رئیس جمهور اگرچه پیش از سفرش به نیویورک اعلام کرده بود که دارای اختیارات تام در زمینه سیاست خارجی برای حل و فصل پرونده هسته ای و یا مذاکره با مقامات آمریکایی است اما پر واضح است که هر آنچه در نیویورک رخ داده یا در پی آن دنبال خواهد شد، تصمیم نظام جمهوری اسلامی است که به عنوان راهبرد جدید ایران در تعامل با جهان در دستور کار رئیس جمهور و وزارت امور خارجه قرارگرفته است.
به نظر می رسد پس از سالها قطع روابط با ایالات متحده، ایران تصمیم دارد این راهبرد جدید را که مبتنی بر «نرمش قهرمانانه» است بیازماید؛ راهبردی که در صورت عزم جدی غرب و در راس آن آمریکا می تواند به رفع تنش و خصومت و یا دستکم کاهش آن منجر شود.
حال که سیاست خارجی جدید کشورمان بر مدارای بیشتر و گفتوگو، مذاکره تلفنی، ملاقات و یا حتی برقراری روابط دیپلماتیک با ایالات متحده استوار شده است آیا مخالفان یا منقدان شیوه برقراری رابطه با آمریکا از این پس باید سکوت کرده و حق اظهار نظر ندارند؟
مهمترین ویژگی نظام های مردمسالار که اتفاقا بسیار هم بر آن تاکید می شود حق آزادی بیان و اظهار عقیده است.
این حق گرانبها فقط برای گروه اکثریت لحاظ نشده و اتفاقا آنچه نظام های مردم سالار را از غیر آن متمایز می کند احترام به آزادی بیان و اظهار عقیده گروه اقلیت در جامعه است.
روز شنبه و پس از بازگشت رئیس جمهور از سازمان ملل، برخی مخالفان مذاکره با آمریکا در فرودگاه مهرآباد تجمع کرده و به تماس تلفنی آقای روحانی و اوباما اعتراض کردند.
این اعتراض را تا زمانی که در چارچوب های قانونی و اخلاقی است و به خشونت نینجامیده ، باید محترم شمرده و حتی به آن فرصت بروز داد. تنها در این صورت است که می توان از مردم سالاری و آزادی بیان سخن گفت.
جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلیس که به دلیل آشنایی قبلی با دکتر روحانی اکنون به یکی از پرشورترین مدافعان خارجی رئیس جمهور ایران تبدیل شده، هفته گذشته در گفت وگو با یک شبکه انگلیسی در پاسخ به شوخی مجری برنامه که می گفت آیا به دلیل ترس از پرتاب گوجه فرنگی به مراسم تحلیف روحانی نرفته است، گفت که از این موضوع ترسی ندارد چرا که در همین لندن بارها از طرف مخالفان خود با گوجه هدف قرار گرفته است. آیا این به معنای آن است که دولت کارگری انگلیس به دلیل برخی مخالفت ها، سیاست های خود را تغییر داده یا در صدد خاموش کردن مخالفان بر می آمده است؟
بی گمان رئیس جمهور محترم خود بهتر می دانند که اگر خواهان رسیدن به توسعه پایدار، مردم سالاری دینی و بسط اعتدال و عقلانیت در جامعه ایم باید به مخالفان خود فرصت اظهار نظر، هرچند گاهی خارج از چارچوب های موجود نیز بدهیم.
حفظ منافع ملی به معنی تک صدایی در کشور نیست. در برخی موارد در سال های گذشته، چه در دوران سازندگی، چه در زمانه اصلاحات و چه هشت سال اخیر، برای پیشبرد برخی سیاست های کشور و به بهانه آنچه حفظ منافع ملی و مصلحت کشور خوانده شده، تلاش شده تا صداهای منتقد یا مخالف خاموش شود تا دولت در توجیه افکار عمومی دچار مشکل نشود، اما تجربه همه این سال ها نشان داده این صداها نه فقط خاموش نشده که در عرصه های دیگری سربرآورده و هزینه هایی نیز به نظام تحمیل کرده است.
علاوه بر این تک صدایی در کشور، نه فقط احتمال خطا را افزایش می دهد و جرات و جسارت را از منتقدان برای اصلاح مسیر سیاستگذاران می گیرد بلکه مهم تر از آن قدرت چانه زنی دیپلمات های ایرانی را در مذاکره با طرف های خارجی کاهش می دهد.
آنچه مهم است تک صدایی یا به گفته دکتر ظریف در جریان رای اعتماد ، شنیدن صدای واحد از حکومت است و نه جریان های سیاسی و اجتماعی.
تصور کنید در حالی که مقامات کشورمان پیش از این به مقامات آمریکایی اعلام کرده بودند برای مذاکره با ایالات متحده با مانع بزرگ افکار عمومی مواجه بوده و مردم ایران اجازه واگذاری هیچ امتیازی به غرب را به مذاکره کنندگان ایرانی نمی دهند، برخی رسانه های داخلی با ذوق زدگی تمام از مذاکره سخن گفته و دیدار مقامات دو طرف را مطالبه می کنند.
پرواضح است که ابتکار عمل دکتر روحانی و وزیر خارجه چیره دست او در گشایش صحنه جدیدی در سیاست خارجی ایران و تعامل مثبت با جهان از بزرگ ترین دستاوردهای سفر رئیس جمهور به سازمان ملل بوده و بوی بهبود از اوضاع جهان می آید. آنچه در این مقال لازم به گفتن بود، ضرورت احترام به دیدگاه های مخالف و حتی ایجاد فرصت برای بیان آزادانه آرای آنها بود ؛ چرا که تنوع آرا و عقاید در جامعه و آزادی بیان آن، لازمه مردم سالاری و پیشرفت است.
محسن ماندگاری - سردبیر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد