حماسه اول، حماسه دوم

با وجود رویارویی با تمام مشکلات و تنگناها، حماسه اقتصادی واژه ناآشنا و غیرملموسی برای مردم ایران نیست، چون آنها سابقه به وجود آوردن چنین حماسه‌ای را در گذشته‌ای نه چندان دور یعنی سال‌های طولانی جنگ تحمیلی نیز داشته‌اند.
کد خبر: ۵۵۴۱۰۲
حماسه اول، حماسه دوم

25 سال پیش مردم ایران دفاع مقدس را در حالی با خلق حماسه‌ای سیاسی، اقتصادی و نظامی به پایان رساندند که شرایطی مشابه و بلکه دشوارتر از مقطع فعلی را پیش رو داشتند.

در آن زمان، نگرانی‌های مضاعف به دلیل فرود هر روز و هر شب انبوه بمب و موشک‌های دشمن بر سر خود و مشاهده پیکرهای خونین جوانانشان نیز وجود داشت، در حالی‌که امروز امنیت کامل در کشور برقرار است و مردم ما با چنان شرایط تاسف‌باری روبه‌رو نیستند.

آنچه حماسه اقتصادی سال‌های جنگ را به وجود آورد عزم عمومی برای مقابله با فشارها و تحریم‌های دشمنان بود؛ عزم و اراده‌ای که موجب شد فشارهای جنگ براحتی تحمل شود تا سرانجام گشایش شیرینی به دست آید.

شباهت‌های عجیب

شرایط زمان جنگ تحمیلی دارای شباهت‌های زیادی با مقطع فعلی است. به عنوان نمونه:آن‌موقع جنگ سخت‌افزاری و نظامی در جریان بود و اکنون ، جنگ نرم‌افزاری سنگینی در حال انجام است.در آن زمان، تحریم اقتصادی فشار زیادی بر مردم وکشور وارد می‌آورد در حالی که هم‌اکنون هم، سایه سنگین تحریم‌ها وجود دارد.

محدودیت صادرات نفت در زمان جنگ تحمیلی از طریق بمباران سکوهای نفتی، اسکله‌ها و جنگ نفتکش‌ها انجام می‌شد در حالی که امروز اسکله ها، سکوهای نفتی و نفتکش‌ها سالم‌است ولی تحریم بیمه‌ای نفتکش‌ها و مشکلات به وجود آمده برای حمل و نقل نفت، بیمه و دشواری نقل و انتقال پول نفت همان محدودیت‌ها را رقم زده است.

درزمان جنگ نیز سطح عمومی قیمت‌ها افزایش یافته و تولیدکنندگان با محدودیت‌های بسیاری درزمینه تهیه مواد اولیه یا تامین سرمایه درگردش مواجه بودند زیرا بیشتر درآمد کشور صرف جنگ می‌شد، در زمان جنگ نیز درآمد کشور از محل فروش نفت بشدت کاهش یافته بود به طوری که هر بشکه نفت زیر 10 دلار به فروش می‌رسید. این امر باعث ایجاد نظام چند نرخی و قیمت‌گذاری دستوری ارز شده بود.

آنچه در آن 8 سال بر اقتصاد و مردم گذشت

از همان نخستین روزهای دفاع مقدس بود که بمباران و تخریب پالایشگاه‌های نفتی ایران به قطع صادرات نفت (به عنوان تنها منبع درآمد ارزی کشورمان در آن سال‌ها) انجامید و به دنبال کمبود شدید سوخت، صف‌های طویل تهیه نفت، گاز مایع کپسولی، گازوئیل و بنزین و سپس جیره‌بندی و کوپنی شدن آنها به وجود آمد.

به عنوان نمونه، هر خودروی سواری با کوپن خود فقط امکان دریافت ماهانه 30 لیتر بنزین را دارا بود. علاوه بر کمبود سوخت، کاهش شدید درآمد ارزی نیز ورود کالا به کشور را چنان دستخوش مشکل و تنگنا کرده بود که بسیاری از کالاها و اقلام مورد استفاده مردم به تعدادی محدود و با ارائه کوپن (یا دفترچه‌های ویژه بسیج اقتصادی) توزیع می‌شد به طوری که از کالاهای اساسی نظیر برنج، روغن، قند، شکر و گوشت گرفته تا حتی سفره و تلویزیون و... با همین سازوکار و به صورت محدود به دست مردم می‌رسید.

خاموشی‌های وسیع ناشی از بمباران و انهدام یا آسیب دیدن شماری از نیروگاه‌های کشور نیز بخش دیگری از مشکلات مردم بود، طوری که در برخی روز‌های گرم تابستان یا سرد زمستان، روزانه تا شش ساعت (در دو نوبت روز و شب) شهرهای کشور دچار خاموشی وسیع برق می‌شد.

این مشکلات در حالی به وجود می‌آمد که کشور حین شروع جنگ، هنوز در حال و هوای انقلاب قرار داشت و به دلیل وقفه در تولید کشور با کاهش تولید ناخالص داخلی و کاهش درآمدهای دولتی دست و پنجه نرم می‌کرد.

در همین حال سپرده‌های ارزی هنگفت ایران در بانک‌های خارجی مسدود و بلوکه شده بود. از سوی دیگر عراقی‌ها با وجود درحال جنگ بودن با ایران روزانه 3.5 میلیون بشکه نفت صادر می‌کردند و از 30 میلیارد دلار ذخیره ارزی خود نیز بهره می‌بردند.

به تنگنای شدید مالی پیش از آغاز جنگ، باید حجم عظیمی از سرمایه‌های کشور را هم که توسط وابستگان رژیم سابق از ایران خارج شده بود، افزود.

فراز و نشیب‌ها و تفاوت‌های آشکار

البته در طول دوران جنگ و با گذشت کمتر از دو سال، با افزایش در آمد ارزی کشور به دلیل رشد قابل اعتنای قیمت نفت در بازارهای جهانی و همت و ابتکار‌هایی گسترده، بسیاری از خرابی‌ها و زیرساخت‌ های حیاتی اقتصادی (از جمله بخش‌هایی از پالایشگاه‌ها) تا حدی بازسازی و راه‌اندازی شد ولی مجددا در 2.5 سال پایانی جنگ، کاهش بسیار شدید قیمت جهانی نفت تا حدود بشکه‌ای زیر 10 دلار (که تقریبا معادل هزینه استحصال یک بشکه نفت بود) ضربه دیگری بر اقتصاد کشور وارد کرد طوری که در آمد ارزی ایران را با وجود رویارویی با هزینه‌های سنگین جنگ تحمیلی، به صفر نزدیک می‌کرد.

همه این تنگناها در حالی بود که بعثی‌ها در آن سال‌ها، حمایت‌های وسیع مالی دنیا را نیز به همراه خود می‌دیدند و از خوان گسترده دلارهای کشورهای ثروتمند منطقه، هیچ مشکل مالی را پیش روی خود نمی‌دیدند.

در حقیقت، تفاوت شرایط مالی، اقتصادی و لجستیکی ایران با دشمنانش در جنگ تحمیلی آن‌قدر نابرابر بود که در مقابل هر فشنگ یا گلوله توپ و خمپاره‌ای که رزمندگان ایرانی شلیک می‌کردند، انبوهی از آتش متجاوزان (جدای از سلاح‌های نا متعارف شیمیایی آنها) روانه سنگرها، تاسیسات و شهرهای ایران می‌شد.

اوایل جنگ، وقتی ایران سکوهای نفتی البکر و الامیه عراق را در خلیج فارس نابود کرد، دسترسی عراقی‌ها به صدور نفت از طریق خلیج فارس ناممکن شد ضمن این‌که سوری‌ها هم در سال 1361 خط لوله صدور نفت عراق را که از خاکشان عبور می‌کرد، مسدود کردند ولی عراق با حمایت‌های همه‌جانبه غرب توانست نفت خود را به میزان وسیع (روزانه 1.6 میلیون بشکه) از طریق راه‌اندازی خطوط لوله ترکیه، اردن و عربستان صادر کند ضمن این‌که آمریکایی‌ها در سال 1362 توانستند موافقت رژیم صهیونیستی را هم برای حفظ امنیت خط لوله صدور نفت عراق از طریق اردن کسب کنند.

در کنار این حمایت‌های وسیع، کویت و عربستان هم روزانه به‌میزان نیم میلیون بشکه نفت خود را برای جبران کاهش صادرات نفت عراق، برای این کشور به فروش می‌رساندند!

من از بیگانگان هرگز ننالم...

همه این رویدادها در شرایطی بود که در آن سال‌ها هم مثل امروز، سود جویانی بودند که به‌دلیل منافع شخصی و بدون هیچ گونه احساس گناه از آنچه بر سایرین می‌گذرد، دست به احتکار وسیع کالاها می‌زدند و به‌این گونه بر فشار اقتصادی مردم می‌افزودند.

و خلاصه این‌که...

اگر بپذیریم حماسه اقتصادی دوران جنگ تحمیلی در شرایط دشوارتری نسبت به امروز محقق شده است پس حتما تکرار آن حماسه بزرگ در مقطع کنونی امکان‌پذیر خواهد بود.

ایران کشوری وسیع با منابع غنی و نیروی انسانی تحصیلکرده و با غیرت و مغرور در برابر بیگانگان است.

وقتی در دشواری‌هایی چون دوران جنگ تحمیلی حماسه اقتصادی همپای حماسه سیاسی و نظامی خلق شد آیا اکنون خلق حماسه دیگری امکان‌پذیر نیست؟.

مجید عباسقلی - گروه اقتصاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
آرزو
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
۰
۰
به قول خودتان آنموقع ما در جنگ با تمام دنیا بودیم
علیرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۷
۰
۰
ما آن زمان تو كشورمان مرد داشتیم از مسئولین كشور گرفته تا بغال سركوچه همه و همه به فكر كشور بودن اما الان هر كسی به فكر خودشه خدا كنه كه جنگ نشه وگر نه گرگهای داخل بدتر از لاشخورهای خارج كشورند

نیازمندی ها