اینها واژههای گفتمان غالب مدیران دخیل در امر تنظیم بازار کالاهای مختلف بویژه کالاهای اساسی است. گفتمانی سراسر تناقض، وعده به آینده و سرانجام متفاوت با آنچه به عنوان واقعیت روزمره در بازار قابل لمس و مشاهده است.
گفتمانی که سرو تهش معلوم نیست، گفتمانی که سرانجام واقعیات قیمتی موجود در بازار را تائید میکند، گفتمانی که میتوان نامش را سرهمبندی کردن (با یک درجه تخفیف از ماستمالی کردن) گذاشت.
چنین گفتمانی به اعتماد مردم آسیبها میزند و مخل تنظیم بازار است. چرا که تا اعتقاد و همکاری و اعتماد مردم وسط نباشد، سیاستهای لازم برای تنظیم رفتار مصرفکننده قابل پیاده شدن نیست لذا میتوان و باید به مدیران تصریح کرد که آقایان! مردم بهتر و بیشتر از ما مشکلات و تنگناها را درک میکنند، مسائل ناشی از تحریم و کمبودهای ارزی و محدودیتها را میدانند اما از بیصداقتیها گلایهمندند.
از این که حرفها نتیجه برعکس میدهد، رنجیدهاند و لذا یگانه راه جلب همکاری مردم گفتن واقعیت و برقراری مجدد صداقتی است که کمرنگ شده است.
شک نکنید اگر با مردمی چنین صبور، صادق باشید بهتر و موثرتر از شما، بازار را به گونهای مدیریت و هدایت خواهند کرد که فکرش را هم نمیکنید. مگر روزهای سخت محاصره اقتصادی زمان جنگ را از یاد بردهاید؟...
آن زمان مردم با درآمد نفتی زیر 10 دلار و با تحمل هزینههای گزاف جنگ و در حالی که همه چیز کوپنی و سهمیهبندی شده بود، در کنار تحمل بمبارانها و مصائب جنگ، فشارهای اقتصادی را با صبوری و بزرگواری که خاص ایرانیان است، تحمل کردند چه رسد به امروز که شرایط اقتصادی کشور اصلا با سالهای دهه 60 قابل مقایسه نیست لذا به نظر میرسد مدیران اقتصادی این روزهای کشور باید رمز آن تحمل و ناشکیبایی امروز را در کنار متغیرهای اقتصادی در کمرنگ شدن صداقت که زاییده همکاری و همراهی مردم است بجویند و برای تقویت آن، روشهای کنونی خود را اصلاح کنند.
سید علی دوستی موسوی - دبیر گروه اقتصاد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد