حتما کودکانی را دیده‌اید که وقتی به آنها سلام می‌کنید خود را پشت والدین‌شان پنهان می‌کنند، کم حرفند و درخواست‌هایشان را نمی‌گویند. معمولا به این کودکان صفت خجالتی داده می‌شود. خوب است بدانید رفتار والدین تاثیر بسزایی روی شکل‌دهی رفتار کودکان دارد.
کد خبر: ۵۷۹۴۶۷

کودکان خجالتی اغلب اعتماد به‌نفس پایینی دارند و در برابر افراد دیگر در تعاملات اجتماعی ناتوانند. دقت کنید که خجالت کشیدن یکی از جلوه‌های رفتاری است که در حد طبیعی خود در رفتار، مطلوب است و نباید از کودک انتظار داشت که هیچ‌وقت خجالتی نشود، اما گاهی کودکان بیش از حدطبیعی خجالتی می‌شوند.

کودکان خجالتی سه دسته‌اند

دسته اول: کودکانی هستند که در مواقع لزوم درخواست‌های خود را اعلام می‌کنند در جمع آشنایان و دوستان خود حرف می‌زنند و در مهد کودک و مدرسه مشکل ندارند. اما در برابر بزرگتر‌های غریبه کم حرف‌اند مثلا جواب سلام نمی‌دهند و به جواب‌های کوتاه ترجیحا با علامت‌های سر و دست اکتفا می‌کنند. والدین این کودکان معمولا به جای آنها حرف می‌زنند مثلا وقتی به کودک سلام می‌کنید مادر به جای او می‌گوید سلام و یا به دروغ می‌گوید سلام کرد ولی شما متوجه نشدید، این خود می‌تواند یکی از بزرگترین دلایل خجالتی شدن کودکان باشد. دلیل بعدی وابستگی کودک به والدین و بخصوص مادر است. بعد از3  2 سالگی (در کودکان مختلف با توجه به توانایی‌هایشان متفاوت است) وقتی کودک مهارت‌های حرکتی را تا حدود مطلوبی آموخته، موقع آن می‌رسد که کم کم مسؤولیت‌هایی به کودک محول شود. مادران معمولا به مسؤولیت‌های حرکتی و عملی بسنده می‌کنند (مثل پوشیدن لباس و کفش، جمع‌آوری وسایل و... ) اما  به مسؤولیت‌های کلامی‌ و پرورش اعتماد به‌نفس توجهی ندارند. همانقدر که مهارت‌های حرکتی مهم است و در اعتماد به‌نفس فردی کودک تاثیر دارد مهارت‌های کلامی‌ هم مهم و در اعتماد به‌نفس اجتماعی او مؤثر است. می‌شود گاهی درخواست‌های اجتماعی و مناسبات اجتماعی را به آنها سپرد مثل درخواست از مغازه‌دار، دادن بلیط در مکان‌های مختلف، تقدیم کردن هدیه یا دسته گل از طرف کل خانواده به کسی و کارهایی از این قبیل. یادتان باشد هرگز به جای کودک خود حرف نزنید، اگر کلمه‌ای را اشتباه تلفظ می‌کند وسط حرف او نپرید، اگر حرف بدی زد جلوی جمع او را تنبیه نکنید (بهترین عکس‌العمل در برابر کودکانی که حرف زشت می‌زنند مثلا فحش می‌دهند بی‌تفاوتی و تظاهر به نشنیدن است زیرا کودکان بدون این‌که معنی این لغات را بدانند از آنها استفاده می‌کنند و اگر کودک بفهمد با گفتن یک کلمه می‌تواند شما را عصبانی کند قطعا از آن کلمه به عنوان حربه‌ای در واکنش‌های بعدی خود استفاده می‌کند، اما اگر با بی‌تفاوتی روبه‌رو شود خود به خود آن کلمه از جملاتش حذف خواهد شد)، به حرف‌های او خوب گوش دهید و او را به حرف زدن تشویق کنید.

دسته دوم:  آنهایی هستند که تنها با خانواده خود حرف می‌زنند و در تعاملات اجتماعی با همسن و سالان خود نیز کم حرف‌اند و از همه مهم‌تر در بیان درخواست‌های خود به دیگران ناتوانند آنها در مهد کودک و مدرسه نیز با مشکل مواجه‌اند. این کودکان شدیدا به خانواده خود وابسته‌اند و اغلب نمی‌توانند بدون آنها بمانند و همیشه باید کسی از افراد خانواده و ترجیحا مادر کنار آنها باشد. اگر اتفاق بیفتد که این کودکان با غریبه‌ای تنها بمانند اصلا با او حرف نمی‌زنند و حتی اگر به دستشویی احتیاج پیدا کنند بیان نمی‌کنند. برای برخورد با این کودکان مخصوصا برای ایجاد آمادگی جهت رفتن به مهد کودک و مدرسه بهترین راه مسیری تدریجی برای دادن اعتماد به‌نفس به کودک و تشویق او جهت اعلام درخواست‌های خود است. این کودکان معمولا برای رد کردن درخواست‌های دیگران نیز مشکل دارند و یاد دادن نه گفتن هم از مراحل مهم آموزش به این کودکان است. در ابتدا باید با دقت به رفتار‌های کل اعضای خانواده با کودک، رفتار‌ها و واکنش‌هایی که باعث می‌شود کودک احساس ناتوانی، شکست و عدم اعتماد به‌نفس کند را پیدا و حذف کرد. در قدم دوم باید نقاط قوت کودک در مهارت‌های حرکتی و کلامی‌ را بزرگتر جلوه داد و تشویق کرد و به او فهماند که نقاط قوت او هم دیده می‌شود و از اهمیت برخوردار است. بعد از افزایش اعتماد به‌نفس این کودکان باید دایره روابط او را گسترش داد و او را تشویق به یافتن دوستانی که همسن و سال خود او هستند کرد. اگر در فامیل کودکی همسن و سال او هست دقت کنید چرا که گاهی بچه‌هایی که نسبت فامیلی باهم دارند در سنین پایین به علت ایجاد حس رقابت و توجه و حساسیت بیش از حد والدینشان نمی‌توانند روابط مسالمت‌آمیز برقرار کنند به همین جهت در طی آموزش اعتماد به‌نفس کودک بهتر است او را با فردی جدید آشنا کنید که پیشینه‌ای از آن رابطه نداشته باشد (بهترین کمک به روابط کودکان با همسن و سالانشان دخالت نکردن در روابط آنهاست. به یاد داشته باشید آنها در حال تجربه کردن یک ارتباط تمام عیارند و دخالت بیجای شما باعث می‌شود آنها نتوانند مشکلات ارتباطی خود را به تنهایی حل کنند.

 حتی اگر 2 کودک دارند با هم دعوا می‌کنند شما دخالت نکنید و وقتی دارند همدیگر را می‌زنند تنها آنها را از هم جدا کنید، نه کلامی‌ بگویید و نه پیشنهادی به آنها بدهید، آنها را مجبور به آشتی نکنید، تنها از هم جدا و رهایشان کنید و ذهن آنها را به چالش وادارید تا بتوانند برای مشکل خود به راه‌حل بیندیشند) بعد از این مرحله سعی کنید دایره روابط کودک را بزرگتر کنید و خجالت او را با قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف از بین ببرید. او را به مکان‌های اجتماعی برده و تعاملات اجتماعی را به او آموزش دهید و بخواهید که آنها را به کار برد و خودتان کمترین دخالت را در روابط و تعاملات او داشته باشد. در ابتدا قصد تصحیح گفتار او را نداشته باشید. فراموش نکنید که در گام نخست می‌خواهید خجالت او را از بین ببرید و در گام‌های بعدی به آموزش گفتار اجتماعی بپردازید.

دسته سوم:کودکان خجالتی‌ای هستند که در خانه و ارتباط با خانواده خود نیز دچارمشکل‌اند.  با پدر و مادر خود بسیار کم حرف می‌زنند. در برابر درخواست‌ها واکنشی ندارند و یا نمی‌توانند آنها را رد کنند. با برادر و خواهر‌های خود روابطی ندارند. در اجتماع همسن و سال خود دوستی ندارند و با مشکلات شدید ارتباطی مواجه‌اند. این کودکان برای رفتن به مهد کودک و مدرسه ناتوانند و تا مشکلات ارتباطی‌شان حل نشود قادر به پیشرفت در اجتماع نخواهند بود. ابتدا باید دقت کنید که کودک شما از لحاظ ذهنی، تکلم و تمرکز مشکلی نداشته باشد که این بررسی‌ها اگر تحت نظر متخصص اطفال و روان‌شناس صورت گیرد از اعتبار بیشتری برخوردار است. اگر کودک شما غیر از اختلال در ایجاد ارتباط از نشانه‌های دیگری مثل رفتار‌های عجیب و غریب و یا خطرناک، اختلال در خوردن، خوابیدن، دفع و... برخوردار است ابتدا باید به آنها پرداخته شود چون در این صورت ممکن است کودک شما از اختلال دیگری رنج می‌برد که عدم ایجاد ارتباط از عوارض یا نشانه‌های آن است. نوعی اختلال با نام لالی گزینشی وجود دارد که در آن کودکان در موقعیت‌های خاصی (که در کودکان مختلف متفاوت است) صحبت می‌کنند و در مواقعی دیگر به طور خود انگیخته هیچ نمی‌گویند مثلا ممکن است کودکی در خانه صحبت کند ولی در مهد کودک مثل کودکان لال باشد و ارتباط برقرار نکنند.

کودکانی که در دسته سوم قرار دارند چون از لحاظ تشخیص علت اختلال در ایجاد ارتباط کمی‌ پیچیده هستند، بهتر است تحت نظر روان‌شناس قرار گیرند چرا که برای این تشخیص به اطلاعات تخصصی نیاز است. تنها توصیه‌ای که برای والدین کودکان دسته سوم می‌توان داشت این است که حتما با روان‌شناس کودک خود همکاری کنید و درمان کودک خود را جدی بگیرید چرا که اختلال در ایجاد رابطه مشکلی است مثل تمام مشکلات روحی و روانی و حتی بیشتر از بقیه در زندگی کودک تاثیرگذار است و اگر به موقع و به طور جدی به آن رسیدگی نشود کودک را در تمام طول زندگی آزار می‌دهد و او را از داشتن یک زندگی سالم و طبیعی محروم می‌سازد.

>> جام جم/ چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها