایتخت تابستانی شاهنشاهی هخامنشی انتخاب شده است.

در پنج کیلومتری همدان یک محل تفریحی به نام «گنج‌نامه» است که به هوای تازه و آبشارش شهرت دارد. دو سنگ‌نوشته به خط میخی متعلق به داریوش بزرگ و خشایارشاه هخامنشی در این منطقه وجود دارد که به زیبایی طبیعی این منطقه، ارزش باستانی نیز بخشیده است. در همدان این امکان فراهم بود که به بازدید از غار علیصدر برویم. این غار در نزدیکی همدان است و بزرگ‌ترین غار آبی ایران محسوب می‌شود.

این غار شامل یک دریاچه بزرگ و دالان های آبی پر پیچ و خم است که به گردشگران امکان می‌دهد کیلومترها در آن قایقرانی کنند. برایم جالب بود که در این سایت توریستی ایران، تسهیلاتی برای گردشگری معلولان فراهم بود؛ تسهیلاتی چون جایگاه‌های انتظار مناسب‌سازی شده پیش از سوار شدن به قایق، قایق‌هایی با صندلی چرخدار و جلیقه‌های نجات در کنار مردمی مهربان که در هر جایی نیاز به کمک داشتم من را بــا مهربانی یاری می‌دادند.

در همدان در هتل چهار ستاره بوعلی اقامت داشتیم که امکان گذر راحت من با ویلچر از پارکینگ تا اتاقم فراهم بود. سرویس بهداشتی و حمام‌های این هتل نیز برای معلولان مناسب‌سازی شده بود که من در هنگام استفاده از آنها بسیار راحت بودم.

اصفهان، ایستگاه پایانی

تصمیم گرفتیم آخرین جای بازدید ما از ایران​شهر اصفهان باشد که به واسطه مسجدهای باشکوهش در غرب به «نگین اسلام» شهرت دارد. این شهر را سرآمد تمامی شهرهای اسلامی می‌دانند و معتقدند که تمامی هنر و تمدن اسلامی در آن متجلی است. در فاصله 390 کیلومتری از تهران و در شهر اصفهان می‌توانید از «چهلستون» بازدید کنید؛ یک قصر تاریخی که نامش در فارسی به معنای 40 ستون است! (توماسونی در این جمله نام چهلستون را برای خوانندگانش ترجمه کرده است ـ مترجم) این قصر به واسطه شعرهای ناب حافظ و سعدی بسیار مشهور است. با گشتن در خیابان‌های اصفهان می‌توان از هنر و معماری اسلامی لذت بی‌حدی برد. این هنرهای زیبا در همه جا متجلی است؛ در میدان‌ها، پارک‌ها، بناهای مختلفی چون مسجدها، مدرسه‌ها و حتی پل‌ها. زیباترین پل اصفهان «سی و سه پل» است. گردشگری شبانه در سی و سه پل رونق فراوان دارد. چایخانه‌های بسیاری در این سایت تاریخی تا نیمه‌های شب باز است و امکان تفریح و سرگرمی را فراهم می‌آورد. در روز بعد به دیدار از میدان امام خمینی و مسجد شیخ لطف‌الله رفتیم که نماهایی باورنکردنی از بازی رنگ‌ها و نورها را به نمایش می‌گذاشت. گنبد براق این مسجد بسیار قابل توجه و بی‌نقص است و بسیاری از سیاحان غربی در طول تاریخ به آن اشاره کرده‌اند. متاسفانه این جاذبه تاریخی مهم ایران، تسهیلات لازم برای حضور معلولان را نداشت و من به لطف دو ایرانی مهربان توانستم به آن وارد شوم و از زیبایی‌هایش لذت ببرم.

در اصفهان در هتل سه ستاره آزادی در مرکز شهر اقامت داشتیم. هتل تمیز و خوبی بود، اما تسهیلات مورد نیاز معلولان در آن تعبیه نشده بود. حمام و سرویس بهداشتی‌اش بسیار کوچک بود و من نمی‌توانستم با ویلچر وارد آن شوم. برای همین مجبور بودم از کمک زیومارا برای دوش گرفتن استفاده کنم و او را دچار زحمت کنم.

همان‌طور که پیش از سفر به ایران انتظار داشتم، ایران کشوری بود با زیبایی‌های طبیعی بسیار که به مدد تاریخ کهنش، جاذبه‌های فراوان باستانی و تاریخی از دوره‌های مخـــــتلف را در خود جای داده است. مردم ایران بسیار مهمان‌نواز و مهربان هستند. برخلاف بسیاری از نقاط دنیا، آنها خود را در مقابل گردشگران خارجی که به دیدار از کشورشان می‌آیند مسئول می‌دانند. برایشان مهم نیست که به واسطه افرادی مثل من، درآمد کسب کنند یا نه، آنها به خارجی‌ها کمک می‌کنند تا خاطره خوبی از کشورشان داشته باشند و به آنها خوش بگذرد. ایران برخلاف تصور همگان در انتظار گردشگران است و البته در انتظار دوستان.

پس از سفرم هر کسی در مورد ایران از من می پرسید، پاسخ‌هایم را نخست با این جمله شروع می‌کردم: ایران مکانی است باورنکردنی با مردمی فوق‌العاده.

منبع: www.geocities.ws

www.globalaccessnews.com

مترجم: آیسا اسدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها