البته این نوع انتقادهاتازگی نداشته،تقریبابه سریال تبدیل شده وبهطور خاص درست درزمانی که رسانهملی دراوج روایتگری درست و مؤثر قرار میگیرد، قلههای اعتماد عمومی را فتح کرده و دشمن صهیونی نیز با فهم این نقشآفرینی، اقدام به بمباران رسانهملی کرده تا به تعبیر خودش بلندگوی نظام را خاموش کند، اینگونه خوشرقصیها با قرار گرفتن در چرخه تکرار، در تکاپوی جلب توجه افتاده و کینهورزانه رسانهملی را هدف میگیرند که معلوم نیست دنبال چه خروجی از این تهاجمات دشمنپسندند! ایشان با ادبیات عوامانه، سعی میکندکه خود رادانشگاهشناس جلوه داده و با ارزیابی غلط، رسانهملی را در حد مکتبخانههای قدیم پایین آورده تا سطح حقد و کینه خویش را به نمایش گذارد!
همه این تهاجمات در شرایطی انجام میپذیرد که:
اولا ما در شرایط جنگی قرار داریم و بهشدت نیازمند تقویت اجتماعی رسانهملی هستیم تا در راستای ایفای نقش مرجعیت رسانهای، در هدایت افکار عمومی و تغذیه نیازهای خبری و تحلیلی تلاش و جدیت بیشتری ورزیده، مانع از مانورهای رسانهای بیگانگان و معاندان شود.
ثانیا رسانهملی در جنگ ۱۲ روزه به اعتراف دوست و دشمن، بعد از سه رکن اساسی یعنی رهبری داهیانه، نیروهای مسلح شجاع و مجهز به تنوع موشکهای پیشرفته، اتحاد مقدس مردم زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران، قطعا چهارمین رکن این پیروزی تاریخی بوده و تهاجم هدفمند به رسانهملی، اتاق فرمان خاصی دارد و نباید با توجه به حجم بهکارگیری چهرههای داخلی، از کنار این تهاجمات نوبهای و سهمیهبندیشده بهآسانی گذشت!
ثالثا ما در این شرایط پرتهدید که اسرائیل در همین یکی دو روز گذشته ما را به تهاجمی بسیار فراتر از جنگ۱۲ روزه تهدید کرده، اولویتی بالاتر از تقویت اتحاد مقدس و کمک به افرایش عددی این اتحاد بزرگ نداریم و رکن این اتحاد، حمایت از رهبر معظم و نیروهای مسلح و همه نهادهای همراه با رهبری است، اینکه بهجای این رسالت بزرگ، شاهد انحراف در موضعگیریها هستیم که نشانی از بیبصیرتی و فقدان سواد کافی برای درک تحولات داخلی و بینالمللی در خود دارد!