جام جم:مناظره ترازی برای آزاد اندیشی
«مناظره ترازی برای آزاد اندیشی»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم است که در آن میخوانید؛دومین جلسه از مناظرههای انتخاباتی، با محوریت موضوعات فرهنگی و اجتماعی در حالی روز گذشته در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد که برگزاری مناظره در این دوره از انتخابات تا پیش از این از چند جهت در هالهای از ابهام بود. مهمترین عامل، تعداد زیاد نامزدهای انتخابات بود که برگزاری مناظرههای دو نفره را بسیار دشوار میکرد. از همینرو از مدتها پیش و با نزدیک شدن به زمان انتخابات، این علامت سوال بهتدریج در افکار عمومی پررنگتر میشد و به همین نسبت نیز رسانه ملی، بیشتر در معرض سوال و مطالبه افکار عمومی برای اتخاذ تصمیمی سرنوشتساز قرار میگرفت.
اما با اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیتشده و فرارسیدن زمان تبلیغات، مردم و افکار عمومی با الگوی جدیدی از مناظرههای تلویزیونی مواجه شدند که علاوه بر ایجاد شور و نشاط انتخاباتی، از استانداردهای خوبی در برنامههای تلویزیونی برخوردار بوده و فرصت مناسبی برای مقایسه نامزدها به مردم داد. مناظرههای انتخاباتی، این بار حائز ویژگیهای خاصی است که آن را از دیگر نمونههای موجود در ایران و جهان متمایز کرده و به یک الگوی جدید در عرصه رسانهای تبدیل شده است.
الگوی برگزاری مناظرهای هشت نفره، به طوری که هم ماهیت چالشی خود را حفظ کند و هم همه افراد امکان مداخله و طرح دیدگاههای خودشان را داشته باشند تاکنون در رسانههای دنیا چندان تجربه نشده بود و شاید تجربه برگزاری چنین مناظرهای ریسک بزرگی بود که رسانه ملی سربلند از آن بیرون آمد.
نکته مهمتر، رعایت تمام و کمال عدالت در این مناظرههاست. مناظرههای تلویزیونی در دو برنامه گذشته از کوچکترین موارد همچون محل استقرار نامزدها گرفته تا مواردی همچون اختصاص زمان، کاملا بیطرفانه و با رعایت عدالت برگزار شده است.
از سوی دیگر، آنچه این دور از مناظرهها را از دورههای گذشته متمایز میکند، رعایت ادب و احترام در عین چالشهای سیاسی و اقتصادی نامزدها با یکدیگر است. این الگوی جدید نشان میدهد در یک کشور اسلامی، برگزاری مناظره به معنای به لجن کشیدن طرف مقابل و نفرتافکنی علیه یکدیگر و استفاده نادرست از ابزارهای افشاگری نیست، بلکه میتواند عرصهای برای آزاداندیشی و طرح دیدگاههای متفاوت یا حتی متعارض باشد.
خراسان:مبارکترین روز هستی
«مبارکترین روز هستی»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن میخوانید؛در مبارک ترین و فرخنده ترین روزی که بر زمین و زمان و عرش و فرش گذشته است نیکوترین و بهترین خلق خدا سینه اش وسعت دریا گرفت و مأمن وحی سرمد الهی شد. فرشته وحی از جانب خالق هستی و حکیم مطلق آفرینش آن که رحمان و رحیم است و مثل و مانند وهمتا ندارد، با دست پُر سوی احمد آمد و در غار حرا بر مصطفی (ص) سلام خدایش را رساند و امر پروردگارش را چنین ابلاغ کرد: که ای پیامبر ما بخوان! بخوان به نام خداوند؛ خداوند عظیم الشان و بلند مرتبه که خلق کرد ... و در آن هنگامه نه تنها وجود محمد (ص) بلکه آفرینش سراسر به وحی پاک الهی شکفت ؛ و محمد امین (ص) آن روز از جانب حضرت رب العالمین علمدار نور و روشنایی شد تا بر ظلمت و تاریکی بتازد و هرآنچه شرک و خرافه و کژی و نابایستگی است را به نور کلام الهی بتاراند.
در آن هنگامه زمین و آسمان شکفت از باز شدن دوباره زیباترین پنجره های آسمانی و عرشی به روی هستی. خداوند عالم از سر لطف و با حکمت اَتَمِّ خود اراده فرمود پرچم هدایت مخلوق از جانب «ربِّ ودود» به دست محمد امین (ص) سپرده شود؛ او که حنیف بود و خدا پرست، او که امین بود و درست کردار، خوش خلق و خوش گفتار، از سیمایش نور الهی می تابید، کلامش عطرآسمان داشت؛ او که مدرسه نرفته و خط ننوشته بود اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس بود و هست و خواهد بود محمد(ص) آمد و از سوی خداوند مامور شد تا بگوید: ای مردمان همه عالم! بگویید که خداوند یگانه است و جز او خدایی نیست تا رستگار شوید.
آمد تا شب جهل و ظلم و ستم کاری به روز دانایی و عدل و قسط و وفاداری و فتوت و جوانمردی بدل شود. محمد بن عبدا...(ص) آن حبیب خدا، از غار حرا و کوه طور با کلام و وحی سرمد الهی سوی مردم جاری شد، وجود نورانی اش به نور قرآن، نورانیت الهی یافت و از آن روز و از پس آن چله نشینی و از آن گاه که در چهل سالگی از سوی خداوند، آن خالق بی همتا، برانگیخته شد و مهر نبوت بر شانه های حضرت جای گرفت تا امروز و تا فردا که جامه زیبای فرج به اذن الهی بر وجود مطهر قائم آل محمد(عج) پوشانده شود و تا آن گاه که اسرافیل در صور بدمد و نشئه این دنیایی به اذن الهی به پایان رسد و حیات واقعی انسان در سایه بیکران حیات ابدی خداوند آغاز شود همچنان پیام یکتا پرستی، توحید و ارتقاء دم به دم انسان ها از نای وجود رسول ا... (ص) برجان زمین و زمان و تمام هستی جاری خواهد بود و هزاران هزار شکر و سپاس و به عدد تمامی قطرات باران که از اول عالم تا آخر عالم باریده خدا را سپاس و به عدد میلیون ها میلیون ستاره و کهکشان خدا را سپاس که بر مخلوقش منت گزارد و بعد از برانگیختن رسولان متعدد و پیامبران اولوالعزم در اعصار مختلف، دوباره پنجره وحی الهی را به سوی بهترین خلقش گشود و محمد مصطفی(ص) را برای هدایت خلقش به سوی بهترین ها برانگیخت و به واسطه وجود آن دُرّ بی مثال عالم وجود، نعمت را و حکمت را و دین پاک سرمد را و هدایت اَکمَل و دین خاتم را، به مخلوق هدیه فرمود و محمد (ص) شد رسول خاتم و دینش دین خاتم و اکمل . و راهش گشوده به روی هر انسان حق مدار و حق جو و آزاده.
و خدا را به وسعت عرشش که بی منتهاست باید شکر گزارد که محمد را برانگیخت و برلبانش چنین جاری ساخت که «اِنی بعثت لاُتَمِمِ مکارم الاخلاق» تا آدم ها بنا به ظرفیت خود و همت و توکل به خدا برای رسیدن به قله بهترین های مکارم اخلاقی به حرکت درآیند و هرچه کژی و ناراستی و پلیدی و بداخلاقی است را از خویشتن و جامعه خود دور کنند وخدا را باید به عظمت بی پایانش هر روز و هر ساعت و هر دقیقه شکر گزارد که پیامبران را برای هدایت انسان ها برانگیخت و دین و آیین خود را با برانگیختن رسول اکرم، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) کامل کرد و این مشعل هدایت را تا بی نهایت همچنان تابنده و پر فروغ و جاودان اراده فرموده است.
کیهان:عبور از چالش تحمیلی در اقتصاد
«عبور از چالش تحمیلی در اقتصاد»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسام الدین برومند است که در آن میخوانید؛شمارش معکوس برای انتخابات 24خرداد آغاز شده است و این روزها تبلیغات انتخاباتی اوج گرفته و نامزدها هرچه در چنته دارند به صحنه میآورند تا اعتماد مردم را جلب کنند.
در این میان موضوعی که بدون شک در صدر وعدهها و سخنان نامزدهای ریاستجمهوری مطرح میشود بحثهای پردامنه مسایل و مشکلات اقتصادی است.
علت اینکه مسایل اقتصادی در اولویت نامزدهاست به واقعیتی باز میگردد که غیرقابل انکار است و آن مشکلات ملموسی چون تورم، گرانی، اشتغال، بیکاری، کاهش ارزش پولملی و مسایلی از این دست است که اکنون خواسته بحق عموم مردم و بخصوص اقشار مستضعف به عنوان حامیان بیبدیل انقلاب است.
از سوی دیگر؛ مقارن با این فضا از مدتها قبل رسانههای غربی تحرکات و تکاپوی گستردهای را کلید زدهاند تا از دالان مشکلات اقتصادی در کشورمان، به میدان انتخابات نفوذ نمایند.
مظهر بارز تلاشها و توطئهها و کارشکنیهای دشمنان نشاندار جمهوری اسلامی برای اینکه مشکلات اقتصادی را به عنوان چالشی در جهت تأثیرگذاری بر مسایل کلان سیاسی و از جمله انتخابات 24خرداد تحمیل نمایند حربه «تحریم»ها بوده است که در تمامی ماههای گذشته این خط پیگیری و رهگیری شده است.
گفتنی است؛ نمونه تازه ابزار تحریمها علیه کشورمان، تحریمهای اشخاص و شرکتهای ایرانی است که در همین چند روز گذشته دهها نفر و شرکت ایرانی مورد تحریم آمریکا و غربیها قرار گرفتهاند.
موضوعی که این یادداشت تلاش میکند تا ابعادی از آن را مورد دقت و واکاوی قرار بدهد مسیر مواجههای است که باید در برابر عملیات رسانهای دشمن و اقدامات دسیسهآمیز مراکز تصمیمگیر آمریکایی و غربی در حوزه «جنگ اقتصادی» به کار بست و البته هم پدافند کرد و در برخی عرصهها آفند اقتصادی.
متأسفانه آنچه که این روزها از برخی نامزدهای ریاستجمهوری در بیان مشکلات اقتصادی شنیده میشود تنها لیست کردن مشکلات است به اضافه قدری وعدههای اقتصادی!
برخی دیگر هم به جای ارایه برنامه واقعی یا طرح راهکاری برای مشکلات اقتصادی، فقط به سیاهنمایی اقتصادی میپردازند و طرفه آنکه گاهی اوقات ژست ناجی مشکلات را میگیرند که دراینباره حداقل دو گزاره قطعی است؛ یکی اینکه از بستر انصاف و عدالت خارج شدهاند و دیگر آنکه واقعیتها را پیرامون مشکلات و البته خودشان به مردم نگفتهاند.
شواهد و قرائن غیرقابل خدشه نشان میدهد در شرایط کنونی راهبرد دشمن در مواجهه با جمهوری اسلامی یک جنگ تمامعیار اقتصادی است و ناگفته پیداست در این مواجهه نفسگیر و خطیر باید نسخهای در دست داشت که «تهدید»ها را به «فرصت» تبدیل ساخت.
از همین روی؛ مسئولیت و رسالت بزرگ نامزدهای ریاستجمهوری این است که شناخت درستی از تحرکات و تکاپوی حریف در حوزه جنگ اقتصادی داشته باشند و در سوی مقابل بهترین و مطمئنترین راهکار را ارایه نمایند.
رهبرمعظم انقلاب در بیانات اخیرشان در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، ضمن توصیههای مهم و راهبردی انتخاباتی تاکید فرمودند که امروز مسئله اصلی کشور، «اقتصاد» است و از همه نامزدها خواستند توجه کافی به این مسئله داشته باشند.
«آقا» در این میان نکتهای دقیق و عمیق را مطرح کردند که اهمیت پرداختن به این مسئله را مضاعف میکند؛ «مسئله اقتصاد به میدان چالش تحمیلی بیگانگان تبدیل شده است.»
بنابراین آنچه قابل اعتناست و توجه ویژه نامزدهای ریاستجمهوری را در صحنه جنگ اقتصادی میطلبد افقی است که باید به مسئله اقتصاد داشته باشند و به وعدههای انتخاباتی و طرح خردهگفتمانهای اقتصادی بسنده نکنند. متاسفانه موضوعی که جای آن خالی است و انتظار میرفت نامزدهای ریاستجمهوری در طراز رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی در طرح مباحث اقتصادی به آن عنایت ویژهای داشته باشند بحث «اقتصاد اسلامی» در قالب یک پارادایم اقتصادی است. به اذعان تحلیلگران و کارشناسان دو پایه اساسی اقتصاد اسلامی، یکی «تولید و افزایش ثروت ملی» و دیگری «توزیع عادلانه ثروت» است.
رهبرمعظم انقلاب نیز بارها طی سالیان گذشته بر مقوله اقتصاد اسلامی تاکید داشتهاند و از جمله خاطرنشان کردند؛ «هر طرح و بحثدیگری که به افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی بیتوجه باشد به درد کشور و مردم نمیخورد.»
اکنون سوال این است که نامزدهای محترم ریاستجمهوری چه برنامهای برای عملیاتی شدن اقتصاد اسلامی در جامعه دارند؟ آیا از گذشته و پارهای از سیاستهای اقتصادی دولتهای قبلی درس گرفتهاند؟ تا کی مردم باید هزینه مدلهای اقتصادی وارداتی را بپردازند؟
همچنین سوال بسیار مهمی که نامزدهای محترم ریاستجمهوری باید به آن پاسخ بدهند و در مباحث اقتصادی خود آن را توضیح بفرمایند این است که اساساً نگاه اقتصادی آنها بر مبنای چه مدلی تعریف میشود؟
آیا حق مردم نیست که در جامعه اسلامی، اقتصادی حاکم بشود که مبتنی بر افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی باشد؟ امّا نامزدهای محترم در مباحث اقتصادی آنگونه که شایسته و بایسته است به اقتصاد اسلامی نپرداختهاند.
نکته دیگر این است که مسئله اقتصاد با حوزههای «سیاست» و «فرهنگ» پیوند درهم تنیدهای دارد و این عرصه بر حوزههای دیگری تأثیر میگذارد و از آنجائیکه در جامعه اسلامی باید بصورت منسجم و واحد به سمت اجرای آموزههای ناب اسلامی حرکت کرد؛ نمیشود «اقتصاد» را از «سیاست» یا «فرهنگ» متمایز کرد.
اهمیت مسایل اقتصادی تا آنجاست که همواره در آموزههای اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.
به عنوان نمونه اگر در قرآن میخوانیم؛ «ولن یجعل الله للکافرین علیالمومنین سبیلا»- که در فقه از آن به عنوان قاعده نفی سبیل (عدم تسلط بیگانگان بر مومنان) یاد شده است- از جمله اصلیترین زمینههای آن، این است که مسلمانان خودکفا و در عرصه اقتصادی وابستگی نداشته باشند.
امروز یکی از ابزارهای دشمن برای این تسلط که الحمدلله تاکنون طرفی نبستهاند مسئله تحریمهای اقتصادی است.
سوال این است که برنامه نامزدهای محترم ریاستجمهوری درباره «اقتصاد بدون نفت» چیست؟
وقتی دشمن میخواهد از راه فشارها و تحریمهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی سیطره پیدا کند بایسته است که از مهمترین دغدغههای اصلی یک نامزد ریاستجمهوری دفع این تهدیدها و فشارها در بستر اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی باشد.
جواب سوال روشن است و جای کمترین تردیدی وجود ندارد که حرکت بسوی اقتصاد مقاومتی به عنوان ترجمانی از اقتصاد اسلامی در شرایط کنونی، غرب را برای اعمال فشارها به ایران خلع سلاح میکند.
در ابتدای امسال نیز پاتریک کلاوسن مدیر بخش پژوهش انستیتو واشنگتن در خاور نزدیک اذعان کرد که دور شدن ایران از اقتصاد نفتی- بخوانید اصلیترین شاخصه اقتصاد مقاومتی- تلاشهای غرب را برای فشار به ایران کمرنگ میکند. از این روی لازم است نامزدهای محترم ریاستجمهوری از نسخه بیبدیل و کارساز «اقتصاد اسلامی» که ابعاد گستردهای دارد بهره گرفته و این ظرفیت بزرگ را به صحنه آورند.
حاکمیت پارادایم اقتصاد اسلامی نقش بسزایی در عرصههای فرهنگی و سیاسی نیز خواهد داشت. به عنوان نمونه اگر «اخلاق اقتصادی اسلام» به عنوان عامل مؤثری از این مقوله محقق شود تاثیر شگرفی در سبک زندگی جامعه به بار میآورد.
مصادیق اخلاق اقتصادی اسلام، مواردی همچون تقویت روحیهکار، سادهزیستی، پرهیز از اسراف و تجملگرایی، وقف کردن، اعطاء قرض، تلاش برای خشکاندن ریشههای فساد اقتصادی و... است که به موازات افزایش تولید ملی و عدالت اجتماعی جامعه را به سوی آبادانی دین و دنیا رهنمون میسازد.
و بالاخره باید این سوال را اینگونه تکرار کرد که نامزدهای محترم برای اجرای اقتصاد مقاومتی که ترجمانی از اقتصاد اسلامی است چه راهکاری اندیشیدهاند؟
رسالت:عقلانیت در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
«عقلانیت در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن میخوانید؛رقابت های یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نقطه عطفی در تاریخ رقابت های سیاسی در ایران محسوب می شود. برای اولین بار مولفه "عقلانیت" در این دور از رقابت ها پر رنگ است و مناظرات و برنامه های تلویزیونی به بزنگاهی برای تعاطی و تضارب برنامه ها و وعده های عملیاتی نامزدهای ریاست جمهوری تبدیل شده است. نامزدها بر خلاف دوره های گذشته تمایل چندانی به تاثیرگذاری بر نیمکره راست مغز رای دهندگان که کانون تصمیم گیری های احساسی است ندارند و مردم نیز در این دوره از انتخابات با فراست و امعان نظر ویژه ای در حال بررسی برنامه ها و شعارهای نامزدها در راستای انتخاب نامزد اصلح و در نهایت بهبود امور می باشند.
البته این فضای عقلانی هنوز با نقطه مطلوب فاصله دارد و با آسیب هایی نیز رو بهروست. در این وجیزه به چند چالش و آسیب عمده در رقابت های انتخاباتی این دوره پرداخته می شود.
سیاه نمایی به جای نقد نقد وضعیت موجود یکی از راهکارهای تبلیغی به منظور صیقل دادن اولویت های سیاستگذاری، گره گشایی از مشکلات کشور و ترسیم افقی روشن پیش روی ملت ایران در دهه پیشرفت و عدالت است.
اما این نقد بایستی در عین حال که به نقاط ضعف می پردازد از نقاط قوت دولت های گذشته بخصوص اقدامات برجسته دولت های نهم و دهم در عرصه هایی نظیر هدفمندی یارانه ها، سهام عدالت، سهمیه بندی بنزین، مسکن مهر، بیمه روستایی، توسعه راه ها و خطوط ریلی و ... در این دوره غافل نشود. سیاهنمایی برخی نامزدها در تبلیغات انتخاباتی نه تنها هیچ کمکی به نامزدها نمی کند بلکه این تلقی را در رای دهندگان به وجود می آورد که آنها در خصوص رفتار دولت های گذشته بی انصافی می کنند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: " نامزدهای محترم از هر چیزی که می خواهند انتقاد کنند، اما متوجه باشند که معنای انتقاد، بی انصافی، منفی بافی و سیاه نمایی نیست. بلکه جوهره انتقاد به معنای عزم و نیت و تلاش برای حل مشکلات و پیمودن راهی پر افتخار است." م
قدمه به وجود آمدن این برداشت در مردم که یک نامزد دارای عزم و نیت برای حل مشکلات کشور است انصاف و صداقت در تبلیغات سیاسی است. برخلاف برداشت برخی از نامزدها که تصور می کنند امروز حجم و چگال رای " نه به وضعیت موجود" بسیار بالاست باید گفت که این طرز تلقی اگر در خصوص برخی از دولت های گذشته صادق بود اما امروز وضعیت متفاوتی وجود دارد و مردم علی رغم مشکلاتی که در خصوص گرانی و اشتغال با آن روبهرو هستند نمی توانند چشم بر دستاوردها و اقدامات برجسته دولتهای نهم و دهم ببندند. نگرانی مردم از به هم خوردن برخی از مولفه های وضعیت موجود مثل یارانه ها و یا مسکن مهر و دقت اغلب نامزدها نسبت به این پارامترها خود گواهی بر این مدعاست که نمی توان با سیاه نمایی و منفی بافی صرف امیدی به جلب آرای شهروندان داشت.
ضعف گروه های مرجع
علی رغم تفوق پارادایم اخلاق و قانون در این دوره از انتخابات اما ضعف گروه های مرجع در خط دهی نهایی کاملا مشهود است. بر اساس برخی از نظرسنجی ها امروز بیش از نیمی از مردم هنوز به جمع بندی نرسیده اند اما آیا این بدین معناست که گروه های مرجع نیز نباید به جمع بندی رسیده باشند. آیا گروه های مرجع نیز مانند مردم منتظرند ببینند که نامزدها در تلویزیون چه می گویند و یا اینکه شناخت آنها از نامزدها و صلاحیت آنها باید به مراتب عمیق تر و کارشناسی تر از مباحث رادیویی و تلویزیونی باشد.
این مباحث اگر چه به تنویر اذهان عمومی و حتی نخبگان کمک می کند اما در عین حال چون این تبلیغات در محدوده کوتاهی از زمان و در ورطه مغالطات رسانه ای و بازی های کلامی مطرح می شود کافی نیست و مردم از گروه های مرجع متدین و مومن انتظار دارند که در انتخاب نامزد اصلح به آنها کمک کنند.
تنها حدود یک هفته تا انتخابات زمان باقی است اما هنوز برخی گروه های مرجع نامزد نهایی خود را به مردم معرفی نکرده اند. سردرگمی افکار عمومی محصول عدم توافق نخبگی است. مردم انتظار دارند گروه های مرجعی که رای و نظر آنها برای رای دهندگان حجیت ایجاد می کند و بارها این حجیت شرعی مورد تاکید رهبر عزیز انقلاب نیز واقع شده است وارد عرصه شوند و خط نهایی را فارغ از مصلحت سنجی های متداول برای مردم روشن کنند.
تلاش دشمن برای دلسرد کردن مردم یکی دیگر از آسیب هایی که فضای عقلانی حاکم بر انتخابات یازدهم ریاست جمهوری را تهدید می کند تلاش دشمن بر فروکاهش شور و نشاط انتخاباتی است. پس از ناامید شدن دشمن از فتنه انگیزی در انتخابات یازدهم به تبع اقدام قاطع شورای نگهبان تمام تلاش رسانه های دشمن و اذناب داخلی آن دلسرد کردن مردم است. برخی در خارج و داخل کشور در پی آنند که با کاستن از مشارکت مردم خودشان را به مردم تحمیل کنند.
عده ای می خواهند بگویند آرایی که به صندوق ریخته نمی شود آرای آنها بوده است. در واقع کاهش مشارکت مساوی است با دراز شدن زبان دشمن و فتنه گران. اما مطمئنا مردمی که نهم دی در خیابان ها آمدند و مردمی که هر سال 22 بهمن اوج عزت و هوشمندی خود را به نمایش می گذارند اجازه نمی دهند که دشمن و فتنه گران چنین فرصتی پیدا کنند. در این بین آقایان احمدی نژاد و هاشمی که با تمکین در خور تقدیر خود به قانون نشان دادند که جان و دل در گرو انقلاب، نظام، رهبری و مردم دارند از یک رسالت تاریخی برخوردارند.
آنها نیز باید به تحقق حماسه سیاسی کمک کنند. هوشیاری احمدی نژاد و هاشمی در تمکین به قانون و ناکام کردن دشمن و سعه صدر مثال زدنی آنها در برابر انتقادات نه تنها محبوبیت آنها را خدشه دار نکرد بلکه پایگاه اجتماعی این دو رئیس جمهور انقلاب را بیش از گذشته تقویت کرده است. مطمئنا تلاش برای رقم خوردن یک حماسه سیاسی در انتخابات 24 خرداد و پیروی از منویات رهبر معظم انقلاب در تحقق این انتخابات پر شور اگر چه حتی یک تلاش شخصی باشد جایگاه تاریخی هاشمی و احمدی نژاد را در انظار ملت ایران ارتقا خواهد بخشید.
تهران امروز:گام چهارم
«گام چهارم»عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم مرتضی طلایی است که در آن میخوانید؛شورای اسلامی شهر و روستا بهعنوان پایه و اساس مردم سالاری دینی و نقطه عزیمت برای تحقق مشارکت مردم در اداره امور کشور رفته رفته جایگاه خود در نقشه مهندسی سیاسی و اجتماعی کشور را پیدا کرده و به نهادی قدرتمند تبدیل شده است. تفکر شورایی در ابتدای پیروزی نهضت اسلامی بهعنوان اصلیترین طریق اداره کشور مطرح بود. در دو دهه ابتدایی تاریخ جمهوری اسلامی بهواسطه پیشامدهای متعددی مانند توطئههای داخلی و جنگ تحمیلی نتوانسته بود رنگ تحقق بیابد؛ ظهور این نهاد از سال 77 مسیری را رقم زد که امروز خروجی آن را به شکل یک نهاد پذیرفته شده و رکنی اساسی در اداره امور کشور مشاهده میکنیم.
پس از فراز و فرودهایی که در دوره اول بهخاطر نوع نگاه سیاسی و ابزاری به شوراها تجربه شد، در دو دوره اخیر و بهطور خاصتر در کلانشهر تهران بهعنوان تابلو و کارنامه فعالیت شورایی، میتوان ادعا کرد که تمرکز و کار و فعالیت، پرهیز از سیاسی بازی و اتحاد و همدلی در مسیر پیشرفت، شوراها را صاحب کارنامهای بهطور نسبی قابل قبول کرده است.
هرچند در این میان نمیتوان دیده بر کاستیها و نقایص بست اما انتخابات پیشرو جلوه دیگری از اهمیت این نهاد را ترسیم خواهد کرد که بیشک در مسیر تحقق حماسه سیاسی، یکی از پایههای اساسی خواهد بود. گستردگی شوراها در سراسر کشور و حضور جمع کثیری از آحاد ملت بهعنوان نماینده منتخب که میتوانند گستردهترین جلوه مشارکت عمومی را رقم زنند، اهمیت مدیریت شهری در دنیای امروز، ضرورت تحول در حوزههایی چون سبک زندگی که شوراها نقشی غیرقابل انکار در طرحریزی آن دارند و انتقال مطالبات مردمی در سطوح مختلف حاکمیت، شاخصهایی هستند که از آنها میتوان به اهمیت خاص انتخابات این نهاد در کنار انتخابات ریاستجمهوری پی برد.
انتخاب رئیس دولتی کارآمد، جهادی و پایبند به اصول و ارزشهای انقلاب در کنار انتخاب تفکری که بهدنبال تثبیت الگوهای موفق مدیریت شهری، گذار از شورای شهرداری به شورای شهر و تحقق مدیریت یکپارچه شهرها، تابلویی است که ارائهگر حماسه سیاسی و ایران امروز خواهد بود تا به فضل خدا در مسیری 4 ساله عمران کشور و عمران شهرها، اصلاح اقتصادی و سامان بخشیدن به امور بهصورت یک مجموعه واحد محقق شود. سربلندی و سرافرازی ایران عزیز و تکتک شهرهای ما هدفی است که باید از مسیر انتخابات برای آن کوشید و در چارچوب شوراها سرافرازی و سربلندی با شاخصههایی همانند: حفظ کرامت شهروندان، تقویت هویت جمعی، ارتقای احساس افتخار به شهر و محل زندگی بهواسطه ارتقای کیفیت زیستشهری، رشد معنویت و اخلاق در فضای شهرها، ساخت یک اقتصاد پویای شهری و توسعه کالبدی شهرها با نگاه معنوی و اخلاقگرا، سنجیده میشود.
امید که در حماسه پیشرو و در درخشش انتخابات ریاستجمهوری، اهمیت انتخابات شوراها مغفول نمانده و با انتخاب بهترینها، گام چهارم این نهاد با قوت و قدرت تمام در مسیر آرمانهای انقلاب و رهنمودهای امام راحل و منویات مقام معظم رهبری برداشته شود.
شرق:بعثت، عقلانیت و اخلاق
«بعثت، عقلانیت و اخلاق»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم محمدتقی فاضلمیبدی است که در آن میخوانید؛ عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در کنار مفهوم بعثت، دو مفهوم بیبدیل قرار گرفته است؛ یکی اخلاق و دیگری عقلانیت. متاسفانه در شیوهای که سیره پیامبر بزرگوار اسلام(ص) ترویج میشود این دو عنصر بسیار کمرنگ جلوه داده میشود. سخنی از ایشان نقل شده است که « اِنَّما یدْرَک الْخَیرُ کلُّهُ بِالْعَقْلِ و لا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ» یعنی همه خوبیها با عقل شناخته میشوند و کسی که عقل ندارد، دین ندارد. در کنار آن فرمود «انما بعثت الاتمم مکارم الاخلاق» یعنی جامعه با اخلاق و عقلانیت به رشد و کمال میرسد.
در آیاتی که بر پیامبر خدا نازل شد و در جای جای قرآن، سخن از تعقل و تدبیر و تفکر مطرح است. علی(ع) در فلسفه بعثت پیامبران میفرماید: «آمدند تا عقلهای مردم را بیدار کنند و آنچه دفن شده را برانگیزند». پس بعثت پیامبر یعنی بعثت اخلاقیات و جامعه باید با رشد عقلانیت خود را به اهدافش نزدیک کند و به همین دلیل است که رسول گرامی اسلام، پایه دین را تعقل میداند. بیشتر مبارزات ایشان با «تقلید» و جایگزینکردن آن با تعقل بود.
یعنی محاجه قریش با پیامبر از اینجا آغاز شد که آنها معتقد بودند بت میپرستند چون پدرانشان بتپرست بودند و پیامبر میفرمود اگر حرفهای پدران شما عقلانی باشد، قابل قبول است وگرنه، صرف اینکه فلان گفته از سوی بزرگان بیان شده، حجت پذیرش آن نیست. این عقلانیت، از فهم دین تا فهم روابط اجتماعی و مسایل بشری را در بر میگیرد. این گوهری است که در جوامع اسلامی ما کمیاب شده است. گاهی مسایل خرافی ترویج داده میشود که بسیار عقلگریز است. پارهای از مسایلی که به عنوان ارزشهای دینی مطرح میشود عقلستیز است و جوان آگاه این دوره، آنها را باور نمیکند.
پارهای از افرادی که در کسوت واعظ یا مداح در جایگاه مبلغ دینی سخن میگویند، امکان طرح استدلال عقلی در پس سخن خود را ندارند. ناتوانی در یافتن عقلانیت در گزارههای دینی، هم مربوط به مسایل اعتقادی است و هم احکام فقهی. بسیاری از خشونتها و برخوردهای تندی که در جوامع اسلامی دیده میشود حاکی از آن است که عقلانیت زندهای در این بین وجود ندارد.
بارها گفته شده که پیامبر برای مبارزه با جهل و سنت جاهلیت، مبعوث شد اما به این نکته توجه نمیشود که معنای جهل، «بیسوادی» نیست. جهل به مفهوم نبود «حلم» است و البته بیسوادی، یکی از دلایل کمطاقتی و تندخویی است. نگرش به تمامی این گزارهها یک نکته را به اثبات میرساند و آن اینکه بعثت پیامبر اسلام همراه با عقلانیت است پس بر هر مسلمانی فرض است تا آگاهیهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود را ارتقا بخشد و با عنصر اخلاقیت و از دریچه اخلاق و کرامت انسانی، به جهان پیرامون خود بنگرد.
مراد از عقلانیت، نه فقط سواد خواندن و نوشتنآموختن که تلاش برای کسب آگاهی و رفتار عاقلانه است. هر چه جامعه از اخلاق بیشتر فاصله بگیرد، به همان اندازه بیشتر، به «خشونت» نزدیک میشود. اقبال لاهوری درباره فلسفه خاتمیت نکته زیبایی دارد. او میپرسد، چرا پیامبر، «خاتم النبیین» است؟ چون پیکر بشر بعد از خود را در مدار عقلانیت قرار داد وسخنانی را عرضه کرد که بشر را از جهل نجات بخشید. یعنی پس از پیامبر اسلام، دیگر پیامبری مبعوث نخواهد شد و پس از ایشان، «رسول باطنی» انسانها، عقل آنها خواهد بود.
بهار:کیمیای اعتماد به اهل فرهنگ
«کیمیای اعتماد به اهل فرهنگ»عنوان سرمقاله روزنامه بهار به قلم احمد مسجد جامعی است که در آن میخوانید؛ مناظره دیروز، با این که برای نقد و بررسی دیدگاه های نامزدها و آگاهی از چالش های میان این دیدگاهها و در نتیجه آگاهی از عواقب عملی حاکمیت هر سلیقه، فضای چندان مناسبی ایجاد نکرد، اما فرصتی بود که آنان در زمانی کوتاه به بیان برنامهها و دیدگاه های خود بپردازند. با این حال تفاوت دیدگاه های نامزدها، خود به خود به رد و بدل شدن سخنانی میان برخی از آنان انجامید که خالی از لطف نبود و بینندگان را تا حدودی با دیدگاهایشان آشنا میکرد. سیاست گذاری و برنامه ریزی در حوزه فرهنگ، مانند هر حوزه دیگری، ویژگی هایی دارد که آن را از اهداف، شعار ، نظریه پردازی و انشاء پردازی متمایز میکند.
بسیاری از مواقع، ما به جای برنامه و سیاستگذاری ، مشغول شعار دادن، انشاء پردازی ویا مثلا نظریه پردازی میشویم. با این که برنامه ریزی و سیاست گذاری با برخی از این مفاهیم ارتباط نزدیک دارد و مثلا ما در برنامه ریزی و سیاستگذاری، متکی به برخی از نظریهها و اهداف هستیم، اما یکی از مهم ترین ویژگی برنامه این است که سنجش پذیر و در مدت مشخصی قابل ارزیابی باشد.
یعنی باید بتوانیم بررسی کنیم که این برنامه چقدر پیشرفت داشته است و چقدر نداشته است. از این زاویه وقتی مناظره دیروز را بررسی کنیم، میتوانیم بحث های ارائه شده را به چند دسته تقسیم کنیم. گروهی از نامزدها بیش تر وارد حوزه ای شده بودند که تصور میکردند، نظریه پردازی میکنند.
نظریه پردازی ، با ریاست جمهوری یا مدیریت اجرایی لزوما منافاتی ندارد، اما طبیعی است که مردم به کسی برای نظریه پردازی رای نمی دهند، حتی اگر واقعا توان علمی نظریه پردازی هم در این افراد باشد. اگر کسی نظریه پرداز باشد، میتواند بدون حضور در چنین عرصه ای نیز با تالیف مقاله و کتاب این کار را ادامه بدهد. نکته جالب تر این است که برخی از نامزدهای محترم که از این زوایه سخن میگفتند، وقتی نوبت به راه حل میرسید، دچار تناقض میشدند. برخی از نامزدهای محترم، به جای ارائه برنامه صرفا به گفتن سخنان انشاء وار در ستایش فرهنگ و اهل فرهنگ و مردم پرداختند.
این سخنان را با هیچ معیار و شاخصی نمی توان سنجید و در مقطع زمانی ارزیابی کرد و گفت که این برنامه به آن چه متعهد شده بود، رسیده است یا نه؟ برخی از نامزدهای محترم هم استقلالی برای فرهنگ قائل نبودند و فرهنگ را به عنوان زایده ای برای حوزه های دیگر مدنظر داشتند. یا از سوی دیگر برخی از نامزدها چنان معنای وسیعی به فرهنگ میدادند که همه چیز در ذیل آن میگنجید و عملا امکان برنامه ریزی از بین میرفت. البته برخی از نامزدهای محترمی که در شعار، فرهنگ را به عنوان زیربنای همه حوزهها در نظر میگرفتند ، در توضیح بیش تر، فرهنگ را به ابزار و تبلیغات تقلیل میدادند و بیش تر به فرهنگ بخشنامه ای و در خدمت سیاست و دولت ابراز علاقه میکردند.
با این حال جای خوشحالی بود که در سخنان چند نفر و به خصوص نامزدهای اصلاح طلب و معتدل برنامه، معنای درست تری داشت. در سخنانشان کم تر انشاءپردازی و تصور نظریه پردازی دیده میشد. احتمالا مشاورانشان، هم شناخت مناسبی از اختیارات و وظایف رییس جمهور داشتند و هم معنای درست برنامه را میدانستند و هم به انسجام اجزای مختلف برنامه توجه داشتند.
از سوی دیگر در سخنان این نامزدها انتقادهای نسبتا مهمی از وضعیت فرهنگی هم ارائه میشد.با این حال انتقادهایی که از وضعیت فرهنگی کشور ارائه شد، کامل نبود و میتوان با مطالعه و پژوهش و از جمله با مراجعه به سخنان و گفت و گوهای هنرمندان و نویسندگان، به گزارشی کامل تر از وضعیت فرهنگی کشور و از جمله به نارضایتی گسترده هنرمندان و اهل فرهنگ از شرایط فعلی دست یافت. یکی از برنامه هایی که در سخنان دست کم سه نامزد محترم چندبار تکرار شد، کاهش تصدی گری دولت در حوزه فرهنگ و هنر بود.
واگذاری امور اهل فرهنگ به صنوف و تقویت نظام های صنفی از جمله این برنامهها بود که زیربنای همه اینها کیمیایی است به نام اعتماد به هنرمندان و اهل فرهنگ. اگر اعتماد وجود داشته باشد، آزادی های قانونی نویسندگان و هنرمندان و در نتیجه آزادی خلاقیت آنان نیز تضمین میشود.
آنچه میان دولت و هنرمندان و اهل فرهنگ فاصله انداخته است، همین بیاعتمادی است. نتیجه همین بی اعتمادی است که برخی به هنرمندان و اهل فرهنگ چون کارمندان دولت نگاه میکنند و از آنان چنین انتظاراتی دارند. هنرمندان و اهل فرهنگ کمتر از ما دغدغه ایران و اسلام را ندارند و اگر کار به خودشان سپرده شود، بهترین و ارزشی ترین آثار را تولید میکنند. چنین اعتمادی به طور نسبی امتحان خود را در دوره مدیریت اصلاحات در حوزه فرهنگ پس داده و بهترین آثار -حتی ارزشی و معنوی نیز- در اثر همین سیاستها و برنامهها تولید شده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد