هوای بادگیرها را داشته باشیم

با ثبت ملی شدن فناوری ساخت بادگیر در هفتمین اجلاس ثبت میراث معنوی که پرونده آن توسط یک نهاد مردمی(NGO) پیشنهاد شده بود، حالا دیگر زمینه و امکان ارائه پرونده آن به یونسکو برای ثبت در میراث جهانی فراهم شده است اما به گفته کارشناسان و میراث‌دوستان این اقدام باید دراولویت قرار گیرد زیرا کشورهای حوزه خلیج فارس بخصوص امارات عربی متحده در تلاش است پرونده‌ای را با همین موضوع به یونسکو ارسال کند.
کد خبر: ۵۴۲۳۴۷
هوای بادگیرها را داشته باشیم

پیدایش بادگیرها از عصر باستان:

آنچه مسلم است ساخت بادگیر در ایران پیشینه‌ای طولانی دارد. توجه به مستندات و مدارک موجود نشان می‌دهد این سازه در مناطق کویری و مرکزی ایران ابداع شده و سپس به مناطق دیگر و کشورهای منطقه خاورمیانه راه یافته است.

ایرانیان باستان کاملا از انرژی باد و کاربردهای آن مطلع بوده‌اند که می‌توان به ساخت آسبادها(نمونه‌ای از آسیاب‌های بادی)، کشتی‌های بادبانی و... اشاره کرد.

برای زندگی در مناطق کویری ایران با توجه به گرمای بسیار زیاد در ماه‌های گرم سال ـ که تقریبا به هفت ماه هم می‌رسیده است ـ بیش از هر اقلیم دیگری نیاز به آسایش حرارتی بوده است.

اگر به معماری این مناطق دقت شود برای ایجاد آسایش حرارتی مطلوب می‌توان به خانه‌هایی اشاره کرد که زمستانه ـ تابستانه بوده‌اند.

در قسمت تابستان‌نشین، تالاری با ارتفاع بلند و دهانه فراخ مشاهده می‌شود. همچنین اغلب کوچه‌ها دارای عرض کم و دیوارهای بلند و در برخی قسمت‌ها دارای ساباط (کوچه‌‌های سقف‌دار) بوده‌اند. در خانه‌ها و بازارها از سقف‌های گنبدی استفاده شده که در ماه‌های گرم سال علاوه بر نوردهی، عمل تهویه فضای زیرین خود را برعهده داشته‌ است. اغلب خانه‌ها دارای زیرزمین بوده‌ است و... .

با توجه به مستندات ادبی و تاریخی مانند اشعار شاعران نامی ایران و سفرنامه‌های موجود، قدمت ساخت بادگیرها در این مناطق به اوایل دوره‌ اسلام یا اواخر سلسله ساسانی برمی‌گردد. آثار معماری این مناطق به علت این که بناها و ساختمان‌ها از آجر، خشت و گل ساخته می‌شد، در طول دوره تاریخی دچار آسیب و خرابی ‌گشته و کمتر اثری از آنها باقی مانده است، اما این کمبود را مستندات و آثار ادبی جبران می‌کند.

در فرهنگ لغات ایرانی برای بادگیر از نام‌های دیگری نیز استفاده شده است که می‌توان به بادآهنج، بادآهنگ، بادخان، بادخانه، بادخن، بادخوان، بادخور، بادخون، بادرس، بادغد، بادغر، بادغرا، بادغرد، بادغس، بادغن، بادغند، بادنج، بادنگ، بادهلج، بادهنج، واتغر، وانقز، خیشود و خیشخان اشاره کرد که در اشعار بعضی از شاعران ایرانی از جمله رودکی، کسایی مروزی، فرخی سیستانی، ناصرخسرو قبادیانی و... به این نام‌‌ها اشاره شده است.

علاوه بر شعرا در سفرنامه‌های مسافران اروپایی و در مواردی آمریکایی که به ایران آمده‌اند، گزارش‌هایی ـ گاه مفصل ـ درباره ساختار و کارایی بادگیر وجود دارد.

مارکوپولو طی سفر خود به مشرق‌زمین دو بار از ایران عبور کرده است. او در سال 1292 میلادی‌/ ‌692 هجری قمری در راه بازگشت به وطن خود بار دیگر از ایران و بندر هرمز عبور کرد.

مارکوپولو در بخشی از سفرنامه خود چنین بیان می‌کند. «در آنجا شهرهای کوچک و بزرگ خوب زیادی وجود دارد که هرمز با مردم عرب‌زبانش یکی از آنهاست. گرما در آنجا وحشتناک است؛ به همین علت روی خانه‌هایشان وسایل تهویه جهت گرفتن باد ساخته شده است. این وسایل تهویه در جهتی قرار گرفته است که جریان باد را از بیرون به درون خانه برای خنک‌کردن آن می‌آورند.»

در واقع، کارکرد اصلی بادگیرها، هدایت هوای بیرون به داخل ساختمان، خنک‌کردن نسبی و برقراری جریان طبیعی هوا در محل کار و سکونت مردم در شهرها و نقاط مختلف بوده است.

بادگیرها برای برقراری جریان هوا در آب‌انبارهای عمومی و خنک نگهداشتن آب در این آب‌انبارها نیز کاربرد داشته‌ است. ایران از جمله کشورهایی است که با توجه به نوع معماری و آب و هوای آن ـ بویژه در شهرهای مرکزی، جنوبی و حاشیه کویر ـ از بادگیرها در شکل و اندازه‌های مختلف بهره گرفته است.

علیرضا دهقانی، مدرس و مولف کتاب بادگیرهای ایران به جام‌جم گفت: فردی که برای اولین بار بادگیرهای ایران را به جهانیان شناساند، دکتر بهادرنژاد است که حدود 40 سال در مورد بادگیرهای ایران تحقیق کرده است و بنده با ایشان روی بحث معماری، تاریخی، زیباشناختی و مسائل دیگر حدود 12 سال کار کردم و در ارائه پرونده برای ثبت ملی بادگیرها هم NGOها نقش مهمی ایفا کردند و امیدوارم پرونده بادگیرهای ایران از طرف دوستان در اولویت برای ثبت جهانی قرار گیرد، چون حساسیت بسیاری وجود دارد و کشورهای حوزه خلیج‌فارس خیلی در این زمینه مانور می‌دهند که آن را به نام خود ثبت کنند.

وی افزود: کشورهای حوزه خلیج‌فارس ـ بخصوص امارات عربی متحده ـ یک بخشی دارد که ایرانی‌ها به نام الجمیرا ساختند و این قدمتی بیش از 140 سال ندارد و آنها به شکل‌های مختلف تبلیغ می‌کنند و با ساختن نمادهای مختلف از آن بادگیر می‌خواهند در یونسکو آن را مطرح و ثبت کنند در حالی که خود این کشور یکی دو قرن پیش جزئی از خاک ایران بوده است.

به هر حال، با لابیگری‌هایی که این کشورها دارند، امکان آن وجود دارد. امیدواریم اتفاقی که برای تار ایران افتاد و به اسم آذربایجان ثبت شد در مورد بادگیرها رخ ندهد.

به گفته دهقانی، این پرونده با مستنداتی که برای آن تهیه شده است، قابلیت ثبت جهانی دارد و از قبل هم مکاتبات لازم با یونسکو آغاز شده است، اما برای ثبت جهانی ابتدا باید درگام اول ثبت ملی می‌شد که این کار صورت گرفت و امیدوارم با کمک نهادها و دستگاه‌های مختلف این پرونده تکمیل‌تر شود.

وی افزود: بهترین کار در ابتدا به ثبت‌رسیدن ساخت بادگیر است، چون وقتی دانش نهادینه شود سال‌های بعد هم می‌شود آن را ساخت که می‌تواند تجلی‌اش ساخت بادگیرهای قدیمی یا بادگیرهای به‌روزشده باشد.

دهقانی با اشاره بر لزوم توجه به اقدامات حفاظتی از بادگیرها گفت: با توجه به این‌ که این سازه روی بام خانه‌های قدیمی یا در کنار آب‌انبارهای سنتی بنا شده‌ است، در اکثر شهرها بافت‌های قدیمی یا آب‌انبارهای سنتی رو به تخریب است و در شهر یزد ـ که معروف به شهر بادگیرهاست ـ شاهد از بین رفتن تدریجی بافت تاریخی و متعاقب آن بادگیرها هستیم؛ سازه‌هایی که به نظر می‌رسد تا چند دهه دیگر فقط باید آنها را در موزه‌ها، پوسترها و کتاب‌ها دید. وی افزود: اگرچه تعدادی از بناهایی که در آن بادگیر وجود داشته توسط سازمان میراث فرهنگی و گاه برخی نهادهای خصوصی احیا شده است ـ مانند برخی خانه‌های قدیمی یزد و کاشان که به هتل سنتی یا دانشکده معماری تغییر کاربری داده است ـ ولی این عمل در مقابل سرعت تخریب بسیار بالای بادگیرها ناچیز است.

سیما رادمنش ‌-‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها