از شیراز به سمت فسا که حرکت میکنی بعد از ده کیلومتر محوطهای به وسعت 2000 هکتار پیش رویت قرار میگیرد. درختان زیتون در گوشهای از این محوطه سر برافراشتهاند، اما در بخشی دیگر فضایی کاملا متضاد وجود دارد؛ آنجا همان سایت بازیافت «برمشور» است، مکانی که روزانه 800 تن از زبالههای اهالی شیراز را در خود جای میدهد. این مرکز از پیشرفتهترین مراکز دفن زباله در کشور است و حتی زمانی بحث بر سر آن بود که با سوزاندن زبالهها در آنجا برق تولید شود، اما اکنون به عنوان مکانی شناخته میشود که حادثهای مرگبار در آن رخ داد.
ساعت 11 و 53 دقیقه صبح چهارشنبه هفته پیش زنگ ایستگاه 10 مرکز آتشنشانی شیراز به صدا درآمد و آتشنشانانی که در آمادهباش برای مهار حادثههای غیرمترقبه به سر میبردند، بسرعت به سمت «برمشور» به راه افتادند. طبق گزارشهای اولیه آتش در میان زبالهها زبانه میکشید و باید هرچه سریعتر خاموش میشد. اسماعیل فرهی مردی است که حادثه را از نزدیک دیده است. او میگوید: آتش دود سیاه و غلیظی داشت. آنجا پر از زباله است و من از این میترسیدم که همه جا آتش بگیرد، اگر این طور میشد واقعا نمیدانم آتشنشانان چطور میتوانستند آن را خاموش کنند.
گزارشهای اولیه حکایت از آن دارد که اتصال سیمهای برق، جرقهای را موجب شد که به وقوع آتش انجامید. البته سیروس پاکفطرت ـ مدیرکل شهرداری شیراز ـ میگوید: «هنوز علت حادثه معلوم نشده و اظهارنظرهای اولیه غیرکارشناسی است.»
آتشنشانان بعد از رسیدن به محل به سرعت دست به کار شدند و سعی کردند با استفاده از چند رشته لوله آب شعلهها را مهار کنند. برای آنها وقوع چنین اتفاقی چندان هم عجیب نبود. رامین طالبی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری شیراز میگوید: «ما تقریبا هر سال شاهد چنین حادثهای هستیم.»
آتشنشانان همچنان مشغول کار بودند که ناگهان حادثهای بیسابقه رخ داد، حادثهای که طالبی از آن
به عنوان رانش زباله یاد میکند. در لحظه وقوع این اتفاق عدهای روی زبالهها سرگرم مبارزه با حریق بودند و ناگهان ناپدید شدند. وقوع اتفاق دوم بلافاصله به سازمان آتشنشانی و هلال احمر گزارش داده شد و دقایقی بعد دومین گروه امداد از راه رسیدند.آنان وظیفه سنگینتری برعهده داشتند زیرا باید علاوه بر جستوجو برای یافتن مفقودشدگان، آخرین شرارههای آتش را نیز خاموش میکردند. آنچه عملیات را پردلهرهتر میکرد، این بود که کسی نمیدانست چند نفر زیر آوار زبالهها ماندهاند. یکی از شاهدان که نمیخواهد اسمش برده شود، میگوید: «اول گفتند 38 نفر زیر زبالهها هستند. بعضیها میگفتند 20 نفر. تعداد دقیقا معلوم نبود چون علاوه بر آتشنشانان، کارمندان شهرداری و کارگران خود سایت بازیافت و چند پارکبان هم در محل حادثه بودند.»
سرانجام بعد از بررسیهای دقیق معلوم شد در مجموع 12 نفر زیر انبوهی از زباله گرفتار شدهاند.
طالبی میگوید: «آنها در گودالی به عمق 30 متر فرو رفته بودند.» یافتن این افراد در میان 40 هزار تن زباله کاری بسیار دشوار بود.
طالبی در ادامه توضیح میدهد: 160 آتشنشان از 16 ایستگاه با 9 بیل مکانیکی، لودر و تانکر و 20 دستگاه خودروی سبک و سنگین امدادی سازمان آتشنشانی خودشان را به محل حادثه رساندند.
علاوه بر این سازمان هلال احمر نیز 12 امدادگر را به محل حادثه فرستاد و تعدادی از کارمندان شهرداری نیز برای یاریرسانی عازم شدند.در همان دقایق اول چهار نفر از گرفتارشدگان از زیر آوار بیرون آورده شدند. امدادگران با بیل و دست و هر وسیله ممکن دیگری به جستوجو پرداخته و آنها را یافته بودند.
کامران فیروزی، مدیر اورژانس شیراز میگوید: ما از همان ابتدا که از حادثه مطلع شدیم، آمبولانسها را به محل فرستادیم. افرادی که نجات یافتند، دچار شکستگی و مسمومیت شده بودند که بسرعت به بیمارستانهای شهید رجایی و شهید فقیهی منتقل شدند.
مدیرعامل سازمان آتشنشانی شیراز نیز توضیح میدهد: دو گروه آتشنشانی به محل حادثه رسیدند، با کنار زدن زبالهها، این افراد گرفتار را نجات دادند.
ساعتی بعد نفر پنجم نیز زنده بیرون آورده شد و شمشاد حسینی ـ کارمند سازمان مدیریت پسماند ـ بعد از نجات به بیمارستان منتقل شد اما مشکل خاصی نداشت و مانند چهار نفر دیگر بعد از مداوای سرپایی اجازه ترخیص گرفت.
وحید مهریان، پزشک عمومی میگوید: در چنین حوادثی دو احتمال وجود دارد؛ نخست آنکه چون زبالهها آتش گرفته بود، دود سمی در فضا وجود داشت و اگر فردی بدون استفاده از وسایل ایمنی و ماسک در معرض این دود قرار بگیرد و مدت زیادی از این سموم استنشاق کند، ممکن است جان خود را از دست بدهد. دومین خطر، احتمال تروماست بخصوص وقتی ضربه سنگین به سر وارد شود، احتمال مرگ را زیاد میکند.
استفاده از تجهیزات ایمنی سبب شد پنج نفر نجاتیافته این حادثه دچار مشکل حادی نشوند، اما عملیات همچنان ادامه داشت زیرا هفت نفر هنوز زیر خروارها زباله بودند.
حسن فیاضپور، مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس میگوید: علمیات امداد از همان دقایق اولیه شروع شد، اما با توجه به وسعت کار میدانستیم جستجوها سه تا چهار روز به طول میانجامد. ما از همان ابتدا از یکی از استادان دانشگاه نیز کمک گرفتیم تا بهترین راهها برای انجام عملیات ارائه شود.
پاکفطرت نیز میگوید: گرچه تمامی امکانات لازم از همان اول به کار گرفته شد، حجم بالای زبالهها کار را با مشکل مواجه کرده بود ضمن اینکه ما ابتدا مشکل دیگری هم داشتیم و آنها هجوم افراد غیرمسئول به محل حادثه بود. ما حتی درخواست کردیم جرثقیل ثابت و دستگاههای ویژه مربوط به حفاری در عمق زیاد از نیروی دریایی بوشهر و هرمزگان ارسال شود. از دستگاههای زندهیاب هم استفاده کردیم اما امکان بهرهگرفتن از سگهای زندهیاب، به دلیل بوی تعفن زیاد وجود نداشت.
طالبی هم این عملیات سخت را چنین شرح میدهد: فضا محدود بود و همین مساله امکان فعالیت همزمان تعداد زیادی نیروی انسانی و ماشینها را سخت میکرد.
هجوم خانوادههای حادثهدیدگان و افراد غیرمرتبط کار را به حدی دشوار کرده بود که به گفته فرمانده انتظامی شیراز نیروهای پلیس در سایت حاضر شدند تا نظم را برقرار کنند. یکی از نزدیکان حسین بهروز، آتشنشان جان باخته در این حادثه میگوید: ما به آنجا رفتیم؛ چون نگران بودیم، طبیعی است آدم در این شرایط کنترل خودش را از دست بدهد. میخواستیم هر کاری که از دستمان برمیآید، انجام دهیم.
اما واقعا کاری نمیشد کرد. از یک طرف امدادگران مشغول جستوجو بودند و از طرف دیگر خانوادهها دلشوره داشتند. خیلیها جیغ میکشیدند و اشک میریختند، واقعا صحنههای تکاندهنده و دردآوری بود.
بالاخره روز جمعه اعلام شد اجساد هفت نفر از زیرآوار بیرون آورده شد. حسین بهروزو عبدالله فولادی دو آتشنشانی بودند که در این حادثه جان باختند. علاوه بر این امدادگران، پنج کارمند و کارگر سازمان پسماند نیز درمیان کشتهشدگان بودند.
این دو آتشنشان یک هفته پس از مرگ امید عباسی در تهران، جان خود را از دست دادند و بار دیگر نشان دادند این شغل بازی با مرگ است، اما آتشنشانان در برابر همه حوادث ایستادهاند.
جعفر صولتی، آتشنشان بازنشسته میگوید: آتشنشانی فقط خاموش کردن آتش نیست. آنچه که مردم به اسم آتشنشان میشناسند، مجموعهای از خدمات را ارائه میدهد. سازمان آتشنشانی علاوه بر گروههای اطفای حریق، تیمهای نجات دارد که در مواقع خطر وارد عمل میشود و کارهایی مانند نجات دادن افراد از چاه، بلندی، حوادثی مانند تصادف یا امدادرسانی به افرادی را که زیرآوار ماندهاند را به عهده دارد. همچنین تیمی وجود دارد که مربوط به حیوانات است، یعنی این تیمها در مواقعی که حیوانات وحشی و خطرناک وارد محدودههای شهری میشوند موظف به خدمترسانی هستند مثلا صید کردن مار، پرندههای شکاری از وظایف این گروه است. گروه امداد کوهستان هم گروهی است که به صورت تخصصی به حادثهدیدگان در ارتفاعات کمک میکند. در مجموع آتشسوزی، حوادث رانندگی، آوار، سقوط، حوادث چاه و کوهستان، مسمومیت گاز، حوادث آسانسور و حادثههایی مانند چرخ گوشت یا گیر کردن انگشتان از جمله حوادثی است که به آتشنشانی ربط پیدا میکند، البته تعداد خدمات آتشنشان به این موارد محدود نمیشود و موردهای ذکر شده فقط شایعترین حوادث هستند.
وی ادامه میدهد: طبیعی است وقتی حوزه فعالیت گسترده و در همه آنها حادثه و خطر وجود داشته باشد جان خود آتشنشانان نیز تهدید شود، بنابراین آنها باید بیش از هر کس دیگری نکات ایمنی را رعایت کنند.
علی رحیمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
امیدعلی مسعودی معقتد است در سنت شیعی، گریه یکی از ابزارهای مهم انتقال معنا و حفظ هویت دینی بوده است
در گفتوگو با رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت بررسی شد
«جامجم آنلاین» در گفتوگو با دکتر مینو محرز، متخصص بیماریهای عفونی و گرمسیری بررسی کرد