در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
باید نکاتی بسیار ریز و حیاتی را سر صحنه قتل به دست آورند و از دست رفتن زمان میتواند همه چیز را خراب کند بنابراین به نظر من بازپرسان ویژه قتل شغلی بسیار شبیه پزشکان جراح دارند.
چرا که زمان و سرعت عمل برای آنها هم حیاتی است. زمانی که بازپرس دادسرای جنایی پایتخت بودم، پروندهای به من ارجاع شد که در آن خانواده تاجری ایرانی تبار ساکن آمریکا شکایت کرده بودند و مدعی شدند که این تاجر کشته شده است.
مسلما رسیدگی به پروندهای که نه میتوانستم سر صحنه جرم حاضر شوم و نه جسد را بررسی کنم سخت بود و در واقع من هیچ ابزاری برای رسیدن به قاتل نداشتم اما به هرحال باید آن را مورد بررسی قرار میدادم، ضمن اینکه اولیایدم هم شکایت قانونی کرده بودند. من درخواست کردم پلیس آمریکا گزارشهای کامل خود را برای ما بفرستد.
چون این قتل در لسآنجلس اتفاق افتاده بود تحقیقات پلیس آن شهر میتوانست در کشف واقعیت خیلی به ما کمک کند.
چند ماه طول کشید تا این تحقیقات به دست ما برسد. وقتی نتایج را خواندم متوجه شدم مرد تاجر قربانی یک اختلاف حساب شده است و قاتل که او هم ایرانی است بعد از اینکه با مرد تاجر دچار اختلاف حساب شده با شلیک گلوله او را به قتل رسانده و سپس فرار کرده بود.
گزارشی که از لسآنجلس به دست ما رسید کامل بود و مدارک زیادی هم برای ما فرستاده شده بود که همگی نشان میداد، قاتل کیست.
از اینترپل برای دستگیری متهم درخواست کمک کردم. ما مشخصات کامل را داشتیم و حتی اقوام او را در ایران شناسایی کرده بودیم اما آنها خبری از مرد فراری نداشتند.
چند هفته از درخواست ما از اینترپل گذشته بود که متوجه شدیم مرد تحت تعقیب در مکزیک دیده شده اما توقف چند روزه داشته و از این کشور هم خارج شدهاست.
بعد از آن با پیگیریهای جدی که انجام دادیم متوجه شدم متهم تحت تعقیب از مکزیک به اروپا رفتهاست. من حدس میزدم او به ایران بیاید چون چند پرواز عوض کردهبود و همه اینها نشان میداد او میخواهد سندسازی کند که در آمریکا نبودهاست و بعد وارد ایران شود.
مشخصات این مرد به عنوان کسی که تحت تعقیب است به پلیس فرودگاه داده شده بود و من درخواست کرده بودم بلافاصله این مرد بازداشت و به دادسرای جنایی تهران آورده شود.
اتفاقا شبی که متهم بازداشت شد من خودم بازپرس کشیک بودم. وقتی خبردادند که این مرد بازداشت شده بلافاصله به دادسرای جنایی رفتم تا او رامورد بازجویی قرار دهم، نمیخواستم به متهم فرصت فکر کردن و سناریوسازی بدهم.
به همین خاطر او را خیلی سریع مورد بازجویی قرار دادم. متهم وقتی در برابر من قرار گرفت خیلی حق به جانب صحبت کرد و گفت که اشتباهی بازداشت شده و به او تهمت زدهاند، حتی مدعیشد که شکایت میکند.
اما من مدارکی داشتم که میتوانست گناهکار بودن او را ثابت کند. وقتی او انکار کردمن مدارک را یک به یک جلوی او گذاشتم. از آنجا که همه مدارک را باهم نشان او ندادم و یک به یک مدارک را جلوی او گذاشتم، مرد متهم دیگر نتوانست واقعیت را انکار کند و مجبور به اعتراف شد.
او در اعترافاتش توضیح داد که چطور نقشه قتل مرد تاجر را کشیده و بعد از قتل هم سلاحش را در میان زبالهها رها کردهاست و اصلا فکر نمیکرد که اینطور دستش رو شود.
با اینکه من خودم نتوانستم در صحنه قتل حاضر باشم اما مدارکی که برایم فرستادهبودند در یافتن قاتل و اثبات جرم او خیلی به من کمک کرد.
جالب اینجاست که وقتی خانواده مرد تاجر متوجه شدند که قاتل پدرشان دستگیر شده میگفتند اصلا باورشان نمیشود که این اتفاق افتاده باشد و در اوج ناامیدی و فقط برای اینکه شکایتی از سوی آنها ثبت شده باشد آمدند و شکایت کردند.
بررسی دقیق مدارک و نکته سنجی در کشف جرم خیلی مفید است و میتواند در کشف حقیقت کمک کند. این اتفاق در پرونده مرد تاجر افتاد و حتی سفرهای متعدد قاتل هم نتوانست او را نجات دهد.
به نظر من تقریبا 99 درصد پروندههای پیچیده قتل میتواند به نتیجه برسد به شرط اینکه فرصت بررسی دقیق و انجام کار علمی برای بازپرس وجود داشتهباشد. (جام جم - ضمیمه تپش)
محمدحسین شاملو- قاضی دادگستری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم