کد خبر: ۵۲۵۷۷۴

هفته‌ای که در پیش بود یاسمن و لیلا باید این کار را انجام می‌دادند و آنها باید از حالا که چند روزی فرصت داشتند به این موضوع فکر می‌کردند که چه خوراکی ای​​ به مدرسه ببرند.

یاسمن و لیلا علاوه براین‌که همکلاس بودند خانه‌هایشان هم در یک ساختمان قرار داشت. یکی‌شان در طبقه سوم و آن یکی هم در طبقه دوم زندگی می‌کردند.

روز شنبه از راه رسیده بود ولی آنها هنوز تصمیمی برای این‌که چه چیزی به مدرسه ببرند نگرفته بودند. برای همین یاسمن بعد ازظهر وقتی​ کارهایش تمام شد از مادرش اجازه گرفت تا لیلا به خانه آنها بیاید تا در مورد بردن خوراکی حرف بزنند. وقتی لیلا آمد به اتاق یاسمن رفتند و هر کدام خوراکی‌هایی را پیشنهاد کردند اما تمام آن چیز‌هایی را که می‌گفتند قبلا بچه‌های دیگر آورده بودند.

لیلا می‌گفت بیا با هم به تعداد بچه‌های کلاس لقمه‌های کوچک نان و پنیر درست کنیم و ببریم، اما یاسمن با او مخالفت کرد ودلیلش هم این بود که شاید همه بچه‌ها لقمه‌ای را که ما درست می‌کنیم نخورند.

چند دقیقه‌ای هر دو ساکت شدند وهمین طور به هم نگاه کردند تا این‌که یاسمن گفت بهتر است برویم و از مادرم کمک بگیریم و لیلا که هیچ فکر جدیدی نداشت با او موافقت کرد و بعد هر دو از اتاق بیرون آمدند و پیش مامان یاسمن رفتند و موضوع را با او در میان گذاشتند. مامان از بچه‌ها خواست اجازه بدهند کمی فکر کند. برای همین به دخترها گفت​ به اتاق بروند و کمی بازی کنند تا اوببیند چه کار می‌شود کرد.

هنوز وقت زیادی از برگشتن بچه‌ها به اتاق نگذشته بود که مامان آمد و گفت: بچه‌ها یه فکری کردم؟!

یاسمن و لیلا با تعجب به او نگاه کردند و باهم گفتند: چه فکری؟

واو با لبخند جواب داد: سیب ببرید.

بچه‌ها دوباره با هم گفتند: سیب؟!

ـ بله سیب؛ خیلی‌ هم خوراکی خوبیه.

اما یاسمن گفت: آخه مامان یکی قبلا سیب آورده.

مامان کمی فکر کرد و گفت: خب اگه راست می‌گید بگین ببینم سیبش چه رنگی بود؟

این دفعه لیلا جواب داد و گفت: سیب زرد.

و مامان این دفعه با هیجان بیشتری گفت: پس مشکلی نیست؛ شما سیب قرمز ببرید.

یاسمن و لیلا که به نظر می‌آمد از پیشنهاد مامان خوششان آمده نگاهی به هم انداختند و با خوشحالی دست‌های هم را گرفتند و بالا و پایین پریدند و هورا کشیدند و قرار براین شد که با کمک بابا فردا بروند و به تعداد بچه‌های کلاس سیب سرخ بخرند.

رضا بهنام

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها