نوروز نشان از توافق و همراهی انسان با طبیعت و رفتن‌اش به استقبال بهار است. جشن‌ها، آیین‌ها و نمایش‌هایی که در ارتباط با نوروز وجود دارد در جهت ستایش و گرامیداشت سازگاری انسان با کیهان و شیرینی توافق و پذیرش نظم طبیعت است. با این نگاه عشق به طبیعت، رویش و پذیرش نظم کیهانی در جهت لذت از هستی، عواملی است که عید نوروز را از مقدماتش چون خرید و آماده‌سازی و چهارشنبه‌سوری تا هفت‌سین و دید و بازدید و سیزده به در، شیرین و لذتبخش می‌کند.
کد خبر: ۶۵۳۱۰۶

در طبیعت‌گرایی نوروزی، با وجود این‌که فیلم‌ها و سریال‌ها ـ به طور کلی ـ از تضاد انسان و طبیعت یا انسان و جامعه شروع می‌شود، اما در نهایت منتهی به آشتی با آنها و دانستن قدر و منزلت طبیعت و انسان‌های دیگر می‌شود.

مرضیه برومند، کارگردان صاحب سبک تلویزیون را به همین دلیل می‌توان کارگردان بهاری دانست. اگر کارهای برومند را از ابتدا تا آخرین آنها «آب‌پریا» دنبال کنیم، متوجه می‌شویم که آثار این کارگردان نمونه‌ای تمام‌عیار از نگاه و فلسفه نوروزی است و این خصوصیت محدود به سریال‌های او برای ایام عید نوروز نیست، بلکه حتی آثاری چون آرایشگاه زیبا، خودروی تهران 11، هتل، کتابفروشی هدهد و... را هم در بر می‌گیرد. صلح با طبیعت، شادی و تعهد به حاصلی آرام و مثبت برای زندگی جمعی انسان‌ها، گویی نتیجه محتوم همه آثار برومند است. این نتیجه به آن معنا نیست که آثار برومند خالی از کنش دراماتیک است، بلکه برعکس او همواره خوب داستان گفته و مخاطب را خوب با آثارش ـ به لحاظ جاذبه‌های داستانی ـ همراه کرده است، اما هیچ‌گاه حاضر نبوده که در نمایش تضادهای آدم‌ها افراط کند و فضایی متشنج برای مخاطب بسازد. شخصیت‌های منفی سریال‌های او مطلق نیستند. اغلب موقعیت‌ها شیرین و نرم اتفاق می‌افتد.

برومند برای شخصیت‌های خود احترام قائل است، حتی اگر با جهان شخصیت اصلی اثرش موافق نباشند و راه خیر او را سد کنند. این اصل حتی در مورد سریال کارآگاهی او یعنی «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام» هم صدق می‌کند. برومند حس شفقت، احساسات زنده دیگر‌خواهی و تحریک‌پذیری اخلاقی را در گسترش داستان و تقابل آدم‌ها بدقت رعایت می‌کند و همه اینها فضایی شاد، آرام و دلپذیر به اثر می‌بخشد. با این‌که سریال‌های او غالبا در ژانر کمدی قرار می‌گیرد، اما برومند شادی و ساختن فضایی رضایت‌بخش را فدای خنده‌های زیاد و افراط در ساختن موقعیت‌ها کمدی نمی‌کند، تا دیدش به جهان که دیدی نرم همچون شکوفه‌های بهاری است به سبب افراط‌های کمیک خدشه‌دار نشود.

برومند به طور مشخص دو سریال نوروزی ساخت که هر دو در نوع خود موفق و پر مخاطب بود.

«ورثه آقای نیکبخت» که در سال 78 ساخته شد، همان‌طور که از نامش پیداست داستان درگیری یک خانواده ثروتمند بر سر ارثیه است. داستان، تضاد آدم‌های این خانواده با وارث اصلی را نشان می‌دهد. برومند در این سریال که توسط فرهاد توحیدی نوشته شده بود، آدم‌هایی را محور داستان قرار داد که با نگاه خود و شخصیت‌های محوری کارهای پیشینی‌اش متفاوت بودند. با وجود این‌که به لحاظ پیکره داستان این سریال با بقیه کارهای برومند متفاوت است، اما از جهان او عاری نیست. سریال با ایجاد فضاهایی شاد تلاش‌های یک خانواده را برای به چنگ آوردن ثروت و پیشی گرفتن از یکدیگر برای کسب ارث نشان می‌دهد که البته با لایه‌ای انتقادی و گزنده همراه است.

اما «آب‌پریا» سریال دیگر نوروزی برومند را می‌توان یکی از آثار شاخص سال‌های اخیر دانست. هر سال ـ روز سیزده نوروز ـ ابرپری، سبزپری و آب‌پری در خانه خواهر بزرگ‌ترشان، برف‌پری گرد هم می‌آیند. این چهار خواهر نوه‌های«بی‌بی آب‌پری» هستند و اینک پس از مادربزرگشان وظیفه پاسداری از آسمان، زمین و آب را به عهده دارند. صدها سال پیش بی‌بی آب‌پری در نبردی، دیو خشکسالی را شکست داده و پشت کوه‌های سر به فلک کشیده البرز به بند کشیده، اما امسال نشانه‌های شوم آن دیو کم‌کم دارد ظاهر می‌شود. ابرها دودآلود، رودها و چشمه‌ها رو به خشکی و گیاهان کم‌بار و پژمرده‌اند‌ و خواهر کوچکشان آب‌پری هم به اسارت دیو درآمده. پری‌ها برای یافتن کتیبه مادربزرگشان و پی بردن به راز شکست دیو و رهایی خواهرشان به سوی زمین حرکت می‌کنند و این آغاز سفر پرماجرای پری‌ها به زمین است.

داستان غریب «آب‌پریا» از دل اسطوره‌ها و داستان‌های پریان بیرون می‌آید و می‌تواند در ایجاد ارتباط با مخاطب امروز دچار چالش شود. اما روایت ساده و روان، ساختن فانتزی‌های دلنشین و موقعیت‌های کمیک جذاب، از سریالی با این داستان غریب یک تجربه منحصر به فرد ساخت و ارتباط خوبی با مخاطب ایجاد کرد. مساله سریال کاملا به روز است و درباره ویرانی طبیعت و از دست رفتن همزیستی با کیهان، عریان‌تر از همیشه نگاه برومند را که در ابتدای نوشته توضیح داده شد آشکار می‌کند. «آب‌پریا» یک سریال نوروزی به معنای دقیق کلمه است.

برومند همواره توانسته ضمن خلق لحظاتی شاد و آرام برای مخاطب، استاندارد خلق هنری و سطح سلیقه مخاطب تلویزیون را بالا ببرد ـ نمونه‌اش ‌«آب‌پریا» ـ او بخوبی از داستان‌های ساده تجربه‌های منحصر به فرد و از داستان‌هایی به‌ظاهر غریب، تجربه‌هایی ملموس و صمیمی ساخته است و این هنر بزرگ یک کارگردان بهاری است.

علیرضا نراقی/ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها