در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در این رابطه همکاریهای مشترک تازه اروپایی نگاه ویژهای هم به صنعت سینمای اروپای شرقی دارد. پس از فروپاشی سیستمهای چپگرای دولتی در کشورهای شرق اروپا، هنرمندان این منطقه، تلاش زیادی برای گسترش همکاریهای مشترک با همکاران اروپای غربی خود کردهاند، اما این تلاشها به دلایل مختلف (هم فرهنگی و هم مالی) کاملا به ثمر نرسیده است، این روزها که قاره اروپا با بحران مالی روبهروست و بحث مشکلات اقتصادی به صورت یک بحث جدی در این محل درآمده، هنرمندان شرق و غرب اروپا هم وحدت و همکاریهای مشترک را یکی از راههای خوب مقابله با این بحران میدانند، به همین دلیل است که جنب و جوش تازهای، بین کل هنرمندان اروپایی به راه افتاده است.
هفته قبل هنرمندان صنعت سینمای اروپای شرقی، نشستی دو روزه در شهر ورشوی لهستان داشتند و در پایان گفتوگوها به نتایج مشخصی هم رسیدند. رسانههای گروهی مینویسند انتخاب شهر ورشو برای این تجمع هنری بیدلیل نبوده و این انتخاب به گذشته غنی کشور لهستان در فیلمسازی برمیگردد.
صنعت سینمای لهستان قویترین صنعت سینما بین کشورهای شرق اروپاست. در دوران حکومت کمونیستها در این کشور، سینما و هنرمندان لهستان درخششی بینالمللی داشتند. آندره وایدا و کریستف کیشلوفسکی فقط دو تن از فیلمسازان سینمای لهستان هستند که در سطح بینالمللی شهرت بالایی دارند.
فیلمهای لهستانی هم جزو معدود محصولات اروپای شرقی بوده که توانسته در جشنوارههای بینالمللی درخشش خوبی داشته باشند و جوایز مهمی از ونیز، برلین، کن و حتی مراسم اسکار بگیرند. البته آکادمی اسکار این بار نسبت به سینمای لهستان کملطفی کرد و تازهترین فیلم وایدا به نام والسا ـ که قصهای شرححالگونه را درباره رهبر جنبش همبستگی دهه 80 میلادی لهستان تعریف میکند ـ شایسته قرار گرفتن در فهرست نامزدهای بهترین فیلم خارجی سال ندانست، اما هنرمندان کشورهای مختلف اروپای شرقی بدون توجه به این نوع تشویقها، کارشان را ادامه میدهند و در تلاش برای حفظ موقعیت داخلی و بینالمللی خود هستند.
اولین نتیجه مثبت نشست شهر ورشو ـ که به نام آئودیوویژنال سومیت شناخته میشود ـ در هفته قبل این بود که هنرمندان شرق اروپا به این نتیجه رسیدند برای کسب موفقیتهای بیشتر به همکاری مشترک و نزدیک بپردازند و به اتحاد کامل برسند. در پی آن دست به تشکیل گروه «همکاری مشترک تازه اروپا» (NEC) زدند و این کار با استقبال بالای منتقدان و رسانههای گروهی اروپای شرقی روبهرو شد.
اولین هدف این گروه، جذب نیروها و همکاران تازه است. در این رابطه، دیدگاههای سیاسی هنرمندان و کشورهای عضو در درجه دوم اهمیت قرار دارد و حرف اول، عشق و علاقه تمام اعضا به هنر سینما و فیلمسازی است. این گروه در کنار تشویق به همکاریهای دوطرفه و چندطرفه برای تولید محصولات مشترک سینمایی، از سینما و فرهنگ بومی تکتک اعضای خود نیز دفاع میکند. در قدم اول، محصولاتی که در چارچوب این همکاری مشترک تازهتولید میشود در کشورهای اروپای شرقی و در سطحی وسیع به نمایش عمومی درمیآید. پس از آن، این فیلمها به سراغ بازار بینالمللی ـ اروپای غربی، آمریکای شمالی و بقیه قارههای جهان ـ خواهند رفت.
هروژه هریبار، یکی از مسئولان NEC در اینباره میگوید: «تمام شرکتکنندگان در نشست ورشو به این نتیجهگیری مهم رسیدند که باید همکاریهای مشترک را گسترش و سامان دهند. همه ما به این نتیجه رسیدهایم کار انفرادی ما را به جایی نخواهد رساند و زیر سایه اتحاد است که میتوان کارهایی قابل قبول ارائه کرد.»
داریوژ جابلوفسکی، تهیهکننده و فیلمساز لهستانی هم به این نکته اشاره میکند که بلافاصله پس از پایان نشست، هنرمندان حاضر در آن به کشورهای خود رفتند تا سریعا کار تولید محصولات جدید سینمایی خود را آغاز کنند. به باور این فیلمساز و بسیاری از شرکتکنندگان در نشست «نباید زمان را از دست داد و باید بلافاصله دست به کار شد.»
یکی از نکات مهم بحثهای این نشست، چگونگی همکاری مشترک با کشورهای اروپای غربی و مرکز اروپا بوده است. این در حالی است که منتقدان و تحلیلگران سینمایی روی موضوع کمتجربگی هنرمندان اروپای شرقی در کار مشترک تاکید میکنند. به گفته آنها، این بیتجربگی یا کمتجربگی باعث میشود بسیاری از قابلیتها و ظرفیتها از دست برود و هنرمندان این محل نتوانند آنطور که باید و شاید کارشان را پیش ببرند.
بسیاری از تحلیلگران هنری به این نکته اشاره میکنند که صنعت سینمای اروپای شرقی باید از تجربیات همکاران اروپای غربی خود بهره بگیرد. به باور آنها مدل اروپای غربی میتواند کمک زیادی به طرف اروپای شرقی کند، اما رسانههای گروهی شرق اروپا مینویسند که هنرمندان این منطقه اطمینان لازم را نسبت به همکاران خود در آن سوی اروپا ندارند. به این ترتیب، آنها نگران هستند که همکاران اروپای غربیشان، راهکارهای منطقی و درست به آنها ارائه نکنند. با این حال، تا زمانی که کار و فعالیت مشترک صورت نگیرد، نمیتوان در رابطه با هیچ چیزی با قاطعیت صحبت و اظهارنظر کرد. وحشت هنرمندان اروپای شرقی این است که همزمان با این تجربههای جدید، ضربات و لطمات مالی و معنوی زیادی متحمل شوند، اما تا این راه به صورت عملی پیموده نشود، نمیتوان چیزی در اینباره گفت.
بحث مربوط به نگرانیهای هنرمندان اروپای شرقی در شرایطی است که رناته رز، مدیر اجرایی شرکت «تبلیغات فیلم اروپایی» (EFP) که مقر آن در هامبورگ است، خبر از پیوستن دو کشور لیتوانی و استونی به سازمان سینمایی پان اروپایی میدهد. تا قبل از این، دو کشور فوق فقط همکاریهای دوری با این سازمان و دیگر شرکتهای اروپایی داشتهاند. مدتی قبل مدیران EFP اعلام کردند آمادگی پذیرش اعضای جدید را دارند و از همکاری با صنعت سینمای کشورهای مختلف استقبال میکنند.
منتقدان سینمایی در این رابطه میگویند پیوستن اعضای تازه به شرکتهای اروپایی کار بسیار خوبی است، اما هنرمندان این کشورها بیشتر از آن که توانایی کمک به همکارانشان را داشته باشند، خود نیازمند کمک و حمایت هستند.
اهل فن هم تشکیل گروههای مشترک را قدمی برای کمک بیشتر اعضای آن به یکدیگر ارزیابی میکنند. آنها عقیده دارند وقتی اعضای یک گروه درد و مشکل مشترک داشته باشند، میتوانند با تشریک مساعی آن را به شکل خوب و هنرمندانهای حل کنند. انجام چنین کاری به نفع تمام طرفهای ماجراست. نکته بسیار مهمی که در نشست ورشو مطرح شد، بحث تماشاگران سینما و میزان استقبال آنها از محصولات بومی بود. پس از فروپاشی دولتهای چپگرا در اروپای شرقی، درهای این کشورها به روی غرب باز شد. باز شدن درها به معنی سرازیر شدن و هجوم فیلمهای هالیوودی به سالنهای نمایش کشورهای شرق اروپا بود.
در دوران حکومتهای چپ، نمایش محصولات آمریکایی در حداقل بود و سالنهای نمایش سینماها موظف به نمایش فیلمهای داخلی بودند. باوجود آن که صنعت سینما در این کشورها تحت کنترل و نظارت نیروهای دولتی بود، ولی هنرمندان سینما از این امکان خوب بهرهمند بودند که فیلمهایشان را با خیال راحت در سالنها به نمایش بگذارند. قدرتگرفتن نیروهای لیبرال و سرمایهدار در اروپای شرقی و در دست گرفتن قدرت دولتی، صنعت سینما را وارد دوران تازهای کرد. خصوصیسازی در تمام زمینهها، صنعت سینما و سالنهای نمایش را هم دستخوش تغییر و تحول اساسی کرد. در حال حاضر که سینماها خصوصی شده و فقط اقدام به نمایش فیلمهای سودآور میکنند، هنرمندان اروپای شرقی هم به این فکر افتادهاند فیلمهای پرفروش، جذاب و تماشاچیپسند تهیه کنند.
رینا سیلدوس، تهیهکننده اهل استونی میگوید: «تماشاگران را نمیتوان با دستورالعملهای از پیش تعیین شده به داخل سالن سینماها کشاند. تماشاچی خودش تصمیم میگیرد به دیدن کدام فیلم برود یا نرود. پس ما باید فیلمهایی تولید کنیم که آنها مشتاق تماشای آن باشند و با پای خودشان راهی سالن نمایش شوند. متاسفانه با آن که سالها از سقوط دولتهای چپگرا و اضمحلال اتحاد شوروی گذشته، هنوز یاد نگرفتهایم چه فیلمهایی باید بسازیم تا بتوانیم بینندگان را به سمت خودمان بکشانیم. این کاری است که همکاران غربیمان سالهاست با موفقیت انجام داده و حالا دارند از آن بهره میبرند. ما باید اول این کار را یاد بگیریم. پس از آنها، کارها راحتتر خواهد شد.»
اسکرین اینترنشنال / مترجم: کیکاووس زیاری
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
صادق ورمزیار در گفتوگو با جامجم مطرح کرد
روح الامینی در گفتوگوی تفصیلی با «جامجم»:
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد