
وقتی آقای ایوبی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر پس از قدردانی از شما، دبیری دوره بعدی جشنواره را به شما پیشنهاد کرد گفتید به خانوادهتان قول دادهاید دیگر این مسئولیت را قبول نکنید و این دفعه آخری بود که این وظیفه را پذیرفتید. شاید این امتناع ناشی از خستگی و فشار کاری این مسئولیت در چند ماه اخیر باشد، اما حالا که چند روز از این رویداد فاصله گرفتهایم میتوانیم شما را دبیر سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر بدانیم؟
(میخندد) من در همین دوره هم علاقهمند به پذیرفتن این مسئولیت نبودم و وقتی با آقای ایوبی صحبت فجر شد چند گزینه دیگر هم برای این کار به ایشان معرفی شد، اما ایشان در نهایت به این جمعبندی رسید که من عهدهدار این مسئولیت شوم. من هم حس کردم اگر قرار است کمکی به سینما کنم، باید این کار را انجام دهم. چون واقعا خودم هم نگران برگزاری جشنواره در آن فرصت کم بودم، اما حالا واقعیتش این است که مطابق همان افق و نگاهی که رئیس سازمان سینمایی دارد، فکر میکنم مسئولیتهایی چون دبیری جشنواره فیلم فجر نباید وظایفی یکی دو ساله و کوتاهمدت باشد، بلکه جشنوارهها برای این که بتوانند برنامه درازمدتی طراحی کنند حداقل باید برای دو دوره دولت افراد مسئولیت ثابت داشته باشند، اما بیشتراین مهم است انتظاراتی که از فجر داریم معلوم و مشخص شود. اولویت اول ما بازنگری در مقررات و تدوین اصول و اهداف و قواعد فجر است که با استفاده از نظر همه کارشناسان باید در مدت کوتاهی این نظرات جمعآوری ورویکردها و انتظارات معلوم شود.
دلیل طفره رفتن از قبولی دبیری سال بعد چیست؟
طفره رفتن نیست. فکر میکنم یکی از اقتضائات برگزاری جشنواره در هفت هشت سال آینده این است که تکلیف جشنواره به لحاظ رویکرد و محتوا و بخشهای آن و وسعت و محدودیتهایش ابتدا روشن و پس از آن درباره سازمان اجراییاش جمعبندی شود. مسائل مربوط به بخش بینالملل و بازار فیلم و مستند و زمان برگزاری آنها و تلاقیشان با سینمای ایران و آنچه در یک دهه گذشته در فجر انجام شده نیازمند بازنگری برای سالهای آینده است و این مهمتر است و تعیین تکلیف اینها میتواند به سنگینی و سبکی برگزاری و مسئولیتها منجر شود جشنواره فیلم فجر در حال حاضر خیلی وسعت پیدا کرده است. بخشهایی میشود مستقل برگزار شود. به هر حال من در دورههایی عهدهدار این مسئولیت بودم و امتحان خودم را پس دادهام. اگر لازم باشد باز هم هستم، اما اگر افراد جوانتری هم بیایند انرژی بیشتری به مجموعه سینما تزریق میشود. جشنواره فیلم فجر گرفتاریهای اختصاصی دارد که باید با یک ترکیب و سازمان مدیریتی مناسبتری حل بشود و در این باره باید بعد از تشکیل جلسات و تدوین مقررات جدید تصمیمگیری کرد.
فکر کنم دبیری این دوره سهل ممتنع بود، یعنی به نظر وضع ساده و امیدوارانه میآمد، اما اتفاقا یک بار و توقع بیش از حدی هم ایجاد شده بود که امسال از هر نظر جشنواره بینقصی را شاهد باشیم. استرس نداشتید؟
استرس داشتم و نداشتم، اما این نگرانی را داشتم که نتوانیم به همه توقعها پاسخ بدهیم. زمان ما بسیار کم بود و یک کار نشدنی باید شدنی میشد. واقعا هم در این دوره انتظارات گوناگونی ایجاد شده بود. محدودیتها و معذوریتهای دولت در حوزه فرهنگ زیاد است. این مساله تنها مربوط به این دولت نیست و همه دولتها در این حوزه مشکلات و موانعی دارند. همانطور که نظر رهبر معظم انقلاب است فرهنگ در کشور ما خیلی مظلوم است. در این مقطع هم مطالبات گروههای سیاسی از فرهنگ زیاد است و هم مطالبات جامعه سینمایی متعدد و فراوان، بنابراین ما درگیر دوگونه مطالبات خیلی متفاوت و متناقض بودیم. از سوی دیگر هم ماموریت ما این بود که در دولت تدبیر و امید، هم رفتار امیدبخشی داشته باشیم و هم رفتارمان توام با تدبیر باشد. به قول آقای ایوبی اعتدال هم سخت است، چون بخش زیادی از شرایط را هم دیگران رقم میزنند.
آقای رضاداد! تعریفی که برخی نهادها و گروهها ازجمله کمیسیون فرهنگی مجلس در زمان برگزاری از جشنواره میدادند کاملا متضاد با نظر شماست. آنها معتقد بودند توجه جشنواره فیلم فجر باید الزاما به ارزشهای انقلاب اسلامی باشد. در حالی که شما هم در گفتوگویی عنوان کرده بودید باید به همه توانمندی سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی توجه کرد. چه تحلیلی درباره نظر کمیسیون فرهنگی مجلس و انتقاداتی که نسبت به بعضی فیلمهای امسال داشتند، دارید؟
من چنین استنباط متضادی از نظر دوستان ندارم که به خاطر پسوند فجر از همه توانمندیهای سینما و موضوعات و گونههای مختلف در جشنواره استفاده نکنیم و اصولا این توانمندیها را بخشی از ارزشهای انقلاب اسلامی میدانم. به نظر من اینها مانعالجمع نیست. کافی است کمی به تبعات هر کدام از نظراتی که داریم فکر کنیم به شکل طبیعی همه به یک نتیجه مشترک میرسیم. چون اگر بخواهیم به جشنواره فیلم فجر نگاه موضوعی داشته باشیم، ممکن است با موانع جدیدی روبهرو بشویم و این همبستگی فرهنگی بزرگ را نداشته باشیم. نکته مهمتر این که آن وقت بقیه فیلمهایی که این شاخصه رویکردی یا موضوعی را ندارند کجا دیده شوند و کجا با هم رقابت کنند. یعنی برای فیلمهایی که فاقد این شاخصه هستند، باید جشنواره دیگری تعریف شود؟! از آن سو این جشنواره در دهه فجر و در دل جشنهای پیروزی انقلاب قرار دارد و به نظرم همه توانمندی سینمای ایران، توانمندی انقلاب اسلامی است. اگر شما به فرمایشات رهبر معظم انقلاب دقت کنید، میبینید تاکید ایشان هم روی همین موضوع است که هر آنچه سینمای ایران دارد حاصل دستاوردهای انقلاب اسلامی است. لذا اگر شما بخواهید این بخش را نادیده بگیرید و همه توانمندیهای سینمای ایران را نخواهید در جایی به نمایش دربیاورید و فقط تمرکز رویکردی یا موضوعی داشته باشید، آن وقت با این پرسش روبهرو میشوید که پس همه توانمندیهای سینمای ایران را کجا به نمایش بگذاریم؟ البته برگزاری حتما باید در شأن و سازگار با شئون انقلاب اسلامی باشد و اینها مانع همدیگر نیست. فکر نمیکنم توجه دوستان کمیسیون فرهنگی یا هر نهاد دیگری به مسائل ارزشی مانع از توجه آنها نسبت به دیگر توانمندیهای سینمای کشور باشد. چند وقت پیش در جشنواره فیلم عمار گفتم ما متاسفانه در حوزه پژوهشهای سینمایی نگاه رویکردگرایانه نداریم، بلکه نگاه موضوعگرایانه داریم. یعنی طبقهبندیهای تحلیل سینمای ما بر مبنای موضوع است. این مطلب را بعدها در صحبت برخی دوستان دیگر دیدم که تکرار شد و چهبسا ما ارزشهایی که داریم جستجو میکنیم اتفاقا در یک فیلم خانوادگی باشد و چنین فیلمی تبیینکننده ارزشهای سینمای پس از انقلاب باشد. حالا اگر این نگاه را جایگزین نگاه موضوعی کنیم، میتوانیم از یک تنوع موضوعی خیلی خوبی در جشنواره فیلم فجر برخوردار باشیم که اتفاقا آن تنوع موضوعی به ما آدرسهایی از رویکردهای ارزشگرایانه را هم میدهد.
برعکساش چطور؟ این که مثلا جشنواره فیلم فجر و هر رویداد سینمایی دیگری محملی باشد برای نمایش برخی آثار ضدارزشی. منظورم به صورت عامدانه و آگاهانه نیست، بلکه میخواهم بگویم چقدر به این نکته توجه داشتید و حواستان بوده که حتی فیلمهایی که شائبه نقد ارزشها را دارند به جشنواره راه نیابند؟
جشنواره فیلم فجر حتما چنین نگاه و رویکردی نباید داشته باشد که بخواهد بستری برای نمایش نگاه ضدارزشی باشد، اما اساسا شاخص ارزیابی این مساله کیست و مرجع تشخیص آن کجاست؟ ما در یک چارچوب قانونی معتقدیم مرجع تشخیص این مساله، اداره نظارت و معاونت آثار سازمان سینمایی است و البته همه ما هم در معرض خطا و اشتباه هستیم، چه شورای پروانه نمایش، چه منتقدان تصمیمات آن شورا. امسال همه فیلمهای جشنواره اجازه نمایش از ارشاد داشتند و اگر فیلمی اجازه نمایش نداشت آن را به نمایش نگذاشتیم. ما باید از این نگاه فاصله بگیریم که خودمان را به جای همه چیز قرار بدهیم و تشخیص خود را تعمیم بدهیم. اگر هر کسی با هر نگاه سیاسی و هر گرایش فرهنگی بخواهد تشخیص خودش را نسبت به همه چیز تعمیم دهد، آن وقت دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. لذا با تائید این موضوع که جشنواره فیلم فجر باید نسبت به نگاه ضدارزشی حساس باشد، میگویم شاخصه تشخیص نگاه ارزشی و ضدارزشی کجاست؟ اگر شاخصه تعریف و تشخیصاش قانون باشد مشکلی پیش نمیآید. این جشنواره همیشه و در همه دورهها منطبق با قانون، فیلم انتخاب کرده و نمایش داده است.
حتی شده با پروانه نمایش موقت؟
بله، طبیعی است چون در شرایط جشنواره خود فیلمسازان هم ممکن است راغب و آماده نباشند پروانه نمایش دائم بگیرند؛ زیرا شتابزدگی در تولید آثار وجود دارد. همین الان برخی فیلمسازان بنا به اراده خودشان مشغول تدوین دوباره فیلمهایشان هستند. همین شتابزدگی به ما اجازه نمیدهد همه فیلمها پروانه نمایش دائمی بگیرند، اما همه فیلمها دارای اجازه نمایش در جشنواره هستند. لذا اگر این مساله را ما شاخص قرار دهیم، میگوییم جشنوارهای که فیلمهای آن با اجازه مراجع ذیصلاح به نمایش در میآید، نمیتواند جشنواره ضدارزشها باشد.
پیش آمده بخصوص امسال که هیات انتخاب فیلمی را انتخاب کند، اما شما به عنوان دبیر صلاح ندانید این فیلم به جشنواره راه پیدا کند یا برعکس، یعنی فیلمی را شما به هیات انتخاب سفارش بدهید که این فیلم حتما در بخش مسابقه باشد؟
این سفارش به بودن یا نبودن فیلمی، یک مساله منطقی نیست. چون من همه فیلمها را نه دیدهام و نه میتوانم ببینم. ممکن است بعضی فیلمها را همه اعضای هیات انتخاب یا تعدادی از آنها توصیه کنند که من ببینم، آن هم به دلیل این که آمادگی داشته باشم اگر این فیلم در جشنواره به نمایش دربیاید یا درنیاید چه واکنشهایی به همراه خواهد داشت، اما روحیهام اینطور نیست که بخواهم اعتماد نکنم.
منظورم حالا دقیقا سفارش نیست، شما اسم پیشنهاد رویش بگذارید، نوعی مشاوره.
این که بنشینیم و با هیات انتخاب گفتوگو کنیم و من دلایل انتخاب کردن یک فیلم یا انتخاب نشدن یک فیلم را بشنوم و با هم گفتوگو کنیم که حتما وجود دارد. چون دبیر جشنواره نسبت به همه چیزباید پاسخگو باشد. ما طی سه جلسه با هیات انتخاب همه فیلمها را مرور کردیم و به یک جمعبندی نهایی رسیدیم. چون قرار است نسبت به آنچه انتخاب میشود و نمیشود آگاهی و اشراف داشته باشیم تا بتوانیم پاسخگو باشیم. بنابراین مشورت و گفتوگو همیشه بوده و هست، اما این که بخواهم فراتر از مسئولیتم چیزی را دیکته کنم، اصلا آن را مصلحت نمیدانم.
این را از همان جنبه باز شدن فضا عرض میکنم، این که توقع به وجود آمده بود که همه بزرگان و چهرههای شناختهشده فیلمسازی با هر اثری به هر حال و هر طور شده در این جشنواره حضور پیدا کنند که عموما هم این اتفاق افتاد، اما به عنوان مثال چرا محسن امیریوسفی این فرصت را پیدا نکرد تا درجشنواره حضور پیدا کند؟ مشکل فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» دقیقا چه بود؟ یا فیلم «بلوک 9 خروجی 2» علیرضا امینی چرا راهی به جشنواره پیدا نکرد؟
فیلم آقای امینی که اصلا به طور طبیعی مورد انتخاب هیات انتخاب قرار نگرفت و هیچ ملاحظه دیگری بجز این در کار نبود. فیلم آقای امیریوسفی هم چون مسائل نمایش آن حل نشده بود امکان حضور را پیدا نکرد. وقتی متوجه شدم فیلم چنین وضعی دارد ترجیح دادم هیات انتخاب اصلا درگیر انتخاب یک اثر مناقشهبرانگیز نشود.
اصلا هیات انتخاب فیلم را دید یا نه؟
هیات انتخاب بعد از پایان کارش فیلم را دید. من در آن مقطع با خود آقای امیریوسفی هم صحبت کردم که به مصلحت نیست ما هیات انتخاب را درگیر انتخاب نکردن یا کردن فیلمی کنیم که هنوز مسائل نمایش آن حل نشده است. لذا بهطور طبیعی خواهش کردم اعضای هیات انتخاب آن را نبینند تا درگیر بحثهای حاشیهای فیلم نشوند.
اما از آن سو دو فیلم «معراجیها» و «دلتنگیهای عاشقانه» در دقیقه نود آمدند که حتی به بخش سودای سیمرغ هم راه پیدا کردند.
این فیلمها در دقیقه نود انتخاب نشدند. ما بیستم دی و زمانی که میخواستیم جدول نهایی نمایش فیلمها را ببندیم نسبت به فیلمهایی که مطمئن بودیم به دست ما میرسد برنامهریزی کرده بودیم. معراجیها و دلتنگیهای عاشقانه همینطور بود، چون میدانستیم با چه پروسه اجرایی دارند کارشان را انجام میدهند، اما پیشبینی کرده بودیم اگر به زمان تعیین شده نرسند، آنها را از جدول برنامه نمایش خارج کنیم که در همان تاریخ مورد توافق رسیدند و نمایش داده شدند.
در بخش غیررقابتی و خارج از مسابقه فقط دو فیلم «خانه پدری» و «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را داشتیم که بیسابقه بود. معمولا در سالهای پیش اگر هم چنین بخشی وجود داشت تعداد فیلمهای بیشتری در آن حاضر بود. نمیشد حالا که رقابتی در کار نبود، این دو فیلم را در کنار فیلمهای نوعی تجربه در بخش غیررقابتی قرار دهید؟
خب، چون این دو فیلم آثاری از جنس فیلمهای نوعی تجربه نبودند، نمیتوانستند در آن بخش قرار بگیرند. دلیل حضور این دو اثر در بخش غیررقابتی هم روشن است، جشنواره فیلم فجر روالی دارد که براساس آن فیلمهایی که نمایش نخست آنها در جشنواره فیلم فجر نباشد امکان حضور در بخش رقابتی را ندارند. سالهای گذشته هم به همین منوال بوده است.
معمولا چنین قواعدی در بخشهای بینالملل جشنوارهها وجود دارد. به نظرتان این قانون درست است که دو فیلم شاخص از بخش رقابتی کشور خودشان محروم شوند؟
بله، درست است، چون نمایش اول فیلم فجر اهمیت زیادی دارد. یعنی اگر ما این کار را نکنیم، آرامآرام ممکن است جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلمهای نمایش اول نباشد.
اما این فیلمها در سالهای گذشته به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر ارائه شده بودند، اما پذیرفته نشدند و برای همین ناچار به حضور در برخی جشنوارههای خارجی شدند.
میدانم، به هر حال باید تصمیم میگرفتیم این روال را تغییر دهیم که به مصلحت جشنواره نبوده و نیست و بهتر است بخش سینمای ایران جشنواره فیلم فجر جشنواره نمایش اول باقی بماند.
«مصلحت» یکی از کلید واژههای مهم حرفهای شما و برخی مسئولان دیگر سینمایی همچون آقای ایوبی است که چند وقت پیش گفته بود ما مصلحت یک فرد و یک فیلم را به مصلحت سینما ترجیح نمیدهیم. کمی هم در این باره توضیح میدهید؟
به نظرم خیلی روشن است. اگر کسی نخواهد به چنین مسالهای توجه کند، دارد خودش را به راه دیگری میزند. ما در همه زندگی داریم مصلحتاندیشی میکنیم. شما یک اصولی دارید و یک شرایطی. وقتی این اصول و شرایط را کنار همدیگر قرار میدهید، عقل یک چیزهایی به شما حکم میکند. این عقل است که به شما میگوید وقتی میبینی یک ماشین خیلی تند از خیابانی عبور میکند نپر وسط خیابان. عقل میگوید صبر کن این ماشین رد شود بعد برو یا بگذار این توفان حوادث رد شود و بعد عبور کن. شما باید فکر کنید براساس شرایط چه کار میشود کرد که اصولتان ثابت باقی بماند و بتوانید بر شرایط غلبه کنید، نه این که تابع شرایط باشید. نگاه مصلحتاندیشانه البته یک جنبه منفی هم دارد که مورد نظر مانیست و نمیتواند توجیهی برای رفتارهای ناصحیح باشد، اما مثلا شما جشنوارهای به نام فیلم فجر دارید، اگر اجازه دهید فیلمهایی که در همه جا به نمایش درآمده به جشنواره بیاید طراوت و تازگی آن را از بین ببردهاید. اگر باب این کارها را شما باز کنید دیگر قابل جمعکردن نیست. همه کسانی که به جشنواره فیلم فجر میآیند میدانند جزو اولین مخاطبان این فیلم هستند. این همان دیدگاه مصلحتاندیشی و منافع جمع را در نظر گرفتن است. اگر شما با این رویکرد مصلحتاندیشی کنید، حکم عقل را دارد.
موقع اعطای جوایز و سیمرغها این مصلحتاندیشی تا چه حد کاربرد داشت؟
آنجا حیطه اختیارات و تشخیص داوران است یعنی داور فکر میکند و تشخیص میدهد که به این فیلم جایزه دهیم یا به آن فیلم، این رویکرد را در نظر بگیریم یا آن رویکرد را. آنها هم به حکم فهم و درکی که از شرایط دارند، یک تشخیصی میدهند. همین فهم و درک شرایط که به یک تشخیصی منجر میشود همان مصلحتی است که در رفتار آدم وجود دارد. البته ما هم اگر محدودیتی داشته باشیم با آنها در میان میگذاریم تا راهحل پیدا کنیم.
این مصلحتاندیشی پیامدهایی هم داشت، مثلا در روزهای پس از جشنواره فرامرز قریبیان یکی از داوران بخش سودای سیمرغ اظهاراتی درباره آرای هیات داوران و بخصوص فیلم «عصبانی نیستم» مطرح کرد که حاشیهساز شد.
بله، اینها هم پیامدهای داوری است و تردیدی در این رابطه وجود ندارد.
خب، این اتفاقات برای شما بهعنوان دبیر جشنواره هزینههایی ندارد؟
به هر حال دارد، اما اینجا صاحب فیلمی که میتوانست ذینفع باشد از داوری نهایی انصراف داد و درخواست کرد در داوری نهایی مورد قضاوت قرار نگیرد.
به نظر شما این تصمیم رضا درمیشیان در آن مقطع عاقلانه و باورپذیر بود؟
بله، چرا عاقلانه نباشد؟
او هم فکر میکرد مصلحتهای بزرگتری در سینما وجود دارد که به خاطر آنها از یک منفعت کوتاهمدت دست بکشد. مگر این عاقلانه نیست؟
آن مصلحت بزرگتر مثلا جشنواره برلین است؟!
نه، در مطلب آقای درمیشیان بحث احترام سینما و حفظ آرامش و پرهیز از حاشیهها برای کلیت سینما مطرح بود، یعنی ایشان هم ترجیح نمیداد بخواهد فیلمش محل مناقشه قرار بگیرد.
تا حالا سابقه نداشته در جشنواره فیلم فجر دو فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم شوند یا از پنج نامزد نهایی تقریبا همه با عناوین مختلف بهترین فیلم، برنده جایزه ویژه هیات داوران و جایزه نگاه ملی قدردانی شوند. اصلا موافق این نوع جایزه دادن هستید؟
اجازه بدهید من و شما به نوع جوایزی که هیات داوران دادهاند ورود پیدا نکنیم، چون این حوزه اختصاصی داوران است. میتوانید اظهار نظر کنید و بگویید این کار خوب یا بدی بوده، اما اینکه بخواهیم به جای داوران تشخیص دهیم و تخریب کنیم کار درستی نیست. آقای توحیدی و راعی در اینباره توضیحات کاملی دادند که قانعکننده است.
بحث ورود به حیطه وظایف و تشخیص داوران نیست، بلکه این داوریها برخی جای سوال دارد.
پرسیدن اشکالی ندارد، اما بهتر است قضاوت نکنیم و به آرای داوران احترام بگذاریم.
جوایز واقعا به دست برگزیدگان رسیده است؟!
(میخندد) اگر چکهایشان را نقد کرده باشند، بله.
راستی برای دلجویی از آقای کیانوش عیاری و راه پیدا نکردن «خانه پدری» به بخش مسابقه ایشان را داور بخش سودای سیمرغ قرار دادید؟
نه، آقای عیاری از ابتدا جزو گزینههای داوری ما بود، اما صبر کردیم ببینیم وضع فیلم خانه پدری چگونه میشود و وقتی این فیلم به بخش غیررقابتی رفت از ایشان خواهش کردیم داوری را به عهده بگیرد.
حالا که جشنواره تمام شده، اگر قرار به اعطای جایزه ویژه دبیر جشنواره بود آن را به چه فرد یا فیلمی میدادید؟
پرهیز دارم اسم فیلم خاصی را ببرم، اما فکر کنم آقای عزتالله علیزاده و همکارانشان در بخش پشتیبانی فنی جشنواره خیلی بیحاشیه و با صبوری خیلی زیاد زحمت کشیدند و کار کردند. از برنامهریزی برای آمادهسازی فیلمها تا زیرنویس فیلمهای خارجی و بموقع رسیدن همه نسخههای فیلمها، همه و همه حاصل زحمات این عزیزان بود. اینها سرمایههای گمنام جشنواره فیلم فجر هستند و من جایزه ویژه دبیر جشنواره را شایسته این دوستان می دانم.
جسارتا آن مصلحتاندیشی شما هم دستکم در اختتامیه جشنواره خیلی جواب نداد و دو برنده اصلی شما (احمدرضا درویش و ابراهیم حاتمیکیا) به مراسم نیامدند!
امسال جز داوران و من تقریبا تا ساعت چهار بعدازظهر هیچ کس از جوایز و برندگان مطلع نبود و گروهی هم که لوحها را آماده میکردند بین ساعت چهار تا شش در برج مستقر شدند و لوحها و چکها را نوشتند. بعد از صحبت آقای افخمی پس از دریافت سیمرغ هم شبههای به وجود آمده بود که گویی ایشان براساس رای داوران جایزهای نگرفته بود، در حالی که اینطور نبود. رای و صورتجلسه داوران موجود است و آنچه اعلام شد همانطور که آقای قریبیان هم اعلام کرد، جمعبندی هیات داوران است، اما تقریبا هیچ کس از نتایج داوری مطلع نبود.
پس دلخوری و غیبت آقای حاتمیکیا چه دلیلی دارد؟
نمیدانم، امیدوارم دلخور نشده باشد.
آقای درویش که همه جوایز را درو کرد و پیروز اصلی این رقابت بود چرا نیامد؟ شاید از همان موقع پیشبینی جنجالهای اخیر را میکرد!
(لبخند میزند) از من نخواهید راجع به افراد دیگر نظر بدهم.
البته آقای درویش در این زمینه مسبوق به سابقه است و اگر اشتباه نکنم این کار را موقع «دوئل» هم انجام داده بود.
دقیق نمیدانم، به هر حال دوستان هم هر کدام ملاحظات خودشان رادارند که برای ما هم قابل احترام است.
علی رستگار ـ سینا علیمحمدی / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
دکتر حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و دیپلمات ارشد کشورمان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد