با محمدحسن کیانی، مدیرکل مالکیت صنعتی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

کار ما مشکلی ندارد، دولت خود را اصلاح کند

«الو! سرویس علمی روزنامه جام‌جم؟ من یک اختراعی کرده‌ام که می‌خواهم شما آن را منتشر کنید.» برای ما که در بخش علمی رسانه‌ها کار می‌کنیم شنیدن این جملات به یکی از عادت‌های روزمره زندگیمان تبدیل شده است.
کد خبر: ۶۵۹۸۲۴
کار ما مشکلی ندارد، دولت خود را اصلاح کند

به احترام و حرمت تلاش این متفکران و مخترعان پیر و جوان، ما معمولا وقت زیادی را صرف گوش دادن به درددل‌ها و مشکلات آنها می‌کنیم که عمدتا با اشک و آه همراه است و پرسش همیشگی که «چرا دولت از ما حمایت نمی‌کند؟» و پاسخ دائمی ما که «دولت در هیچ جای جهان به آن عنوان که پولی بدهد یا امکاناتی از مخترعان حمایت نمی‌کند و معمولا دولت‌ها با ایجاد فضای پویای کسب و کار زمینه پیوند صنعت و ثروت را با مخترع و متفکر فراهم می‌آورند.»

اما در میانه راه تولید علم و فکر تا تجاری‌سازی آن، حلقه‌ای به نام ثبت و حق مالکیت وجود دارد که این روزها کاسه کوزه همه ناکامی‌ها در ایجاد اقتصاد دانش‌بنیان که هدف کلان کشور قرار داده شده، بر سر آن شکسته می‌شود. به همین منظور سراغ محمدحسن کیانی، مدیر کل مالکیت صنعتی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور رفتیم تا پاسخی برای گلایه‌ها و سردرگمی‌های مخترعان ایرانی پیدا کنیم.

از نظر سازمان متبوع شما اختراع چیست و مخترع کیست؟

آنچه در قانون ثبت اختراعات مصوب سال 1386 به عنوان تعریف اختراع آمده؛ اختراع نتیجه فکر فرد یا افراد است که برای اولین بار فرآیند یا فرآورده‌ای خاص را ارائه می‌کند و مشکلی را در یک حرفه، فن، فناوری، صنعت و مانند آنها حل می‌نماید. این فرآیند یا فرآورده می‌تواند برای حل یک مشکل فنی در صنایع مختلف نظیر حمل و نقل، بیمه، لوازم خانگی، خودرو، ساختمان یا هر صنعت دیگر باشد که شامل سه ویژگی و شرط است؛ اول، جدید بودن؛ به این معنی که در علم و فن و صنعت قبلی پیش‌بینی نشده باشد. دوم، دارای گام ابتکاری بودن؛ به این معنی که اگر علم در این حوزه تا دیروز روی شاخص 18 قرار داشت، امروز و به واسطه این اختراع یک گام به سمت بهتر شدن حرکت کند و به شاخص مثلا 19برسد و سوم، شرط کاربرد صنعتی داشتن نه به این مفهوم که الزاما یک محصول باشد، بلکه در فرآیند کار صنعت تحولی ایجاد کند. این یعنی کسی نمی‌تواند یک فرآیند یا دستورالعمل قدیمی را که در جامعه به کار می‌رود به نام خود ثبت کند و ادعای مالکیت نسبت به آن داشته باشد مگر این‌که ایده او آن فرآیند یا کالا را به شکلی توسعه داده یا بهینه سازد که در آن صورت هم فقط بخش توسعه داده شده در مالکیت فرد یا شرکت قرار می‌گیرد.

قبلا اگر فردی تصور می‌کرد ایده‌ای دارد که این سه شرط را ارضا می‌کند، می‌توانست نسبت به ثبت ایده و فکر خود اقدام کند، یعنی سیستم ثبت قبلا اعلامی بود. اما گویا در قانون جدید ثبت که سیستم تحقیقی نام گرفته، فرد باید ادعای خود را در معرض قضاوت یک گروه کارشناسی قرار دهد و در صورت گرفتن تائیدیه، ایده او ثبت و حمایت قانونی از او شروع می‌شود. خیلی‌ها اعتقاد دارند این سیستم برای حمایت از ایده‌های خام و اولیه مناسب نبوده و روند طولانی و تعدد افرادی که به اطلاعات آنها دسترسی دارند، باعث دلسردی و وحشت مخترعان از ورود به فرآیند ثبت شده است.

در همه دنیا عملا همین دو روش ثبت اختراع وجود دارد. اداره‌های ثبت در روش اعلامی فقط بررسی شکلی می‌کنند؛ یعنی بررسی می‌کنند آیا این نخستین بار است که برای موضوع مورد ادعا جهت ثبت پرونده تشکیل می‌شود یا نه و پس از احراز این شرط ثبت می‌شود. حالا اگر کسی مدعی باشد، می‌تواند به مرجع قضایی شکایت کند که آنچه ثبت شده جدید نیست. این روش مزیت‌هایی دارد که عبارت است از سرعت فرآیند ثبت و تشویق صاحبان اختراع برای مراجعه و ثبت اختراعات، که در این میان حجم کاری بشدت افزایش می‌یابد و درصد تعداد موارد ثبت شده‌ای که اصولا قابلیت تجاری شدن را ندارد، بشدت افزایش می‌یابد که خب عواقب آن به عهده شخص مدعی است. یعنی برای ثبت ایده‌ای هزینه کرده و وقت گذاشته که ارزش علمی چندانی نداشته است. ولی نگاه این است که این روش باعث تشویق مخترعان به ثبت سریع و ارزان ایده‌هایشان می‌شود و بنابراین فرآیند فکرکردن و تولید دانش و فناوری را افزایش می‌دهد. موضوعی که در سیستم ثبت تحقیقی وجود دارد، این است که به واسطه هزینه بیشتر و زمانبر بودن و در برخی موارد نفرت اشخاص از شنیدن جواب منفی گفته می‌شود که دلسردکننده است، اما از طرفی راه و مسیر را برای مخترعان واقعی و آنهایی که برای ایده خود زحمت کشیده‌اند و قدرتمندانه می‌توانند از آن دفاع کنند باز و تسهیل می‌کند.

در روش تحقیقی که ما در ایران از سال 86 آن را اجرایی کرده‌ایم، بعد از بررسی شکلی، پرونده از طریق مراجع ناظر علمی مثل پژوهشگاه‌های نفت و نیرو و دانشگاه‌ها و خیلی از مراکز تحقیقاتی دیگر، موضوع مورد ادعا بررسی ماهیتی می‌شود و سپس در صورت دریافت تائیدیه علمی فرآیند ثبت آن تکمیل می‌گردد.

در همین‌جا مخترعان دچار دلهره و اضطراب می‌شوند، چون معتقدند مراکز پژوهشی و تحقیقاتی برای بررسی اختراع تمام مشخصات فنی و محاسبات را طلب می‌کنند و چون قبل از بررسی ماهیتی، ثبت اعلامی صورت نگرفته، امکان سوءاستفاده از ایده و اختراع آنها توسط مراکز پژوهشی وجود دارد. حتی مثال‌هایی می‌آورند که فلان استاد دانشگاه به یک ایده تائیدیه علمی نداده، اما مدتی بعد خودش با تغییرات اندکی همان ایده را ثبت و کلی هم جنجال رسانه‌ای بر پا کرده است.

نکته بسیار مهمی است و ما هم در جریان این دغدغه هستیم. در پاسخ من باید اشاره‌ای به نظام ثبت اختراع در دنیا داشته باشم که از دو روش تبعیت می‌کند؛ اول نظام «حق‌تقدم با فایل» (First to File) است و دوم نظام «حق‌تقدم با مخترع» (First to Invent) است. در ایران ما از نظام نخست تبعیت می‌کنیم. یعنی اولین کسی که برای ثبت یک ایده یا اختراع به پیشخوان اداره ما که اکنون فضای مجازی است و به صورت اینترنتی اداره می‌گردد، از لحظه فشار دادن دکمه ارسال درخواست ثبت، صاحب قانونی ایده‌ای می‌شود که مدعی آن است.

یعنی می‌خواهم بگویم حمایت از مخترع که دوره‌ای 20 ساله را شامل می‌شود از تاریخ نهایی‌شدن ثبت نیست، بلکه از ثانیه‌ای است که اختراع خود را اظهار کرده است.

و این حمایت‌هایی که از آن صحبت می‌کنید شامل چه مواردی است. آیا منظور حمایت‌های مادی یا پشتیبانی جهت به سرانجام رسیدن اختراع را نیز شامل می‌شود؟

خیر! ما تنها داریم از حمایت‌های قانونی صحبت می‌کنیم. ببینید مطابق قانون در واقع با دریافت اطلاعات یک اختراع و انتشار آنها، به صاحب ایده اجازه داده می‌شود که برای 20 سال صاحب بلامنازع اختراع خود باشد و اگر توانمندی لازم در ارائه و بازاریابی و جلب سرمایه‌گذار را دارد، اقدام به جذب پول کند یا اختراع خود را بفروشد یا خود به ساخت و عرضه اختراع اقدام کند تا از منافع مادی و معنوی اختراع خود بهره‌مند شود. در تمام این 20 سال اگر کسی از ایده مخترع سوء‌استفاده و حقوق او را نقض کند، قانون با همه توان خود از صاحب اختراع حمایت می‌کند و او حق شکایت و درخواست غرامت از سوء‌استفاده‌کننده را دارد.

این حمایت حتی مرزهای کشور را نیز شامل می‌شود و برای مثال اگر اختراعی در داخل ایران ثبت شده و بعد در یک کشور دیگر تولید و برای فروش به ایران عرضه شود، صاحب اختراع می‌تواند درخواست توقیف محصول در گمرکات کشور را بکند و در قلمرو حاکمیت ایران، مخترع دارای حق انحصاری است که در چارچوب قانون از او حمایت می‌شود. به همین دلیل ما به همه مخترعان و ایده‌پردازانی که ایده‌هایشان سه شرط پیش‌گفته را دارا باشد توصیه می‌کنیم تحت هیچ شرایطی قبل از ثبت اظهارنامه ایده و اختراع خود، درباره آن با کسی صحبت نکنند تا قانون بتواند از آنها حمایت کند. اما به محض ارسال درخواست ثبت یا همان فایلینگ و حتی اگر فرآیند ثبت هنوز تکمیل هم نشده باشد، فرد صاحب ایده و اختراع محسوب می‌شود و به شکل خودکار حمایت‌های قانونی از او آغاز شده است.

اجازه بدهید برگردیم به همان مثال استاد دانشگاهی که گویا ایده یک مخترع را از نظر علمی مردود اعلام کرده، اما خودش مدتی بعد با اعمال تغییراتی مختصر آن ایده را به نام خود ثبت کرده است. این مخترع چه حمایتی می‌تواند دریافت کند؟

این موضوع محتمل است. اصولا قانون و قوه قضاییه برای همین به وجود آمده که احتمال سوء استفاده و نقض حق در همه جا وجود دارد. البته در نظام ثبت تحقیقی اختراعات که اکنون اعمال می‌گردد از مراجع چندگانه و متناظری درباره یک پرونده تحقیق می‌کنیم. اما با این حساب اگر چنین مشکل محتملی رخ داد راه‌حل قانونی هم پیش‌بینی گردیده است.

ببینید، نفس ثبت اختراع و دادن حق انحصار به یک مخترع بر این مبنا به وجود آمده که مخترع جهت ثبت ملزم به افشای دانش و فناوری خود به جامعه می‌شود و در مقابل جامعه متعهد می‌شود در طول مدت انحصار که معمولا 20 سال است از حق و حقوق صاحب اختراع حمایت کند. بنابراین چه در مرحله اظهار و طی فرآیند ثبت و چه بعد از اتمام مراحل ثبت، اگر کسی از این حق سوءاستفاده کند، مدعی می‌تواند شکایت کند و این موضوع قابل دادخواهی و رسیدگی قضایی است حتی اگر بعد از طی مراحل ثبت ادعای او رد شود در آن صورت اگر مشخص شود دانش و اساس و پایه اظهارنامه دومی که مثلا آن استاد دانشگاه ارائه کرده بر پایه اظهارنامه نخست بنا شده است، قانون حق مدعی اول را به رسمیت می‌شناسد و حقوق از دست رفته او را باز می‌گرداند. حتی بگذارید قضیه را کمی هم پیچیده‌تر کنم. مثلا اختراعی ثبت می‌شود و بعد مخترع دومی پیدا می‌شود که می‌آید و بر مبنای دانش و فناوری افشاشده در اختراع نخست، ایده‌ای را ثبت می‌کند. قانون به مخترع اول حق می‌دهد تا از دانش و فناوری اختراع دوم استفاده کند و به این ترتیب شرایط برد ـ برد برای هر صاحب فکر به وجود می‌آید و این انحصار به جمود و توقف فکر و اندیشه و نوآورین منجر نمی‌شود.

این روزها بشر در حال تجربه دهکده جهانی است و ما در دنیای بسیار پرتعاملی زندگی می‌کنیم. ولی همه این حمایت‌های قانونی که به آن اشاره شد فقط در چارچوب‌های حاکمیتی کشور ایران و در داخل مرزهای کشورمان اعتبار دارد. خوانندگان جام‌جم ادعایی را مطرح کرده‌اند که گویا مخترعی با وجود ثبت اختراعش در اینجا وقتی برای عرضه ایده نوآورانه‌اش در یک نمایشگاه بین‌المللی در خارج از کشور شرکت کرده، با سرقت ایده خود توسط یکی از بازدیدکنندگان روبه‌رو می‌شود. حمایت‌های بین‌المللی چه می‌شود؟

در همه نظام‌های ثبت دنیا، عملیات ثبت اختراع بر اساس اصل سرزمینی صورت می‌گیرد. یعنی هر کشوری بر اساس قانون خود و در قلمرو حاکمیت خود از آن ایده و اختراع حمایت می‌کند و حالا اگر یک مخترع ایرانی که اختراعش را در کشور خودمان ثبت هم کرده و قصد دارد برای مثال به نمایشگاهی در مالزی برود، باید بر اساس مدارک و اسناد پتنت خود نسبت به ثبت اختراع در کشور مقصد و قلمروهای هدف هم اقدام نماید که ممکن است مشمول یک یا همه کشورها شود. نظام حقوق مالکیت فکری در عرصه بین‌المللی که از طریق سازمان جهانی مالکیت معنوی WIPO اداره می‌شود، حدود 23 معاهده را تدارک دیده که بخشی از آنها در حوزه مالکیت صنعتی بوده و تعدادی از آنها در حوزه تخصصی اختراع است. مثل معاده PCT، معاهده همکاری بین‌المللی ثبت اختراع در حوزه خاص اختراعات برای تسهیل ثبت بین‌المللی است. معاهدات پاریس و استراسبورگ و بقیه معاهدات بین‌المللی به ادارات ثبت اختراعات فرصت می‌دهد در چارچوب همکاری‌های جهانی به مخترعان دیگر کشورها حق ثبت اختراع بدهند. به عنوان مثال، کنوانسیون پاریس که ما در سال 1337 به آن ملحق شدیم به مخترعان ما این امکان را می‌دهد تا مخترع از تاریخ فایلینگ (ثبت اظهارنامه) در کشور خودش بتواند با 12 ماه حق تقدم در کشور هدف، اقدام به ثبت اختراع خود بکند. این نکته خیلی مهمی است. مثلا اگر یک مخترع ایرانی در اردیبهشت 92 اظهارنامه خود را تقدیم اداره ثبت اختراع ایران کند و بعد در این فاصله متوجه شود اطلاعات اختراع او برای مثال در فرانسه لو رفته و یک محقق فرانسوی قصد ثبت این ایده را در آن کشور دارد، می‌تواند تا سی‌ام فروردین 93، یعنی یک‌سال پس از اظهار اختراع خود در ایران، آن را در فرانسه اظهار و ثبت کند حتی اگر محقق فرانسوی شش ماه قبل اقدام به ثبت کرده باشد باز هم حق‌تقدم با ایرانی است.

اما ثبت اختراع در هر کشور با این شرایطی که شما از آن نام می‌برید، بسیار هزینه‌بر و زمانبر است و در ضمن مشخص است احتیاج به مطالعه بسیار و سفرهای فراوان دارد. یعنی یک مخترع ایرانی باید کفش آهنی پا کند و راه بیفتد دور دنیا تا از ایده‌اش حمایت کند. نظام حقوق بین‌المللی ایران و برای مثال سفارتخانه‌ها خدماتی در این زمینه نمی‌دهند؟

قبلا همین‌طور بوده و حق با شماست. کاری تقریبا غیرممکن بود. اما از ابتدای امسال و بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی ما از ابتدای مهر سال گذشته به نظام PCT ملحق شده‌ایم و مخترعان ایرانی می‌توانند با همان 12 ماه حق‌تقدمی که اشاره کردم از طریق پیشخوان اینترنتی سازمان (اداره کل مالکیت صنعتی) ما نسبت به ارسال درخواست ثبت اختراع خودشان در کشورهای جهان اقدام کنند و امور بسیار سهل و آسان انجام می‌شود. بنابراین اگر مخترعی بخواهد در یک نمایشگاه شرکت کند، توصیه ما این است که ابتدا از طریق پرتال ما یا صفحه اینترنتی خود WIPO نسبت به ثبت اختراع خود در کشورهای هدف اقدام کند.

در این روش آیا برای ثبت اختراع در کشورهای دیگر لزومی به ثبت داخلی هم هست و آیا این ثبت به اعطای حق انحصار بهره‌برداری در کل جهان منجر خواهد شد.

در مورد پرسش نخست شما باید بگویم نه هیچ الزامی نیست. اما اقدام به ثبت داخلی یا همان تقدیم اظهارنامه در پرتال سازمان ثبت به شکل الکترونیکی، بر اساس کنوانسیون پاریس به حق‌تقدم 12 ماهه‌ای برای مخترع ایرانی منجر می‌شود. بنابراین توصیه کارشناسی ما این است که مخترعان ابتدا فرآیند ثبت در داخل را آغاز کرده و بعد نسبت به ثبت بین‌المللی اقدام کنند. اما در مورد پرسش دوم باید عرض کنم که خیر این گونه نیست ثبت در PCT به ثبت جهانی منجر شود. بلکه در این سیستم مخترع باید کشورهای هدف را مشخص کند و پس از انتخاب او درخواست ثبت برای هریک از کشورها ارسال می‌گردد که هزینه و شرایط خاص خود را دارد. حدود 147 کشور عضو PCT هستند و بعضی اعضا، هم در شکل یک اتحادیه مثل اتحادیه اروپا عضو این معاهده بین‌المللی و هم خودشان جداگانه عضو هستند. بنابراین امکان دارد مخترع ترجیح دهد از طریق PCT اختراع خود را در اتحادیه اروپا ثبت کند که خب قطعا هزینه و زمان بیشتری طلب می‌کند یا مثلا فقط در فرانسه یا آلمان. اما باید توجه داشت هر کشوری بر اساس نظام ثبت اختراع خود که می‌تواند اعلامی یا تحقیقی باشد، نسبت به بررسی و ثبت یا حتی رد یک اختراع ادعایی اقدام می‌کند.

و اگر در کل فرآیند ثبت بین‌المللی مشکلی پیش بیاید و حقی ضایع شود آیا قوه قضاییه ایران برای احقاق حق مخترع وارد عمل می‌شود؟

خیر، قوه قضاییه خود رأساً وارد عمل نمی‌شود، بلکه طی کردن اصولی همین فرآیند حق و حقوقی برای مخترع به وجود می‌آورد که می‌تواند در هر کشور و با کمک وکلای بین‌المللی نسبت به اقامه دعوا در آن کشور راسا اقدام کرده و دادخواهی کند. ما صرفا بستر لازم برای انجام فرآیند ثبت را فراهم می‌کنیم و در همه مراحل کارشناسان ما آماده تقدیم مشاوره‌های تخصصی هستند تا در اثر غفلت حق یک مخترع ایرانی پایمال نشود.

کیانی: در کل فرآیند اختراع با سه مرحله تولید فکر، ثبت و انحصار آن و تجاری سازی فکر روبه‌رو هستیم. ما فقط ثبت حقوقی را انجام می‌دهیم و حتی بررسی ماهیتی و راستی‌ سنجی آن را نیز به خود مجموعه تولید فکر واگذار کرده‌ایم چون ما کارشناس این بحث نیستیم. اگر تولید فکر خوب انجام شود، اما تجاری سازی فکر درست نباشد باز هم دچار چالش هستیم چون اختراع نمی‌تواند به ثروت تبدیل شود و کشور سرمایه‌های خود را از دست می‌دهد

طبیعی است کسی نگوید ماست ما ترش است، اما اگر واقعا کارها دارد درست انجام می‌شود پس این هزاران اختراعی که هرساله شما آمار ثبت آن را اعلام می‌کنید و آن هزاران مقاله و تحقیقی که در دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد، این همه دانش و فناوری و نوآوری کجا هستند که ما ایرانی‌ها با شنیدن این همه خبر که قرار است غرورآفرین باشد، کوچک‌ترین تغییری در زندگیمان نمی‌بینیم؟ چه کسی باید پاسخگوی این ناامیدی و دلزدگی شود؟

ببینید ما در کل این فرآیند با سه مرحله تولید فکر، ثبت و انحصار آن و تجاری سازی فکر روبه‌رو هستیم. در اینجا ما فقط ثبت حقوقی را انجام می‌دهیم و حتی بررسی ماهیتی و راستی سنجی آن را نیز به خود مجموعه تولید فکر واگذار کرده‌ایم چون ما کارشناس این بحث نیستیم، اما ادعا داریم، خبره کار حقوقی و ثبت هستیم. اگر در تولید فکر درست رفتار نشود امکان دارد ایده‌هایی که به ما اظهار می‌شود دچار نقص یا ضعیف باشند. اگر تولید فکر خوب انجام شود، اما تجاری سازی فکر درست نباشد باز هم دچار چالش هستیم چون اختراع نمی‌تواند به ثروت تبدیل شود و کشور سرمایه‌های خود را از دست می‌دهد. بنابراین آن ثبت اختراعی که ما صادر کرده‌ایم به هیچ تغییری در زندگی مردم منجر نمی‌شود. ببینید امروز در دنیا تفکری حاکم است که می‌گوید هر انسان نوآور و محقق و مخترع به‌اندازه یک چاه نفت ارزش دارد و حاکمیت‌ها تلاش دارند تا با یک جنبش علمی این سرمایه‌ها را به تولید ایده و دانش وادارند و با یک جنبش اقتصادی زمینه بهره‌داری از آنها را فراهم آورند. در حوزه حفاظت از آنها هم ما خودمان اقرار می‌کنیم که اگر موازی‌کاری‌ها و کارشکنی‌ها متوقف شود ما به عنوان بخشی از بدنه قوه قضاییه با تعاملات جهانی خود و بخصوص با تغییرات صورت گرفته امسال می‌توانیم از این سرمایه‌ها محافظت حقوقی کنیم. می‌دانید مشکل اصلی ما امروزه فضای کسب و کار است که بیمار و ناتوان و رنجور است و دولت بهتر است به جای انداختن توپ در زمین ما به ترمیم و اصلاح نقاط ضعف خود بپردازد. کار ما فقط انتقال مالکیت و انحصار برای یک فکر و ایده است و این کار را هم به نحو احسن انجام می‌دهیم.

من فکر می‌کنم شما بیشتر مشغول پهلو زدن به خبر منتشر شده اخیر هستید که نشان از تلاش دولت برای انتقال فرآیند ثبت اختراعات به بدنه خودش دارد. البته آنها هم دلیل خود را دارند که وزارت علوم، وزارت صنایع و نفت و انرژی و تمام توان کارشناسی مملکت در آن قوه تجمیع پیدا کرده و اختراع هم اصولا با کار علمی همنشین است.

کل مملکت روی دوش سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه استوار است. اگر شما همه امور زندگیتان را ریز بررسی کنید می‌بینید نشانی از هر سه قوه در آن دیده می‌شود. شما نمی‌توانید یک کاری که دارد حق مالکیت به وجود می‌آورد و فردا ادعاهای حقوقی بیشماری بر پایه آن انجام می‌شود را ببرید در جایی که وظیفه‌اش اجرای قانون است متمرکز کنید. این تازه شروع کار است. ما در حوزه تولید فکر و ثبت آن فقط اختراع را که نداریم. ما با تولید فکر در حوزه ادبی و هنری هم سروکار داریم. این بخشی است که اتفاقا همه تمرکز آن در دولت است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول آن است. بروید بررسی کنید و ببینید آیا دولت توانسته آنجا نظم به وجود آورد و حقوق مولفان و تولید‌کنندگان و توزیع‌کنندگان آثار ادبی و هنری را درست دسته‌بندی و احقاق حق کند؟ اتفاقا کشور در این حوزه بیشترین مشکل را دارد. قانون ما در حوزه مالکیت هنری و ادبی مربوط به سال 1348 است. آیا با توجه به این همه تغییر فناوری در صنعت چاپ و نشر و انتشار و ورود اینترنت به این حوزه دولت نباید خود را با قوانین مدرن به روز و هماهنگ کند؟ من بجرات عرض می‌کنم عقبه و هدف ثبت، اعطای حق مالکیت و کپی‌رایت است که زیربنای حقوقی دارد و این کار دولت نیست و به همین دلیل قانون کپی‌رایت ایران بیش از ده سال است که در رفت و برگشت‌های متعدد خاک می‌خورد و دولت‌های مختلف با سلیقه‌های مختلف روی آن تاثیر داشته‌اند. همچنین این ادعا که می‌گویند دولت سازمان مالکیت صنعتی تاسیس کند با بحث کوچک‌‌سازی دولت مغایرت تمام دارد. اداره ما اکنون با حدود صد نفر اداره می‌شود که خدمات خود را در کل کشور به شکل کاملا الکترونیک ارائه می‌دهد. اگر این خدمات بخواهد برود به دولت به حجم چند برابری احتیاج دارد و دلیل آن هم این است که ما از زیرساخت‌های قوه قضاییه که اصولا کارش حقوقی و بررسی ادعاهاست مثل روزنامه رسمی استفاده می‌کنیم. از طرفی دولت‌ها دائم تغییر می‌کنند و سلیقه‌های متفاوت و شعارهای حزبی بر کارکرد دستگاه‌های دولتی تاثیر می‌گذارد در صورتی که قوه قضاییه و اصول حاکم بر آن ثبات داشته و دستخوش چنین تغییراتی نیست. دولت به نظر من به جای این فرافکنی‌ها بهتر است فضای کسب و کار را درست کند تا اقتصاد ما تولید‌کننده شود و رقابت به وجود آید تا شرکت‌ها و کارتل‌های بزرگ مالی رغبت داشته باشند سراغ ایده‌پردازان و تولید‌کنندگان دانش بروند تا حلقه تولید، ثبت و تجاری‌سازی کامل شود. چون نمی‌توان از یک مخترع خوب انتظار داشت تاجر خوبی هم باشد. الان سیاست‌های دولت در همین حوزه هم صحیح نیست و متفکران و دانش‌پژوهان کشور را به سمت انجام کارهای تجاری سوق داده که با روحیه، اخلاق و منش انسان‌های محقق اصلا جور در نمی‌آید.

بگذارید به یک معضل دیگر ثبت اختراعات در ایران اشاره کنیم. وقتی آمار اختراعات ثبت شده در کل جهان را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم شرکت‌های بزرگ و چندملیتی و به زبانی دیگر اشخاص حقوقی، بزرگ‌ترین ثبت‌کنندگان اختراع هستند در حالی که در ایران اختراعات بیشتر توسط اشخاص حقیقی و افراد عادی که ادعا شده عمدتا هم تحصیلات آکادمیک ندارند، صورت می‌گیرد؛ جریان چیست؟

بله، این آمار صحت دارد و بررسی‌های ما هم همین موضوع را نشان می‌دهد که البته به شرایط و فضای کسب و کار در ایران برمی‌گردد. در کشورهای توسعه یافته حدود 90 درصد اختراعات متعلق به شرکت‌ها و مراکز تحقیقاتی است، اما در ایران دقیقا برعکس است. شاید به این دلیل که شرکت‌های ایرانی در فضای رقابتی هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌اند که بخواهند با دانش و فناوری و نوآوری برای خودشان مزیت رقابتی ایجاد کنند و به قول معروف می‌گویند هر چه تولید کنیم، مردم می‌خرند پس چرا باید روی تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کنند؟ البته همین آمار هم وقتی ما می‌خواستیم قانون جدید ثبت اختراع را تهیه کنیم باعث شد تا با توجه به تعداد بیشتر مخترعان شخصی، هزینه ثبت اختراع برای اشخاص حقیقی را بسیار کمتر از هزینه مربوط برای شرکت‌ها (اشخاص حقوقی) پیشنهاد دادیم که تصویب و اجرایی هم شد. برای مثال الان هزینه ثبت اظهارنامه برای اشخاص حقیقی فقط هزار تومان و هزینه ثبت اختراع در صورت پذیرفته شدن ادعا 500 هزار تومان است در حالی که برای شرکت‌ها این رقم حدود 5 میلیون تومان است. از آنجا که بیشتر متقاضیان خارجی ما شرکت‌ها و موسسات بودند، این تصمیم به حمایت از مخترعان داخلی هم منجر شده و شرایط را برای آنها نسبت به رقبای خارجی سهل‌تر کرده است.

من همین حالا با خودم فکر می‌کردم اگر من مدیر یک شرکت نوپای دانش بنیان ایرانی باشم به دلیل این اختلاف ده برابری در هزینه‌های ثبت اختراع توسط شخص یا شرکت، ترجیح می‌دهم اختراع را شخصی ثبت کنم. چون در اصل ماجرا که انحصار بهره‌داری است خللی وارد نمی‌شود. آیا این همان دلیل اختلاف فاحش آمار ایران و جهان در نوع متقاضیان ثبت اختراع نیست و باعث نمی‌شود که بیشتر، اشخاص به ثبت اختراع اقدام کنند؟

از یک منظر حرف شما می‌تواند صحیح باشد. اما راه‌حل آن هم در قانون آمده است و آن این است که حق اختراع قابل انتقال است و می‌توان با همان 500 هزار تومان اختراع را ثبت کرد و با حدود 50 هزار تومان اختراع را به یک شرکت منتقل کرد، اما در واقع هزینه واقعی ثبت اختراع از 5 میلیون تومان هم بیشتر است. چون به ازای این حق انحصار، دولت و حاکمیت برای حمایت از آن مخترع باید متحمل هزینه‌های فراوانی شود، اما در واقع این تفاوت را ما با توجه به همان آماری که شما گفتید تنظیم کرده‌ایم تا هم از مخترع داخلی پول کمتری گرفته و هم برای مخترع خارجی که عمدتا شرکت‌ها هستند، کار مجانی انجام نداده باشیم، اما مشکل اساسی اختلاف آمار بین تعداد اختراعات ثبت شده توسط اشخاص حقیقی و حقوقی در ایران بیشتر ریشه فرهنگی دارد. یعنی در کشور ما متاسفانه بیشتر مخترعان، عرض می‌کنم بیشتر و منظورم همه نیست، کسانی هستند که گرفتار شرایط سختی شده‌اند و برای برون‌رفت از این شرایط به دنبال چاره‌ای هستند. این امر از برخی جنبه‌ها اتفاقا خیلی هم خوب است، اما نکته بد ماجرا اینجاست که در این شرایط وانفسای اقتصادی متاسفانه شرکت‌های ما که عمدتا مونتاژکار یا حتی وارد‌کننده هستند، اصلا به تغییر و ایجاد مزیت رقابتی احساس نیاز نمی‌کنند و بنابراین رغبتی برای توسعه واحدهای R&D (تحقیق و توسعه) ندارند و همان‌طور که گفتم حرف‌شان این است که ما هر چه تولید کنیم مردم پیش‌خرید می‌کنند، پس چرا باید برای توسعه آن پول خرج کنیم؟ البته من هم این حرف را از مخترعانی شنیده‌ام که تلاش کرده‌اند اختراعشان را به شرکت‌های بزرگ ایرانی بفروشند. می‌دانید در واقع هر سه طرف، یعنی هم مخترع، هم آن شرکت ایرانی و هم سازمان ثبت حق دارند و مشکل اساسی در فضای کسب و کار ایران است که به یک تغییر جدی و حرکت به سمت تولید به جای واردات نیاز دارد تا دستور رهبر معظم انقلاب در خصوص اقتصاد مقاومتی هم فرصت ظهور پیدا کند.

معضل دیگری که این روزها به آن اشاره می‌شود بعضی صاحبان قدرت و ثروت هستند که از فقر حاکم بر جامعه علمی و ادبی کشور سوءاستفاده می‌کنند و آنها را وادار می‌کنند اثر ادبی یا علمی خود را به نام آنها ثبت کنند. این معضل ثبت اختراعی که شخص مدعی در واقع مخترع آن نیست را چگونه می‌توان حل کرد؟

شما دارید به بحث رزومه‌سازی برخی سودجویان اشاره می‌کنید که از جنبه حقوقی اشکالی به آن وارد نیست، اما از منظر اخلاقی کار ناشایستی است. چون در آن قضیه خود مخترع با میل و رغبت و در ازای دریافت مبلغی پول اختراع خود را قبل از ثبت به شخص دیگری منتقل کرده و آن فرد می‌تواند اختراع را به نام خود ثبت کند. تا اینجای کار از نگاه حقوقی کاملا درست است، اما این مشکل ریشه فرهنگی دارد. ببینید کسی که برای رزومه‌سازی و صرفا برای کسب مرتبه اجتماعی به این کار اقدام می‌کند هیچ‌گاه درصدد تجاری‌سازی اختراع بر نمی‌آید چون سود واقعی او در کسب اعتبار است که به روش اول به دست آورده است، اما اگر فرهنگ ما عوض شود و به این موضوع فکر کنیم که یک اختراع زمانی ارزشمند است که به تغییری در زندگی مردم منجر شود و رفاه بیشتری برای جامعه بشری به وجود آورد، آنگاه ادعای ثبت ده اختراع در دو سال گذشته توسط فردی که هیچ‌کدام از اختراعاتش از کاغذ بیرون نیامده‌اند نه‌تنها هیچ امتیازی محسوب نمی‌شود، بلکه جامعه به او به چشم دشمن دانش و علم و فرهنگ نگاه خواهد کرد.

حالا که بحث به اینجا کشیده شد می‌خواهم بپرسم اگر کسی فکر و ایده‌ای را ثبت کند و حق انحصار 20 ساله آن را به دست آورد، اما زیاده خواهی کند و نخواهد مثلا فرمول داروی ضد ایدز خود را در اختیار شرکت‌های دارویی قرار دهد، قانون چه رفتاری با او می‌کند؟

پرسش خیلی جالبی است. اینجا هم همچنان قانون از حق و حقوق مخترع حمایت می‌کند، اما حق و حقوق جامعه را هم در نظر می‌گیرد. مثلا من گفتم شرکت‌های خارجی می‌توانند بیایند ایران و یک اختراعی مثل همان دارو را که شما اشاره کردید، ثبت کند. بعد می‌گوید چون تحریم هست من دارو را به شما نمی‌فروشم. اینجا قانون پیش‌بینی مجوزهای اجباری را کرده به این صورت که مثلا در این حوزه بخصوص که مثال آوردیم وزیر بهداشت از دولت، از اداره ثبت رئیس این سازمان و یک نفر از دیوان عدالت اداری کمیسیونی را تشکیل می‌دهند و مجوز اجباری صادر می‌کند تا یک تولید‌کننده ایرانی با در اختیار گرفتن اسناد اختراع آن فرد یا شرکت، به تولید آن داروی بخصوص اقدام بکند تا جامعه در ازای حقی که به آن انحصار مالکیت داده، بهره‌مند شود. درعین حال مقررات حسابی به نفع مخترع است و حق و حقوق او بر اساس عرف جهانی کنار گذاشته می‌شود تا هر وقت که خواست بیاید و پس از طی مراحل قانونی پول را برداشت کند. بنابراین اعطای حق مالکیت یک اختراع به مفهوم توانایی صاحب اختراع در محروم‌کردن جامعه از منافع آن اختراع نیست.

هزینه ثبت بین‌المللی چقدر هست؟

ما چیزی به اسم ثبت جهانی نداریم و ثبت باید در هر کشور یا اتحادیه جداگانه صورت گیرد. این موضوع با توجه به تعداد کشورها می‌تواند هزینه گزافی برای مخترع در برداشته باشد و به همین دلیل ما معمولا به مخترعان توصیه می‌کنیم با ثبت ملی و بهره‌داری از حق تقدم 12 ماهه در کوتاه‌ترین زمان ممکن نسبت به پیدا کردن یک خریدار یا سرمایه‌گذار اقدام کنند و بگذارند شریک سرمایه‌گذار هزینه‌های ثبت بین‌المللی را بر عهده گیرد. اما از طرفی اختراعات و نوآوری‌ها سرمایه ملی هر کشوری محسوب می‌شود و به همین دلیل و به منظور ایجاد حق برای مخترعان ایرانی در سایر کشورهای جهان، دولت مکلف است بخشی از هزینه‌های ثبت جهانی را پرداخت کند. این بودجه تصویب شده و هرساله در اختیار یک دستگاه دولتی مشخص قرار می‌گیرد به منظور کمک مالی و حقوقی به مخترعان تائید شده توسط اداره ثبت اختراعات که با توجه به تحقیقی بودن نظام ثبت ما قطعا مورد تائید جامعه علمی نیز قرار دارد تا آنها بتوانند ایده خود را در کشورهای مهم جهان ثبت کرده و در واقع از این چاه‌های نفت جدید ایرانی که بر پایه دانش و فناوری و نوآوری بنا شده است، محافظت کند؛ چون اختراعات سرمایه ملی محسوب می‌شود. اما متاسفانه آن دستگاه‌های دولتی به جای انجام وظایف خود اقدام به کارهای سطحی و کم عمق می‌کنند و اصرار خاصی هم به دخالت در کارهای اداره ثبت دارند و با فرافکنی، مشکلات جامعه مخترعان را بر گردن اداره ثبت می‌اندازند که اتفاقا در کل این فرآیند تولید فکر تا تولید ثروت به جرات می‌توان گفت سازمان ثبت تنها جایی است که به واسطه قدمت و تجربه و الحاق به معاهدات جهانی، کار خودش را به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهد.

شهرام یزدان‌پناه / گروه دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها