شایعه مانند آب دریاست ، یعنی هر چه بیشتر نوشیده شود، بیشتر عطش ایجاد می کند. «22 سال است زلزله در تهران به تاخیر افتاده! یک پروفسور هندی هم گفته وقوع زلزله در تهران قطعی است. حرف او را یک دانشمند چینی هم تایید کرده و گفته می ترسند خبر را اعلام کنند!»
کد خبر: ۶۵۰۳۱

این دیالوگ آشناترین بحثی بود که در خرداد سال گذشته بین مردم تهران شنیده می شد... خبری که از حافظه این مردم پاک نمی شود!
خودشان هم که نخواهند، باز هم وقتی یاد روزهای پر از اضطراب آن زمان می افتند، لبخند به لبانشان می نشیند: باور شایعه زلزله و خیابان خوابی بسیاری از مردم شهر! حتی آنهایی هم که خود را آواره کوچه و خیابان های شهر نکردند، شبها را درامن ترین قسمت خانه هایشان به صبح رساندند!
« چند نفر هستند. چند تا زن سیاهپوش که در مکانهایی مثل بهشت زهرا و امامزاده صالح ، خرماهای آلوده به ویروس HIV پخش می کنند!»
این خبر نیز یکی از شایعاتی بود که چند وقتی بین مردم شهر دهان به دهان گشت ؛ شایعه ای که خیلی ها را از مصرف خرماهای نذری و تعارفی در گورستان های عمومی منصرف نمود! برای ورود به این گزارش همین چند سطر کافی است.
«شایعه» کارگردانی بسیاری از ارتباطات ما را به عهده دارد ؛ ارتباطاتی که در نهایت منجر به انتقال یک خبر غیرواقع به دیگران می شوند. از این که شایعه دقیقا از چه زمانی رسم شد، اطلاع دقیقی در دست نیست ، اما خیلی ها می گویند: شایعه قدیمی ترین و اسرارآمیزترین رسانه جمعی در طول تاریخ است.
یک نگاه به گذشته نشان می دهد که شایعه در همه جا و در تمامی طبقات اجتماعی ، وجود دارد. بسیاری بر این عقیده اند که شایعه به درستی قدیمی ترین نوع رسانه جمعی لقب گرفته است ، زیرا پیش از آن که نوشتار ابداع شود، گفتار تنها شیوه ارتباط بین انسانها بود و «شایعه» در این میان نقش خبررسانی را به عهده داشت : کسانی را بدنام و برخی را نیز خوشنام می کرد و جار و جنجال و حتی در مواردی جنگ به راه می انداخت!
امروز نیز به رغم ظهور رسانه های متعدد و تحول عظیم در عرصه ارتباطات نوین ، شایعات هنوز خاموش نشده اند و عموم مردم کماکان برخی خبرها را دهان به دهان منتقل می کنند؛ تا جایی که گروهی از متخصصان بر این باورند که پیدایش رسانه های جمعی ، نه تنها مانع از پخش شایعه نشده است ، بلکه در مواردی ، آن را سازمان یافته تر و تخصصی تر نیز نموده است.
از نظر جامعه شناس امریکایی تی شیبوتانی ، شایعه خبری است که در نتیجه مباحثات گروهی به صورت بازسازی شده ای درآمده است.
او همچنین معتقد است که حوادث مبهم و سردرگم ، موجب بروز شایعات بسیاری می شوند و این یعنی هر جا که راز داری در میان باشد، شایعات پدید می آیند؛ رازداری درباره آرائ دادگاه موجب بروز شایعات قضایی می شود و سانسورهای سیاسی ، در بسیاری از موارد شایعات سیاسی را به دنبال خواهند داشت.
کارشناسان علوم ارتباطات نیز معتقدند که شایعه در اصل هدایت افکار عمومی به سمت مسائل غیرواقعی است. از این نظر، شایعه پدیده ای است که تنها جهت باور دیگران مطرح می شود بدون آن که از لحاظ رسمی مورد تایید باشد. شایعه در بسیاری از اوقات ، از طریق جمع دوستان ، همکاران و یا اقوام به ما می رسد و از همین طریق نیز به دیگران منتقل می شود.
یک کارشناس ارتباطات معتقد است : «بخش بزرگی از محاورات عادی جامعه را شایعات تشکیل می دهند که گاه براساس تخیل بنا می شوند و گاهی مبتنی بر واقعیت هستند... یعنی شایعه همیشه دروغ نیست و می تواند گاهی اوقات هسته ای از واقعیت را با خود به همراه داشته باشد.»
امین زارع کارشناس رسانه نیز در این زمینه معتقد است : «شایعات همیشه و در تمام جوامع ، حالتی مزاحم گونه دارند. چون تنها ممکن است ، برگرفته از واقعیتی ناچیز باشند!
شایعه به عنوان یک پدیده اجتماعی ، به سرعت انتشار می یابد. به همین دلیل می گویند، شایعه مانند آب دریا است ، یعنی هر چه نوشیده شود، بیشتر عطش ایجاد می کند. در اینجا از بی اعتمادی عامه مردم به اخبار رسانه های گروهی ، سوءاستفاده می شود و شایعه تنها به قصد باور آنها مطرح می گردد.
این پدیده ، می تواند هم جنبه اجتماعی و سیاسی به خود بگیرد و هم جنبه اقتصادی داشته باشد. حتی در عرصه ورزش نیز شایعات بسیاری پیرامون تبانی داور و بازیکنان تیمهای مختلف شنیده می شود.»
شایعه: رشد قارچ گونه اما عوامل بسیاری در سرعت پخش یک شایعه دخیل اند. تی شیبوتانی ، جامعه شناس در این باره می گوید: «از این پاسخ حیرت نکنید: سرعت حرکت شایعه چیزی نیست به جز علاقه و شوق مردم.
زیرا شایعه در ابتدا موجودیت خود را مدیون خبری است که گروه بدان دقت و توجه دارد و عواقب آن صرفا متوجه شخص خاصی نیست بلکه دربرگیرنده همه اعضای گروه است.
خبر جدید را همانند محصولات کشاورزی تازه ، باید هر چه زودتر و سریع تر مصرف کرد وگرنه از طعم و ارزش غذایی آن کاسته خواهد شد، به همین دلیل شایعه به سرعت پراکنده می شود، زیرا تا زمانی که خبر «داغ» است ، ارزش هضم کردن دارد.»
شاید به همین خاطر است که شایعات درباره وقایع و موضوعات گذشته ، همیشگی و تکراری ، کندتر از شایعه درباره حوادث اخیر حرکت می کند. شایع ترین شایعات که تاریخ مصرف آنها نیز مشخص است مربوط به زمان انتخابات هستند.
طه هاشمی مدیرمسوول سابق روزنامه انتخاب در گفتگویی با خبرگزاری سینا می گوید: «یکی از مقاطعی که معمولا شایعه رشد سریع تری پیدا می کند برگزاری انتخابات است که در این صورت ، شایعه به طور عمده رویکردی منفی از خود نشان می دهد.
افرادی که می خواهند به نحوی رقبا را تخریب کنند اقدام به شایعه پراکنی و شیوع اخبار نادرست می کنند، حتی در برخی مواقع ، مراکز ویژه این کار و ستادهای تخریب به وجود می آید که با حیثیت و اعتبار افراد یا جناح های سیاسی برخورد می کند.
این مراکز سعی می کنند تا بیشتر اخبار خود را بر نقاط ضعف کاندیداها متمرکز کرده و به صورت نادرست اطلاع رسانی کنند.»
معاون امور پارلمانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در ادامه می افزاید: «چنین عملکردی از لحاظ اخلاقی ، ارزشهای اعتقادی و مذهبی ناپسند بوده و با روح دمکراسی مغایرت دارد، کسانی که خود را حق مطلق می بینند رقبا را باطل فرض کرده و بر علیه وی دست به هر کاری می زنند و در روزنامه هایشان حتی حاضرند آبروی افراد مومن و پاک را ببرند، اما اگر کسی برخلافشان سخنی گفت ، فریادشان بلند می شود، روح اسلام از این نوع عملکردها که بهره گیری برای رسیدن به اهداف دنیایی است ، بیزار است.»
دکتر نوروزی ، روان شناس نیز درباره علل روانی پذیرش شایعه می گوید: «عامل اصلی در باورپذیری یک شایعه ، شرایط روحی حاکم بر افراد و در نگاهی کلی تر بر جامعه است. شرایطی مانند هیجانات احساسی و یا فشارهای عصبی جمعی!
شایعه تنها زمانی مورد استقبال عموم مردم قرار می گیرد که از ارزش دربرگیری برخوردار باشد، چرا که در اینجا یک نیاز و حس جمعی به باورپذیری آن شایعه کمک می کند.
برای مثال در مورد باور شایعه زلزله بسیاری از شنوندگان اعتراف می کنند که تنها من در خطر نیستم ، ما همه با هم در خطریم! عامل دیگر حس کنجکاوی در مورد وقایع مختلف زندگی افراد مهم و مشهور است : وقایعی مانند تولد، مرگ ، ازدواج ، طلاق و... اخباری که عموما مردم از آنها اطلاع ندارند.»
به هر حال ، بدیهی است که هرچه شایعات از منبع اصلی خود دور شوند از حقیقت نیز فاصله بیشتری می گیرند. تا جایی که هر یک از نقل کنندگان گفتار اولیه به تناسب امیال و احساسات خود تغییراتی در آن بوجود می آورند، این تواتر به اندازه ای می رسد که اصلاح دگرگونی ها غیرممکن می شود. شاید به همین دلیل ، لابرویر نویسنده معروف فرانسوی ، می گوید: «حقیقت غالبا عکس شایعاتی است که رواج دارند!»
شایعه... و اینک مرگ! شایعه به دنیا می آید، رشد می کند و تنها تا لحظه ای که برای جمع اهمیت داشته باشد زنده می ماند؛ هرگاه که دیگر محتوای شایعه جلب توجه نکند، زمان مرگ آن فرا رسیده است.
در بین شایعات مختلف ، مواردی وجود دارند که به مدت یک یا چند ساعت و یا چند روز دوام می یابند، در عین حال شایعاتی هم هستند که سالها زنده می مانند؛ این گونه شایعات دارای تاثیر درازمدت هستند.
اما مرگ طبیعی یک شایعه تنها زمانی اتفاق می افتد که یکی از دو عنصر «ابهام» یا «اهمیت» در شایعه از بین بروند ابهام یک شایعه نیز در صورتی رفع می شود که اطلاع رسانی صحیح از سوی منابع رسمی و آگاه صورت پذیرد.
و در نهایت یک فلاش بک به ابتدای گزارش ؛ و یک سوال: آخرین باری که یک شایعه را باور کردید، کی بود؛! شاید همین چند لحظه پیش!

مینا مولایی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها