طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند.
کد خبر: ۶۶۹۱۴۷
تخم اردک به جای تخم‌مرغ

حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.

کیهان: رمز موفقیت ! (گفت و شنود)

گفت: مدعیان اصلاحات که تا چند ماه قبل اصرار داشتند آقای روحانی را رییس‌جمهور جبهه اصلاحات معرفی کنند، این روزها بدجوری ایشان را به باد انتقاد گرفته‌اند!
گفتم: کار اعتراض و انتقاد مدعیان اصلاحات به رییس‌جمهور تا آنجا پیش رفته که برخی از روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌های وابسته به آنها قبل از مصاحبه تلویزیونی سه‌شنبه شب روحانی علیه سخنان ایشان که هنوز نمی‌دانستند چیست هم موضع گرفتند!

گفت: چند سالی است که مدعیان اصلاحات و کارگزارانی‌ها برای بازگشت به قدرت خودشان را به در و تخته می‌زنند و هر روز به شکلی درمی‌آیند ولی با بن‌بست روبرو می‌شوند.
گفتم: از یارو پرسیدند چرا به هر دری می‌زنی موفق نمی‌شوی؟ گفت؛ چند دفعه تا حالا رمز موفقیتم رو عوض کردم، الان هرچی به مغزم فشار میارم، یادم نمیاد.

آرمان: چرا مستند من روحانی هستم ، وزین نیست؟

آقای بذرپاش این سیاست مدار جوان و دوست داشتنی در مصاحبه‌ای اعلام کرده که «مستند من روحانی هستم، بسیار هم وزین است و ربطی به نوارسازی‌های دولت اصلاحات ندارد!» اما قبل از اینکه ما شروع به رد کردن، این وزین کردن کنیم، لازم به ذکر می‌دانیم که از جانب تمامی اصلاح طلب‌ها بابت آوردن بیش از بیست میلیون رای در انتخابات سال‌های 76 و 80 و حضور بی دلیل هشت ساله بر راس قدرت از آقای بذرپاش عذرخواهی کنیم و قول دهیم که دیگر تکرار نخواهد شد، باشد که مورد قبول واقع شود! اما در مورد رد کردن وزین بودن این فیلم لازم است به نکاتی که سازندگان این اثر خجالت کشیده‌اند تا آن را بیان کنند، نکاتی را به سمع و نظر شما عزیزان برسانیم؛ 1- در این مستند به دلایل وقوع جنگ چالدران، نابود شدن تمدن فنیقیه و اعمال خشونت در قرون وسطی بر اثر سوء تدبیرهای آقای روحانی اشاره‌ای نشده و همین باعث می‌شود که یک درجه از میزان وزین بودن این مستند کم شود. 2- سازندگان این اثر با فراموشی این اتفاق تاریخی که پایه گذار تبدیل دلار به عنوان ارز بین‌المللی به دلیل عدم توجه ایشان به پول کشور بوده و در قدیم مردم بیشتر از عبارت «دو ریالی» استفاده می‌کردند اما ایشان باعث شد که دلار کم کم جا در دل مردم باز کند و نقل محافل شود!3- کارگردانان این اثر که به گفته آقای بذرپاش تعدادی دانشجوی جوان بودند به دلیل بی تجربگی اصلا فکر نکردند که چی شد که اونطوری شد؟ چرا آقای روحانی باعث شد اینطوری نشه و زمینه‌های لازم برای اونطوری شدن رو فراهم کرد، در رابطه با اونطوری نشدن بد نیست آقای خسرو معتضد هم شفاف سازی کنند.4- علاقه بی دلیل آقای روحانی در زمان جوانی به فالوده باعث برقراری ارتباط دوستانه ایشان با امثال ریچارد فرای و جک استراو شد (که خدا رو شکر این دو روباه پیر دست شان توسط همفکران آقای بذرپاش برای مردم رو شده است) و ما هرچه می‌کشیم از همین ارتباط‌های دوستانه است. 5- آقای روحانی در دانشگاه کلدونین گلاسکو تحصیلات دکترای خود را به پایان رسانده‌اند و در این فیلم توضیحی در مورد این دانشگاه ارائه نشده، آقای روحانی ناخواسته اطلاع نداشتند که کلدونین در انگلیسی یعنی چه و گلاسکو چه لقب حیله‌گرانه‌ای است و مانند آقای روحانی، سازندگان این اثر به دلیل عدم درک صحیح از زبان انگلیسی این نکته را نادیده گرفته اند، پس بازهم از میزان وزین بودن آن کم می‌شود.

سیاست روز: تخم اردک به جای تخم‌مرغ

معاون وزیر بهداشت: استفاده از زایمان بی‌درد از دیگر برنامه‌ها برای تشویق به زایمان طبیعی است.
عبارت فوق با کدام یک از گزینه‌های زیر ارتباط تنگاتنگی دارد؟
الف) شقایق‌های کوهستان آلپ
ب) آبشار طبیعی الیگودرز
ج) لنگه‌کفش سیندرلا
د) شیب ملایم گرانی‌های اخیر

نقطه‌چین زیر را با یکی از گزینه‌های مناسب پر کنید.
شهردار تهران: مدیران در فرهنگ جهادی باید بایستند، اضافه‌کاری هم بکنند و... هم نگیرند.
الف) زیادی
ب) زیرمیزی جهادی
ج) زیر‌لفظی جهادی
د) اضافه‌کاری

جمله زیر از کیست؟
ما مجاز هستیم دست تو جیب برخی از دستگاه‌ها و سازمان‌ها کرده و پول برداریم.
الف) محمود رضا خاوری
ب) بابک زنجانی
ج) رضا ضراب
د) رییس دیوان

معاون وزیر صنعت: برنامه‌ریزی‌ها مبنی بر توزیع دومین سبد کالا از ۲۰ اردیبهشت است اما احتمال جابه‌جایی در محتویات سبد نیز وجود دارد.
به نظر شما این جابجایی در محتویات سبد در کدام یک از گزینه‌های زیر صورت می گیرد؟
الف) تخم اردک به جای تخم‌مرغ
ب) روغن کرچک به جای روغن نباتی
ج) آب هندوانه به جای پنیر
د) نان بربری به جای برنج هندی

شرق: نصب نرم‌افزار در محل

جلو نمایشگاه کتاب معاون فرهنگی و اجرایی نمایشگاه کتاب تهران را دیدم و گفتم: سلام من آمبولانس‌چی هستم. اگر راست می‌گویی بگو ببینم، توی نمایشگاه کتاب امسال چه‌کارها کردید؟
محمد الهیاری گفت: «بسیاری از خانواده‌ها به دلیل اینکه نمایشگاه در سال‌های پیش نتوانسته تسهیلات خوبی را برای راحتی، آسایش و تفریح آنها فراهم کند به نمایشگاه مراجعه نمی‌کنند.»
راست می‌گفت. نگاه کردم دیدم نمایشگاه کاملا خانواده‌محور است و خانواده‌ها زیرانداز انداخته‌اند و قلیان را چاق کرده‌اند و جوجه‌ای و کبابی و پیک‌نیکی و به‌به... آقای خانواده هم کفش‌ها را کنده، جوراب‌ها را آب زده، انداخته روی درخت خشک شود... راحتی، آسایش، تفریح. پف‌فیل. همه در حالت پف‌فیل. زیر آفتاب تموز، عرق‌ریزان و عرق‌چکان، لم داده و دارند از فضای فرهنگی استفاده می‌کنند.

الهیاری گفت: «... لذا نگاه نمایشگاه امسال خانواده‌محور بوده.»
راست می‌گفت. چندتا خانواده به‌عنوان محور در نمایشگاه بودند.

الهیاری گفت: «همچنین با توجه به صعود تیم‌ملی فوتبال به جام‌جهانی، سالنی در اختیار پیشکسوتان فوتبال قرار دادیم تا برنامه‌های مختلف صعود تیم‌ملی در آن مطرح شود.»
راست می‌گفت. در همین لحظه 40، 50 نفر پیشکسوت و پسکسوت همه از دم با شورت ورزشی و کتانی میخی وارد نمایشگاه شدند و زدند زیر توپ و گل‌کوچیک را شروع کردند.
گفتم: کاش در همین راستای استفاده از تجربیات فوتبالیست‌ها در نمایشگاه کتاب، احمدرضا احمدی شاعر را هم دعوت کنید برود استادیوم آزادی برای تماشاچیان فوتبال، تفاوت راوی دانای کل را با راوی نادان کل توضیح بدهد.
الهیاری گفت: به ذهن خودمان نرسیده بود. ممنون گفتی.
گفتم: حالا که خوشتان آمد، پیشنهاد می‌کنم از محمود دولت‌آبادی هم دعوت کنید تجربیاتش را با قوی‌ترین مردان ایران در میان بگذارد.
الهیاری بعد از اینکه پیشنهادات را یادداشت کرد، گفت: «در نمایشگاه امسال غرفه‌های خاصی پیش‌بینی شده که موضوع ازدواج آسان و ترغیب جوانان به ازدواج را در غرفه‌ها رواج می‌دهند و نرم‌افزارهایی با این موضوع پیش‌بینی شده که در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.»
راست می‌گفت. جوانان همه نرم‌افزارهایی را که ارشاد پیش‌بینی کرده بود، گرفته بودند دستشان و داشتند باهاش بازی می‌کردند و هی روش کلیک می‌کردند.
یک جوانی هم می‌گفت: ببخشید مشکل من نرم‌افزاری نیست. باید چیکار کنم؟
یک جوانی هم جلو در نمایشگاه به پدرش گفت: من دارم می‌روم نمایشگاه کتاب باباجون.
پدرش هم خواباند توی گوشش و گفت: بچه بی‌ادب. می‌خواهی بروی ترغیب شوی؟
یک جوانی هم تراکت پخش می‌کرد و داد می‌زد: نصب نرم‌افزار در محل... با سرویس رایگان...
یک جوانی هم به باباش گفت: بابایی من دارم می‌روم نمایشگاه کتاب، ترغیب شوم و زن بگیرم. برای شما چی بگیرم؟
باباش گفت: برای من نرم‌افزار بگیر.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها