روزنامه خندان

جو سرخ پوسته، تارزان، ظریف و باقی قضایا ....

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۶۵۶۵۴۳
جو سرخ پوسته، تارزان، ظریف و باقی قضایا ....

سیاست روز : جو سرخ پوسته، تارزان، ظریف و باقی قضایا ....

جمله زیر از کیست؟

تصمیم گرفته بودم بروم در کوه‌ها زندگی کنم که اواخر زندگی را به نوشتن و این کارها بگذرانم.
الف) ویکتور هوگو
ب) تارزان
ج) جو سرخ پوسته
د) محمد جواد ظریف – وزیر امورخارجه

یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: با احداث زیرگذرها می‌توان آمار تصادفات در تقاطع‌های همسطح را کاهش داد.
با توجه به این اظهارنظر عمیق و کارشناسانه به نظر شما ایشان پس از پایان دوران نمایندگی چه سرنوشتی پیدا می‌کنند؟
الف) به عنوان رئیس راهنمایی و رانندگی کشور منصوب می‌شوند.
ب) در راستای صادرات غیر‌نفتی به کشورهای در حال توسعه صادر می‌شود.
ج) به شکل خودجوشی شخصا فرار‌مغزها می‌کند.
د) معاون فرهنگی!! وزیر راه می‌شود.

رئیس فدراسیون فوتبال: ما یک شبکه مخصوص فوتبال تاسیس می‌کنیم و بازی‌ها را به صورت انحصاری پخش می‌کنیم.
عبارت فوق یادآور کدام شعر شیرین فارسی است؟
الف) تو می‌گی بدون ِ من دنیا برات زندون ِ تنگه / من می‌گم بگو عزیزم تو دروغاتم قشنگه
ب) به من نخند / به من نخند / برای من عزیزی / همینه که می‌گریزی!
ج) گریه‌های تو فریب / خنده‌های تو دروغ / تو چی بودی واسه من / یه چراغ بی‌فروغ
د) می‌خندی و می‌خونم / می‌گم عزیز ِ جونم / صدات صدای عشقه

‎نماینده قائنات در مجلس: ... باید بداند هنگامی که با ایرانیان سخن می‌گوید، با شیران بیشه علم و فرهنگ چندین هزار ساله سخن می‌گوید که نمی‌توان با آنها از سر گستاخی سخن گفت و به آنها گمان بد برد.
نقطه‌چین بالا را پر کنید؟
الف) ضحاک مار بر دوش
ب) هولاکو خان
ج) چنگیز خان مغول
د) بان‌کی‌مون – دبیرکل سازمان ملل

تهران امروز : سال اسبت مبارک

بهار است و نوروز و فصل جوانی
مگر قدر فصل جوانی بدانی
چه پیری‌ست نوروز، سرزنده و شاد
جوانی‌ست از دوره باستانی
چه رازی‌ست در عمر طولانی او؟
به جز مهربانی؟ به جز شادمانی؟
که نوروز هر سال می‌آید از راه
به زیبایی و شادی و مهربانی
- ببین! شعر این جوری خوب نیست واسه عید
اینا شعره، یا جزوه امتحانی؟
یه جوری بگو شعرو ما حالیمون شه
می‌دونیم تو استاد دستور زبانی
«زبان» را رها کن ! «زبون» خوبه تو شعر
زبون راحته واسه شیرین زبونی
کلاسو ولش کن! دیگه عیده استاد!
یه ماه درس تعطیله لابد می‌دونی
یه هفته از این ور، یه هفته از اون ور
نگو: بچه! پس کی می‌خوای درس بخونی؟
حالا گیر، نده! عیده تعطیله کلاً
بهار اومد و فصل جفتک پرونی
آره عیده، تعطیله کار و اداره
نه روزنامه مونده، نه روزنامه خونی
برو دشت و صحرا، ببین سبزه هرجا
بهاره، نباید تو خونه بمونی
بهاره، نمی‌مونه گاو تو طویله
طبیعت مهیاس واسه گاوچرونی
جسارت نشه، سال اسبه به هرحال
بتاز اسبتو هر چقدر که می‌تونی
بتاز اسبتو بی‌خیال پیاده
به فکر خودت باش پیاده نمونی
یه ماشین شاسی بلند جور کن امسال
که هر جور دلت خواست بتونی برونی
توی جاده مهلت نده هیچ کی رد شه
تو هر جا بری سرتر از دیگرونی
همه‌ش بوق بزن! نوربالا بزن! تا
بدونن تویی داری ماشین می‌رونی
تو دریا تو ساحل تو رودخونه و کوه
پلاستیک و آشغال بریز تا می‌تونی
دلت خواست توی جنگل آتیش درست کن
چه سیخ و کبابی! چه دوغی! چه نونی!
به تو چه اگه دیگرون نون ندارن
به تو چه مریضی و فقر و گرونی
بگو هم وطن: سال اسبت مبارک
تا مردم بدونن چه قدر مهربونی

شرق : انفجار در چهارشنبه‌سوری

خوشبختانه یا متاسفانه هر سالی که می‌گذرد ظاهر و باطن چهارشنبه‌سوری بیشتر از هم دور می‌شوند. وقتی ما بچه بودیم یک فشفشه می‌دادند دستمان، دوساعت خوش بودیم. بعد یک آتش قدر کف دست روشن می‌کردند و از رویش می‌پریدیم و زردی‌مان را می‌دادیم به آتش و سرخی‌اش را می‌گرفتیم و بعد می‌رفتیم خانه می‌خوابیدیم.

الان ولی همه‌چیز تغییر کرده. الان حجم آتشی که مردم روشن می‌کنند طوری است که دود سیاهش تا آسمان هفتم می‌رود و سرخپوست‌ها در آمریکای‌جنوبی فکر می‌کنند ما داریم بهشان پیام خاصی می‌دهیم. یا طرف درخت آتش می‌زند.

بعد سریع با موبایل فیلمش را می‌گیرد. این هم در راستای این است که تلویزیون هی می‌گوید بزرگ‌ترین چیز را (پرچم و کیک و چی‌وچی را) ایرانی‌ها ساختند. ایرانی‌ها هم فکر می‌کنند باید هرکاری می‌کنند از همه بزرگ‌تر باشد. برای همین طرف درخت آتش می‌زند، آن یکی جنگل.
البته ما بچه بودیم یک ترقه می‌انداختیم می‌گفت «تق» چهارساعت خوش بودیم. الان طوری شده که مردم با ماشین زرهی محموله را می‌آورند و یک بمبی می‌ترکانند که کل محله می‌لرزد. اگر مثلا کشور ما به اندازه کشورهای اروپایی کوچک بود، چنین انفجاری را همسایگان اعلان‌جنگ فرض می‌کردند. شوخی نمی‌کنیم. یا بعضی‌وقت‌ها شدت انفجار این ترقه‌ها یا بمب‌ها طوری است که ماهواره‌های فرنگی فکر می‌کنند ایران آزمایش هسته‌ای کرده و مذاکرات را به تعویق می‌اندازند. آقای آژانس، عزیز من، من به شما قول می‌دهم تمام انفجارهای آخر سال، در راستای سنت درکردن ترقه است و ترقه هم یک چیز غیرهسته‌ای است. شما ذهنت را درگیر نکن.
چهارشنبه‌سوری قدیمی
قدیم یک شب آتش در نیستان می‌فتاد سوخت چون عشقی که در جانی فتاد/ شعله تا سرگرم کار خویش شد هر نیی شمع مزار خویش شد. الان یک شب چهارشنبه‌سوری آتش در شهر می‌اندازند آدم جرات نمی‌کند از خانه بیاید بیرون و عاشق شود. زمان ما خوب بود. یک ترقه، یک بته نور آتش و بعد هم قاشق‌زنی. شب هم می‌رفتیم خانه با عشقی که در جان فتاده بود سرگرم کار خویش می‌شدیم تا صبح. الان چی؟
چهارشنبه‌سوری سیاسی
البته در سیاست هم همین است. یکسری از رسانه‌ها و افراد آتش می‌سوزانند. آتشی هم که روشن می‌کنند هم دست خودشان را می‌سوزاند هم دل مردم را. از طرفی وقتی دارد آتش تحریم خاموش می‌شود، این وسط یکسری از رسانه‌ها و افراد هم آتش‌بیار معرکه هستند. این آتش خشک‌و‌تر را با هم می‌سوزاند. در سال‌های گذشته هم چون بعضی از رسانه‌ها و افراد با آتش بازی می‌کردند مردم نیازی نداشتند که آتش روشن کنند و آتش‌بازی کنند.

قدس : مش غضنفر و انفجار لوله گاز

هفته جولوتَر آخِرای شب داشتِم از چِراغونِ خِنه یَکی از فامیلا وَرمِگِشتِم خِنه که ناسَن بِچَّم گفتِگ بابا مَگِر امشب چارشنبه سوریه؟ گفتُم نه پَخمه.
امشب نه شبِ چارشنبه یُ نه چارشنبه آخِر سالِ. گفتِگ پس بِرِیچی تو او خیابونِ یَک آتیشِ گُنده یی به هوا بودُ یَک عالَم آدم دُروَرِش تارتُ پارت بودَن. تا ایره شُنُفتُم واچُرتیدُمُ هَمونجه دنده عَقِب گیریفتُم وَرگِشتُم به او خیابون که بِچَّم گفت. هَم رسیدُم دیدُم راست مُگُفت. هَم وِسط خیابون یَک آتیشِ خِفَنگی به هوا بودُ یَک عالَمَم آتیش نِشونُ مردم دُروَرِ آتیشِ لوکّه بودن. رفتُم جولو از یَکیشا پرسیدُم بِرار! مَگِر امسال شبِ چارشنبه سوری رِ اِنداختن به جولو؟ گفتِگ چَلغوز! چارشنبه سوری کُجه بوده. ای یَرِگه رارَنده بیل میکانیکیِ دِشته زِمین رِ بِرِیِ یَک کارِ دِگه مِکِندِ که ناسَن بیلِش گیریفته به لوله گازُ سُلاخِش کِرده یُ با یَک جَرَقَّستی منفجر رِفته.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم بِرِیچی ای اداراتِ آبُ برقُ گازُ تیلیفونِ ما عینِ اُسکُل کار مُکُنَن؟! آخِر مِگَن اُسکُل یَک پرنده یِ که غِذاش رِ تو زِمین قایِم مُکُنه، بعد یادِش مِره که کُجه قایِم کِرده. حالا اینایَم میَن تو زِمین لوله یُ سیم میم مُگذارَن بعد یادِشا مِره که اونارِ کُجه گُذیشتَنُ یا خودِشا یا یَکی دِگه میه هَمونجه رِ اَزدُواره مُکُلّه یُ مِزِنه لوله موله هایِ قبلی رِ مِکِنّه یُ سُلاخ مُکُنه.

حمایت : ماهواره آشکار ساز محتویات جیب!

این عید و خانه تکانی و سایر مخلفات مربوط به آن علاوه بر کمردرد و دست و پا درد و در موارد حاد تر مسمومیت با مواد شوینده و شکستن دست و پا، مزایایی هم دارد که یکی از آن تورق اجباری جراید قدیمی و بیات آن هم روی چهار پایه می باشد. اگر ریا نباشد ما نیز دیروز در حال تمیز کردن شیشه ها با روزنامه بودیم که ناگهان خبری راجع به ماهواره توجه ما را جلب کرد آن هم بدون حکم جلب و مامور!

ما متوجه نشدیم چرا تا اسم ماهواره می آید ملت بلانسبت عین عقاب شاخک هایشان به سمت بالا پشت بام، دیش، رسیور، نیروی محترم انتظامی، راپل و ... متمایل می شود. برادر من ما هزار رقم ماهواره داریم. ماهواره امید، ماهواره تدبیر، ماهواره هوا شناسی، ماهواره نظامی، ماهواره ارتباطی، ماهواره تحقیقاتی و ... حالا این لابلا چهار تا ماهواره هم فیلم های خاک بر سری پخش می کنند. ما که نیابد همه را با یک چوب برانیم و از ماهواره گریزان باشیم.

بله عرض می کردم. در خبر ها آمده بود دانشمندان یک نوع ماهواره با قدرت تشخیص خوراکی در دست افراد از فاصله 595 کیلومتری اختراع کرده اند! ماهواره Worldview- سومین سری از تلسکوپ‌های رصدگر زمین این شرکت محسوب می‌شود که در ارتفاع 595 کیلومتری زمین مستقر خواهد شد. این ماهواره با سرعت 28 هزار کیلومتر در ساعت می تواند در مدت چند روز کل کره زمین را طی کرده و پوشش کاملی از مناطق مختلف جهان در اختیار محققان قرار دهد. این ماهواره بسیار پر‌قدرت قادر به تنظیم لنزها بر روی یک سوژه خاص به کوچکی 25 سانتی‌متر است و حتی می‌تواند مواد غذایی در دست افراد را نیز تشخیص دهد. ( به نقل از جراید)

جسارتاً من فکر می کنم اگر این ماهواره در کشور ما راه اندازی شود، سر چند ساعت هنگ کند و سر به کهکشان راه شیری بگذارد. چرا که در طی سال های اخیر خوردن چیز هایی مد شده است که به عقل جن هم نمی رسید از رانت خواری، موقوفه خواری، زمین خواری گرفته تا دریا خواری، جنگل خواری و ویژه خواری و قس علی هذا ... با این وجود ضمن تشکر و قدر دانی مجدد از عزیزان دانشمند و مخترع ما پیشنهاد می کنیم حالا که دست دوستان در کار است بی زحمت روی پلت فرم همین ماهواره یک ماهواره دیگر طراحی کنند با این قابلیت که بتواند به جای تشخیص خوراکی در دست افراد، محتویات جیب آنها را آشکار کند.

هر چند جیب افراد حریم خصوصی محسوب می شود ولی گاهی اوقات ضرورت ایجاب می کند که به حریم خصوصی افراد سرک بکشیم. حساب بانکی که نیست محرمانه باشد. اما اندر مزایای ماهواره آشکار کننده محتویات جیب افراد...

الف) کشف رمز : با بررسی محتویات جیب افراد ما می توانیم از روی آنالیز یا تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی دقیق محتویات جیب افراد در ادوار مختلف، به بخشی از رموز انسان های موفقی که تا دیروز آه در بساط نداشتند تا با ناله سویا کنند، ولی الان در صدر رنکینگ جماعت اغنیا هستند، پی ببریم!

ب) شناسایی افراد نیازمند: از این ماهواره می توان در شناسایی افراد نیاز مند به دریافت یارانه نیز استفاده کرد. البته به شرطی فقط ملاک نباید جیب افراد باشد و باید به مندرجات فرم خود اظهاری و سایر روش های معقول هم توجه داشت. چون به گفته برخی دوستان خیلی از افراد که تبر گردن آنها را نمی زند و بعضاً صادرات و واردات هم دارند، خودشان را جزو مستمری بگیران جامعه و درجات ضعیف دهک ها جا زده اند!

کیهان : موش‌کور

گفت: یکی از فتنه‌گران فراری که بعد از فتنه 88 به یک کشور اروپایی پناهنده شده، می‌نویسد؛ باید راهی برای بازگشت به ایران و آشتی با نظام پیدا کنیم.
گفتم: کسانی که مرتکب جنایت، وطن‌فروشی و پادویی برای بیگانگان شده‌اند باید محاکمه و مجازات شوند.
گفت: این یارو هم به همین مسئله اشاره کرده و نوشته است، در ایران جایی نداریم و در انگلیس هم دیگر به ما اعتنایی نمی‌کنند! چون دیگر به ما نیازی ندارند!
گفتم: یارو به دزدی که برای همه دستش رو شده و کسی به او کار نمی‌داد، گفت؛ چاره کار تو فقط این است که موش‌کور بخوردت! پرسید، حالا چرا موش‌کور؟ گفت؛ برای اینکه متوجه نشود چه غذای فاسد و مزخرفی می‌خورد!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها