اما میدان رقابتهای انتخاباتی، مجال این معرکه و محل این مصافها نیست. صافتر از این حرفهاست. طرف هرچه زور دارد، نه در بازوهایش، که در منطق و استدلال و برهان و گفتوگویش باید بریزد و بیاورد. چنان که در همان قرن هفتم، جناب مولانا بدان اشارت کرد: «دلایل قوی باید و معنوی/ نه رگهای گردن به حجت قوی.»
در مواقع مناظره و مقابله آرا و اندیشههای گوناگون، همین جناب سعدی شیرین زبان، به وضوح اصرار و اقرار دارد که: «کنونت که امکان گفتار هست/بگو ای برادر [و ایضا ای خواهر] به لطف و خوشی». دعوا که نداریم. آنچه داریم، التماس دعاست، نه التماس دعوا!
باری این روزها که باز تنور انتخابات یازدهمین دورۀ ریاست جمهوری دارد کم کم داغ میشود، مجددا بازار طرح و شرح این بحثها گل انداخته و البته لازم هم هست. آدمیزاد شیر خام خورده و فراموشکار است. ممکن است بعضیها از خاطر ببرند که نباید تخریب کرد. تخریب؛ یعنی خراب کردن دیگران، یکی از بدترین بداخلاقیهای انتخاباتی است. بداخلاقی که فقط خالیبندی و فیل هواکردن و زمین را به آسمان دوختن برای کسب رأی بیشتر نیست. دامنهاش خیلی گل و گشاد است.
حقیر که فعال سیاسی نیست، اما بسیاری از فعالان سیاسی معتقدند که گاه متأسفانه مرز میان نقد و تخریب روشن نیست و این مرز باید از سوی نامزدها و رسانهها شناسایی و رعایت شود.
نشود، همین میشود که الآنه در سطح برخی سایتها و روزنامهها مشاهده میشود. طرف به اسم نقد، میزند کل ساختمان شخصیت فرد را از بیخ خراب میکند. انگار از خراب آباد آمده!
بسته پیشنهادی: یک طنزپرداز که فرق بین «دوغ» و «دوشاب» و «انتقاد» و «انتقام» را بیش از همه باید بفهمد و رعایت کند که طنزش به هجو منتهی نشود؛ بشدت چند ریشتر با هرگونه تخریب مخالف است و پیشنهادهایی هم دارد:
1ـ کارت اخطار: به نامزدها و ستادهای آنها در مدت تبلیغات انتخاباتی، در صورت مشاهده هرگونه تخریب، کارت زرد و قرمز داده شود. اگر بیش از حد شد، از زمین بازی خارج شوند. بهتر است که داخل باشند و خارج بزنند.
2ـ شناسایی تخریب: گروههای تخریبچی تشکیل شود. بروند نامزدهایی را که در کار تخریباند؛ شناسایی، کشف و خنثی کنند. از آنها بپرسند که: «آخه برادر من، تخریبچی؟...» در حقیقت، اخلاق را خراب میکنی. «چو از قومی یکی بی دانشی کرد/ نه که را منزلت ماند، نه مه را». باز هم همان جناب سعدی فرمود. ممکن است بداخلاقی یک کاندیدا، امروز علی الظاهر به نفع ما باشد، اما همین بداخلاقی، زمانی دیگر و به شکلی دیگر دامن خود ما را خواهد گرفت. فلذا سرچشمه شاید گرفتن به بیل...!.
3ـ شورای تشخیص: یک شورایی متشکل از خردمندان اهل تمیز که نقد و تخریب را مثل کف دست خود بشناسند، ایجاد شود که موارد نقد و تخریب را اعلام کنند. این نیاز از قرنها پیش احساس میشده. شما دیوان حافظ را باز کنید:«نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟.....»
4ـ بدان، خوبان: مردم همه مدرسه رفتهاند. مثل آن ایام، یک جدولی روی کاغذ درست کنند و بگذارند جیب بغلشان که در این یکی دو ماه تبلیغات همیشه همراهشان باشد. بالای ستون سمت راست جدول نوشته شده باشد «خوبان» و بالای ستون سمت چپ: «بدان». البته منظور، بد و خوب نسبی و انتخاباتی است. هر کاندیدایی که بد اخلاقی و تخریب کرد، اسمش را یواشکی بنویسند در ستون سمت چپ که نخواستیم نامش فاش شود.
رضا رفیع
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان