اما بر خلاف بسیاری از تحلیلها و تبلیغات چند روز گذشته خصوصا در میان رسانه های داخلی به هیچوجه معتقد نیستم که شرکتکنندگان اروپایی و امریکایی در این دور مذاکرات تحت تاثیر تلآویو بودهاند. حتی فرانسه هم تا لحظات قبل از اقدامش در سناریوی اسرائیل نقشی نداشته. حالا چه اتفاقی قبل از زدن سوت پایان بازی رخ داده است، باید منظر بود و دید.
برای این ادعا دستکم 7 دلیل وجود دارد:
1- برخورد مثبت شرکتکنندگان با افکار عمومی و خبرنگاران در طول 3 روز مذاکرات.
2- برخورد کاملا مثبت با هیئت ایرانی و طرح آقای ظریف.
3- مذاکرات بسیار طولانی آقای ظریف با آقای کری و هیئت آمریکایی.
4- مذاکرات جداگانه دیپلماتهای ایرانی با خانم اشتون و دیگر طرفهای درگیر.
5- ورود سراسیمهگونه آقای لاوروف به ژنو (چینیها خیلی مهم نبودند) چون اتفاق مهمی در حال وقوع بود.
6- خود گفتگوها که هم به لحاظ گستردگی دستور جلسات و هم طولانی بودن زمان آنها بیسابقه بود.
7- از همه مهمتر برخوردهای تند، عصبانیت، بیادبی و تندخوییهای نخستوزیر اسرائیل که تا آخرین لحظات ادامه داشت و نشان میداد لابیهای او تا زمانی که فرانسویها خود را وسط نینداخته بودند کارساز نبوده است و کار در مرحله اتمام است.
پس آنچه اتفاق افتاده صرفا در آخرین لحظات بوده و بنا به دلایلی نامعلوم تلآویو - پاریس به توافقی دست یافتهاند و فابیوس آن را منعکس کرده است. گرچه از دیروز شایعاتی در خصوص اقدام فابیوس مطرح شد و در بین اهالی الیزه شاید نظر واحدی وجود نداشته باشد اما الان این موضوع چه اهمیتی دارد؟ کاری که نباید میشد، شد! خبر درست باشد یا نباشد در کلیت مسئله تغییری ایجاد نمیکند. در واقعیت قابل مشاهده، فرانسه موضعی اتخاذ کرده که نگرانکننده میان پایتختهای اروپایی و ایالات متحده خریدار زیادی پیدا کرده است.
از دید فرانسه 1+5 طرف هفتمی هم دارد و آن اسرائیل است. این را هم به صراحت اعلام میکند (کشورهای عربی در فرایند فعلی خیلی جدی نیستند). در واقع دیپلماسی هستهای ایران منبعد خود را در برابر این گزینه خواهد دید و فکر میکنم لازم است وزارت امور خارجه برای مدیریت آن (چون در مرحله بسیار بسیار حساسی قرار دارد) باید چارهای بیندیشد. در غیر این صورت کنترل اوضاع نه تنها از دست در خواهد رفت بلکه عملا فرمان اتوبوس دست اسرائیلیها قرار خواهد گرفت.
از اینجا به بعد اگر قرار است قدری جدیتر به موضوع نگاه کنیم، لازم است این جدیت دقیقا و بدون هیچگونه زاویهای متوجه شخص آقای ظریف و تیم ایشان گردد.
جناب آقای ظریف! واقعیت آن است آنچه تا کنون انجام شده هر چند در دنیای دیپلماسی آن هم از نوع ایرانی آن امری بیسابقه و ارزشمند بوده و تلاشهای شما متاسفانه تاکنون با بیادبیها و بیمهریها و شایعهسازیهای پارهای محافل داخلی و همنواییها و کارشکنیهای خارجی همراه شده اما اصل وقایع فعلی در مقابل آنچه از امروز تا 20 نوامبر در برابر شماست، عملا مسائلی حاشیهای تلقی میشوند. کاربرد آن فن دیپلماسی که از آن یاد میکردید صرفا از حالا و تا 24 ساعت پیش از 20 نوامبر کارایی داشته و میتواند موثر باشد.
شما بهتر از هرکسی آقایان هنری کسینجر (همانی که به شما گفت دشمن قابل احترام) و آندره گرمیکو را میشناسید؛ همتایان شما در دوران سخت و پیچیده جنگ سرد در ایالات متحده و جماهیری شوروی که با مسائل عدیدهای روبرو بودند. این دو در اوج بحرانهای منطقهای و بینالمللی لحظهای در واشنگتن و مسکو نبودند و بحران را در منطقه و با رایزنیهای متعدد با رهبران جهان و همتایانشان در دیگر کشورها دنبال و مدیریت کردند و قدرت دیپلماسی فردی اما سازمانیافته خود را به نمایش گذاشتند.
شما در قدرت و توانایی از آنها چیزی کم ندارید. در بحران سال 1973 اعراب و اسرائیل، کسینجر صبح امان بود، ظهر قاهره، عصر دمشق، شب تهران، نیمهشب ریاض. گرمیکو هم اینگونه بود. در اوج بحران و بالاترین حد اختلافات رفت و آمدها تشدید میشد و مسائل را قبل از هر گونه نشست مشترک حل یا مدیریت میکردند و در نشستها و مذاکرات صرفا تفاهم یا توافق امضا میشد.
الان وقت تهراننشینی نیست. البته شما صلاح را بهتر میدانید اما فکر میکنم اگر منتظر بمانید تا مسائل در 20 نوامبر حل و فصل شود بعید میدانم به نتیجه ملموسی برسید. هواپیمای شما و همکارانتان موتور روشن برای رفتن به لندن، پاریس، برلین، مسکو، واشنگتن، پکن و هر پایتخت دیگری که قادر به تاثیرگذاری بر پرونده به نفع شماست، آماده پرواز در مهرآباد است. مسائل را قبل از این تاریخ حل کنید. این کار از شما ساخته است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد