در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
انجام نشدن مراقبتهای لازم هنگام ساخت بنا از مهمترین عوامل بیکیفیت بودن ساختمانهای ایران محسوب میشود. در حقیقت عملکرد غلط پیمانکاران، مجریان و مهندسان ناظر از مهمترین دلایل بیکیفیتی ساخت و ساز در ایران است.
عمر متوسط ساختمانها در جهان حدود صد سال است، این در حالی است که به دلیل ضعف کیفی ساختوساز در ایران، متوسط عمر ساختمان در ایران، حدود 25 سال است؛ یعنی هر ساختمان ساخته شده در ایران یک چهارم ساختمانهای ساخته شده در دیگر نقاط دنیا کاربری مفید دارد.
وجود مشتری برای کالا با هر کیفیتی
بیتالله ستاریان، عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس مسکن در این باره میگوید: برای سرمایهگذاری نیازی به تخصص نیست و همه میتوانند سرمایهگذاری کنند، اما نکته منفی در بخش مسکن ما سنتیبودن ساخت و ساز است و اینکه سرمایهگذار خود درگیر ساخت میشود و این است که امروز شاهد ایجاد چنین مشکلاتی در حوزه ساخت و ساز هستیم. وی ادامه میدهد: اگر نهادهای نظارتی مانند شهرداریها و سازمانهای نظاممهندسی به وظیفه خود بدرستی عمل کنند و همچنین کارگرانی ماهر نیز در این حوزه پرورش یابد، مشکلات این حوزه کمتر خواهد شد.
ستاریان تصریح کرد: دلیل آنکه هر بار ورود سرمایه به بازار مسکن، این بازار را متشنج میکند آن است که کنترل و نظارت کافی بر این بخش وجود ندارد، ضمن آنکه تلاطم و اغتشاش بازار مسکن نیز موجب میشود هر چه در این بازار تولید شود مانند خودروهای تولید داخل که بدون رقیب در بازار به فروش میرسند، در بازار مسکن به فروش برسد.
این کارشناس بخش مسکن معتقد است برای افزایش کیفیت در بازار مسکن باید مشکل بازار و کسری عرضه آن را حل کرد: «اگر عرضه واحدهای مسکونی به اندازه نیاز جامعه باشد در آن صورت در بازاری متعادل، مشتری به دنبال کالای با کیفیت خواهد گشت در حالی که اکنون چنین مطالبهای وجود ندارد.»ستاریان ادامه میدهد: باید دقت کرد پلیسیکردن یک حوزه، ارزش فساد را در آن حوزه بالا میبرد و سازندهها را مجبور میکند به دنبال مهندسان ناظری بروند که با گرفتن وجه، مشکل آنها را حل کنند در حالی که ما باید به نقطهای برسیم که سازندگان به فکر کسب درجههای بالاتر برای ساختمان خود و فروش آن به قیمت بهتر باشند، باید توجه کرد در حالتی که هر چه ساخته میشود به فروش میرسد، سازندگان هم دیگر به فکر شناسنامه بهتر برای کار خود نیستند.
مهندسان ناظر چه میکنند؟
به عقیده بسیاری از کارشناسان، حضور بسیاری از مهندسان ناظر در هنگام ساخت ساختمانها یک حضور کاغذی است. همراهیکردن با متخلف و وقوع برخی سوءرفتارها از جانب برخی مهندسان ناظر موجب میشود هر ساختمانی ساخته و به بازار عرضه شود. همچنین به گفته کارشناسان، در بسیاری موارد شهرداری و نمایندگان آن مراقبتهای لازم را درباره ساخت و سازها اعمال نمیکنند، چرا که بخش اعظمی از درآمد شهرداریها از همین راه کسب میشود و در چنین شرایطی که نظارت لازم وجود ندارد، سازندگان فقط به دنبال منفعت و سود خود هستند، این در حالی است که مهم بودن اصل نظارت بر ساخت ساختمانها میطلبد نظارت شدیدی بر ناظران در کار ساخت و ساز اعمال شود و پروانه کار برخی متخلفان از جمله مهندسان ناظر متخلف بر اساس تبصره 7 ماده 100 قانون ابطال شود در حالی که کمیسیون ماده 100 به نحوی تمام مشکلات ساخت و ساز را با گرفتن جریمه به نفع شهرداری حل میکند و همین موضوع موجب شده است در بسیاری از شهرها، ساخت و ساز غیرمجاز افزایش چشمگیری پیدا کند.
گفته میشود در کمیسیون ماده 100 اگر مغایرت ساخت با هر یک از اصول فنی، بهداشتی و شهرسازی احراز شود، باید حکم به تخریب بنای ساخته شده، داد و تنها به نبود مغایرتهای جدی و اساسی جریمه تعلق میگیرد، اما مشکل جدی آن است که در برخی موارد اعضای این کمیسیون خود اطلاعات کافی از اصول فنی، بهداشتی و شهرسازی ندارند و به همین دلیل بیشتر تخلفها با اخذ جریمه مواجه میشود. به گفته او، مشکل دیگر آن که برخی حکمهای تخریب نیز از سوی شهرداری با اعلام دلایلی همچون ایجاد مشکلات اجتماعی اجرایی نمیشود و سرانجام باز هم متخلف، جریمه پرداخت میکند. بنابراین مطرحکردن این موضوع که ساخت و سازها در کشور ما بیکیفیت هستند بیش از خود سازندگان به نحوه نظارت نهادهای نظارتی باز میگردد.
از سوی دیگر، نکتهای که برخی آگاهان حوزه مسکن مطرح میکنند این است که اکنون کمیسیونهای توافقی در برخی شهرداریها از جمله شهرداریهای مناطق مختلف تهران بعد از ابلاغ طرح تفصیلی شکل گرفته است که پروندههای تخلف را پیش از بررسی و ارجاع به کمیسیون ماده 100 بررسی کرده و نسبت به اخذ جریمه در همان مرحله اقدام میکنند و دیگر پرونده به کمیسیون ماده 100 فرستاده نمیشود در حالی که وجود چنین کمیسیونی در هیچ کجای قانون مورد اشاره قرار نگرفته است.
مسکن مهر و انبوه چالشها
وقتی از ساخت مسکن سخن میگوییم، مسکن مهر را نمیتوانیم کنار بگذاریم. ساخت مسکنهای مهر در ایران برای اقشار کمدرآمد در دولتهای نهم و دهم، موضوعی بود که واکنشهای موافق و مخالف بسیاری به دنبال داشت. به عقیده ستاریان، ورود دولت به بخش مسکن نتوانست کسریهای این حوزه را جبران کند و خود نیز عاملی برای خروج سرمایههای بخش خصوصی شد تا تعداد مسکن عرضه شده بشدت کاهش یابد و به دنبال آن، فضا برای سوداگری و افزایش قیمتها آماده شود.
انتشار آمار صدور پروانههای ساخت مسکن از سوی مرکز آمار ایران نیز این گفتهها را اثبات میکند؛ میزان صدور پروانههای ساخت ساختمان در مناطق شهری بعد از سال 86 کاهش یافته است و رشد اندک آن در سالهای 89 و 90 نیز نتوانسته این آمار را به آمار سال 86 بازگرداند.
جدا از مباحث و مسائلی اجتماعی مانند افزایش حاشیهنشینی و مهاجرت به شهرها که دلیل ساخت مسکن مهر عنوان میشود، باید به این مسأله نیز اشاره کرد با وجود اینکه طرح مسکن مهر، بسیاری از افرادی را که حتی تصور خانهدار شدن هم نمیکردند، صاحبخانه کرد اما بسیاری از واحدهای ساخته مسکونی مهر کیفیت لازم را ندارند. تاخیر در تحویل این واحدها و فراهم نشدن تسهیلات برای ساخت آنها در مواردی منجربه این شد که سازنده، طرح را بهصورت نیمهکاره رها کند. در مواردی دیگر، سهم آورده اعضای تعاونیهای مهر افزایش یافت تا کسری و گرانشدن مصالح جبران شود، اما در بسیاری موارد خانههایی تحویل شد که هم به لحاظ فراهم کردن زیرساختهایی مانند آب و برق ایراد داشت و هم به لحاظ کیفی، بسیار ضعیف ارزیابی شد. ستاریان در این باره میگوید: کیفیت هر ساختمان شامل دو بخش سازه و معماری است که در بخش سازه، طرحهای مسکن مهر دارای کیفیت مناسبی هستند، اما در بخش معماری مشکلات فراوانی در این حوزه دیده میشود، به طوری که در بسیاری از طرحهای مسکن مهر از مصالح بسیار بیکیفیت استفاده شده و طراحی خدمات ارائهشده به مجتمعهای مسکن مهر نیز بسیار ضعیف بوده است.
به گفته این کارشناس مسکن، مهمترین دلیل استفاده از مصالح ارزانقیمت را میتوان ارزانسازی بنا دانست، موضوعی که مسکن مهر بر پایه آن بنا شد تا اقشار کمدرآمد جامعه نیز صاحب خانه شوند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم