در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دستهای تو، آیههای مجسم خداوندند در زمین، و چشمهای تو درختانی تناور که در آسمان قد میکشند تا آشیانه پرندگانی شوند که هراس در جانشان بیتوته کرده است.
وقتی از دستهای تو حرف میزنم، انگار زبانم سکندری میخورد، کلماتم لکنت میگیرند، جملههایم ناتمام میمانند و جادههایی که ردی از جای پای تو ندارند سر به بیابان میگذارند.
وقتی از دستهای تو حرف میزنم، فراموش میکنم بهار با کدام پرنده میآید، مینشیند روی شانههای تو، مقابل چشمهای من و دانه میچیند از لبهایت که جز به ترانه و تبسم باز نشدهاند.
وقتی از چشمهایت شعر مینویسم، شاعرانگیام آغاز میشود با باروت و باران، انفجارهای پیاپی استخوانهایم را میترکاند، چشم میدوانم به کوچه، آنجا که فقط یک لنگه کفش بیشتر از تو بر جای نمانده است، ولی هنوز کوچه صدایت را دیوار به دیوار پژواک میکند.
دستهای کودکانهات هنوز بوی مشق شبهای عید میدهد و چشمهایت هنوز هم دزدکی شیرینی روز تولد را کش میرود و لبخند میزند. من تو را میشناسم با همان چشمها و دستهایی که قافیه شعرهایم را ردیف میکنند و برای بارانهای نباریده چتر و برای گنجشکهای نیامده آشیانه خواهند شد.
من دستهایت را میشناسم، میدان به میدان، چهارراه به چهارراه، اتوبان به اتوبان، وقتیبستههای کوچک آدامس را ملتمسانه میفروشی تا چاردیواری خانوادهات زیر هیچ برفی شانه خالی نکند و هیچ زلزلهای خشت از خشتش را نتکاند.
من تو را میشناسم، با پدری که درد نان، درد نام را از یادش برده است. پدری که تو را به خیابان میسپارد با ترددهای مشکوک، تو را به خدا میسپارد با بندگانی که دیری است از خودشان دویدهاند.
من تو را میشناسم، با آن نگاه آسمانی و ملتمس، با آن دمپاییهایی که همیشه خدا از پایت عقب میمانند، با آن نگاههایی که زودتر از چشمهایت مرا از آن سوی چهارراه، از آن گوشه میدان، در گرماگرم راهبندان رصد میکند. تا دهانم را با آدامسی ببندی یا بدوزی، که مبادا لب باز کنم و سیل راه بیفتد.
تو را من میشناسم، پشت دستگاههای خشتمالی ورامین، در رختشویخانههای زنجان، در مکانیکیهای خیابان دماوند و در کنار پدر هنگام چینش پنبه در گرگان و در نشاء برنج گیلان.
تو را میشناسم و برایت چشم گستردهام به جادههایی که هنوز سر به بیابان نگذاشتهاند، تا کسی که حتما کسی هست، بیاید و «گره از کار فرو بسته ما بگشاید.»
علی بارانی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر