سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
با توجه به شرایط دریای خزر به نظر میرسد مشکلات محیط زیست در بخش دریایی بیشتر از دیگر قسمتهاست.
در بحث دریایی ما چند معضل داریم؛ یکی اینکه تاکنون هیچ استاندارد و دستورالعمل و راهنمای دریایی وجود ندارد، در سالهای قبل فقط اندازهگیریها صورت گرفته و شناختی از محیط دریایی بهوجود آمده بود، بعد از این شناخت ما به سراغ تبیین دستورالعملها رفتیم علاوه بر این سعی کردیم با دیگر سازمانهای دریایی هم تعامل خوبی داشته باشیم که از محل شورای عالی اقیانوسشناسی که هفت کمیته دارد یک کمیته محیط زیست دریایی بود که ریاست آن با سازمان بود. از آن محل معضلات را با هم شناختیم و گفتیم چه کار باید کنیم به این نتیجه رسیدیم که برای ادامه کار به 97 دستورالعمل نیاز داریم، گرچه الان 17 دستورالعمل تبیین شده ولی 97 مورد نیاز داریم. این کار ده میلیارد هزینه دارد که هنوز تهیه نشده است چون محیط زیست دریایی در ایران نوپاست و زیاد به آن توجه نمیشود.
شما در این باره چه کاری انجام دادهاید؟
ما از اندازهگیری به دستورالعملها و استانداردها رفتیم، به همین دلیل باید در آینده به سمت احیای زیستگاهها رفت، یعنی کارهای فنی و مهندسی انجام داد، بهعنوان مثال 8 درصد از کل مرجانهای دنیا در خلیج فارس است در حالی که ما سالانه 1.2 میلیون بشکه ریزش نفت داریم که ناشی از حوادث نفتکشها و چاههای نفت است. علاوه بر این میزان زیادی فاضلاب انسانی، صیادی، کشاورزی و پساب و آب شیرینکنها وارد خلیج فارس میشود ولی وقتی از آب و آبزیان نمونهبرداری میکنیم تقریبا از آلودگیها خبری نیست یعنی یک محیطی است که آلودگی به آن وارد میشود، اما همه چیز استاندارد است، بهجز یکی دو نقطه که ممکن است آب به تله افتاده باشد.
کدام نقاط بحرانی است؟
دو نقطه بحرانی در خوریات و نزدیک پالایشگاه و پتروشیمیها وجود دارد در این مناطق هم چون آب سنگ نداریم، وضع نامناسب شده این در حالی است که کشورهای عربی کنار صنایع و آب شیرینکن هم نقاط بحرانی دارند، اما اوضاع خود خلیج فارس در حد عادی است.
اما طبق آمار منتشر شده دو سوم از آب سنگهای خلیج فارس در معرض خطر قرار دارد.
درست است به همین دلیل ما میگوییم در سالهای آینده باید برای احیای آب سنگها اقدام کنیم. در واقع باید عامل پاکی خلیج را همیشه پا برجا بگذاریم و ایران و هفت کشور دیگر حاشیه خلیج باید به این باور برسند که آلودگی را از نقطه شروع کنترل کنیم، نه اینکه فکر کنیم باید آلودگی را به دریا بریز تا رقیق بشود، البته این مثال را میتوان برای زیستگاه لاکپشت یا دیگر موجودات دریایی هم ذکر کرد چون یکی دو سال است که طرح حفاظت از لاکپشتها را داریم زیرا آن ور آب هر تخم لاکپشت را پنج دلار میخرند به همین دلیل اگر این کار بخوبی مدیریت شده و بخشی از این تخمها برای احیای جمعیت لاکپشتها حفظ شود و بخشی هم در اختیار مردم بومیمنطقه قرار بگیرد، کار خوبی انجام شده، چون بر این باور هستیم که حفاظت از منابع محیط زیست به این معنا نیست که به آن دست نزنیم بلکه باید به صورت پایدار استفاده کرد.
مدتی قبل بحث جا به جایی مرجانها را داشتید، گویا آمار تلفات مرجانهایی که برای طرح بندر شهید رجایی جا به جا کردید، بالا رفته است؟
جابهجایی مرجانها در سطح دنیا مرسوم است؛ یعنی کشورها یک نقطه را برای توسعه گردشگری یا پهلوگیری کشتیها مناسب میدانند، اما در این مناطق آب سنگ وجود دارد به همین دلیل میآیند آنها را جابهجا میکنند، ما در کشور اینکار را برای توسعه بندر شهید بهشتی انجام دادیم که قرار است بزرگترین اسکله شود، هر چند در بدو جا به جایی2 درصد تلفات داشتیم، اما سازمان بنادر و دریانوردی باید هزینهها را میداد که کوتاهی کرده است و بررسیهای اخیر ما نشان میدهد تلفات مرجانها به 25 درصد رسیده است، لذا اگر سازمان بنادر مسائل پایشی را جدی گرفته بود، از این مقدار هم میتوانستیم پیشگیری کنیم ولی در کل کار موفق بوده است. میخواستیم 10 هکتار مرجان جابهجا کنیم که با کمک شیلات و دیگر دوستان 30 هکتار جابهجا کردیم، هماکنون هم جنگل آب سنگها شروع به تکثیر کرده است.
با توجه به وضع نامطلوب خزر گویا وزارت نیرو درخواست نصب آب شیرینکن را در این دریاچه مطرح کرده است. شما با این پیشنهاد موافقت کردهاید؟
وزارت نیرو میگوید میخواهد با نصب آب شیرینکن در سواحل خزر 250 میلیون مکعب آب شیرین به سمنان بفرستد، اما ما میگوییم برای چه در بخش کشاورزی که راندمان آب 35 درصد است، فعالیت نمیکنند تا آب بیشتری برایشان آزاد شود. در ایران بهینهسازی و انرژیهای نو با هم شروع به کار کردند اما بهینهسازی عقب ماند و انرژهای نو سبقت گرفته و جلو افتاده است، از طرفی مسئولان ما علاقه دارند ساختار فیزیکی را نشان بدهند و چون بهینهسازی ساختار ایجاد نمیکند و به چشم نمیآید وزرا و مدیرکلها دوست ندارند انجامش بدهند. در این ماجرا هم بحث همین است، آب شیرینکن به چشم میآید برای همین به حلقه آخر چسبیدهاند. توجه کنید اگر کشورهای عربی از آب شیرینکن استقبال میکنند، چاره و منابع دیگری ندارند علاوه بر این یک آب شیرینکن برای دریای خزر 1.2 میلیارد دلار هزینه دارد، حالا آیا کسی آمده آنالیز اقتصادی کند؟ باید منابع آب سمنان بررسی شده و مشخص شود چقدر منابع در بخش کشاورزی داریم یا چقدر از استان مجاور میتوانیم تامین کنیم.
در کشورمان چند دستگاه آب شیرینکن وجود دارد؟
در سراسر دنیا 19 هزار آب شیرین کن داریم، در ایران هم 150 دستگاه آب شیرین کن و جود دارد ولی کوچک است، آب شیرینکنهای ما یک درصد از کل آب شیرینکنهای دنیا را تشکیل میدهد، بدون شک باید این تعداد را افزایش بدهیم، ولی افزایش سهم آب شیرینکن فقط به دلیل کم بودن سهم مان نباید صورت بگیرد بلکه باید در تنگنای تامین آب باشد، برای نمونه اگر ما در دریای عمان آب شیرینکن بگذاریم از لحاظ زیست محیطی بلامانع است، اما در دریای خزر باید تدابیر بیشتری را در نظر گرفت به همین دلیل ما میگوییم نصب آب شیرینکن در خزر باید به عنوان آخرین اقدام باشد که متاسفانه توجه نمیشود.
سهم کشورهای حاشیه خزر در آلودگی این دریاچه چقدر است؟
هماکنون میزان مواد نفتی که آذربایجان به خزر میریزد 600 تن در سال است، ایران و قزاقستان هم سالانه 400 تن مواد نفتی به این دریا میریزند و سهم روسیه هم73.100 تن است با حساب آلودگی دیگر کشورها میتوان گفت در سال 138.400 تن آلودگی نفتی وارد خزر میشود، از این گذشته اگر بخواهیم جمعیت ساحلنشین هر کشور را در نظر بگیریم در اطراف خزر حدود 14 میلیون نفر زندگی میکنند، به این شکل که در ایران هفت میلیون، روسیه 3.5 میلیون، آذربایجان 3.5 میلیون نفر و دو کشور دیگر جمعیت بسیار کمیدارند. طبق این آمار سهم ساحلنشینان آذربایجان 6.86 کیلوگرم، ایرانیها 2.96 کیلوگرم و روسها 24.51 کیلوگرم در سال میشود. البته این آماری است که در آن حادثهها در نظر گرفته نشده است.
محیط زیست دریایی کشور برای مقابله با آلودگیهای خزر چه کاری انجام داده است؟
ما استاندارد تعیین کرده و قوانین گذاشتیم، کتابهایی مانند امداد و نجات دلفین و فک خزری منتشر کرده و هرکاری را که یک دستگاه نظارتی باید انجام بدهد انجام دادهایم، مشکل جدی ما این است که امکان پایش جدی نداریم، چون بودجه کافی نداریم.
هر وزارتخانه باید مستقل تفکر زیست محیطی داشته باشد و فکر نکند فقط ساخت و ساز وظیفهاش است، باید با توجه به کمبود آب شیرین در کشور و تجمع فعالیتها در سواحل کشور در سالهای آینده بودجه مورد نیاز برای مقابله با انواع آلودگیها در اختیار محیط زیست قرار بگیرد.
برآورد ما نشان میدهد برای اینکه بتوانیم مانند سایر کشورها گارد ساحلی محیط زیست و نظارت قوی داشتم باشیم، 800 میلیارد تومان بودجه نیاز داریم و تا این بودجه تامین نشود نباید از سازمان انتظار داشت معجزه کند، زیرا واقعا محیط زیست دریایی مظلوم واقع شده است. من به دولت بعدی پیشنهاد میدهم سنگ بنایی که گذاشتیم را ادامه بدهد.
گونههای جانوری خزر و خلیج فارس در چه وضعی به سر میبرند؟
در دریای خزر چون گونهها محدود است همه گونهها در خطر هستند، جمعیت ماهیان خاویاری، فک و ماهیهای دیگر کاهش زیادی داشتهاند، طبق آخرین برآورد در سال 2009 جمعیت فک خزری صد هزار قلاده اعلام شده است، در خلیج فارس چون تنوع بالاست آین آمار در دست نیست، اما طرحی آماده کردیم که اجرای آن 14 میلیارد هزینه دارد و اگر عملی بشود ماتراکم گونههای جانوری خلیج فارس را مشخص کرده و علاوه بر این بانک ژن آنها را نیز تهیه میکنیم.
چرا در کشورمان محیط بان دریایی نداریم؟
با مذاکراتی که با دولت داشتیم مجوز 10هزار استخدام در محیط زیست را گرفتیم که قرار است بالای 70 درصد آن محیطبان باشند، علاوه براین قول گرفتهایم 700 نفر را به محیطبان دریایی اختصاص بدهند، ولی دوباره این مساله مطرح میشود که محیطبانان دریایی با چه تجهیزاتی دریا را پایش کنند، به همین دلیل دوباره به بحث بودجه میرسیم، برای نمونه ما میخواستیم دو سال پیش 30 دستگاه جت اسکی بخریم، اما زیرسوال رفتیم که قصد خرید وسیله لوکس را داریم گویا برای ما وسایلی مانند الاغ و هلیکوپتر وجود دارد، ما نمیتوانیم با الاغ در بخش دریایی به گشتزنی بپردازیم وگرنه انجام میدادیم. برای پایش دریاها باید از قایق و جت اسکی بهره برد، این در حالی است که دو سال پیش میتوانستیم این تعداد جت اسکی را بخریم، ولی الان قیمت آنها سه برابر شده و بهجای یک میلیارد باید سه میلیارد بپردازیم.
محیطبانان دریایی از چه زمانی مشغول به کار میشوند؟
از سال آینده استخدامها شروع میشود، البته ما محیطبان لیسانس و فوقلیسانس میخواهیم چون محیطبانان دریایی باید علاوه بر نظارت بتوانند نمونهبرداری و کارشناسی نیز کنند. این مصوبه ابلاغ شده و باید ظرف سه سال عملی شود.
اجرایی شدن سازمان توسعه و عمران دریا و سواحل از مصوبههای دولت بود که اجرا نشد. چرا؟
مصوبه سازمان توسعه و عمران سواحل درحال پیگیری است، نمیتوان گفت تصویب شده یا نشده! در کمیسیون دولت قرار بود شرح وظایف برای آن در نظر گرفته شود. یک شرح وظایفی نوشته شد بعد دستگاههایی مانند بنادر، شیلات، سازمان گردشگری و محیط زیست جلسات زیادی گذاشتند، اما شرح وظایف آن با دیگر سازمانها تداخل پیدا کرد و برخی مخالفت کردند به همین دلیل فعلا در کمیسیونها این بحث مطرح است و پیگیری میشود تا به ثمر برسد. منتها ایجاد یک سازمان جدید چیزی را حل نمیکند. همین وظیفه را میتوانستند به وزارت بهداشت یا سازمان محیطزیست محول کنند، اینکه سازمانی جدید تاسیس شده و بعد بیپول رهایش کنند، میشود همین چیزی که الان وجود دارد؛ بهتر است بودجه را به سازمانهای دیگری دهند تا آنها بروند پیگیری کنند.
این روزها انباشت زبالههای انسانی و صنعتی در حاشیه سواحل دریای خزر، محیط زیست این منطقه را با خطرات زیادی روبهرو کرده است. چرا به این وضع رسیدگی نمیشود؟
انباشت زباله مربوط به وزارت کشور است، خیلی از وظایف سایر دستگاهها به اشتباه به عهده سازمان محیط زیست گذاشته میشود گرچه به عهده وزارت کشور است، ولی معاونت دریایی دو طرح بزرگ برای شمال و جنوب در دست اجرا دارد که در آن نحوه مدیریت را مشخص کردهایم این طرحها در دانشگاه تهران در حال بررسی است.
علاوه بر این، آلودگی نفتی هنوز خزر را تهدید میکند برای مقابله با این آلودگی چه کردهاید و آیا آذربایجان غرامتی که برای آلودگی نفتی خزر ایجاد کرده بود، پرداخته است؟
آلودگی نفتی در خزر به صورت حادثهای است که ممکن است برای هر کشوری اتفاق بیفتد، ولی کشور آذربایجان هنوز از فناوری 40 سال پیش استفاده میکند به همین دلیل بیشترین حادثه نفتی مربوط به این کشور است، درباره غرامت هم باید بگویم ما مدارک لازم را در این خصوص تهیه کردهایم و فقط منتظر وزارت نفت هستیم که بعد از 9 ماه هنوز نتوانسته اثر انگشت لکه نفتی را مشخص کند، با استفاده از اثر انگشت میتوانیم در مجامع بینالمللی ثابت کنیم مسبب آلودگی، کشور آذربایجان بوده و خسارت خود را بگیریم.
وزارت نفت در این خصوص چه میگوید؟
میگویند ما نمونه نفت کشور دیگر را نداریم. جای تعجب است کشوری که در نفت ادعای سابقه دارد هنوز بانک اطلاعاتی کشورهای همسایه خود را ندارد تا بتواند اثر انگشت آنها را در مواقع لزوم ارائه کند.
کشورمان در جریان این حادثه نفتی چقدر خسارت دید؟
خسارتی که این آلودگی به سواحل ما زده بین چهار تا پنج میلیون دلار تعیین شده، چون شامل کاهش گردشگر، جمعآوری و دفع گلوله نفتی و آسیب به زیستگاه آبزیان میشود. البته وزارت نفت فقط در این مورد کم کار نکرده است بلکه در تکالیف قانونی خود نیز کوتاهی کرده است برای نمونه وزارت نفت موظف به خرید 30 میلیون دلار وسیله پایشی شده است، ولی برخلاف مصوبه هیات دولت و بعد از 15 ماه حتی یک دستگاه هم نخریده است وقتی هم پیگیری میکنیم، میگویند از این 30 میلیون دلار یک دستگاه بخریم، اگر جواب داد بقیه دستگاهها را نیز تهیه میکنیم. مشکل اینجاست که سازمانها اگر پولی داشته باشند، ترجیح نمیدهند برای محیط زیست هزینه کنند آنها دوست دارند این پول صرف کارهای عمرانی شود، چون اعتقادی به محیط زیست در این افراد دیده نمیشود.
وزارت نیرو موظف به تاسیس سیستمهای فاضلاب در روستاهای بالای ۳۰ هزار نفر است، ولی هنوز عملکرد این وزارتخانه موفقیتآمیز نبوده، محیط زیست در این خصوص چه پیگیریهایی انجام داده است؟
آنها میگویند ما چهار، پنج تصفیهخانه ساختهایم، اما معلوم نیست تصفیهخانههای آنها چه جمعیتی را پوشش میدهد، از این گذشته آنها میگویند از ما ایراد نگیرید، بگذارید باشادی در کنار هم زندگی کنیم!
ماجرای طرح توسعه زیر ساختهای تجاری در درگهان و استحصال دریا و تخریب سواحل قشم به کجا رسیده، آیا موضوع خشکاندن دریا درست است؟
قانونی تحت عنوان منع استحصال در داخل دریا وجود ندارد، ضمن اینکه هیچ قانونی در این زمینه یا درخصوص ساخت جزایر در دنیا وجود ندارد، اما بحث اینجاست که آیا باید اینکار را کرد یا نه؟ کشورهای عربی جزیره میسازند، اما الان به این نتیجه رسیدهاند که ایجاد جزایر تفریحی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست، چون یکی دو زلزله اخیر سبب بروز مشکل در این جزایر ساختگی شده است به همین دلیل در دراز مدت این کارها منسوخ میشود، ولی اگر جزیرهای از قبل باشد و برای فعالیت خاصی مد نظر باشد و مقداری استحصال که در چرخه هیدرولوژیکی منطقه خللی ایجاد نکند، بدون مانع است. علاوه بر این، قانونی برای نظارت زیست محیطی در مناطق آزاد نداریم، ولی در خود جزیره آب اطراف جزیره به ما مربوط میشود به همین دلیل اگر اخلال ایجاد کنند، وارد عمل میشویم. این در حالی است که در کیش گروه محیط زیست فعال است. امیدواریم همه مناطق آزاد برای خود گروه محیط زیستی تشکیل دهند.
ساخت جزایر از سوی امارت تاثیر منفی درمحیط زیست ما ندارد؟
این جزایر غیر طبیعی در چرخه آب خلیج فارس تاثیر میگذارد، اما به قول معروف دود این ساخت و سازها بیشتر به چشم خودشان میرود، چرخش آب از سمت سواحل ایران و خلاف عقربه ساعت به سمت آنها میرود و در این چرخه خودشان بیشتر آسیب میبیند؛ البته در قالب کنوانسیونها با دیگر کشورها، جلساتی دراین زمینه برگزار شده و اکنون پروتکلی در کنوانسیون تهران وجود دارد که امضا نشده است. به عنوان مثال طبق این پروتکل هر کشوری بخواهد صنعت پتروشیمیتاسیس کند باید از دیگر کشورها اجازه بگیرد.
در بحث آلودگی کشتیها چه اقداماتی انجام دادهاید؟
دیگر مانند قدیم نیست که کشتیها، آب توازن خود را داخل دریا ریخته و سبب بروز آلودگی شوند. اکنون بالای 70 درصد از کشتیها مخزن آب توازن دارند؛ البته جلساتی با وزارت نفت و سازمان بنادر و کشتیرانی شده تا آنها در برخی بندرها سیستم تخلیه نصب کنند، وزارت نفت هم در تلاش است در جزیره خارک تجهیزات لازم را در این باره تهیه کند، با کشورهای خارجی هم صحبت شده تا بتوانیم تجهیزات سیال آب توازن بخریم.
سرنوشت کشتیها و شناورهای غرق شده در خلیج فارس به کجا رسید، هنوز برای خارج کردن آنها از دریا برنامهای مشخص نشده است؟
در خلیج فارس 1200 قایق، کشتی و لنج غرق شده داریم که 40 عدد از آنها غول پیکر بوده و در حد کشتی رافائل و نفتکش هستند، بحث اینجاست که اینها اثرات زیست محیطی دارند یا نه؟ به گفته برخی کشتیهای غرق شده زیستگاه ماهیها شدهاند؛ اما دو مساله وجود دارد، رها کردن این کشتیها برای ایمنی و تردد دیگر کشتیها مشکل ایجاد میکند برای همین باید بیرون کشیده شده و بازیافت شوند، البته دستورالعمل نحوه بیرون کشیدن و بازیافت آنها در دست تهیه است که تا یک ماه آینده آماده میشود. از این گذشته یکسری اکولوژیک دو آتشه میگویند با بیرون کشیدن این کشتیهای غرق شده زیستگاه ماهیها به هم میخورد، در پاسخ به این افراد باید گفت اگر ماهیها نیاز به این کشتیها داشتند، خداوند از ابتدا 1200 کشتی برای آنها غرق میکرد به همین دلیل آنها باید نگران کار خدایی نباشند.
در کشورهایی مانند آمریکا متداول است کشتیهای چوبی و خراب را بهعنوان زیستگاه غرق میکنند؛ اما کشتیهای فلزی که در درازمدت عناصر آن خورده میشود، زیستگاه محسوب نمیشوند و بمبهای آلاینده به حساب میآیند، برای خارج کردن این کشتیها اکنون متقاضی جدی وجود دارد، اما چون خلیج فارس از لحاظ زیست محیطی حساس است باید تدابیر بیشتری در نظر گرفته شود.
وضع کشورمان درباره فاضلاب و تصفیه آن در چه شرایطی قرار دارد؟
در بحث فاضلاب وزارت نیرو مسئول مستقیم است و باید فاضلابها را تصفیه کند، اما متاسفانه عملکرد وزارت نیرو مناسب نبوده و به نظر میرسد آنها بیشتر تمایل دارند برق تولید کنند، هر فعالیت اقتصادی که در کشور صورت میگیرد نباید سبب ایجاد هزینههای بیرونی برای دیگر دستگاهها شود، وزارت نیرو باید هزینههای بیرونی خود را کاهش دهد. سازمان محیط زیست در این باره بارها هشدار داده و استاندارد تعیین کرده و جلسات گذاشته است. هر سال هم تخلفات زیست محیطی را معرفی میکنیم. در شمال کشور برای هفت میلیون نفر تصفیهخانه میخواهیم که متاسفانه خیلی از این کارها بدون مطالعه انجام میشود برای نمونه در بندرعباس وزارت نیرو بدون مطالعه تصفیهخانه تاسیس کرد، زمانی که شروع به ساختن کرد جمعیت بندر عباس 300 هزار نفر بود، اما زمانی که آماده شد جمعیت بندر به 550 هزار نفر رسیده بود، به همین دلیل اکنون فاضلاب بندر سر ریز است، علاوه براین وزارت نیرو مکلف است تمام جوامع بالای 30 هزار نفر را به تصفیه خانه مجهز کند؛ این در حالی است که در بندرعباس 17 جامعه بالای 30 هزار نفر وجود دارد. کل فاضلابهای شهری هرمزگان به 47 میلیون متر مکعب در سال میرسد، فاضلاب خروجی شهر بوشهر هم 57 میلیون متر مکعب در سال است، استان خوزستان هم در سال حدود 190 میلیون متر مکعب فاضلاب خانگی تولید میکند که 120 میلیون متر مکعب از طریق رودخانه کارون دفع میشود.
وزارتخانههایی که در کشور وجود دارند، چقدر به مسائل محیط زیستی بها میدهند؟
محیط زیست برای وزارتخانهها اولویت ندارد و در درجه چندم قرار میگیرد، برای نمونه وزارت نیرو خود را با تولید برق عجین میداند و میگوید مارا چه به محیطزیست و هر وقت به آنها هشدار میدهیم، میگویند برای مسائل زیست محیطی بودجه نداریم، این در حالی است که آنها حتی در بودجههای آینده خود هم مسائل محیط زیست را لحاظ نمیکنند، مشکل دیگر این است که تا بخواهیم یک مدیر را توجیه کنیم، او را عوض میکنند. جابهجایی مدیران هم صدمه زیادی به محیط زیست میزند.
در سال چقدر فاضلاب وارد خلیج فارس میشود؟
طبق مطالعات کارشناسان محیط زیست دریایی خلیج فارس و دریای عمان در سال 1986 سالانه حدود دو میلیارد متر مکعب فاضلاب و پساب خانگی وارد منطقه دریایی خلیج فارس و دریای عمان میشود، از مجموع پسابهای صنعتی وارد شده به دریا 48 درصد از نیروگاهها، 28 درصد از طریق صنایع پالایش نفت و 19 درصد سهم صنایع پتروشیمیاست.
بودجهای که برای محیط زیست دریایی مشخص شده، چقدر است؟
تاکنون 180 میلیون تومان به ما دادهاند، خودتان قضاوت کنید با این بودجه چطور میتوان برای 5700 کیلومتر خط ساحلی کشور برنامههای تدوین شده را پیاده کرد.
مهدی آیینی - گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد