اهداکنندگان همیشه هستند، چه آن روز که ذخایر خونی مالامال است و چه آن روز که این ذخایر ته میکشد؛ آنها میدان خالی نمیکنند.
اهداکنندهها اما بعضی وقتها فراموش میشوند، شاید برای این که همیشه هستند و بودنشان عادی شده، شاید به این علت که هیچ وقت پا پس نمیکشند، شاید برای این که بیتوقعند و نمیخواهند با خون معامله کنند. ولی خون حرمت دارد و البته صاحب خون، بیشتر.
پایگاههای انتقال خون با این حال بعضی وقتها حرمت اهداکنندگان را حفظ نمیکنند. کمتر کسی دیده که پایگاهها با روی گشاده از مردم استقبال کنند، کمتر سابقه داشته تا پرسنل به روی مردم لبخند بزنند یا تشکر کنند که آنها از باارزشترین داراییشان گذشتهاند. ماه رمضان ماه کم آمدن خون در کشور است.
سازمان انتقال خون نیز بارها دست نیازش را به سوی اهداکنندگان دراز کرده است، مردم هم آمادهباش شدهاند، اما در برخی شهرها پایگاه نیست یا در آنجاها که هست پایگاهها یا قبل افطار تعطیل کردهاند و رفتهاند یا اگر به کار ادامه دادهاند همه داوطلبان را به بهانه شلوغی نپذیرفتهاند؛ یعنی میشود ما هم خون بخواهیم هم تاب پذیرایی از اهداکنندگان را نداشته باشیم؟
چند وقتی است بسته پذیرایی از اهداکنندگان خون هم آب رفته، یعنی بعد از آن که موز این بسته حذف شد و در آن جز آبمیوه و یک بیسکویت کوچک باقی نماند بتازگی بیسکویت آن هم حذف شد.
مدتی است نتیجه آزمایش خون و کارت اهداکنندگان نیز دیگر به خانههایشان فرستاده نمیشود، اخیرا در برگه آزمایش نیز هموگلوبین افراد شمرده نمیشود و همه اینها به این علت است که سازمان انتقال خون میگوید بودجه ندارد.
کمبود بودجه دیگر به گوش ما آوایی ناخوش است. هر کجا ناکارآمدی و کمبود وجود دارد فورا به کمبود پول ربطش میدهند البته شاید کمبود بودجهها واقعی باشد، ولی در مواجهه با مردمی که از خودگذشتگی میکنند و مایه حیاتشان را میبخشند، از کمبود بودجه حرف زدن، صدایی گوشخراش است.
این که سازمان انتقال خون کمبود بودجه دارد نیز زیبنده نیست، چون آنها کالایی را در اختیار دارند که جزو گرانقیمتترین کالاهای دنیاست. خون در جهان قیمت زیادی دارد و کشورهای صادرکننده فرآوردههای خونی از این صنعت سود زیادی میبرند؛ پس ما چرا نتوانیم چنین کنیم؟
اهداکنندهها برای ما سرمایهاند، شاید دادن بستههای مغذی به آنها یا فرستادن کارت به خانههایشان بودجه بخواهد، اما مطمئنیم که خوب برخورد کردن با آنها هزینه ندارد، مگر یک لبخند زدن یا محترمانه حرف زدن با آنها چقدر خرج برمیدارد؟
شاید پرسنل بگویند همه ما این طور نیستیم، شاید بگویند بچهها خیلی خستهاند و در ازای زحمتی که میکشند دستمزد خوبی نمیگیرند. اینها هر کدام میتواند درست باشد اما موضوع این است که اهداکننده خون، ارباب رجوع نیست که با او هر طور خواستیم رفتار کنیم، او کارش پیش هیچ کس گیر نیست تا مجبور باشد تحمل کند.
با این حال اهداکنندهها با وضع موجود هم کنار میآیند، چون آنها با کسی معامله میکنند که مردم مهربان و نوعدوست را دوست دارد.
مریم خباز - گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد