
بخوبی میشد تعجب را در چهره کسانی که برای بار اول با او همکلام می شدند، دید. شیخ بود و با لباس روحانیون در مجلس رفت و آمد میکرد، اما وقتی پای صحبت به فوتبال و ورزشهای دیگر میکشید به اندازه چند نفر کارشناس خبره ورزشی اطلاعات داشت؛ چنان دقیق درباره شخصیتها و بازیها صحبت میکرد که ناخودآگاه آدم را یاد گزارشگرهای خبره تلویزیونی میانداخت.
اشتیاق او به فراگیر شدن ورزش در روستاها و تلاشی که برای پاکسازی دستگاههای مرتبط با ورزش داشت، باعث شده بود که خبرنگارها برای پیگیری سوژههای ورزشی در مجلس اول از همه به سراغ این سید خوش خلق بروند.
خبرنگارهای مجلس او را با تحقیق و تفحص از سازمان تربیت بدنی میشناختند، تفحصی پرحاشیه که با مشقت فراوان درباره دوران تصدی علی آبادی بر سازمان تربیت بدنی انجام داد و هرگز درباره بخشهایی از آن که به گفته خودش دلش را به درد آورده بود سخنی نگفت.
"سید جلال یحیی زاده" نماینده مردم تفت و میبد بود؛ مثل مردم کویر صبور بود و آرام؛ بسیاری از حرفهایش را نزد تا به گفته خودش به روز حساب درباره آنها سخن بگوید؛ حالا او رفته و دیگر صدای قدمهای کوتاه کوتاه اما تند تندش از لابی مجلس شنیده نخواهد شد؛ او رفته اما خاطره لبخندهای صمیمی سید جلال برای همیشه با آنها که او را میشناختند باقی خواهد ماند و صحن و سرای مجلس که امروز پیکر یحیی زاده از آن تشییع میشود برای همیشه فریادهای مردی را که خواستار ریشه کن شدن فساد در ورزش بود؛ به خاطر خواهد داشت.
مهدی جلیلی – خبرنگار جامجم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: