
بر همین اساس باید بین اجرای تلویزیونی و رادیویی تفکیک قائل شد و برای هر کدام شاخص و معیارهایی خاص خود را درشکل اجرا در نظر گرفت. از سوی دیگر گویندگی و مجریگری گرچه نسبت نزدیکی با هم دارند و گاه نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد اما لزوما هر گویندهای مجری نیست. چه بسیار گویندگانی که ممکن است صدای خوبی داشته باشند اما توان اجرای یک برنامه را ندارند و فاقد مهارتهای ارتباطی و سواد رسانهای در حوزه اجرا هستند.
مسأله از این هم فراتراست و شاید مثلا یک مجری خوب تلویزیونی از پس یک اجرای اثرگذار رادیویی برنیاید یا یک مجری تلویزیون تسلط کافی در اجرای یک برنامه رادیویی نداشته باشد. در این یاداشت تلاش خواهیم کرد تا درباره اجرای رادیویی و تفاوتهای آن با اجرای تلویزیونی سخن بگوییم.
در هفتادمین سالگرد رادیو از مهران دوستی گوینده توانای رادیویی درباره نقش صداهای خوب در گویندگی پرسیدم. گفت: صدای خوب برای اجرای یک برنامه رادیویی در اولویت چهارم و پنجم است و دانش رسانهای و مهارتهای گویندگی در اولویت اول قرار دارد. او میگفت: گاه درتاکسی یا کوچه و خیابان با صداهایی مواجه میشوم که فوقالعاده زیباست و حتی از بسیاری از گویندگان و دوبلورهای حرفهای همخوش آهنگتر است اما هیچ کدام از آنها از پس اجرای یک برنامه رادیویی برنمی آیند. نه صرفا به این دلیل که تجربه آن را ندارند که اجرا و گویندگی رادیو به مهارتهای کلامی/زبانی نیازمند است. مثلا یک مجری باید ادبیات و قوانین زبانی را بشناسد اهل مطالعه باشد و روانشناسی ارتباطات انسانی/کلامی را بداند. شاید بیش از اینها باید رسانه و زبان رسانهای را بشناسد. اجرا وگویندگی فقط حرف زدن نیست به معنای واقعی کلمه اجراست و وقتی از اجرا سخن میگوییم یک نوع بازیگری و هنرپیشگی را در معنای خود مستتر دارد. اتفاقا اجرای رادیویی، تخصصیترین و نابترین شکل اجراست که بیش از هرچیز بر کلام و تواناییهای زبانی مجری متکی است و مجری باید بدون اتکا به قابلیتهای بصری صحنه که در اجراهای تلویزیونی وجود دارد برنامه را به شکلی اجرا کند که بتواند مخاطب را پای رادیو بنشاند.
برنامههای تلویزیونی به دلیل تصویریبودنشان از امکانات بصری برای جذب مخاطب برخوردارند اما دررادیو این فقط گوینده و مجری و تواناییهای کلامی اوست که میتواند مخاطب را حفظ کند.
شاید واژه زبان بازی در معنای متعارف و عرفی خود بار منفی داشته باشد اما در اینجا به عنوان یک تکنیک و مهارت که به معنای آگاهی و تسلط مجری بر بازیهای زبانی هم هست به شمار میرود و به کار میآید. مجری باید بتواند اجرای تاثیرگذار داشته و فارغ از موضوع و محتوای برنامه، خودش و اجرایش برای برنامه جذاب باشد. به همین دلیل شاید یک برنامه رادیویی بیشتر مجری محور باشد تا همتای تلویزیونی آن. مثلا برنامه نود اگرچه بخش مهمی از اعتبار و طرفداران بالای خود را به واسطه نوع اجرای فردوسیپور دارد اما خود فوتبال به عنوان موضوع برنامه آن قدر جذابیت و کشش دارد که اگر فردوسیپور هم نباشد خیلیها را پای تماشای این برنامه بنشاند. اتفاقا این نکتهای بود که خود فردوسیپور در برنامه سال تحویل امسال در گفتوگو با احسان علیخانی به آن اشاره کرد.
البته این مساله درارتباط با یک برنامه رادیویی هم ممکن است اتفاق بیفتد مثلا یک برنامه درباره انصراف از گرفتن یارانه در زمان کنونی ممکن است به دلیل عامالمنفعه بودنش یا گستردگی مخاطبانش به یک برنامه جذاب تبدیل شود اما اجرای رادیویی بیش از هرچیز به گفتار و کلام متکی بوده و هیچ نوع ظرفیت بصری در آن نیست که بتوان خلأ و ضعفهای احتمالی دراجرا را جبران کرد. البته رادیو از تمهید موسیقی بهرههای زیادی میبرد و چه بسا بیشتر از تلویزیون اما موسیقی صرفا به عنوان یک پس زمینه و عنصر تکمیلی به اجرای رادیویی کمک میکند.
همچنین مجری رادیو باید حافظه کلامی /تاریخی بالایی داشته باشد در گفتوگوها و مناظره بتواند بحث را مدیریت کند و از آنجا که به دلیل ماهیت رادیو همه تمرکز شنوندگان بر حرفهای مجری و مهمان است هر گونه خطای کلامی یا اطلاعاتی بشدت شنیده شده و برجسته میشود و به اصطلاح سوتیهای آن در ذهن میماند. یادمان باشد بیشتر برنامههای رادیویی برنامه زنده هستند و این اجرا و گویندگی را سختتر میکند. در اجرای زنده اولین اشتباه آخرین اشتباه است و مجری باید حواسش باشد که تپق نزند یا دست کم آنقدر زیاد نباشد که شنونده گمان کند گوینده دچار لکنت کلامی است. سکتههای کلامی /زبانی تا حدودی دریک برنامه زنده رادیویی طبیعی است اما تکرار و تعدد آن به معنای ضعف در اجرا محسوب شده و اعتبار مجری را نزد مخاطب کاهش میدهد.
نگارنده درمقام کارشناس وگاهی مجری، تجربه حضور دربرنامههای رادیویی را داشته و بر همین اساس باور دارد که حضورذهن، سیالیت زبانی و روان بودن کلامی نقش بسزایی در اجرا و ارتباط با مخاطب دارد.
از سوی دیگر مجری رادیو در استودیو با عوامل پشت صحنه و کارشناسان برنامه هم در ارتباط است و باید بتواند فضای آرام و صمیمی برای آنها برقرار کند. به عبارت دیگر مجری رادیویی علاوه برمهارتهای فردی باید توانایی و مهارتهای بین فردی را هم بلد باشد. مهمان یا کارشناس برنامه باید بتواند آرامش و تمرکز ذهنی کافی را داشته باشد که بخش عمدهای از آن را گوینده و مجری برنامه برایش فراهم میکند. یک مجری ملتهب که خودش استرس دارد و نحوه ارتباط حسی با بقیه را نمیداند نمیتواند برنامه را بخوبی اجرا کند حتی اگر از مهارتهای کلامی /زبانی خوبی هم برخوردار باشد.
اگرچه اجرای رادیویی بیشتریک اجرای کلامی است اما این به معنای بی نیازی مجری یا گوینده به مهارتهای غیرکلامی نیست. درست است که مخاطب برنامه رادیویی در مقام شنونده حرکات و سکنات مجری را نمیبیند اما این سو گوینده رادیو دراستودیو با عوامل پشت صحنه در ارتباط است که باید در بسیاری ازمواقع با استفاده از مهارتهای غیرکلامی و درواقع مهارتهای حرکتی از طریق شیشه اتاق فرمان، برنامه را مدیریت کند.
نمیتوان از اجرای رادیویی گفت اما از تربیت صدا سخن نگفت. تمام توانایی مجری رادیویی در صدا و بیانش تجلی پیدا میکند. سرمایه اصلی او بیان و شیوه سخن گفتن است. او نباید فقط حرف خوب بزند که پیش از آن باید خوب حرف بزند. حرفهای خوب زدن مربوط به محتوا و مضمون برنامه است که تا حد زیادی خارج از اراده و رسالت مجری است اما خوب حرف زدن کسب و کار اوست، شغل و وظیفه اوست. بر همین مبنا گاه مجری رادیو باید در حد یک صداپیشه جلو رود، بداند که چگونه از صدا و بیان خود به شکل دراماتیک استفاده کند و تخت و یکدست سخن نگوید. با این حال مجریگری به سخندانی و سخنرانی نیست و باید مجری بود مجری یعنی کسی که بتواند اجرا کند نه فقط حرف بزند و اینگونه است که ما گوینده زیاد داریم اما مجری کم! (سیدرضا صائمی/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران:
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین: