مردمی هم که از دور جامعه پزشکی را میبینند، در آتش حسرت همین گروه مرفه میسوزند و گرنه پزشکان دیگر که نه معروف شدهاند و نه توانستهاند از پلههای ترقی بالا بروند؛ جایی زیر خط فقر یا حداکثر روی این خط یا کمی بالاتر از آن گذران عمر میکنند.
البته مشکلات معیشتی پزشکان بویژه پزشکان عمومی شاهبیت مشکلات این صنف است، نه همه مشکلات آن چون حوزه سلامت به قدری گسترده است و چالشهای آن به اندازهای وسیع که دست روی هر قسمتش که بگذاری، صدای نالهای بلند میشود.
بهانه بررسی این چالش ها هم روز پزشک (اول شهریور) است.
پای لنگ آموزش
حسن هاشمی هنوز وزیر بهداشت دولت جدید نشده بود و از او فقط به عنوان وزیر پیشنهادی یاد میشد که برای بررسی چالشهای این وزارتخانه با برخی صاحبنظران و پیشکسوتان حوزه آموزش دیدار کرد.
در آن دیدار که مهر گزارش آن را مخابره کرد، رضا ملکزاده، رئیس پژوهشکده گوارش و کبد از ظلمی حرف زد که با تربیت پزشکان بیسواد، به جامعه روا داشته میشود.
او گفت گاهی فارغالتحصیلان دانشگاهها بسیار ضعیفند و برای تقویت و توانمندسازی استادان دانشگاهها برنامهریزی مدونی وجود ندارد.
عیناللهی، معاون آموزشی وزارت بهداشت هم پشت این حرف را گرفت و تاکید کرد که کمبود اعضای هیات علمی در دانشگاههای شهرستانها و نبود بودجه آموزشی از مهمترین مشکلات حوزه آموزش است.
این دو صاحبنظر به مشکلاتی اشاره داشتند که همواره بر آن تاکید شده است تا آنجا که حتی مردم به عنوان مراجعهکنندگان نظام سلامت نیز این روزها نسبت به سطح دانش و آگاهی پزشکان تردید پیدا کردهاند. البته این هم یکی از آن چالشهاست که جامعه پزشکی را از درون میسوزاند و بخشی از اعضای این جامعه با چنین تعابیری از پزشک کنار نمیآیند. با این حال گروهی از پزشکان نیز هستند که با سعهصدر، کمی دانش برخی از همکاران خود را میپذیرند و به مردم حق میدهند اگر از روند درمانشان راضی نباشند.
سیدحمید جمالالدینی، دبیر انجمن کاردیوژنتیک چنین پزشکی است که معتقد است یکی از مهمترین مطالبات، بازبینی برنامههای آموزشی پزشکان عمومی است، چون مدتهاست پزشکان عمومی فقط محفوظاتی در ذهن دارند که در عمل به کار نمیآید و همین است که این پزشک متخصص در گفتوگو با جامجم خواستار کاربردیتر شدن برنامههای آموزشی پزشکان عمومی است.
بنویسید کمبود نیرو، بخوانید ضعف مدیریت
اما فارغ از آموزش پزشکی و مشکلاتش، چالشهای حرفه پزشکی فراتر از این موضوع است؛ دغدغههایی مثل بیکاری گسترده در بین پزشکان، درآمدهای ناچیز آنها و همه آن مشکلاتی که سرانجام به زیر پا گذاشته شدن مرزهای اخلاق از سوی پزشکان منجر میشود.
از دید علی کائیدی، پزشکی که نمایندگی مردم پلدختر در مجلس شورای اسلامی را بهعهده دارد، جمعیت قابل توجهی از پزشکانی که بهترین روزهای عمر خود را صرف تحصیل میکنند و در دوران دانشجویی بیهیچ درآمدی به مردم خدمات میدهند، بعد از فارغالتحصیلی بیکار میمانند و آن عده نیز که موفق به حضور در بازار کار میشوند، آنقدر درآمد کمی دارند که یا از ادامه فعالیت منصرف میشوند یا دست به کارهایی میزنند که از مصادیق بیاخلاقی است.
او اما درد بزرگتر را زمانی میداند که با اینکه حجم فارغالتحصیلان رشته پزشکی بیش از حد نیاز کشور است، برخی نقاط محروم همچنان از نبود پزشک رنج میبرند. کائیدی در گفتوگو با جامجم این وضع را ناشی از ضعف مدیریت و توزیع نامناسب نیروها در کشور میداند و توضیح میدهد که این نابسامانی در توزیع پزشکان متخصص هم وجود دارد.
به گفته او، اکنون سوءمدیریت شرایطی را به وجود آورده که برخی پزشکان متخصص با اینکه با هزینههای دولتی درس خواندهاند، نسبت به ادامه خدمت در مناطق محروم احساس تعهد نمیکنند، با لابیگری و رانت به پایتخت و شهرهای بزرگ منتقل میشوند.
بازگشت حکمت به پزشکی
این موضوعات را اما فقط پزشکانی که خود وارد گود هستند و این چالشها را از نزدیک لمس میکنند، میفهمند وگرنه مردمی که بیمارند و سلامت را از پزشکان گدایی میکنند، نه کاری به این مشکلات دارند و نه میپذیرند که یک پزشک به واسطه دغدغههای شغلیاش از تیمار آنها کم بگذارد، اما بیتردید پزشکی که خود غم نان دارد و زندگیاش را با مضیقه میگذراند، نه میتواند پزشکی خوب باشد، نه طبیبی دلسوز.
جمالالدینی، متخصص ژنتیک پزشکی نیز این نظریه را تائید میکند و به جامجم میگوید: پزشکی که هنوز از داشتن سرپناه مطمئن نیست یا امکانات اولیه رفاهی را در اختیار ندارد، در حالی که سالها برای پزشک شدن و داشتن جایگاه اجتماعی تلاش کرده مثل فنری انباشته میماند که اگر بستر کسب درآمد برایش مهیا شود، ممکن است یکباره رها شود و دست به هر کاری بزند.
پس دولت باید با دادن برخی تسهیلات به پزشکان، ولع آنها برای رسیدن به پول را کم کند و از این راه، خطاهای آنها را به حداقل برساند.
این پزشک البته به خطا رفتن پزشکان را توجیه نمیکند، چون معتقد است پزشک باید حکیم باشد و سعی کند با رفتار درستش این ویژگی را به خود برگرداند. او معتقد است پزشک باید مثل گذشته در زمره گروههای مرجع به حساب بیاید و کسی باشد که مردم به او اعتماد دارند.
جمالالدینی اجرای درست پزشک خانواده را منتج به چنین نتیجهای میداند و باور دارد اگر مردم بتوانند پزشک خود را انتخاب کنند، بین بیمار و پزشک رابطهای بالاتر از مطبداری شکل میگیرد و چون این دو در اثر مراودات نزدیک با هم آشنا میشوند، هم فرآیند درمان بهتر انجام میشود و هم اعتمادی که جامعه پزشکی به آن نیاز دارد، به آنها داده میشود.
همه نکاتی که این کارشناسان و صاحبنظران بر آن تاکید میکنند، در جای خود درست است و عصاره آن این است که اگر حرفه پزشکی به جایگاه واقعی خود در جامعه برسد، خدمات این حرفه به مردم نیز بهتر خواهد شد و سرانجام سلامت و امنیت خاطر در جامعه جاری خواهد شد.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد