در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
آغابهرام، به دلیل آن که خواجه خاص زوجه محبوب شاه بود، ارج و قرب بیش از اندازهای نزد وی داشت و زنان دیگر حرمسرا که گاهی ماه به ماه نیز موفق به دیدار شاه و مصاحبت خصوصی با وی نمیشدند، هرگاه حرفی داشتند که لازم میدیدند عینا به سمع شاه برسد، با آغابهرام در میان میگذاشتند تا به عرض شاه برساند و به طور معمول انعامی هم به وی میدادند و آغابهرام که رگ خواب شاه را خوب به دست آورده بود و میدانست هر حرفی را چه موقع و چگونه بزند که تاثیر داشته باشد، روزبهروز توقعاش بیشتر میشد و از زنان انعام بیشتری مطالبه میکرد.
روزی، آغابهرام در حالی که کلاهی از پوست بره بر سر، سرداری دراز و گشاد در بر و شلواری از کتان به پا داشت، بر سر راه شاه سبز شد. با دیدن شاه تعظیمی کرد و وقتی شاه حالش را پرسید، فرصت را غنیمت شمرد و گفت: به مرحمت شما بد نیستم. حال من، وقتی خوب است که شما و بانویم، از من راضی باشید.
شاه قهقههای سر داد و گفت: معلوم میشود حالت خوب است. چون من و بانو هر دو از خدمات شایستهات رضایت کامل داریم.
آغابهرام به شاه گفت: از وقتی حس کردهام بانویم بیش از حد تنها هستند، به فکر پیداکردن ندیمه مناسبی برای ایشان افتادهام، با توجه به مسئولیتهای متعدد و مشغله فراوان شما، چنین امکانی همیشه برایتان موجود نیست تا کنار بانو باشید، به اضافه این که وضعیت بانویم با وضع بقیه بانوان حرم فرق دارد.
زنان دیگر، در ارتباطی دائم باهم هستند و معاشرتهایی با یکدیگر دارند که مانع از آن میشود تا احساس تنهایی کنند. در حالی که بانویم چون جدا از آنان زندگی میکند و رفت و آمد یا معاشرتی با هیچ کدام از زنان ندارد، ممکن است در درازمدت دچار افسردگی شود. به اضافه این که زنان دیگر حرم، این حق را دارند تا گاهگداری از محارم خود در حرمسرا پذیرایی کنند و چند روزی را با آنان بگذرانند. در حالی که جیران خانم از این نظر نیز، در مضیقه است و... .
لحن کلام شاه عوض شد و گفت: این حرفها حرف خودت نیست. شک ندارم کسی این چیزها را یادت داده است و با کسی همکلام شدهای، حال بگو قصد داری آدم بخصوصی را وارد خدمت ما کنی؟
آغابهرام پاسخ داد: بله قربان! زنی را میشناسم که انگار خدا او را آفریده تا خدمتکار بانویم باشد و حیف دیدم او را به شما معرفی نکنم.
فردای آن روز، آغابهرام با ندیمهای نزد شاه رفت و او را به عنوان خدمتکار جدید جیران معرفی کرد. از آنجا که آغابهرام نفوذ بسیاری بر شاه داشت، ناصرالدینشاه بدون هیچگونه چون و چرایی ندیمه جدید را پذیرفت. این داستان، یکی از بارزترین وقایع و نفوذ این خواجه بر شاه ناصری بود.
مهناز نخستین / جامجم
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
صادق ورمزیار در گفتوگو با جامجم مطرح کرد
روح الامینی در گفتوگوی تفصیلی با «جامجم»:
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد