در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بسیاری از اهل فن و صاحبنظران سینمایی میگویند بازیگران، فیلمسازان و دیگر هنرمندان صنعت سینمای استرالیا با حضور پررنگ خود در هالیوود دارند به صورت وجه مسلط هالیوود درمیآیند و این محل را قبضه میکنند. این در حالی است که به گفته منتقدان سینمایی، هالیوود روی دوش هنرمندان خارجی و بینالمللی بنا شده و قرار گرفته و قسمتهای مختلف این محل در اختیار هنرمندان خارجیزبان است. پاتریک هیوز سی ساله پس از کارگردانی چند فیلم کوتاه در سال 2010 درام اکشن دلهرهآور «تپه سرخ» را با بازی رایان کوانتون و استیو بیلی کارگردانی کرد. این فیلم تحسینشده که ادای دینی به ژانر وسترن بود، با موفقیت خوب مالی و انتقادی در استرالیا روبهرو شد و راه را برای حضور سازندهاش در هالیوود هموار کرد.
رسانههای گروهی استرالیا مینویسند حضور در هالیوود برای فیلمسازی که فقط یک فیلم سینمایی در کارنامه سینماییاش دارد، یک موفقیت بزرگ برای صنعت سینمای استرالیا است و توجه محافل مختلف هنری را به این کشور سبز دورافتاده جلب میکند.
صنعت سینمای استرالیا در داخل کشور با مشکلات مختلفی روبهروست. این مشکلات از مرحله تولید فیلمها شروع شده و تا زمان اکران عمومیشان ادامه مییابد. فیلمسازان استرالیایی برای پیدا کردن سرمایه لازم برای تولید محصولات خود با مشکلات و سختیهای زیادی روبهرو هستند و در زمان نمایش عمومی آنها هم باید از سد فیلمهای پرسروصدای هالیوودی بگذرند. اما با وجود این مشکلات بیپایان، هنرمندان صنعت سینمای استرالیا از یک موهبت ویژه برخوردارند و آن هم امکان راهیابی به هالیوود است. با آن که رسیدن به چنین چیزی چندان هم ساده و راحت نیست، ولی فیلمسازان و بازیگران استرالیایی توانستهاند خود را به عنوان یکی از گزینههای اصلی انتخاب شدن توسط تهیهکنندگان آمریکایی مطرح کنند. همزبان بودن و شباهتهای ظاهری بین دو طرف، دو عامل بسیار مهمی است که کمک میکند هنرمندان استرالیایی هم مثل هنرمندان انگلیسی در هالیوود جایگاه ویژهای پیدا کنند و به رقابت با هنرمندان آمریکایی بپردازند.
«مکس دیوانه»ای که راهگشا شد
مهمترین فیلمی که باعث توجه صنعت سینمای هالیوود به استرالیا و هنرمندان آن شد، اکشن دلهرهآور «مکس دیوانه / مد مکس» بود که سه دهه قبل در استرالیا رکوردهای فروش را شکست و نمایش موفقیتآمیز بینالمللی داشت.
این فیلم سال 1979 با بازی مل گیبسون به نمایش عمومی درآمد و باعث شهرت فراوان او و کارگردان آن جورج میلر شد. هر دوی آنها بلافاصله به هالیوود دعوت شدند و قسمتهای دوم و سوم مکس دیوانه در سالهای 1981 و 1985 به صورت محصول مشترک آمریکا و استرالیا تولید شد. مل گیبسون خیلی زود در هالیوود به شهرت رسید و با بازی در فیلمهایی مثل سهگانه «اسلحه مرگبار» (که البته صاحب قسمت چهارمی هم شد)، «باج» و «پرنده روی سیم» به صورت یکی از ستارگان مطرح روز درآمد. گیبسون بعدها فیلمساز هم شد و چهار فیلم سینمایی را کارگردانی کرد.
جورج میلر، کارگردان مکس دیوانه هم به صورت همزمان در آمریکا و استرالیا به کار تولید و ساخت فیلمهای سینمایی ادامه داد و کارهای مطرحی مثل «روغن لورنزو»، «جادوگران ایست ویک» و انیمیشن دو قسمتی «خوشقدم» را کارگردانی کرد. البته هیچیک از فیلمهایی که وی ساخت، نتوانست موفقیت بالای مکس دیوانه را تکرار کند. شاید به همین دلیل است که دو سال پس از تولید سومین و آخرین قسمت مجموعه فیلم مکس دیوانه در سال 1985، دوباره سراغ این فیلم رفت و قسمت چهارم آن را با بازی تام هاردی در نقش مکس روکاتانسکی کارگردانی کرد. این فیلم برای نمایش عمومی در تابستان سال آینده میلادی آماده میشود. مل گیبسون بازیگر نقش مکس در قسمتهای قبلی این مجموعه فیلم، چند سالی است کمکار شده و موفقیت قبلی خود را ندارد، اما در تاریخ سینمای استرالیا لقب اولین بازیگری را گرفته که توانست تبدیل به یک ستاره هالیوودی شود و مقامی همطراز بازیگران درجه یک آمریکایی بگیرد. در عین حال موفقیت بالای این بازیگر بود که راه را برای حضور دیگر بازیگران استرالیایی در هالیوود هموار کرد.
ازدواج بابرکت!
نیکول کیدمن، اولین بازیگر زن سینمای استرالیاست که با راهیابی به هالیوود به موفقیت زیادی دست پیدا کرد. او کار بازیگری را در سال 1983 و با حضور در مجموعههای تلویزیونی شروع کرد و پس از همبازی شدن با تام کروز در «روزهای تندر» در سال 1990 با وی ازدواج کرد و به آمریکا رفت. برعکس مل گیبسون که به بازی در فیلمهای اکشن و پرخرج پرداخت، کیدمن بازی در محصولات مستقل و غیرمتعارف را پیشه کرد و با فیلمسازان مطرحی مثل تونی اسکات، دیوید فینچر، استنلی کوبریک و آلخاندرو آمنابار کار کرد. در سال 2002 برای «ساعتها» اسکار بهترین بازیگر زن را گرفت و داوران جشنواره برلین هم خرس نقرهای بهترین بازیگر زن خود را به صورت مشترک به وی و مریل استریپ و جولین مور دادند. کیدمن در این فیلم با یک گریم کاملا متفاوت ظاهر شد و نقش ویرجینیا ولف، نویسنده سرشناس آمریکایی را بازی کرد. کیدمن هم مثل بسیاری از دیگر بازیگران سینما در حال حاضر موقعیت خوب دو دهه گذشته خویش را ندارد، اما هنوز هم یکی از بازیگران پرکار سینماست. وی یک دهه قبل حمایت همهجانبهای از واتس، بازیگر جوان استرالیایی کرد و باعث شد این بازیگر بتواند تبدیل به یک بازیگر مطرح شود. البته نائومی واتس هیچوقت نتوانست به شهرتی همسطح کیدمن دست پیدا کند. این در حالی است که این دو تا حدودی شبیه هم بودند و واتس مثل کیدمن، به بازی در یکسری فیلمهای غیرمتعارف پرداخت. او سال قبل برای درام اسپانیایی «غیرممکن» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن سال شد، ولی نتوانست آن را به دست بیاورد.
«گلادیاتور» اسکاری
از راسل کرو به عنوان مطرحترین بازیگر استرالیایی شاغل در هالیوود اسم میبرند. او اولین بازیگر سرشناس سینمای استرالیا است که موفق به دریافت جایزه اسکار شد. این جایزه در سال 2000 برای درام اکشن و تاریخی «گلادیاتور» به او داده شد. موفقیت مالی و انتقادی این فیلم باعث توجه دوباره هالیوود به ژانر فراموششده تاریخی شد. اما فیلمهای بعدی که در این ژانر ساخته شدند (از جمله رابینهود، خود این بازیگر در سال 2010) نتوانستند موفقیت بالای درام تاریخی ریدلی اسکات را تکرار کنند. کرو هم مثل بقیه همولایتیهای خود، کار بازیگری را در استرالیا با حضور در کارهای تلویزیونی در سال 1972 شروع کرد و پس از بازی در چند فیلم سینمایی، بازی در نقشهای مکمل محصولات هالیوودی (و از جمله وسترن ناموفق «چابکدست و مرده») را به عهده گرفت. درام افشاگرانه «محرمانه لسآنجلس» (1997) کرو را در اولین نقش مهم سینماییاش در معرض دید و قضاوت تماشاگران قرار داد. منتقدان به تحسین بازی او در این فیلم پرداختند و کرو توانست پس از آن، نقش اول تعدادی از فیلمهای مهم سینمایی را به عهده بگیرد. کرو هنوز هم در نقش اول محصولات سینمایی ظاهر میشود و یکی از چهرههای مطرح روز سینماست. این در حالی است که رسانههای گروهی بارها درباره تندخویی او مقالاتی نوشتهاند و حتی یک بار هم به دلیل دعوا با یکی از کارمندان هتلی در آمریکا، با مشکل ویزا و اقامت روبهرو شد. وی در نسخه جدید مجموعه فیلم کمیک استریپی و ابرقهرمانانه سوپرمن که با نام «مرد پولادین» اکران عمومی شد، در نقش جور ـ ال پدر شخصیت سوپرمن / کلارک کنت بازی کرد. این نقش را در نسخه اصلی فیلم در سال 1975 مارلون براندو به عهده داشت و کرو در مصاحبهای گفت بازی در این نقش، یکی از آرزوهای بزرگ زندگیاش بوده است.
مرد گرگنمای کمیک استریپی
اگر راسل کرو نقش کوتاهی را در فیلم کمیک استریپی مرد پولادین به عهده گرفت، هیو جکمن با بازی در اکشن ابرقهرمانانه «مردان ایکس»، پای ابرقهرمانهای فناناپذیر را به پرده سینما باز کرد و در نقش اصلی این مجموعه فیلم بازی کرد. او در این مجموعه فیلم در نقش شخصیت مرد گرگنما (ولورین) / لاگن ظاهر شد. لاگن، مردی سیساله بود که مثل بقیه ابرقهرمانهای داستانهای کمیک استریپی دارای هویتی دوگانه بود و در مواقع خطر تبدیل به موجودی پرقدرت میشد که شبیه گرگها عمل میکرد و چنگالهایی آهنین مثل ناخنهای تیز دست و پای گرگها داشت. حضور ابرقهرمانانه هیوجکمن در نقش مرد گرگنما در سال 2000 بود، همان سالی که راسل کرو اسکار بازیگریاش را گرفت.
مردان ایکس اولین فیلم آمریکایی جکمن به حساب میآید. او در سال 2008 همراه نیکول کیدمن در «استرالیا» بازی کرد که باز لورمن، فیلمساز استرالیاییتبار سینما آن را کارگردانی کرد. این فیلم که لقب بر باد رفته صنعت سینمای استرالیا را گرفت، در لوکیشنهای این کشور فیلمبرداری شد و قصه تاریخ 50 سال اخیر استرالیا را تعریف کرد. تولید این فیلم توجه گروههای مختلف فیلمسازی را به سمت لوکیشنهای جذاب استرالیا جذب کرد و منبع درآمد خوبی برای صنعت گردشگری این محل شد. جکمن در «بینوایان» هم با راسل کرو همبازی شد و نقش ژان والژان، شخصیت معروف قصه کلاسیک ویکتور هوگو را به عهده گرفت. کرو هم بازرس ژاور این فیلم بود.
«تپه»موفقیتساز
نمایش عمومی وسترن تپه سرخ برای پاتریک هیوز و رایان کوانتون، کارگردان و بازیگر آن خوشیمن بوده است. کوانتون بعد از این فیلم راهی هالیوود شد و برای سال جاری میلادی سه فیلم را آماده نمایش عمومی دارد. او تازه از بازی در درام کمخرج «به من برس» در کنار سیلوستر استالونه فارغ شده و بزودی در کنار رابرت دنیرو در درام شرححالگونه «دستهای سنگی» ظاهر خواهد شد. قصه فیلم درباره روبرتو دوران، چهره افسانهای دنیای ورزش و مربی افسانهای او ریآرچل است. رسانههای گروهی مینویسند رایان کوانتون آخرین بازیگر استرالیایی نیست که سر از هالیوود درمیآورد و این قطار همچنان در حال پیشروی است و هر روز مسافر تازهای میگیرد.
«تور» و «آواتار»
کریس همسورث هم راه هیوجکمن را دنبال کرد و به یک ابرقهرمان فناناپذیر تبدیل شد. او در فیلم «تور» (2011) در نقش ابرقهرمان چکش به دست معروف قصه کمیک استریپی شرکت انتشاراتی مارول ظاهر شد و با همین فیلم به موفقیت بسیار زیادی دست پیدا کرد. او تازهترین بازیگر استرالیاییتبار هالیوود است که در کنار برادر جوانتر خود لیام بازیگر «بازیهای هانگر» توانستهاند از مانع جغرافیایی گذر کنند و در آمریکا به بازی در فیلمها بپردازند. سام ورتینگتون هم سال 2009 با «آواتار» جیمز کامرون (پرفروشترین فیلم کل تاریخ سینمای آمریکا) نشان داد صنعت سینمای آمریکا همچنان در صدر شکار بازیگران استرالیایی است. این بازیگر گفته است با بهرهگیری از شهرت هالیوودی خود قصد دارد به کمک صنعت سینمای استرالیا بیاید و در محصولات بومی هم بازی کند. مدعای او «موجسوار» (2013) است که قصهاش اختصاص به دو برادر موجسوار استرالیایی و مسابقات معروف موجسواری این کشور دارد.
نه این دو بازیگر و نه بسیاری از بازیگران مطرح استرالیایی در هیچیک از فیلمهای پیتر جکسون، کارگردان سرشناس نیوزیلندی بازی نکردهاند. جکسون با آن که در مجموعه فیلم «ارباب حلقهها» و «هابیت» تعداد زیادی شخصیت داشت، برای بازیگران این نقشها سراغ بازیگران آمریکایی و انگلیسی رفت. حتی بازیگران قسمت دوم «تنتن» او هم انگلیسی هستند. این فیلمساز فقط یکبار در «کینگکونگ» (2005) از یک بازیگر استرالیاییتبار (نائومی واتس) برای نقش اصلی بهره گرفت. فرد شپیسی، دیگر فیلمساز استرالیاییتبار سینما هم مثل جکسون، در فیلمهایی که ساخته از حضور بازیگران آمریکایی، انگلیسی، کانادایی و حتی فرانسوی بهره گرفته و روی خوش به بازیگران هموطن خود نشان نداده است. آنها در ارتباط با استفاده نکردن از بازیگران استرالیایی در فیلمهایشان توضیحی ندادهاند و کسی از نیت درونی آنها خبر ندارد!
ورایتی / مترجم: کیکاووس زیاری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم