ضرب‌المثل‌ یعنی مثال زدن یا تمثیل برای موثر و مستندتر کردن کلام ـ چه نظم و چه نثر ـ که در گفتار و نوشتار مردم کشورمان همیشه وجود داشته و ادبیات ایران سرشار از انواع ضرب‌المثل‌ها و امثال است.
کد خبر: ۶۱۵۶۷۷
ضرب‌المثل در ادب ایران

 در فولکلور یا ادبیات عامیانه صدها ضرب‌المثل‌ و زبانزد داریم که از حد احصا و شمارش خارج است. گاه با طنز آمیخته است و گاه با جد.

گاه تا حدی موهن و تحقیرآمیز است و گاه محترمانه و اغلب آنها هم خاستگاهی دارند و قضایای به وجود آورنده‌ای.

به هر حال مردم ـ همین مردم عادی ـ در ایجاد ارتباط کلامی با یکدیگر از کلمات و عبارات ضرب‌المثل‌‌گونه فراوان استفاده می‌کنند.

وقتی مقدمات و تمهیدات کاری زیاد باشد، اما اصل مطلب ناکافی، می‌گویند «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!» یا در جای دیگر می‌گویند «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» یا باز در جایگاهی دیگر «دندون اسب پیشکشی را نمی‌شمرند» یا در جای دیگر «قاچ زین رو محکم بگیر، اسب‌سواری پیشکشت» درباره کسانی که بدون زحمت و خرج از دوستی دیگران استفاده می‌کنند، می‌گویند «فلانی با آب حمام دوست می‌گیرد» یا در جای دیگر «اول برادریتو ثابت کن، بعد ارث ببر.»

بسیاری از این ضرب‌المثل‌ها طبیعت نثر ـ آن هم نثر گفتاری و عامیانه ـ دارند و تعدادی هم بنا به ذوق شعردوستانه و نظم‌گرایانه ایرانیان، حالت منظوم و شعرگونه دارند و تقریبا موزون، مسجع و مقفی هستند.

مثلا «من آرد خود را بیختم و الکم را آویختم» یا «خانه دوکدبانو، خاک تا زانو» یا «افاده‌ها طبق طبق، سگا به دورش وق و وق» یا در مقام طعن و تمسخر به عروس خانواده یا شخص مورد انتخاب و استخدامی که از انجام کارهایش ناتوان بوده، گویند «دست ننه‌ام درد نکنه با این عروس آوردنش» که موزون، اما بی‌قافیه است.

به هر حال ضرب‌المثل‌های رایج در ادبیات غیرمکتوب یا عامیانه ایران بسیار مفصل است و کسانی چون صادق هدایت، سیدابوالقاسم انجوی شیرازی، فضل‌الله صبحی مهتدی، صادق همایونی و دیگران در ضبط و ثبت این گونه ضرب‌المثل‌ها کوشش‌هایی داشته‌اند.

قبل از اینان، یکی از ادیبان قرن 11 هجری قمری ـ محمدعلی حبله رودی ـ کتابی با عنوان «مجمع‌الامثال» تهیه و تالیف کرد (سال 1049 هجری قمری) و هم او در 1054 هجری قمری کتاب دیگری نگاشت، در برگیرنده امثال و حکایات کوتاه تمثیل‌گونه عبرت‌آموز که آن را «جامع‌التمثیل» یا «مجمع‌التمثیل» نامید.

دیرینگی ورود ضرب‌المثل‌ها به عرصه ادبیات ـ منظوم و منثور ـ به پیش از اسلام برمی‌گردد. ابونواس، شاعر مشهور عرب​ بیتی دارد که مضمون آن را از توقیعات خسرو انوشیروان می‌داند:

کقول کسری فیما تمثله

من فرص اللص ضجه السوق

که بعدها عبارتی به صورت «دزد بازار آشفته می‌طلبد» از آن استخراج و بر زبان‌ها جاری شد. نمونه‌های دیگری از ضرب‌المثل‌های موجود در آثار قبل از اسلام داریم که مورد استقبال و استفاده شاعران عرب و فارسی‌زبان قرار گرفته‌اند که فعلا از آنها می‌گذریم.

ضرب‌المثل‌های عربی زیادی نیز از طریق شاعران وارد زبان رسمی فارسی ‌شد، مثل «اذاجاء اجل البعیر حام حول البئر» یعنی وقتی مرگ شتر فرا برسد، اطراف چاه می‌گردد. ناصر خسرو این مثل را این ‌گونه در شعر خود آورده است.

اشتر چو هلاک گشت خواهد

آید به سر چَه دو لَبٍ جَر

ضرب‌المثل معروفی داریم که می‌گوید، آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب. ناصرخسرو می‌فرماید:

آب کز سر گذشت در جیحون

چه بدستی، چه نیزه‌‌ای،‌ چه هزار

(بدست یعنی وجب)‌ در افواه هم گاه می‌گویند چه یک نیزه چه ده نیزه. به هر حال بسیاری از ضرب‌المثل‌های موجود در اشعار عربی از طریق شاعران ذولسانین و عربی‌دان وارد زبان فارسی شده، همچنان که بسیاری از ضرب‌المثل‌های فارسی هم به شعر عربی اذن دخول یافته که مبحث آن فعلا ضرورتی ندارد.

بی‌هیچ دودلی کامل‌ترین و جامع‌ترین مجموعه ضرب‌المثل‌ها از هر نوع و عبارات حکمت‌آمیز کتاب ارجمند «امثال و حکم» استاد فقید علی‌اکبر دهخداست که می‌‌دانیم سال 1257 به دنیا آمده و سال 1334 از دنیا رفته است.

او طی سال‌ها کوشش و دقت و پژوهش توانست مجموعه‌ای مشتمل بر 30 هزار مدخل که اغلب آنها امثال نوشته شده یا سروده شده توسط شاعران متعدد ادوار مختلف ادبی ایران است، گرد آورده و یکجا به جامعه ادب و فرهنگ کشور اهدا فرماید.

او علاوه بر گردآوری استادانه و سختکوشانه مثل‌ها، کلام‌های حکمت‌آمیز یا حکمت‌آموز زبانزد، تعبیرات و اصطلاحات ادبی و غیرادبی، تشبیهات، نکات اخلاقی، اصطلاحات و کنایات و... توانست در ضبط و ثبت گنجینه‌های بی‌ادعای فرهنگ عامه نیز کوششی استوار و بلیغ به کار برد.

او با غور و تفحصی مثال زدنی در متون ادبی و شعری ایران طی قرون گذشته توانسته بهترین شاهد مثال‌ها را برای مدخل‌های مورد نظر ارائه نماید، بویژه از شاهنامه بزرگ فردوسی برداشت‌ های زیادی به عمل آورده است.

امثال و حکم هنوز منبعی مهم، مفصل و ارجمند است برای پژوهندگان و کسانی که به موضوع امثال سائره، ضرب‌المثل و تمثیلات در آثار منظوم و منثور ادبی ایران علاقه‌مندند.

ابیات و مصرع‌های بی‌شماری از سروده‌های شاعران ایران در طول تاریخ بر زبان‌های مردم و قلم‌‌هایشان جاری شده که در این میان بخصوص از سعدی باید نام برد که از گلستان و بوستان او ده‌ها مصرع و مضمون به صورت ضرب‌المثل در میان مردم شایع شده است:

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

در باغ لاله روید و در شوره‌زار خس

یا: خصلت انسان‌ نگیرد و آن که بنیادش بد است

تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است

که در اینجا تاثیر «فطرت» را از «تربیت» بیشتر می‌داند

یا: مزن بر سر ناتوان دست زور

که روزی به پایش در افتی چو مور

یا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

از فردوسی بزرگ مصرع‌ها و ابیات فراوانی به صورت ضرب‌المثل بر زبان‌ها جاری است، مثلا:

چنین است رسم سرای درشت

گهی پشت بر زین گهی زین به پشت

در اشعار حافظ هم نمونه‌های زیادی از ضرب‌المثل داریم:

دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید

زینهار ای دوستان جان من و جان شما

که در زمان ما هم اصطلاح «جان من و جان شما» کاملا رایج است.

در شعر سبک معروف به هندی که شاعران از آوردن ضرب‌المثل‌ها ـ بخصوص ضرب‌المثل‌های عامیانه ـ در شعر خود نه‌تنها ابایی نداشته‌اند، بلکه آن را حسن شعر خود می‌دانسته‌اند، ابیات زیادی داریم که متضمن ضرب‌المثل‌هایی هستند که در زمان خود رواج داشته یا بعدا در افواه مردم جاری شده است.

صائب تبریزی چهره شاخص و متشخص شعر سبک هندی در ابیات زیر بعضی از اصطلاحات، زبانزدها، ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات عامیانه و غیرعامیانه رایج را در سروده‌های خود آورده است. از جمله:

از عزیزان هیچ‌کس «خوابی برای من ندید»

گرچه عمری شد که چون یوسف به زندان مانده‌ام

یا

مدار چشم ترحم ز چرخ و کاهکشانش

که کس خلاصی از این «آب زیر کاه» ندارد

یا:

«چگونه دانه ما سر برآورد از خاک

هنوز مو ز کف دست برنیامده است»

که می‌بینیم اصطلاحات معروف «چه خوابی برای کسی دیدن» و «آب زیر کاه» کنایه از آدم موذی و پنهان‌کار و امر محال «مو از کف دست برآمدن» را به شکلی بسیار زیبا در سروده‌های خود گنجانده، همچنین:

تیغ ستم ببین چه به زلف ایاز کرد

پا از گلیم خویش نباید دراز کرد

و ده‌ها و صدها نمونه از حضور: مثل‌ها، تمثیلات، ارسال‌المثل‌ها، اصطلاحات عامیانه و غیرعامیانه مردمی در شعر شاعران ایران که به شرح و بسط بیشتر و مجال گسترده‌تری نیازمند است.

سید محمود سجادی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها