موج اخراج مربیان لیگ برتر

آرامش پس از توفان

غلام پیروانی که اواسط نیم‌فصل اول جای خودش را به محمود یاوری داد، اولین مربی اخراجی لقب گرفت.
کد خبر: ۶۲۱۱۱۱
آرامش پس از توفان


با اخراج بی‌سروصدای محمد مایلی‌کهن از سرمربیگری صبا، تعداد تیم‌های لیگ برتری که کادر فنی آنها دستخوش تغییر شده به عدد سه رسید؛ اما مقایسه آمار مربیان اخراجی نیم‌فصل اول لیگ سیزدهم با دو دوره گذشته ثبات نسبی نیمکت‌ها را نشان می‌دهد.

غلام پیروانی که اواسط نیم‌فصل اول جای خودش را به محمود یاوری داد، اولین مربی اخراجی لقب گرفت. بعد از او هم مایلی‌کهن مطابق پیش‌بینی‌ها یک فصل کامل در صبا دوام نیاورد تا پرونده نیم‌فصل اول لیگ سیزدهم با دو مربی اخراجی مختومه شود. سومین تغییر هم در کادر فنی مس کرمان رخ داد و محمود یاوری با میل خودش از این تیم جدا شد و به فجر سپاسی پیوست. آمار دو اخراج و یک استعفا در حالی به ثبت رسیده که در نیم‌فصل اول لیگ یازدهم 9 مربی برکنار شدند و به طور تقریبی هر دو هفته یک مربی به سمت در خروجی هدایت شد. این روند نگران‌کننده در لیگ دوازدهم هم تکرار شد و در نیم‌فصل اول فصل قبل پنج مربی اخراج شدند و دو مربی دیگر هم استعفا کردند. کار حتی به جایی رسید که اگر یک مربی یک فصل کامل را روی نیمکت یکی از تیم‌های لیگ برتری سپری می‌کرد، جای تعجب داشت. در چنین اوضاع و احوالی یک تیم گاهی در یک سال، چهار بار مربی خود را عوض می‌کرد! مثلا صنعت نفت آبادان فصل گذشته را با آلبرتو کاستای پرتغالی آغاز کرد و در نیم‌فصل دوم کاسیمیرو، دیگر مربی پرتغالی جای او را گرفت. او هم پس از چند صباحی اخراج شد و به این ترتیب علی فیروزی جانشین او شد. عجیب این ‌که مربی بومی صنعت نفت هم فقط چند هفته مهمان این تیم بود و تیم آبادانی، فصل را با مربیگری وحید سلامات به پایان رساند. گهر دورود هم شرایط مشابهی داشت و طی یک فصل مهدی تارتار، علیرضا پورمند، پرویز مظلومی و محمد مایلی‌کهن مربیگری این تیم را بر عهده داشتند. این تغییرات مکرر، اما برای نفت آبادان و گهر فرجامی جز سقوط به دسته اول در پی نداشت.

نتیجه مدیریت ناآگاه

چند صباحی می‌شود که مربیان لیگ برتری مثل سال‌های نه‌چندان دور، حاشیه امنیت ندارند. واهمه پیدا کردن از اخراج و عزلت‌نشینی درست از وقتی مربیان لیگ برتری را در تنگنا قرار داد که پول به فوتبال ایران تزریق شد و مدیران باشگاه‌ها برای محکم کردن پایه‌های صندلی خود، مربیان را قربانی کرده‌اند. اغلب مدیرانی که طی یک دهه اخیر از کانال‌های غیرورزشی به عرصه مدیریتی فوتبال کشور راه پیدا کردند به شکل عجیبی تحت تاثیر تماشاگران قرار دارند و برای آرام کردن سکوها به ترفندهایی مثل برکناری مربیان و تهیه فهرست بازیکنان مازاد متوسل می‌شوند. شاید به همین دلیل مربیان تیم‌های پرتماشاگر بیشتر در معرض خطر قرار دارند و عمر حضور آنها در این تیم‌ها به زحمت یک سال می‌شود. در همین فصل شاهد بودیم مجید جلالی، از همان ابتدای فصل بارها از سوی مدیران باشگاه تراکتورسازی تهدید شد و مدیرعامل تیم تبریزی به شکل مستقیم به جلالی اولتیماتوم داد. لوکا بوناچیچ، یکی از معدود مربیان خارجی تاثیرگذار لیگ برتر هم پس از چند نتیجه نامطلوب روی لبه تیغ بود و اخراج او از ذوب‌آهن قریب‌الوقوع به نظر می‌رسید.

رسول کربکندی، سرمربی سابق ذوب‌آهن و راه‌آهن که خودش یکی از قربانیان موج برکناری مربیان محسوب می‌شود درباره واکاوی دلایل از بین رفتن حاشیه امنیت مربیان می‌گوید: «به نظرم دلیل اصلی این روند را فقط ‌باید در مشکلات مدیریتی فوتبال ایران جستجو کنیم. مدیرانی که با قواعد مدیریت در ورزش بویژه فوتبال آشنا نیستند، خیلی زود تحت تاثیر تماشاگر و رسانه قرار می‌گیرند و برای فرار از انتقادها راحت‌ترین و نه بهترین راه را انتخاب می‌کنند. من خودم را مثال می‌زنم. فصل قبل که سرمربی ذوب‌آهن بودم، پس از سه باخت یکی از روزنامه‌ها مدام از من انتقاد می‌کرد و حتی چند بار جانشین مرا هم تعیین کرد. امسال ذوب‌آهن نتایج به مراتب ضعیف‌تری گرفته، اما همان روزنامه یک کلمه هم انتقاد نمی‌کند. این نشان می‌دهد روابط ناسالمی بین مربی و مدیر با رسانه‌ها حاکم است. به نظرم اگر مدیران متخصص زمام کار را در دست بگیرند، فضایی که علیه مربیان شکل گرفته لطیف خواهد شد. الان اعضای هیات مدیره خیلی از باشگاه‌ها اصلا ورزشی نیستند. موردی داشته‌ایم که مثلا یکی از اعضای هیات مدیره فلان باشگاه به توصیه پسرش، بحث برکناری مربی را در هیات مدیره مطرح کرده و این برای فوتبال ایران فاجعه است.»

یکی از مواردی که با حضور بلاتر در همایش علم و فوتبال مطرح شد بحث ثبات مربیان و نقش آن در موفقیت تیم‌ها بود. در این تحقیق دانشگاهی نشان داده شده بود موفقیت تیم‌ها با ثبات مربیان رابطه مستقیم دارد و لزوما تعویض مربی به نتیجه‌گیری منجر نمی‌شود و چه‌بسا نقطه سقوط این تیم‌ها خواهد شد. نمونه‌هایی از این دست در فوتبال ایران کم نداشته‌ایم. استیل آذین در طول یک فصل چهار بار مربی خود را تغییر داد و در نهایت به دسته پایین‌تر سقوط کرد. پرسپولیس، زلاتکو کرانچار را برکنار و علی دایی را جانشین او کرد، ولی جایگاه سومی خود را که در نیم‌فصل کسب کرده بود، با جایگاه چهارمی عوض کرد. ذوب‌آهن در فصل دوازدهم تلاش کرد روند ناکامی‌هایش را با برکناری کربکندی به پایان برساند، اما فرهاد کاظمی هم نتوانست شرایط این تیم را بهبود بخشد و در انتهای فصل جایش را به یاوری داد. محمود یاوری به طور متوسط هر 18 هفته یکبار یک تیم عوض کرده، اما هیچ موفقیتی با تیم‌های تحت هدایتش کسب نکرده است. افت ناگهانی آمار اخراج مربیان در فوتبال ایران تا حدودی آرامش را به نیمکت‌های پرماجرا بازگردانده، اما ثبات نیمکت‌ها اساسا ارتباطی به تغییر رویکرد مدیران ندارد و دلایل این ماجرا را باید در مسائل دیگری جستجو کرد.

رسول کربکندی معتقد است بحران بی پولی باشگاه‌ها یک توفیق اجباری را نصیب فوتبال ایران کرده و همین عامل ثبات نسبی مربیان را به همراه داشته است: «مساله مهم این است که باشگاه‌ها به‌واسطه اوضاع اقتصادی کشور، پول ندارند و همین موضوع دست مدیران باشگاه‌ها برای اعمال تغییرات ناگهانی را بسته است. هر باشگاه در صورت اخراج مربی ملزم به پرداخت حق و حقوق کامل آن مربی است و اخراج یک مربی برای مدیر باشگاه به طور میانگین 500 میلیون تومان هزینه در بردارد؛ علاوه بر این ‌که 500 میلیون هم باید برای استخدام یک مربی جدید هزینه شود و به همین دلیل در اوضاع و احوال فعلی، اخراج مربی مقرون به صرفه نیست. وقتی سرمربی راه‌آهن بودم ساعت 12 و 30 دقیقه برکنار شدم و ساعت 12 سرمربی جدید سر تمرین بود، اما حالا دیگر از این خبرها نیست.»

***

مرور بازی‌های این فصل نشان می‌دهد درصد ریسک‌پذیری تیم‌ها پایین‌تر از حد معمول بوده و اغلب مربیان برای حفظ جایگاه شان با تاکتیک‌های محتاطانه به مصاف تیم‌های حریف رفته‌اند.

طبق آمار 140 بازی در نیم‌فصل اول انجام شده که 37 درصد کل بازی‌ها با نتیجه مساوی و 17 درصد بازی‌ها هم با نتیجه یک بر صفر به پایان رسیده است. شاید اگر احتیاط مفرط مربیان لیگ برتری نبود، سیر صعودی اخراج مربیان لیگ برتری در نیم‌فصل اول لیگ سیزدهم هم ادامه پیدا می‌کرد. این روزها سیستم دفاعی 1-3-2-4 در حالی به روش غالب تیم‌های لیگ برتری تبدیل شده که بازی با دو هافبک دفاعی و گرفتن فضا از تیم حریف از شاخصه‌های این سیستم محسوب می‌شود. اگرچه بازی با این روش تعداد تساوی‌ها را افزایش داده و ریزش تعداد تماشاگران را به همراه داشته، اما پروسه اخراج مربیان لیگ برتری را به تاخیر می‌اندازد. با این حال این نگرانی وجود دارد که در نیم‌فصل دوم، روند تغییرات مربیان باز هم ادامه داشته باشد و لیگ سیزدهم هم با اخراج چند مربی دیگر به پایان برسد؛ مربیانی مثل زلاتکو کرانچار، لوکا بوناچیچ، عبدالله ویسی، منصور ابراهیم‌زاده و پرویز مظلومی که روی لبه تیغ قرار دارند و از موج اخراج مربیان در امان نیستند.

حمیدرضا رسولی ‌/‌ جام‌جم

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها