در هواداری پایتخت

از قدیم‌الایام معروف بود که از آب گل‌آلود، ماهی می‌گیرند؛ اما هوا در آن زمان آلوده نبود که بگویند از هوای گل‌آلود، چه می‌گیرند؟... آنچه مشخص است این‌که تنگی نفس می‌گیرند. چنان که شاعر با مراجعه به اورژانس بیمارستان گفته است: «نفسم گرفت از این شهر، در این حصار بشکن‌/‌ در این حصار جادویی روزگار بشکن»..... و الی آخر.
کد خبر: ۶۲۹۹۱۳
در هواداری پایتخت

ما که هرچه در این چندسال اخیر، از مسئولان امر عاجزانه تقاضا کردیم که هوای شهر پایتخت را داشته باشند که شهر تهران، دارقوزآباد سفلی نیست؛ کلانشهر است، خیلی افاقه نکرد. فلذا باور بفرمایید که دیگر خسته‌ایم. از این که حرف‌های تکراری بزنیم و بنویسیم، شدیداللحن بیزاریم.

خیال می‌کنیم خودمان را دست انداخته‌ایم یا دیگران را سرکار گذاشته‌ایم. به همین خاطر، زبان در کام می‌گیریم و جز این بار، دیگر از آلودگی هوا نخواهیم گفت و فقط حرف دل را با خدا خواهیم زد که: «خدایا، خودت هوای ما رو داشته باش!»

ـ هوای ما رو داشته باش، هواتو دارم....(این ترانه را نفهمیدیم کی هنگام عبور از زیر پنجره‌مان داشت زیرلب با خودش زمزمه می‌کرد؛ اما هر که بود، انگار از غیب رسیده بود؛ چون بموقع بود. دمش گرم!)

بسته پیشنهادی: بارها در راستای کاستن از آلودگی مزخرف هوا، راهکار و رهنمود دادیم، اما چون قول دادیم که دیگر تکرار نشود، چون سلامتی مردم مهم است؛ باز هم پیشنهادهایی عاجل ارائه می‌دهیم:

1ـ افزایش تعطیلی: تعطیلی‌های داخل تقویم را بیشتر کنیم. مسئولان گفتند که وقتی مملکت تعطیل است، آلودگی هوا کمتر است. ظاهرا ملت و دولت فقط برای آلوده کردن هوا کار می‌کنند. بهترین بهانه هم این قضیه «بین‌التعطیلین» معروف است. شش روز بین دو جمعه را به‌عنوان بین‌التعطیلین، اعلام و تعطیل کنیم. خلاص!

2ـ تعویض دستگاه تنفسی: چطور است که گیاهان در روز روشن دی‌اکسیدکربن می‌گیرند و اکسیژن پس می‌دهند؟ خب با ایجاد تغییراتی در سیستم دستگاه تنفسی ملت، کاری کنیم که با هر دم، دی‌اکسیدکربن بگیرند و با هر بازدم، اکسیژن خالص مردمی پس بدهند. برای آنها که فرقی ندارد؛ چون باز هم کماکان در این حالت، هر نفسی که فرو می‌رود ممدّ حیات است و چون برمی‌آید، مفرّح ذات. حتما که خود شیخ شیراز نباید زنده باشد که شهادت بدهد. ما هم آدمیم!

3ـ افزایش سوراخ ازن: با کمک متخصصان امر، کاری کنیم که سوراخ لایه ازن گشادتر شود. بعدش هوای آلوده را به سمت آن برانیم تا از جو خارج شود. حالا چه اشکال دارد که جوگیر شویم؟ یک چیزی در مایه‌های نمک‌گیر است دیگر!

4ـ نصب پنکه بر بلندا: بارها این طرح عظیم را دادیم که فقط آبپاشی دولت سابق کافی نبوده و نیست؛ بلکه بهتر است بر بالای برج میلاد تهران و دیگر برج‌ها که برج‌سازان دارند یا دارند می‌سازند، پنکه‌هایی عظیم‌الجثه نصب شود عینهو پره‌های آسیاب، تا با چرخش و گردش هوا در پایتخت، در تلطیف هوا کمک کنند. حالا فوقش در توزیع درست سهام هوای آلوده!

5ـ انتقال چندباره پایتخت: این طرح که پایتخت کشور را از تهران به جایی دیگر ببریم و آنجا را مثل تهران بکنیم؛ آن‌قدر خوب و مفید است که الان سال‌هاست در دستور کار است. کار و ابتکار خوب این طوری است که نباید کوتاه و مقطعی با آن برخورد شود. انتقال پایتخت آن‌قدر عالی است که چندبار باید تکرار شود و ادامه پیدا کند. بعضی طرح‌ها باید در درازمدت راجع به آن بحث و فحص شود. چیزی که زیاد است، وقت!

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها