رویکرد اول که حامیان پروپاقرصی در رژیم صهیونیستی، لابی کارخانجات اسلحهسازی و برخی کشورهای تندرو خاورمیانه داشت، بر این فرض بود که فرجام این گفتوگوها با تمام لبخندها و توافقهایش، چیزی بجز توقف تمامی ابعاد برنامه هستهای ایران نخواهد بود؛ همان راهبردی که در رسانههای غربی «استراتژی صفر» خوانده شده و هوادارانش امیدوار بودند بتواند بسترساز جنگی دیگر در منطقه شود.
در مقابل رویکرد اول که با معاهدات بینالمللی در رابطه با حق استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای در تضاد است، رویکرد دوم قائل به واقعگرایی درباره پرونده هستهای ایران بوده و هرچند نقطه ایدهآل را باز کردن پیچ و مهره تاسیسات هستهای در ایران میداند ـ همان نکتهای که باراک اوباما نیز به آن اشاره کرده بود ـ اما میداند توان غرب به آن اندازه نیست که تهران را به عقبنشینی وادار کند.
اکنون شش ماه پس از آغاز مذاکرات، بهنظر میرسد پس از 10 سال، اندکاندک اظهارات غربیها در قبال برنامه هستهای تهران به رویکرد دوم نزدیک شده و این را میشود با نگاهی به اظهارات اخیر وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا و آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان که هر دو در سرزمینهای اشغالی به اظهارنظر پرداختهاند، دریافت.
شرمن که بلافاصله پس از پایان مذاکرات هستهای وین، راهی رژیم صهیونیستی شده بود، در آنجا اذعان کرد که نمیتوان مانع فعالیتهای هستهای ایران شد و مرکل نیز در اظهارات مشابهی، درخواست نتانیاهو برای چشمپوشی کامل ایران از حق غنیسازی را رد کرد و افزود: «در موضوع اتمی ایران نباید دنبال راهکاری ایدهال بود.»
چنین سخنانی که نشاندهنده موفقیت راهبرد مقاومت فعال کشورمان است، گواهی است بر غیرقابل برگشت بودن مسیری که تهران برای بهرهبرداری از فناوری صلحآمیز هستهای پیموده و گفتوگوهای پیشرو نیز نهبه معنای عقبنشینی، بلکه تاکتیکی است برای جلوگیری از بهانهتراشیها در این مسیر و این واقعیت اکنون بیش از پیش برای آنانی ناگوار است که رویای تعطیلی همه مراکز هستهای کشورمان را در سر میپروراندند.
مصطفی انتظاری هروی - گروه سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد