منوچهر آذری حدود چهار دهه است فعالیت هنری می‌کند. هم‌اکنون که دهه 60 زندگی خود را می‌گذراند با آرامش و روحیه‌ای جوان‌پسند در برنامه «جمعه ایرانی» ایفای نقش می‌کند و سال 89 در جشنواره طنز و تبسم رتبه اول را کسب کرد. بچه‌های دیروز در سال‌های دور صدای او را از برنامه «کودک» رادیو سراسری شنیده‌اند و نسلی با صدای او در برنامه «راه شب» به خواب رفتند. این بار او خاطرات دوران بچگی و عید خود را بازگو می‌کند.
کد خبر: ۵۴۹۹۱۲

منوچهر آذری می‌گوید: وقتی اسم عید نوروز می‌آید، اولین چیزی که به ذهن می‌رسد سفره هفت‌سین است. در خانه ما تحت هر شرایطی سفره هفت‌سین پهن می‌شد و الان هم مثل گذشته روی زمین سفره هفت‌سین پهن می‌کنیم. یاد گرفته‌ام در کنار سفره هفت‌سین دعا کنم و دعای تحویل سال بخوانم. با پهن کردن سفره و گذاشتن قرآن، آیینه، شمع، سبزه، آب و دیگر اجزای آن به نظر من از خداوند طلب می‌کنیم در سایه رحمت بیکران خودش و قرآن کریم به ما رزق و روزی حلال عطا کند تا سفره ما همیشه با نعمت‌های الهی رنگین و گسترده باشد. خودم سیب هفت‌سین را دوست دارم چون راز سلامت است.

در مورد خاطره‌های دوران کودکی باید بگویم تمام دوران کودکی خاطره است، ولی اگر اشتباه نکنم دوازده ساله بودم که برایم کت و شلوار خریدند و چون در آن سال‌ها هوای تهران حتی در بهار هم سرد بود زنده‌یاد پدرم برای من کلاه هم خرید.

در یکی از روزهای عید به سینما رفتیم. هنگام بازگشت از سینما متوجه شدم کلاه من نیست. هر چه سالن سینما را گشتیم، کلاهم پیدا نشد. همه گفتند: کلاهت را برداشته‌اند و سالی که نکوست از بهارش پیداست. همیشه از قدیم می‌گفتند حواست باشد کلاهت را برندارند...

از منوچهر آذری پرسیدم مراسم عید نوروز آن سال‌ها با اکنون چه فرقی دارد که می‌گوید: در سال‌های گذشته مردم قبل از عید نوروز به یکدیگر کارت تبریک می‌دادند و جملات قشنگی روی آنها می‌نوشتند. اکنون چنین رسمی میان مردم نیست یا من دیگر نمی‌بینم. با تلفن همراه پیامک می‌فرستند. آن موقع همه به همدیگر کارت تبریک می‌دادند و تصویر این کارت‌ها بسیار زیبا و خاطره‌انگیز بود و برخی افراد با ذوق، آنها را به‌عنوان یادگاری در آلبومی نگهداری می‌کردند و طی سال که آن را ورق می‌زدند، خاطرات خوشی در ذهن آنها تداعی می‌شد که الفت و دوستی را در پی داشت.

منوچهر آذری در پایان می‌گوید: از طریق روزنامه جام‌جم کارت تبریکی برای تمام هموطن‌هایم ارسال می‌کنم که تصویر آن یک سبد گل زیباست و روی آن نوشته‌ام: دعا می‌کنم همزمان با رویش جوانه‌ها افکار قشنگ در ذهن ما نیز جوانه بزند و زندگی سرشار از عشق و سلامت برای شما آرزو می‌کنم. در ضمن کارت دعوت‌ برنامه جمعه ایرانی نیز به پیوست آن ارسال می‌شود. با کمک همکارانم در برنامه جمعه ایرانی برنامه‌ای شاد شاد برای ایام نوروز تهیه شده و از پسته هم گفته‌ایم!

عیدی ما به مردم عزیز ایران، سبد سبد گل شادی و لبخند است. زحق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی، چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها