دختر جوانی مدتی قبل به اداره آگاهی قائمشهر مراجعه کرد و از ناپدید شدن پدرش خبر داد. او به کارآگاهان گفت: «دیروز با پدرم تماس گرفتم اما پاسخ نداد، با این تصور که برای خرید از خانه خارج شده و تلفن همراهش را نبرده است، مدتی صبر کردم. ساعتی بعد دوباره به او تلفن زدم اما باز هم جواب نداد. در نهایت صبح امروز به خانه پدرم رفتم، ولی او در منزل نبود. پدرم کسی نبود که بیخبر شب به خانه نیاید. مطمئن هستم اتفاقی برایش افتاده است.»
تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی قائمشهر به دنبال اعلام گزارش ناپدید شدن مرد میانسال به نام خسرو آغاز شد. کارآگاهان با این احتمال که خسرو آسیب دیده و به بیمارستان انتقال یافته است، به استعلام از کلانتریها و بیمارستانها پرداختند، اما هیچ گزارشی درباره این مرد به آنها اعلام نشد.
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران در اینباره میگوید: «از فرزندان خسرو تحقیق شد، اما آنها مدعی بودند از سرنوشت پدرشان بیخبر هستند. معمولا در پروندههایی که فرد، خانه را ترک میکند، انگیزهها بررسی میشود. در 97 درصد از این موارد افراد بهدلیل دلخوری از اعضای خانواده قهر میکنند، اما بعد از گذشت مدتی وقتی آرامتر شدند، درباره به خانه برمیگردند. در چنین پروندههایی بهدنبال انگیزههای دخیل در ناپدید شدن فرد هستیم. با آنکه فرزندان خسرو مدعی بودند با پدرشان مشکلی ندارند، اما در جریان تحقیق از همسایهها و آشنایان مشخص شد خسرو با یکی از فرزندانش به نام کیارش اختلاف داشته و آن دو بارها با هم درگیر شدهاند.»
سرهنگ عظیمی ادامه میدهد: «دوباره از فرزندان خسرو تحقیق شد و آنها اختلاف و درگیری برادرشان با پدر را تائید کردند؛ به همین دلیل کیارش به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت و بازجویی شد. کیارش با توجه به مدارکی که در دست بود، در کمتر از 48 ساعت به قتل پدرش اعتراف کرد.»
پسر جوان به پلیس گفت: «با پدرم اختلاف مالی داشتم. روز حادثه دوباره بر سر مسائل همیشگی با هم درگیر شدیم. از دست او خیلی عصبانی شدم و با چاقو و تبری که در خانه بود، به او چند ضربه زدم. پدرم بر اثر ضربات چاقو و تبر جان خود را از دست داد. بعد از قتل تصمیم گرفتم جسد را از خانه خارج کنم تا کسی از راز قتل باخبر نشود؛ به همین دلیل جسد را مثله کردم و داخل خودرو گذاشتم و به طرف سوادکوه به راه افتادم. مسافت بین سوادکوه تا قائمشهر زیاد است و اگر جسد کشف میشد، به دلیل فاصله زیاد احتمال شناسایی هویت آن خیلی کم بود. جسد را به داخل جنگل بردم و آنجا آتش زدم تا تمام سرنخها را از بین ببرم.
بعد از جنایت هم به خانه برگشتم و در برابر سوال خواهرها و برادرهایم، گفتم نمیدانم پدر کجاست و چه اتفاقی برای او افتاده است. از آنجا که مطمئن بودم جسد او شناسایی نمیشود، تصمیم داشتم با صحنهسازی، طوری نشان بدهم که پدرم خودش از خانه رفته است.»
بهدنبال اعتراف کیارش به ارتکاب جنایت هولناک، او همراه گروهی ویژه از کارآگاهان جنایی استان مازندران راهی محل رها کردن جسد شد و به این ترتیب جسد مرد میانسال کشف و راز ناپدید شدن او برملا شد.
متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد./ ضمیمه تپش
مرجان رضایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: