با مطالعه و جستجو در تاریخ، در یک دوره، با مردمانی مواجه می‌شویم که از مستی نعمت‌هایی که به آنها رسیده بود، دچار رفاه‌زدگی و دنیامداری و غفلت از آخرت شده بودند. این نوشتار تنها مروری بر اندیشه استاد مطهری در باب رفاه و چشم‌اندازی است که رفاه‌زدگان از آن، جهان را می‌نگرند. ایشان در آثار خود نه تنها با رفاه‌زدگی مخالف هستند بلکه دنیای حقیر رفاه‌زدگان را بشدت نفی می‌کنند.
کد خبر: ۶۳۸۹۷۰

رفاه‌زدگی و بلاهت

هر لحظه از زندگی ما با به دست آوردن نعمت‌ها یا از دست دادن آنچه داشته‌ایم، می‌گذرد و تمام این به‌دست آوردن‌ها و از کف دادن‌ها، بر اساس قوانین الهی و شیوه عملکرد خودمان صورت می‌گیرد. پس از آن که به نعمتی می‌رسیم، نحوه برخورد ما با آن، سبک زندگی‌مان را مشخص می‌کند. نعمت‌ها می‌توانند مایه سعادت باشند یا مایه بدبختی و بیچارگی. اگر نعمت‌ها فراوان باشند و فرد پیوسته در داشته‌های نه چندان ضروری یا کاملا غیرضروری پیشروی کند، دچار رفاه‌زدگی می‌شود و به عیاشی و تن‌پروری می‌افتد.

از نظر شهید مطهری یکی از آثار این سبک زندگی، رسیدن به «فلسفه پوچی» و خودکشی است زیرا چنین کسانی وقتی هنوز با رنج آشنا نشده‌اند، به لذت‌های بزرگی دست می‌یایند که قدرت لذت بردن از آنها را ندارند. استاد می‌گوید: «طبقه مرفّه، لذّت حیات و ارزش زندگی را درک نمی‏کند؛ زیبایی عالم را احساس نمی‏کند؛ معنی حیات و زندگی را نمی‏فهمد. لذت و رفاه‏ بیش از اندازه، انسان را بی‌حس کرده، به صورت یک موجود کرخ و ابله درمی‏آورد.... کسانی که خودکشی را به حساب حسّاسیّت می‏گذارند، باید بدانند که این «حساسیت» چه نوع حساسیتی است؟ حساسیت آنها حساسیت ذوق و ادراک نیست؛ به این معنی نیست که فهم لطیف‏تری دارند و چیزهایی را درک می‏کنند که دیگران درک نمی‏کنند؛ حساسیت آنها به این معنی است که در مقابل زیبایی‌های جهان، بی‏احساس و کرخ و در مقابل سختی‌ها زودرنج و کم مقاومت‏اند.» (ج‏1، ص: 187)

حال سوال این است که چطور می‌شود رفاه بیش از حد برخلاف ظاهرش ـ که آرزوی بسیاری از مردمان است ـ موجب شود فرد به موجودی بی‌حس و ابله تبدیل شود؟ شهید مطهری می‌گوید: «مردم وقتی که به رفاه زیاد و عیش و تنعم عادت کردند، خصلت عیش و تنعم و رفاه‏زدگی، کم‏حوصلگی و کم‏صبری و زودرنجی و پرتوقعی و امثال اینهاست.» (ج‏27، ص: 800)

این است که رفتارهای عجیب از سوی رفاه‌زدگان دیده‌می‌شود، هرچند سعی در پنهان کردن آن داشته باشند.

تاریخ آزمایش در برابر نعمت

وقتی صحبت از رفاه و رفاه‌زدگی می‌شود یک مثال تاریخی بارها در آثار شهید مطهری به چشم می‌خورد و آن ماجرای دوران پیامبر اسلام و سختی‌های آن، و دوران امیرالمومنین و فراوان شدن نعمت‌ها بوده است. صحبت از این است که عده‌ای برایشان سوال شده بود: چرا برای ما که همراه امام علی هستیم، نصرت خدا فرا نمی‌رسد؟ مگر همین همراه بودن کافی نیست؟

پاسخ صریح و بی‌پرده این است: خیر. هر روز آزمایش‌ها به صورتی است. زمانی بود که مسلمانان در کنار پیامبر بودند و سختی‌های بسیار دیدند، و در راه خود استقامت نشان دادند. گاهی شرایط به سود یاران پیامبر بود و به ضرر دشمنان و گاهی بر عکس، ولی با وجود اینها همراهان حضرت، عقب‌نشینی نکردند پیش رفتند تا جایی که اثبات کردند در این راه ثابت قدم هستند و تا وقتی صدق نیّاتشان به ظهور رسید یعنی واقعاً آنچه باید از درونشان بجوشد جوشید، آن‌وقت خداوند پیروزی خودش را بر آنها نازل کرد.

حال به دورانی رسیده‌اند که دیگران لشکرکشی‌هایی را شروع کرده‌اند، (کاری که معلوم نیست اگر علی علیه‌السلام روی کار آمده بود این کار را می‏کرد. درست است، اگر امام در جای خودش مصلحت بداند لشکرکشی و فتوحات می‏کند ولی امام، اول زیرپا را محکم می‏کند یعنی مردم را خوب می‏سازد، بعد شروع به این کارها می‏کند.) و غنایم فراوانی رو به سرزمین‌های اسلامی جاری شده است. اکنون آزمایش جدیدی در راه است. شهید مطهری با اشاره به‌آزمایش‌های پیاپی که لازم است شخص در تمام آنها موفق شود تا سعادتمند گردد، می‌گوید: «گاهی انسان به همین مرحله قناعت می‏کند، می‏گوید: مردمی ایمان می‏آورند؛ بعد تجربه، خیلی خوب در موردشان صورت می‏گیرد؛ آزمایش می‏شوند، از کوره خیلی صحیح و عالی بیرون می‏آیند، بعد وعده خدا درباره آنها راست می‏شود یعنی آن وقت خداوند متعال درهای رحمت و نصرت خودش را روی آنها باز می‏کند. آیا دیگر کار تمام شد؟ نه، کار بشر تمام‏شدنی نیست. بعد که به این مرحله رسید، تازه خود این مرحله می‏شود یک مرحله آزمایش. چه بسا اقوامی- از جمله مسلمین صدر اول ـ ابتدا خیلی خوب آزمایش می‏دهند، بعد که در آزمایش خوب از آب درآمدند، خداوند درهای رحمت، نصرت و پیروزی را به روی آنها باز می‏کند ولی فکر نمی‏کنند که تازه اول آزمایش دیگر است. آن آزمایش، آزمایشِ در سختی‌ها بود، در مقابل سختی‌ها پیروز بیرون آمدن؛ آزمایش در مقابل نعمت و رفاه نوع دیگری است، از این هم باید پیروز بیرون آمد. ای بسا اقوام که همین‏قدر که به نعمت رسیدند، درست مثل حیوان‌های گرسنه‏ای که سال‌ها گرسنگی کشیده‏اند حالا که به علفزاری رسیده‏اند دیگر نمی‏فهمند چه بکنند؛ یعنی حالت رفاه‏زدگی‏.» (ج‏27، ص: 802)

این اشاره به رفاه‌زدگی، بازمی‌گردد به ماجرای ثروتمند‌شدن بی‌رویه عده‌ای در دوران امیرالمومنین. اشاره به زندگی کسانی که سالیان سال در دوران حضرت رسول، در عبادت و تهجد به سر بردند و با جمع مسلمین به پیروزی رسیدند و اکنون در آزمایش «رویارویی با نعمت‌ها» قرارگرفته‌اند. یک دوره نداری و اکنون ثروت‌های کلان، نتیجه چه می‌شود؟ آغاز خوشگذرانی و تبدیل شدن به یک ملت رفاه‌زده، خوشگذران و عیاش. شهید مطهری پس از توضیح این مطلب بصراحت می‌گوید: «و همین‏قدر که مردمی به عیاشی عادت کردند، دیگر با هیچ نیرویی نمی‏شود، اینها را حرکت داد.» (ج‏27، ص802)

این است تفاوت دوران پیامبر اسلام و نخستین امام شیعیان. به تعبیر شهید مطهری: علی علیه‌السلام وارث وضع یک مردم رفاه‏زده بود. مردمی که دچار«سکر نعمت» یعنی مستی ناشی از رفاه‏ شده بودند، چیزی که مولا مردم را نسبت به آن هشدار می‌دادند و می‌فرمودند: فَاتَّقوا سَکَراتِ النِّعْمَةِ وَاحْذَروا بَوائِقَ النِّقْمَةِ. یعنی: از «مستی‌های نعمت» بترسید و از بلای انتقام بهراسید. (ج‏ 16، ص 550)

البته در میان این رفاه‌زدگان، عده‌ای از آزمایش صبر در برابر نعمت نیز پیروز خارج شدند، مانند ابوذرها و مقدادها و عمارها.

نعمت‌های چند وجهی

همان‌طور که در ابتدای مطلب گفتم، پیوسته در برابر به‌دست آوردن و از کف دادن نعمت‌ها هستیم و پیوسته آزمایش می‌شویم، و پیروزی در آزمایش مواجهه با سختی‌ها و عدم رفاه‌زدگی، انتهای راه نیست. زیرا هر مرحله‌ای آزمایش‌های خودش را دارد. نتیجه چنین آزمایش‌هایی چیست؟

شخص تا به حدی ایمان را می‌چشد و زندگی می‌کند که دیگر هیچ تندباد و اتفاق متفاوتی نمی‌تواند او را از مسیرش تکان دهد. در وصف مومن آمده است که:کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ. یعنی عده‌ای مانند جناب ابوذر به جایی می‌رسند که نه سختی‌های دوران پیامبر و نه نعمت‌های جاری به سرزمین‌های اسلامی در دوران خلفا، هیچ یک او را در مسیر خود دچار لغزش نمی‌کند. (ج‏16، ص: 69)

بنابراین نعمت بودن نعمت، به نوع عکس العمل ما نسبت به آن بستگی دارد، همان‌طور که نقمت بودن نقمت نیز به عکس‌العمل ما در برابر آن وابسته است. چه بسا کسی با نقمت رشد کند و چه بسا کسی با نعمت به پایین ترین درجات خود افول کند. پس نعمت و بلا هر دو نسبی هستند و جهت این نسبیت را ما در انتخابمان نشان می‌دهیم.

*ارجاعات بر اساس شماره جلدهای مجموعه آثار استاد شهید مطهری در نرم‌افزار مرکز نور است.

حورا نژاد صداقت / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها