
حادثه در تلهکابین، اتفاقی بیسابقه و تازه نیست. اگر به تاریخچه آن برگردیم شاید جنجالیترین این نوع حوادث، مرگ زنی جهانگرد در توچال باشد. آن واقعه که هنوز هم از یادها نرفته است، سال 65 اتفاق افتاد. زن و شوهری که از سوئد به ایران آمده بودند، به توچال رفتند و سوار تلهکابین شدند. ساعت 5 بعدازظهر روز حادثه آنها قصد داشتند به پایین برگردند اما خط تلهکابین در میانه راه ناگهان متوقف شد. زن و مرد خارجی بشدت ترسیده بودند و جان خود را در خطر میدیدند.
آنها تصور میکردند خط تعطیل شده و هیچکس یادش نمانده که آن دو در میانه زمین و آسمان معلق هستند به همین دلیل به تکاپو افتادند و در اضطراری را که بالای کابین بود باز کردند. اتاقک آنها در نزدیکی دکلی بزرگ قرار داشت و دکل به پلههایی مجهز بود که اگر دو جهانگرد میتوانستند خودشان را به آن برسانند، براحتی به زمین میرسیدند. ابتدا مرد از اتاقک بیرون آمد و به هر زحمتی که بود خودش را از کابلی بزرگ آویزان کرد و توانست به دکل برسد. سپس زن سوئدی از شوهرش تبعیت کرد اما هنوز چند سانتیمتری با دکل فاصله داشت که ناگهان خط تلهکابین دوباره راه افتاد و اتاقکها از روی زن گذشتند و او را به اعماق دره پرت کردند. در آن حادثه، تلهکابین توچال مقصر شناخته نشد زیرا خود متوفی بیاحتیاطی کرده و دست به ریسکی بزرگ زده بود. از آن حادثه به بعد هر از گاهی خبر میرسد تلهکابینی در گوشهای از ایران دچار حادثه شده است.
حادثه در تلهکابین سهند تا قبل از ساعت 11 صبح روز بیست و نهم تیر ماه امسال، آخرین نمونه این وقایع شناخته میشد. حسین درخشان، مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر آن حادثه را چنین شرح میدهد: امدادگران کوهستان استان آذربایجان شرقی ساعت 9 صبح جمعه هفتم بهمن سال 91 در جریان سقوط دو اسکی باز از تلهکابین پیست اسکی سهند تبریز قرار گرفتند و بلافاصله تیمهای امداد به محل حادثه اعزام شدند و پس از نجات جان دو مرد اسکی باز و انجام اقدامات اولیه درمانی، این دو مصدوم را به مراکز درمانی منتقل کردند.
پنج ماه زمان لازم بود تا حادثهای دیگر رخ بدهد و صدای فریادهای گرفتارشدگان این بار در کوههای سپیدان استان فارس طنین بیندازد. سال 81 در 80 کیلومتری شمال شیراز در دل کوههایی که معروف است هر چهار فصل سال برف دارد، مجموعه تفریحی ـ ورزشی پولادکف تاسیس شد، مجموعهای که نامش به خاطر حادثه اخیر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت.
روز حادثه گردشگران سوار بر 60 کابین این مجموعه شدند تا مسیر 2500 متری را میان زمین و آسمان طی کنند اما ناگهان خط از حرکت ایستاد و دو اتاقک در میانه راه متوقف شد. صدای جیغ و فریادها ناگهان به هوا برخاست و ترس بر فضا حاکم شد. محمود مظفر، رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر میگوید: وقتی ما باخبر شدیم، تیم امداد را راهی محل حادثه کردیم. موضوعی که همه را نگران کرده این بود که 11 نفر از محبوس شدگان کودک و یکی از آنها نیز زنی باردار بود که احتمال داشت در ارتفاع 3270 متری حادثهای برایش رخ بدهد. امدادگران بلافاصله دست به کار شدند.
در همان ابتدا مشخص شد برق تمام آن منطقه قطع شده و تلهکابین نیز به همین دلیل از حرکت باز مانده است. مظفر توضیح میدهد: امدادگران کابین اول را با زحمت و به صورت دستی پایین کشیدند اما برای کابین دوم نمیشد این کار را کرد. زن باردار نیز در همان کابین بود. بچهها چارهای نداشتند جز اینکه آنجا کارگاه نجات بزنند حدود دو ساعت طول کشید تا اینکه امدادگران توانستند بقیه را هم نجات بدهند و خدا را شکر در این حادثه به کسی آسیبی وارد نشد.
مظفر میگوید اخیرا با چهار یا پنج مورد حادثه تلهکابین مواجه بوده و به همین دلیل توصیه میکند مدیران این مجموعهها نکات ایمنی را جدی بگیرند: تلهکابین فناوری رو به گسترش است و در این بین ایمنی خدمات و پشتیبانی خیلی اهمیت دارد. این مراکز حتما باید برق اضطراری داشته باشند تا اگر برق قطع شد چنین حوادثی رخ ندهد. ضمن اینکه ما دستورالعملی داریم مبنی بر اینکه در تمام مناطق تفریحی که بیش از 50 نفر در آن تردد دارند حتما باید بخش امدادی وجود داشته باشد. ما برای حضور در ایستگاههای تلهکابین نیز اعلام آمادگی کردهایم اما چون این کار هزینهبر و چنین مجتمعهایی خصوصی است، دوسوم شرکتهای تلهکابین بخش امدادی را راهاندازی نکردهاند.
مجموعههای تلهکابین باید پیش از راهاندازی گواهی استاندارد دریافت کنند. این استانداردها از سوی اتحادیه جهانی بالابرهای کابلی که در شهر بروکسل مستقر است، تعریف شده و شرکتهای ایرانی نیز برای دریافت گواهی معمولا از شرکتهای خارجی دعوت میکنند به ایران بیایند و استاندارد بودن آنها را تائید کنند. به عنوان نمونه استاندارد تلهکابین توچال را شرکتی روسی در سال 87 تائید کرد، اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود. یکی از فعالان در بخش بالابرهای کابلی که میخواهد نامی از وی برده نشود، توضیح میدهد: در ایران نظارت دقیقی روی مجموعههای تلهکابین وجود ندارد و معمولا شرکتهایی از روسیه یا فرانسه به این مجتمعها استاندارد میدهند اما مشکل اینجاست که نظارت آن شرکتها به بازه زمانی کمی، محدود میشود. طبیعتا تلهکابین در آن دوره زمانی که ناظران حضور دارند کاملا منظم و مرتب کار میکند اما وقتی مجموعه استاندارد را گرفت دیگر هیچ نظارتی نیست که کارها با همان نظم و ترتیب پیش برود و نکات فنی رعایت شود.
وی در ادامه میگوید: در بحث تلهکابین چند نکته وجود دارد. یکی اینکه تعدادی از این مجموعهها فرسوده شدهاند. نکته دوم این است که بیشتر آنها به پایگاههای امدادی مجهز نیستند و نکته سوم موضوع بیمه تلهکابین است که آن هم با جدیت دنبال نمیشود. ما در این سالها حوادث زیادی داشتهایم اما خوشبختانه تعداد تلفات خیلی کم بوده و تنها دلیل آن هم تبحر افرادی است که در این مجموعهها کار میکنند در غیر این صورت شاید اتفاقات بدتری رخ میداد.
حادثه در این مجموعههای تفریحی ـ ورزشی فقط به معلق شدن میان زمین و آسمان ختم نمیشود و گاه در ایستگاههای مقصد و در دل کوهستانها نیز وقایع تلخ در انتظار گردشگران است. حمیدرضا خالدی که 9 سال در تلهکابین توچال سمت مشاورهای داشت یکی از این حوادث را که برای خودش رخ داد، توضیح میدهد: من دو یا سه بار تا پای مرگ رفتم یک دفعه با گروه فیلمبرداری «درشهر» بالا رفته بودیم. وقتی میخواستیم برگردیم کولاک شروع شد. هوا هم بشدت سرد بود.
وقتی چنین بادهایی میوزد آدم جلوی پای خودش را هم نمیتواند ببیند برای همین سریع بلندگوها را روشن میکنند تا اخطار بدهند. در این اخطار از افرادی که در کوه ماندهاند خواسته میشود به طرف صدا حرکت کنند. در واقع این بلندگوها به جهتیابی کمک میکند. هنگام شروع کولاک من و بچههای «درشهر» حداکثر صد متر با ایستگاه فاصله داشتیم اما چیزی دیده نمیشد من روی تجربه حدس زدم ایستگاه سمت راستمان است به همین دلیل همگی دستهای هم را گرفتیم تا کسی گم نشود. با زحمت به سمت راست حرکت کردیم. واقعا در آن شرایط بسختی قدم برمیداشتیم. همین طور به زور خودمان را میکشاندیم که بلندگو روشن شد و از ما خواستند به طرف صدا حرکت کنیم. دقت که کردم فهمیدم صدا دقیقا از جهت مخالف حرکت ما به گوش میرسد. سریع تغییر مسیر دادیم و بعدا فهمیدم اگر ما فقط 20 متر در همان مسیر اول جلو رفته بودیم همهمان به دره پرت میشدیم و جانمان را از دست میدادیم.
خالدی خاطره تلخی هم دارد: زمستان سه سال قبل جوان بیست و یک سالهای با تلهکابین بالا رفت، اما دیگر برنگشت. آن موقع برف زیادی باریده بود. گروههای امداد همه جا را نقطه به نقطه گشتند تا آن جوان را پیدا کنند. پوسترهای این جوان به تمام در و دیوار ولنجک چسبانده شده بود تا بلکه خبری از وی به دست بیاید اما فایدهای نداشت. روز سیزده بهدر سال بعد وقتی خط را روشن کردند، جسد آن جوان پیدا شد.
همیشه وقتی خط را روشن میکنند یکی از خود بچههای تلهکابین با آن بالا میرود تا مسیر را کنترل کند و مطمئن شود نقصی وجود ندارد. آن روز هم همین اتفاق افتاده بود و فردی که بالا رفته بود خبر داد بین ایستگاههای سه تا پنج ردی از خون دیده و حیوانات وحشی مثل شغال هم آنجا هستند. وقتی آن منطقه را گشتند جسد جوان بیست و یک ساله را که زیر برف مدفون شده و بخشی از اندامش را حیوانات خورده بودند، پیدا شد.
خالدی توصیه میکند هرگز به تنهایی به دل کوه نزنید. محمود مظفر هم سفارش میکند همیشه تجهیزات ایمنی لازم همراه داشته باشید و وقتی سوار تلهکابین میشوید یادتان باشد هر دو کودک را یک بزرگتر باید همراهی کند تا اگر حادثهای رخ داد اوضاع از کنترل خارج نشود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد