بگذارید ابتدا از تاریخ نگارش این نسخه خطی و نام نویسنده آن آغاز کنیم.
قدمت واقعی این کتاب به طور دقیق مشخص نیست، همان طور که نام نویسندهاش مشخص نیست. تنها تاریخ دقیق و مشخصی که من درباره این کتاب پیدا کردهام این است که سال 1295 هجری قمری کتابت شده است. پس ممکن است پیشتر، نسخههای دیگری هم از این کتاب وجود داشته یا این که 15 یا 20 سال پیش از این کتابت، آن را برای نخستین بار نوشته باشند. ولی در هر صورت به طور قطع مشخص است کاتبی به نام حسین بن محمد الخوانساری سال 1295 یعنی در زمان ناصرالدین شاه آن را کتابت کرده است.
پیش از شما کسی این نسخه را تصحیح کرده بود؟
تا آنجا که من در منابع سایتهای کتابخانه ملی، مجلس و ملک جستجو کردهام تاکنون کسی دست به تصحیح و چاپ این کتاب نزده است و حتی نسخه خطی این کتاب را هم در کتابخانههایمان پیدا نکردهام.
شما چطور به آن دسترسی پیدا کردید؟
این کتاب در دست یکی از بستگان من با نام محمد شفیعی از مسئولان گروههای تعزیهخوانی پیش از انقلاب در منطقه خمین و گلپایگان بوده است. این نسخه خطی در اصل برای نوشتن دیالوگهای تعزیه به کار میرفته است. به عبارت دیگر، این کتاب مرجع نوشتن تعزیه در آن مناطق بوده است. بنابراین، کتاب فعلی از نسخهای منحصربهفرد است که از دست اشخاص در اختیار من قرار گرفته و نه از کتابخانهها.
به نظر شما چرا نویسنده، جنگهای پیامبر اسلام را با حوادث عاشورا مقایسه کرده است؟
به نظرم نویسنده کتاب برای نشان دادن ابعاد بزرگی و عظمت عاشورا و همچنین بیان ابعاد مختلف آن، به مقایسه عاشورا و غزوات صدر اسلام پرداخته است. برای مثال در بعضی جنگها نویسنده تشابه حوادث را دستمایه نشان دادن عظمت عاشورا قرار داده و در بعضی جاها، با بیان تفاوتهای یک اتفاق در یکی از جنگهای صدر اسلام و یک اتفاق در عاشورا، بزرگی عاشورا را به نمایش گذاشته است. هدف نهایی نویسنده از این سبک قیاسی، بیان بزرگی سبک عاشورا بوده است.
سبک قیاسی در باب مطالب دینی خصوصا عاشورا چه سابقهای دارد؟
ما کم و بیش با سبکهای قیاسی در بیان عاشورا مواجه هستیم. سادهترین نوع آن مراسم و روضههایی است که در آن فرد برای یکی از امامان یا حضرت رسول روضهای میخواند و بعد در انتها، صحبت خود را به عاشورا ختم میکند. مثلا در بسیاری از مراسم عزاداری آرامش بستگان متوفی را با سرگشتگی و حیرانی یاران امام حسین(علیهالسلام) در روز عاشورا برای جنازههای مطهر شهید شده، مقایسه میکنند. در بعضی کتابها این مطلب به صورت پراکنده نوشته شده است. ولی من تاکنون ندیدهام نویسندهای به طور مشخص به مقایسه عاشورا بپردازد و کتابی را در 41 مجلس به این شکل تنظیم کند. مثلا داستان وضعیت زنان حاضر در کربلا با زنان حاضر در جنگ احد یا داستان شاعر حاضر در عاشورا و داستان شاعر حاضر در احد با هم مقایسه شدهاند. البته تاکید میکنم من در جستجوهایم چنین نوشتههایی ندیدهام.
چنین مقایسهای میان حوادثی که بار معنایی و اهداف خاص خود را دارد، درست است؟
این کتاب متنی فلسفی نیست و البته کتاب تاریخی علمی مستند هم نیست. این کتاب در واقع نوعی کتاب حماسی است که شیعه در آن هنرنمایی کرده است. حادثه بسیار بزرگی در یکی از پسکوچههای تاریخ رخ داده، آن هم در روزگاری که هیچ رسانه مدرنی مثل دوربینها، ضبط صوتها و... برای ضبط و ثبت این جزئیات وجود نداشته است. شیعه برای گم نشدن و فراموش نشدن و تحریف نشدن این حادثه بزرگ از اذهان، از تمام هنرش استفاده کرده است. یکی از هنرهای شیعه، قیاس عاشورا با دیگر حوادث اسلام است.
وجه تسمیه کتاب چهل و یک مجلس بر چه اساس است؟
این کتاب چون جلد نداشت نامش مشخص نبود. ولی من به اعتبار جمله آخر کاتب مبنی بر: «در خوانسار جمع شد از این مجموعه که عبارت از چهل و یک مجلس بوده باشد» نام کتاب را چهل و یک مجلس گذاشتهام. این تعداد مجلس از ابتدای محرم تا یک روز بعد از اربعین اوقات منبریها و مداحان و تعزیهخوانها را پر میکند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان