گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز

المپیک 2012و اجلاس تهران

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «جبهه غربی- عبری از چه نگران است؟!»،«المپیک ۲۰۱۲ و اجلاس تهران»،«اجلاس شانزدهم؛ ارمغان شهیدان شهریور»،«اهمیت حضور بان کی‌مون در تهران»،«ریاست سه ساله اجلاس و 360 سال انتظار»،«ریاست غیرمتعهدها و دستور کار ایران»،«روابط ایران و مصر پیامدی از اجلاس تهران»،«در پنجم تا دهم شهریور متوقف نشویم»،«جنبه ائتلاف در انتخابات آینده» و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۴۹۸۱۷۳

جام جم:راه و ساختمان و حمایت از کار و سرمایه ایرانی

«راه و ساختمان و حمایت از کار و سرمایه ایرانی»عنوان سرمقله روزنامه جام جم به قلم علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی است که در آن می‌خوانید؛دوران کنونی، دوران ساخت کشور، تلاش و مجاهدت است و باید به مباحث استراتژیک کشور پرداخت و با این تعریف یکی از وظایف اصلی وزارت راه و شهرسازی اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب کشور از طریق راه، بزرگراه، ‌آزادراه و خطوط ریلی است.

حوزه راه و مسکن 35 درصد اقتصاد کشور را دربر می‌گیرد که بر این اساس پیگیری جدی طرح‌های آن واجب و ضروری است.

وزارت راه وشهرسازی در برنامه‌راهبردی خود، تسریع در اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام و حرکتی جهادگونه را در توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل سرلوحه امور قرار داده است.

با فعال شدن پروژه‌های مسکن مهر در اواخر سال 1388 در سطح کشور، زمینه اشتغال مستقیم و غیرمستقیم میلیون‌ها ایرانی فراهم شده و چرخ تولید مصالح ساختمانی با سرعتی چند برابر گذشته به حرکت درآمد و با فروش تولیدات صنایع داخلی، رونق قابل توجهی در صنایع وابسته به صنعت ساختمان پدید‌آمده است.

با اتخاذ سیاست حمایت از تولید و عرضه مسکن، رکورد تولید مسکن در سال 1389 شکسته شد و این در شرایطی که بیشترین تعداد ازدواج در کشور نسبت به سال‌های گذشته صورت پذیرفت، یک نکته قابل توجه برای وزارت راه و شهرسازی به شمار می‌رود.

در حوزه اشتغال نیز با احداث هر 69 مترمربع ساختمان یک فرصت شغلی مستقیم ایجاد می‌شود و احداث حدود 5/1 میلیون واحد مسکونی با وسعتی در حدود 150 میلیون مترمربع موجب تثبیت شغل برای 2/2 میلیون نفر و رونق 120 رشته صنعتی در بخش صنعت شده است.

تا پایان سال جاری یک میلیون و 200 هزار واحد مسکونی شهری و 300 هزار واحد مسکونی روستایی مسکن مهر به بهره‌برداری خواهد رسید و در سال 1392 نیز 650 هزار واحد مسکونی شهری و 200 هزار واحد مسکونی روستایی تقدیم مردم خواهد شد.

همچنین بررسی چندین نمونه عملکردی در حوزه راه و ترابری و مقایسه آن با سال‌های گذشته بیانگر همت بلند مدیران و کارکنان وزارت راه و شهرسازی است. افزوده شدن 102 فروند هواپیما به ظرفیت ناوگان هوایی، برقراری یک میلیون و 190 هزار پرواز در هفت سال گذشته، حذف 6345 نقطه پرحادثه از جاده‌های کشور و کاهش 1/9 درصدی تلفات رانندگی برون‌شهری و روستایی از این نمونه‌هاست.

رشد 76 درصدی میزان جابه جایی بار و رشد 22 درصدی جابه‌جایی مسافر، رشد 138 درصدی ترانزیت کالا نسبت به سال‌های 76 تا 84، احداث سالانه بیش از هزار کیلومتر آزادراه (متوسط رشد 137 درصدی سالانه نسبت به سال‌های76 تا 84)، 8600 کیلومتر بزرگراه (رشد 240 درصدی) و 2200 کیلومتر راه‌آهن (خطوط اصلی و فرعی) نیز از دیگر اقدامات انجام گرفته است.

همچنین رشد 136 درصدی سالانه در زمینه توسعه واگن مسافری، رشد 81 درصدی در واگن باری و 167 درصدی در لکوموتیو، افزایش ظرفیت بنادر تجاری به 58 میلیون تن و ارتقای ظرفیت کانتینری بنادر تجاری به سه میلیون و 825 هزار TEU با 240 درصد رشد متوسط سالانه از فعالیت‌های وزارتخانه بوده است.

طرح «مهرماندگار» یکی از دیدگاه‌های ارزشمند رئیس‌جمهور است که در دستور کار قرار گرفته است.

براساس این برنامه ملی قرار است 800 پروژه نیمه‌تمام در بخش‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی که به‌گونه‌ای افزایش رفاه مردم را در پی دارد، تکمیل شود که وزارت راه و شهرسازی با 171 پروژه پیش قراول وزارتخانه‌ها در اجرای پروژه‌های کلان در حوزه راه و مسکن است که می‌تواند در افزایش تولید و حمایت از کار و سرمایه ایرانی تاثیر بسزایی داشته باشد.

همچنین تلاش بر این است که با استفاده از ظرفیت‌های قانونی از تمام منابع مالی که اعتبارات قابل استفاده را به چند برابر برساند؛ استفاده کنیم تا بتوانیم در تسریع اتمام پروژه‌ها موفق باشیم.

ذکر این نکته ضروری است که گرچه با تلاش و مجاهدت، امور به پیش می‌رود اما توجه مسئولان عالی‌رتبه بویژه رهبر معظم انقلاب به انجام امور، وظیفه وزارت راه و شهرسازی را دوچندان می‌کند.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیات دولت ضمن اشاره به عبور سریع فرصت‌های خدمت، دولت را به مغتنم شمردن یک سال باقیمانده توصیه و خاطرنشان کردند در همین یک سال نیز می‌شود کارهای بسیار مهم و بزرگی انجام داد.ایشان، سال آخر فعالیت دولت دهم را از لحاظ شیرازه‌بندی کارها نیز مهم دانستند و به هیات وزیران تاکید کردند که شما به پرکاری مشهور هستید، همین ویژگی را با جدیت و تا لحظات آخر فرصت خدمت به مردم و کشور، حفظ کنید.

حال این سخنان به تنهایی می‌تواند وظیفه سنگینی در سازندگی کشور و حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی بر دوش مدیران وزارت راه و شهرسازی باشد که لزوم تحرک این وزارتخانه را صدچندان می‌کند.

کیهان:جبهه غربی- عبری از چه نگران است ؟!

«جبهه غربی- عبری از چه نگران است؟!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری است که در آن می‌خوانید؛

1- به این گزاره ها توجه کنید؛ «نشریه فرانسوی لوپوئن: اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، گوشمالی کشورهای 1+5 است که 6 سال است در پوشش سازمان ملل برای منزوی کردن ایران تلاش می کنند»، «خبرگزاری رویترز: نشست عدم تعهد در تهران کودتای دیپلماتیک علیه انزوای ایران است»، «نیویورک پست: برگزاری نشست غیرمتعهدها در تهران آخرین میخی است که ایران بر تابوت سیاست های ضد ایرانی آمریکا می کوبد»، «واشنگتن پست: اجلاس تهران نشانه زوال حیثیت و اعتبار بین المللی واشنگتن است»، «لس آنجلس تایمز: ایران با برپایی اجلاس تهران به آمریکا دهن کجی کرده است»، «نوبل آبزرواتور: نشست نم مهر باطل شدی است که ایران بر ادعاهای غرب درباره انزوای این کشور می زند»، «آسوشیتدپرس: ایران اجلاس تهران را با سیلی به تحریم های شورای امنیت سازمان ملل آغاز کرد»، «روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست: تحریم ها و فشارهای آمریکا به کجا رسید؟ اجلاس تهران نمایش عدم انزوای ایران است»، «الاهرام مصر: نشست عدم تعهد در تهران، خواب و خوراک را از واشنگتن و تل آویو گرفته است»، «روزنامه سوئیسی تاگس اسنایگر: برخلاف ادعای آمریکا درباره انزوای ایران، اجلاس تهران نشان می دهد که این کشور امروزه در مرکز تصمیم گیری های جهانی قرار دارد»، «نیویورک تایمز: بسیاری از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به اجلاس تهران با چشم همایش امید به آینده نگاه می کنند» و... صدها نمونه دیگر که شماری از آنها طی چند روز گذشته بر صفحات روزنامه کیهان نشسته است.

اکنون جای این سؤال است که اینهمه نگرانی آمریکا و متحدانش- بخوانید جبهه غربی ، عبری- برای چیست؟ آیا اصول بنیادین جنبش عدم تعهد تغییر کرده است؟ که نکرده است. آیا در فاصله بین دو نشست «شرم الشیخ» و تهران، عضو جدیدی به جنبش عدم تعهد اضافه شده است؟ که نشده است. آیا در این فاصله، کشوری از عضویت جنبش کناره گرفته است؟ که نگرفته است. بنابراین نگرانی و اضطراب جبهه غربی- عبری از چیست؟!

نمایش شکست پروژه آمریکایی انزوای جمهوری اسلامی ایران اگرچه یکی از دستاوردهای بزرگ و بااهمیت اجلاس تهران است و همین نگرانی به صورت «ترجیع بند» در اظهارات و گزارش های رسانه ها و مقامات آمریکایی و اسرائیلی و برخی کشورهای عربی تکرار می شود ولی علت اصلی اضطراب آمریکا و متحدانش را باید در نقطه دیگری جستجو کرد. بخوانید؛

2- در فاصله 3 ساله میان اجلاس قبلی جنبش عدم تعهد در شرم الشیخ مصر و برپایی امروز آن در تهران، وقایع تعیین کننده و سرنوشت سازی اتفاق افتاده است که اجلاس تهران را از تمامی 15 نشست قبلی جنبش عدم تعهد متمایز می کند. نگرانی اعلام شده و اضطراب پنهان- ولی قابل درک- آمریکا و متحدانش در این بستر قابل جستجو است. بااهمیت ترین این رخدادها عبارتند از؛

الف: در فاصله بین دو نشست یاد شده، موج بلند بیداری اسلامی سراسر منطقه را فرا گرفته و به قول نتانیاهو «از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبل الطارق در مراکش را به لرزه درآورده و حکومت های همپیمان غرب را یکی پس از دیگری ساقط کرده و یا در حال ساقط کردن است». و به گفته برژینسکی در اجلاس راهبردی آتلانتیک «این موج به رهبری ایران، آمریکا را از بلندای ابرقدرتی سال 2001 به دره سال 2011 کشانده است» و به قول جیمز ولسلی رئیس اسبق سازمان سیا «دکترین پایان تاریخ فرانتس فوکویاما را درهم پیچیده و از آرشیو مراکز استراتژیک بیرون انداخته است» و...

ب: جنبش عدم تعهد با ابتکار اولیه جواهرلعل نهرو، احمد سوکارنو و جمال عبدالناصر در سال 1955 در باندونگ اندونزی کلید خورد و مقابله یا- حداقل- استقلال از جهان دو قطبی آن روز یعنی اردوگاه مارکسیسم به رهبری شوروی سابق و اردوگاه امپریالیسم به رهبری آمریکا را به عنوان اصلی ترین هدف جنبش برگزید. این هدفگذاری و بسیاری دیگر از اصول بنیادین جنبش عدم تعهد به تدریج کمرنگ شد تا آنجا که بیشتر این اصول فقط روی کاغذ باقی ماند و در بیانیه ها به تکرار نشست.

پیروزی انقلاب اسلامی ایران با شعار به عمل درآمده نه شرقی نه غربی، شوک بیدارکننده ای بود که علایم حیاتی تقریبا از بین رفته جنبش را به آن بازگرداند و با فروپاشی شوروی سابق، یکی از دو قطب رو در روی جنبش حذف شد، اما آمریکا ساز دهکده جهانی با کدخدایی خود را آغاز کرد و با آهنگ بدصدای این ساز و جنگ افروزی و قدرت نمایی کوشید جای خالی شوروی سابق را به نفع خود پر کند، که به قول حضرت آقا ویترینی از شکست های خود را به نمایش گذاشت. از سوی دیگر، طی دو سال اخیر پتانسیل و ظرفیت پنهان جنبش با تجربه مقاومت سی وچند ساله و پیروز جمهوری اسلامی فرصت و جرأت بروز یافت و به صورت انقلاب های اسلامی فوران کرد و تنها قطب قدرتمند باقی مانده یعنی آمریکا را نیز به ضعف و ناتوانی کشید. بنابراین امروزه شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد در حالی برگزار می شود که آمریکا به قول «اوبر ودرین»، وزیر خارجه اسبق و مشاور کنونی رئیس جمهور فرانسه «دیگر ارباب جهان نیست» و به قول برژینسکی «شرایط امروز آمریکا شبیه شرایط منجر به فروپاشی شوروی سابق در سال 1989 است» و این پروسه طی 2 سال اخیر و در فاصله دو نشست 15 و 16 جنبش عدم تعهد به بار نشسته است.

ج: در فاصله 3 ساله میان دو اجلاس شرم الشیخ و تهران، آمریکا و اروپا با بی سابقه ترین بحران اقتصادی طی چند دهه اخیر روبرو بوده اند تا آنجا که به قول لوموند «بوی مرگ از اقتصاد آمریکا و اروپا بلند شده است» و به نوشته وال استریت ژورنال «نشست های پی درپی اتحادیه اروپا و چاره جویی های اقتصاددانان آمریکا یادآور بال بال زدن مرغ سرکنده است که مرگ نتیجه محتوم آن است». گفتنی است گاندی معتقد بود وابستگی اقتصادی فاجعه بارتر از وابستگی سیاسی و امنیتی است و جواهرلعل نهرو در نشست 1955 باندونگ بر همین راهکار به عنوان بستر حرکت جنبش عدم تعهد اصرار می ورزید.
بحران اقتصادی غرب، اصلی ترین امتیاز حریف 57 ساله جنبش عدم تعهد یعنی توان اقتصادی آن را به ضعف و استیصال کشانده است.

د: در فاصله 3 ساله مورد اشاره، جنبش وال استریت نیز شکل گرفته و با شتاب پیش می رود. این جنبش فراگیر در آمریکا و اروپا مقابله و ضدیت با نظام سرمایه داری را محور حرکت خود می داند. به بیان دیگر ماهیت نظام های حکومتی آمریکا و اروپا را هدف گرفته است. قیام 99 درصدی ها علیه یک درصدی ها که جنبش وال استریت به عنوان شعار محوری خود برگزیده است ترجمان روشنی از ضدیت با نظام سرمایه داری است، یعنی حریف که تاکنون در پی دست اندازی به حاکمیت های غیرهمسو بود، امروزه با بحران جدی هویت روبروست.

هـ: در فاصله یاد شده برخی از کشورهای منطقه که تا 3 سال قبل در اردوگاه آمریکا و از متحدان پرو پا قرص غرب بودند نه فقط از این اردوگاه جدا شده اند بلکه تقابل با آمریکا و اسرائیل به خواسته بنیادین مردم این کشورها تبدیل شده است که مصر به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد از بااهمیت ترین آنهاست.

به این فهرست می توان نمونه ها و شواهد فراوان دیگری نیز اضافه کرد که بیرون از محدوده این نوشته محدود است.

3- تحولات و تغییرات یاد شده در حالی است که به قول کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا، «الگوی ایران پیش روی ملت هاست» و به گفته ریچارد هاوس مسئول شورای روابط خارجی آمریکا «این الگو بهار عربی- شما بخوانید انقلاب های اسلامی- را به سوی آنچه در ایران شکل گرفته است سوق می دهد». این سخن از قول جرج فریدمن رئیس بنیاد استراتفور آمریکا که به باشگاه کهنه کاران سیا شهرت دارد، نیز شنیدنی است. فریدمن می گوید «مشکل ما- آمریکا- با ایران، برنامه هسته ای این کشور نیست. مشکل آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا بلکه در حال درگیری و چالش با آن نیز می توان بزرگترین قدرت نظامی و علمی منطقه بود. این واقعیت تلخ- شما بخوانید شیرین- در تحولات کنونی منطقه نقش اصلی را داشته است».

4- امروز در شرایطی که به آن اشاره شد، جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار بیداری اسلامی و نماد پیروزی بر قدرت های استکباری میزبان شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران است. اکنون به پاسخ سؤالی که در ابتدای این یادداشت مطرح شده بود نزدیک شده ایم و علت اصلی نگرانی و اضطراب آمریکا و متحدانش از اجلاس تهران به وضوح قابل دیدن است. شکست پروژه منزوی کردن ایران اگرچه یکی از دستاوردهای بزرگ اجلاس تهران است ولی اضطراب جبهه غربی- عبری را باید در نقش جمهوری اسلامی ایران در تبدیل جنبش عدم تعهد به یک نهاد- سازمان- نقش آفرین در معادلات جهانی جستجو کرد.

این جنبش با 120 عضو دومین نهاد بین المللی جهان بعد از سازمان ملل متحد است و کشورهای عضو آن بیش از دو سوم اعضای سازمان ملل را تشکیل می دهند بنابراین در صورتی که از سوی یک نظام آبدیده در کوران درگیری با قدرت های استکباری و دارای تجربه موفق و پیروز در مقابله با انواع چالش ها و برخوردار از اعتماد توام با اعتماد ملت ها مدیریت شود، به آسانی می تواند نامعادلات ظالمانه حاکم بر روابط کنونی بین المللی را به سوی آموزه های ارزشمند الهی تغییر داده و دگرگون کند و این یعنی پایان حاکمیت قدرت های استکباری بر معادلات بین المللی و عبور تاریخ از پیچ بزرگی که نظام سلطه بین الملل را پشت آن جا گذاشته است.

5- با توجه به آنچه گذشت، اجلاس تهران بایستی و می تواند از پیچ و خم های دست و پاگیر و تشریفاتی خارج شود و ضمن تعریف یک راهکار منطقی برای تبدیل به یک سازمان بین المللی، از هم اکنون نیز مسائل مهم و سرنوشت ساز جهان نظیر تغییر ساختار سازمان ملل متحد، حذف حق ظالمانه وتو و نیز، موضوعات مهم و تعیین کننده در جغرافیای عدم تعهد، مانند موجودیت جعلی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت فلسطین از بحر تا نهر، و ده ها مسئله حیاتی دیگر از جمله نجات مردم مظلوم بحرین از چنگال خونریز آل سعود، مقابله با تبعیض در برخورداری از فناوری هسته ای و... را به طور جدی در دستور کار خود قرار دهد و به عنوان نمونه می تواند از بحران سوریه آغاز کند. چرا که سوریه امروز به آوردگاه و نقطه تلاقی قدرت های استکباری- آمریکا، اسرائیل، دیکتاتورهای عرب- با ملت های آزاده تبدیل شده است. چه کسی باور می کند که آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه و تجارتخانه قطر نگران دموکراسی در سوریه باشند؟! و اگر مدعی اصلاحات هستند چرا بلافاصله بعد از شروع اصلاحات، گله تروریست ها را به سوریه می فرستند و حمام خون برپا می کنند؟!

6- اجلاس تهران می تواند برای بررسی همه جانبه و یافتن راه حل برای بحران سوریه گروه و هیئتی را به ریاست تروئیکای جنبش شامل روسای فعلی(ایران)، قبلی(مصر) و بعدی(ونزوئلا) جنبش عدم تعهد و با حضورکشورهای همسایه سوریه که عضو جنبش هستند، یعنی سه کشور اردن، عراق و لبنان را مامور بررسی بحران سوریه کند.

خراسان:جنبش عدم تعهد، نیازمند تعریف جدید برای همکاری بین اعضا

«جنبش عدم تعهد، نیازمند تعریف جدید برای همکاری بین اعضا»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم حسن بهشتی‌پور است که در آن می‌خوانید؛شانزدهمین اجلاس سران عدم تعهد که از روز یکشنبه در تهران آغاز به کار کرد از سه جنبه حائز اهمیت است.

۱ - ایران طی ۳سال آینده رهبری این جنبش را به عهده دارد و حضور رهبران بیش از حداقل ۴۰کشور و هیئت های عالی ۷۰کشور در تهران نشان دهنده این است که تبلیغاتی که غرب درباره انزوای ایران مطرح می کند صحت ندارد و طبیعی است کشوری که رهبری جنبشی که ۱۲۰ کشور عضو آن هستند نمی تواند کشور منزوی باشد.

۲ - جنبش عدم تعهد در دوران جدید حیات خود بعد از پایان جنگ سرد مفهوم عدم وابستگی را تعمیم داد به عبارت دیگر در دوران قبل از جنگ سرد جنبش عدم تعهد راه سومی در برابر بلوک غرب و بلوک شرق بازکرد اما در دوران جدید حیات جنبش غیرمتعهدها مفهوم عدم وابستگی گسترده تر شد و به سمتی رفت که کشورها تلاش کنند تا ضمن حفظ استقلال خود و هم چنین گسترش تعامل بین المللی از وابسته شدن به قدرت های سلطه جو با مکانیزم های مختلف جلوگیری کنند.

این موضوعی است که جمهوری اسلامی ایران در طی ۳ سالی که ریاست جنبش را دارد می تواند آن را به صورت سازمان دهی شده تر شکل بدهد. جنبش عدم تعهد همیشه از سازمانی شدن پرهیز داشته است به معنای این که دبیرخانه نداشته باشد و یا این که اعضا حق عضویت نمی پرداختند و بیشتر سعی کردند که مثل یک باشگاه سیاسی عمل کنند. اما در عین حال سعی کرده در تصمیم گیری های بین المللی به صورت یکپارچه عمل کند. برای مثال در اجلاس دوربان آفریقای جنوبی وقتی بحث محیط زیست و حقوق بشر مطرح شد اعضای جنبش سعی کردند موضع واحد اتخاذ کنند و در برخورد با آن یک پشتوانه قوی ایجاد کردند و یا در اجلاس ریودوژانیرو برزیل با این که به جنبش عدم تعهد ارتباطی نداشت اما اعضای جنبش عدم تعهد به شکل منسجم موضع یکپارچه گرفتند تا بتوانند میزان تاثیرگذاری خود را در روند تصمیم سازی افزایش دهند هرچند نتیجه بخش بودن آن نیازمند عوامل دیگری چون پیگیری های بیشتر و ضمانت اجرایی قوی تری است. لذا ایران ۳سال آینده می تواند هماهنگی بیشتری را از طریق اعضا با نفوذ خود مثل هند، مصر یا سایر اعضا برقرار کند.

۳ - جنبه سوم اهمیت اجلاس اخیر این است که برای اولین بار حوزه مسائل سیاسی به مسائل اقتصادی تعمیم داده شده و ظاهرا تصمیم گیری هایی شده که بتواند همکاری های اقتصادی بین کشورهای عضو جنبش عدم تعهد افزایش یابد.

در حال حاضر جنبش عدم تعهد با توجه به مجموعه جمعیت جهان بیش از نیمی از جمعیت جهان را شامل می شود اما از نظر گردش اقتصادی جهان ۲۰درصد فعالیت اقتصادی دنیا را شامل می شود. بنابراین با توجه به این که این نسبت، بسیار کم است امکان ارتقاء آن طی ۳ سال آینده وجود دارد و می تواند تا حد زیادی به همکاری های جنوب- جنوب یعنی بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای نسبتا توسعه یافته مثل هند کمک کند.

اجلاس تهران فرصت تاریخی خوبی برای جنبش عدم تعهد است که بعد از آن می تواند وارد دوره جدیدی از فعالیت ها شود به شرط آن که ایران از این فرصت تاریخی استفاده کند. از طرف دیگر پی گیری مصوبات اجلاس از جمله اقداماتی است که باید در این دوره بر آن تاکید شود این امر نیاز به هماهنگی های مداوم و تاثیرگذار تهران با دفتر هماهنگی که در نیویورک مستقر است و سایر مراکز مثل قاهره که رئیس قبلی جنبش است دارد.

این عملکرد می تواند بر افزایش میزان تاثیرگذاری جنبش در سطح بین المللی تاثیر به سزایی داشته باشد اما باید گفت که مهم ترین مشکل جنبش عدم تعهد این است که تصمیم هایی که گرفته می شود ضمانت اجرایی نداشته و مانند مجمع عمومی سازمان ملل جنبه توصیه دارد در حالی که اعضای جنبش می توانند مکانیزمی را فراهم کنند که تصمیم های این جنبش در جنبه های مختلف سیاسی حتی همکاری های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، مقابله با تهاجم فرهنگی کشورهای غربی، مقابله با سیاست های توسعه طلبانه حکومت هایی مثل آمریکا ضمانت اجرایی پیدا کند.

لذا به نظر می رسد جنبش عدم تعهد به جای تعریف ضدیت علیه کشورها باید فضای جدیدی برای همکاری هایی بین اعضا فراهم کند چرا که همکاری بین اعضای جنبش بسیار کم است.

افزایش همکاری های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین اعضا موجب افزایش تاثیرگذاری جنبش خواهد شد.

ضمن این که افزایش همکاری ها مستلزم حداقل تشکیل دبیرخانه دائمی است و هر کشوری ریاست دوره ای جنبش را به عهده می گیرد می تواند نقش دبیرخانه را بازی کند.درباره این مسئله می توان در تهران بحث و گفت‌وگو کرده و آن را اجرایی کرد. 
 
رسالت:اجلاس شانزدهم؛ ارمغان شهیدان شهریور

«اجلاس شانزدهم؛ ارمغان شهیدان شهریور»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمود فرشیدی است که در آن می‌خوانید؛این‌روزها ایران اسلامی برگزار کننده شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدهاست و با سرافرازی میزبان سران و نمایندگان بیش از یکصد کشور جهان می‌باشد. برگزاری این اجلاس و تفویض ریاست آن به غیر متعهدترین کشور جهان یعنی به جمهوری اسلامی ایران در شرایطی انجام می‌شود که چند کشور سلطه‌گر و افزونخواه جهان ، تمام امکانات خویش رابه کار گرفته‌اند تا ایران را درعرصه بین‌المللی منزوی سازند و بخصوص کوشیدند از برگزاری این اجلاس در تهران ممانعت به‌عمل آورند و به هر یک از سران کشورها وسیاستمداران جهان که توانستند توصیه وتاکید کردند وفشار آوردند تا در این نشست حضور نیابند.

بنابراین گردهمایی سران کشورهای غیر متعهد در تهران، علاوه بر تاثیری که در احیای تفکر وتقویت جایگاه جنبش غیر متعهدها درعرصه بین‌المللی خواهد داشت، خود نشان دهنده شرایط جدیدی است که در ساختار هندسی قدرت‌های جهان درحال شکل‌گیری است و نشان از به هم ریختن نظام پیشین قدرت و پایان یافتن دوران سلطه چند کشور قدرتمند بر جهان دارد.

این‌روزها ایران اسلامی برگزار کننده شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدهاست و با سرافرازی میزبان سران و نمایندگان بیش از یکصد کشور جهان می‌باشد. برگزاری این اجلاس و تفویض ریاست آن به غیر متعهدترین کشور جهان یعنی به جمهوری اسلامی ایران در شرایطی انجام می‌شود که چند کشور سلطه‌گر و افزونخواه جهان ، تمام امکانات خویش رابه کار گرفته‌اند تا ایران را درعرصه بین‌المللی منزوی سازند و بخصوص کوشیدند از برگزاری این اجلاس در تهران ممانعت به‌عمل آورند و به هر یک از سران کشورها وسیاستمداران جهان که توانستند توصیه وتاکید کردند وفشار آوردند تا در این نشست حضور نیابند.

بنابراین گردهمایی سران کشورهای غیر متعهد در تهران، علاوه بر تاثیری که در احیای تفکر وتقویت جایگاه جنبش غیر متعهدها درعرصه بین‌المللی خواهد داشت، خود نشان دهنده شرایط جدیدی است که در ساختار هندسی قدرت‌های جهان درحال شکل‌گیری است و نشان از به هم ریختن نظام پیشین قدرت و پایان یافتن دوران سلطه چند کشور قدرتمند بر جهان دارد.

درعین حال برگزاری اجلاس شانزدهم غیر متعهدها، مقارن شده است با سالروز شهادت دو تن از برجسته ترین ومظلوم‌ترین شخصیت‌ها و سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران یعنی رجایی و باهنر. روزی که به همین مناسبت روز مبارزه با تروریسم نام گرفته است و پیام این تقارن زمانی آن است که این دو حادثه را باید در ارتباط با هم و بلکه علت ومعلول یکدیگر ارزیابی کرد؛ در حقیقت مظلومیت ملت و شهیدان ملت ایران از جمله رئیس جمهور و نخست وزیر شهید رجایی و باهنر وپایمردی آنان بر اصول وارزش‌های نظام اسلامی، موجب شد که امروز پس از گذشت سی ویک‌سال از آن شهادت مظلومانه، صداقت، حقانیت، عدالتخواهی واستکبار ستیزی جمهوری اسلامی ایران ودرعین حال آسیب‌پذیر بودن و شکست پذیر نبودن نظام سلطه جهانی، بر بسیاری از کشورها ثابت شود و رئیس جمهور ودولتمردان کشورمان بتوانند باعزت و افتخار برگزار کننده اجلاس شوند که در مقایسه با دوره‌های گذشته با ترکیب سیاسی قوی‌تری برگزار می‌شود واز جمله بیش از پنجاه کشور درعالی‌ترین سطح درآن حضور می‌یابند.

 ندای عدالتخواهی و مظلومیتی که رئیس جمهور شهید رجایی، سال‌ها پیش در مجامع بین‌المللی آن را فریاد کشید و از ظلم و ستم رژیم دست نشانده آمریکا بر خویش و بر ملت ایران سخن گفت، امروز پس از سی و یک‌سال در جهان پژواک یافته است و پیام استقلال طلبی و استکبار ستیزی و عدالتخواهی انقلاب اسلامی بر لب‌های مردم جهان زمزمه می‌شود و سران بسیاری از کشورها لااقل برای حفظ  موقعیت خویش در میان مردم شان هم که شده مجبورند خود را با این موج  مطالبات جامعه ، همراه نشان بدهند چرا که شرکت یا عدم شرکت در اجلاس شانزدهم، شاخصی شده است  برای تمییز سرسپردگی و وابستگی یا استقلال و عدم تعهد سران و مسئولان کشورها!

نکته قابل توجه آنکه شهادت دولتمردان و شخصیت‌های برجسته‌ای همچون رجایی و باهنر در مقام رئیس جمهور و نخست وزیر، سندی بر مظلومیت ودر عین حال شاهدی بر مردم سالاری نظام جمهوری اسلامی ایران است زیرا در کشورهای مختلف افراد فراوانی‌ قربانی ترورها وکشتارها می‌شوند اما کثرت مسئولانی که قربانی ترور شده‌اند از جمله رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس قوه قضائیه ، ائمه جمعه، وزرا، نمایندگان مجلس و دیگر دولتمردان کشورمان ، همزمان با ترور مردم کوچه و بازار بخصوص در سال‌های 60 و 61 ، گویای این واقعیت است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران همرنگ وهمراه ودر میان مردم هستند و آن‌گاه که دشمن سیاست ترور را در پیش گرفت، عالی‌رتبه‌ترین مسئولان کشور پیشگامان شهادت ونخستین قربانیان ترورهای دشمن شدند و در میان قریب به هفده هزار نفری که با دست تروریست‌های وابسته به نظام سلطه جهانی به شهادت رسیدند، حدود پانصد نفر از مسئولان کشور دیده می‌شوند.

با توجه به تقارن ایام برگزاری اجلاس  با روز مبارزه با تروریسم ونیز با توجه به آنکه تروریسم یکی از ظالمانه‌ترین سیاست‌های نظام سلطه جهانی است که حتی دانشمندان نیز از تیررس آن درامان نیستند ، جا دارد شرکت کنندگان در اجلاس شانزدهم در زمینه مبارزه با این سیاست ضد انسانی تصمیمی جدی اتخاذ کنند.

 در حقیقت جایگاه برجسته امروز کشورمان درعرصه بین‌المللی و تمکین کشورهای جهان در برابر اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی ایران پشتوانه‌ای معنوی و پایگاهی مردمی دارد و دستاورد مظلومیت‌ها وایثارها وشهادت‌های فرزندان این ملت است که با تمام توان و به تنهایی ده‌ها سال است در برابر همه قدرت‌های زورگوی جهان ایستاده‌اند تا از استقلال و هویت و دیانت خویش دفاع کنند. بی‌تردید این حضور مقتدرانه در صحنه جهانی، ارمغان قطره قطره خون یکایک شهیدان گرانقدری است که وجودشان سرشار از عشق به اسلام عزیز و نفرت از استکبار و نظام سلطه بود. به مناسبت برگزاری شکوهمند اجلاس شانزدهم یاد وخاطره همه شهیدان خصوصا شهید رجایی و شهید باهنر را گرامی می‌داریم و نیز باید ازخلبان شهید عباس دوران یاد کنیم که در بیستم تیر ماه 1361 با ناامن کردن آسمان بغداد مانع میزبانی صدام و برگزاری اجلاس غیر متعهدها در عراق شد.
محمود فرشیدی

سیاست روز:المپیک ۲۰۱۲ و اجلاس تهران

«المپیک ۲۰۱۲ و اجلاس تهران» عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می‌خوانید؛المپیک ۲۰۱۲ را که یادتان هست. همان المپیکی که همین تازگی‌ها درلندن برگزار شد. یک اتفاق ورزشی که هر ۴ سال یکبار می‌افتد و اکثر کشورها با ورزشکاران در آن حضور می‌یابند. اما دولت انگلیس برای برگزاری این رویداد ورزشی، تدابیر شدید امنیتی را در کشور به ویژه لندن برقرار کرد.

این تدابیر امنیتی آنچنان گسترده بود که حتی ارتش این کشور هم وارد عمل شد و یگان‌هایی از آن نیروها در سطح شهر مستقر شدند و ادوات جنگی از جمله موشک‌های پدافند هوایی در برخی ساختمان‌های شهر مستقر شد. شهر لندن بیش از ۸ میلیون نفر جمعیت دارد. جمعیتی بسیار کمتر از شهر تهران.حتی تدابیر امنیتی به دیگر کشورهای اروپا هم سرایت کرد.

اما رسانه‌های این کشور به ویژه شبکه فارسی زبان آن در چند روز گذشته با گزارش‌هایی که علیه اجلاس کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها که در تهران در حال برگزاری است، سعی کرد تا فضایی منفی در ذهن بینندگان خود ترسیم کند. جزیره‌ای که هیچ مرز خاکی با کشوری ندارد، اما سعی می‌کند با شدیدترین و پیچیده‌ترین امکانات امنیتی و اطلاعاتی و حفاظتی امنیت رویداد ورزشی المپیک را برپا کند، اما اجلاس مهم و بزرگی مانند اجلاس «نم» را که در تهران برگزار می‌شود، کم اهمیت جلوه می‌دهد و درصدد آن است تا با انتشار اخباری جهت دار و هدفمند، آن را تخطئه کند.

گزارش‌های متعددی که از شبکه بی بی سی پخش شد، همان چیزی است که انتظار می‌رود. توقع انتشار گزارش‌های واقعی و به دور از تخریب و تحریف و حتی انتقاد کارشناسی از دولت انگلیس، و شبکه وابسته به آن، نمی‌رود.

القای ‌این که ایران از نظر سیاسی در شرایط دشواری است، و یا این که آقای بان کی مون هنگام سفر به تهران خواسته‌هایی غیر منطقی و خارج از عرف دیپلماتیک را مطرح کند، در راستای تضعیف جایگاه اجلاس کشورهای جنبش عدم تعهد پیگیری می‌شود. شعور سیاسی بان کی مون، باید بالاتر از این خواسته‌ها باشد، که به توصیه‌های عوامل و مهره‌های « ‌MI۶ » گوش فرا دهد و درخواست کند با سران فتنه دیدار داشته باشد یا خواهان آزادی زندانیان جریانات فتنه انتخابات ایران شود.

اجلاس تهران با شعار «صلح پایدار در سایه مدیریت مشترک جهانی» بر پا شده است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان مستقل ترین کشور جهان ثابت کرده که می‌تواند بدون وابستگی به کشورهای قدرتمند به روند حیات سیاسی- اقتصادی و فرهنگی خود ادامه دهد و همین باعث شده تا، توطئه‌ها و دسیسه‌ها علیه این کشور هر روز گسترده تر شود. نگرانی غرب از نقش آفرینی ایران به خاطر تاثیراتی است که می‌تواند و توانسته بر کشورهای منطقه بگذارد.

اکنون،‌تهران سرخط اخبار رسانه‌های دنیا است. برخی از آنها به تخطئه و تخریب می‌پردازند و برخی دیگر منصفانه رفتار می‌کنند و اخباری در خور شان خود و اجلاس تهران منتشر می‌سازند. هر دو اتفاق را می‌توان مثبت ارزیابی کرد، چرا که اکنون جمهوری اسلامی ایران میزبان سران و مسئولین ۱۲۰ کشور جهان است، خواه ناخواه همه رسانه‌های دنیا، مجبور به پوشش خبری این رویداد بزرگ هستند که نزدیک به دو سوم کشورهای عضوسازمان ملل را شامل می‌شود. از دیگر سو، اخبار منفی رسانه‌های غربی ماهیت آنها را برای کشورهای عضو جنبش «نم» آشکار می‌سازد.

تبلیغات منفی علیه این اجلاس، که یک نشست بین‌المللی بزرگ محسوب می‌شود، تخریب همه اعضای آن است و این موضوع از چشم مقامات و رسانه‌های آن کشورها پنهان نمی‌ماند. اگر ایران منزوی بود و به این ادعای آمریکا و غرب هم اعتقاد داشتیم، حداقل اتفاقی که برای این اجلاس باید می‌افتاد عدم حضور سران و مسئولان رده بالای کشورهای عضو این جنبش بود. اما این اتفاق نیفتاد وحتی حضور سران ارشد کشورها در اجلاس تهران، نسبت به دوره‌های گذشته پررنگتر هم بوده است.

در جایی که «نوام چامسکی» می‌گوید: برگزاری اجلاس کشورهای غیر متعهد منزلت و پرستیژ بین‌المللی ایران را افزایش خواهد داد و از هم اکنون هم می‌توان این موضوع را دریافت.» خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
آیا این خبر در رسانه‌هایی مانند بی بی سی هم پخش می‌شود؟!

 وطن امروز:نه شرقی نه غربی

«نه شرقی نه غربی»عنوان یادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم حسین میزان است که در آن می‌خوانید؛جنبش غیر‌متعهدها‌ (نم) که در سال 1961 تاسیس شد، جنبشی بود برای شکستن فضای دو‌قطبی حاکم بر جنگ سرد. غیرمتعهدها که خود را به بلوک غرب یا همان امپریالیسم و بلوک شرق یا کمونیسم، «غیرمتعهد» می‌دانستند، همگرایی فرامنطقه‌ای را شکل دادند که بتوانند فارغ از ابرقدرت‌ها در نظام بین‌الملل ایفای نقش کنند.

همینطور هم شد و جنبش غیر‌متعهدها همواره توانسته در مسائل مهم جامعه بین‌الملل ایفای نقش و از بدل شدن به بازیچه ابرقدرت‌ها ممانعت کند. فارغ از اینکه بعضی اعضای غیرمتعهدها به راستی غیر‌متعهد نبودند اما جنبش غیرمتعهدها توفیق یافت کارکردی را که از آن انتظار می‌رفت ایفا و قدرت ابرقدرت‌ها را در مواقع لزوم تعدیل کند. عملکرد مثبت و تاثیرگذار جنبش عدم تعهد سبب شد حتی پس از جنگ سرد هم این همگرایی فرامنطقه‌ای که دیگر به یکی از مهم‌ترین‌ همگرایی‌ها در سطح نظام بین‌الملل بدل شده بود، ادامه یابد و در حال حاضر کسی نمی‌تواند نقش غیرمتعهدها را در معادلات حاکم بر جامعه جهانی نادیده بگیرد. جنبش غیرمتعهدها که 118عضو دارد، بیش از دو‌سوم اعضای سازمان ملل را در بر می‌گیرد. موضوعی که بیش از هر چیز قدرت و جایگاه این همگرایی استراتژیک را نشان می‌دهد.

اکنون تهران، میزبان شانزدهمین اجلاس یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین همگرایی‌های موجود در سطح جهان است و فرصتی کم‌نظیر در اختیار دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی قرار گرفته است. حضور نمایندگان نزدیک به 120 کشور در ایران که اکثر آنها هم در بالاترین سطح ممکن در اجلاس شرکت کرده‌اند، تهران را به کانون دیپلماسی جهان مبدل و بسیاری از توطئه‌های بین‌المللی را علیه جمهوری اسلامی نقش بر آب کرده است.

افزون بر اینکه برگزاری این اجلاس در تهران ظرفیت‌های کم‌نظیری را در اختیار کشور قرار داده است، خود نشانه‌ای متقن محسوب می‌شود مبنی بر اینکه شانتاژ‌های غرب درباره انزوای جمهوری اسلامی در منطقه، هیچ رنگی از واقعیت ندارد و ایران از تاثیرگذارترین بازیگران منطقه‌ای و حتی جهانی محسوب می‌شود. به واقع جمهوری اسلامی نه تنها در منطقه که در کل نظام بین‌الملل بازیگری موثر محسوب می‌شود که تقریبا هیچ کشوری نمی‌تواند از داشتن روابط مختلف، اعم از سیاسی و اقتصادی با آن چشم‌پوشی کند. موضوعی که در جریان تحریم‌های گسترده غرب هم آشکار شده بود.

بی‌تردید به همین دلیل است که به‌رغم تهدیدها و تحدیدات مکرر آمریکا و رژیم صهیونیستی، اکثر قریب به اتفاق کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهد با همه قوا در اجلاس تهران حضور یافته‌اند. فارغ از اینکه آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها تلاش می‌کردند به دلیل منزوی نشان دادن ایران از حضور دیگر کشورها در تهران ممانعت به عمل آورند اما به نظر می‌رسد واهمه اصلی آنها از بازگشت جنبش عدم تعهد به ریشه اصلی خویش بود. به واقع در این سال‌ها تنها کشوری که به معنی واقعی کلمه غیرمتعهد مانده و همواره شعار نه شرقی و نه غربی را سر داده، جمهوری اسلامی است.

بی‌تردید ایران به عنوان میزبان اجلاس خواهد کوشید اعضای جنبش را به سمت آرمان اصلی خود رهنمون سازد و تلاش می‌کند مرزبندی‌های اولیه با ابرقدرت‌های جهانی را مجددا احیا کند. موضوعی که بی‌تردید چالشی بزرگ برای آمریکا و رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. موضوع دیگری که برگزاری اجلاس شانزدهم در تهران را بسیار حائز‌اهمیت می‌کند، همزمان شدن آن با موج فراگیر بیداری اسلامی است. در حال حاضر مسؤولان دستگاه دیپلماسی کشور از این فرصت برخوردارند که با استفاده از این اجلاس، همه پتانسیل‌های موجود در منطقه را به نفع بیداری اسلامی فعال سازند.

دیگر آنکه برگزاری هرچه باشکوه‌تر این اجلاس سبب افزایش پرستیژ جمهوری اسلامی در نظام بین‌الملل خواهد شد، ضمن آنکه نشان خواهد داد، تحریم‌های سنگینی که غرب علیه ایران وضع کرده و به اجرا گذاشته است، کمترین تاثیری در کشور نداشته است. همچنین شانزدهمین اجلاس جنبش عدم‌تعهد در تهران می‌تواند به فرصت مناسبی برای اعتماد‌سازی درباره پرونده هسته‌ای ایران بدل شود. بازدید نمایندگان دوسوم کشورهای عضو سازمان ملل از تاسیسات هسته‌ای و شفاف‌سازی‌ هر‌چه بیشتر برای این کشورها، می‌تواند سبب شود جمهوری اسلامی باز هم دست برتر را در جریان پرونده هسته‌ای داشته باشد.

تایید دو‌سوم کشورهای عضو سازمان ملل بر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران نشان خواهد داد برخلاف ادعای ایالات متحده و انگلیس که مدعی نگرانی جامعه جهانی از وضع برنامه هسته‌ای ایران هستند، تنها عده‌ای قلیل و معلوم‌الحال از توسعه تکنولوژی هسته‌ای ایران واهمه دارند و بیش از ‌دوسوم اعضای سازمان ملل به شکل صریح، فعالیت‌های صلح‌آمیز ایران را تایید می‌کنند. بی‌تردید اگر کشورهای قلدر نظام بین‌الملل و سازمان‌های جهانی تحت امر آنها به افکار عمومی جامعه جهانی اندک توجهی داشتند، گرهی که در پرونده هسته‌ای ایران انداخته‌اند به راحتی باز می‌شد. سوال اینجاست که در شرایطی که برنامه هسته‌ای ایران مورد تایید نزدیک به 120 کشور جهان است، آیا آژانس انرژی اتمی و در راس آن آمانو باز هم می‌خواهد تحت تأثیر ایالات متحده، در گزارش‌ آتی‌اش، ادعاهای مضحک خود در‌باره ایران را تکرار و رسما به افکار عمومی جامعه جهانی دهن‌کجی کند؟ 

حمایت:اهمیت حضور بان کی‌مون در تهران

«اهمیت حضور بان کی‌مون در تهران»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت به قلم حمیدرضا ترقی است که در آن می‌خوانید؛با وجود تلاش‌‌های گسترده رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از سفر دبیر کل سازمان ملل متحد به ایران، امروز با ن کی‌مون برای شرکت در شانزدهمین اجلاس جنبش غیر متعهدها وارد تهران می‌شود. حضور دبیر کل سازمان ملل متحد در تهران در حالی‌ که این حضور در چند هفته گذشته خبرساز بوده و توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده است، از چند جنبه اهمیت دارد، از جمله اینکه:

1- حضور با‌ن کی‌مون در تهران در حالی صورت می‌گیرد که آمریکا و اسرائیل همه تلاش‌ خود را برای جلوگیری از این سفر به کار بستند؛ بنابراین ورود دبیر کل سازمان ملل به تهران بی‌نتیجه بودن تلاش‌های آمریکا و اسرائیل را نشان می‌دهد و پیام‌آور این است که تأثیرگذاری آنان بر تصمیم‌گیری‌های مهم بسیار کاهش یافته است و آمریکا و رژیم صهیونیستی جایگاه گذشته خود را ندارند.

2ـ حضور بان کی‌مون در اجلاس غیر متعهدها در تهران به معنای حمایت مجمع عمومی سازمان ملل متحد از این اجلاس به حساب می‌آید؛ به عبارت دیگر این حضور به معنای تایید مصوبات اجلاس تهران خواهد بود و می‌تواند به عنوان پشتوانه‌ای محکم برای پیگیری مصوبات این اجلاس باشد.3- دبیر کل سازمان ملل متحد با حضور در تهران و شنیدن نظرها و دیدگاه‌های مقامات جمهوری اسلامی، به ویژه در دیدار با مقام معظم رهبری، از نزدیک با تحلیل‌های جمهوری اسلامی درباره موضوعات جهانی، منطقه‌ای و داخلی آشنا خواهد شد به این ترتیب نقشه‌های غرب برای منزوی کردن ایران و تبلیغ بر ضد جمهوری اسلامی به شکست منجر خواهد شد.

بنابراین سفر بان کی‌مون به تهران و شرکت در شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها علاوه بر اینکه بر خلاف خواست و اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی است و ضربه سنگینی به آنان وارد می‌کند، موقعیت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، کشورهای مستقل و به طور کلی اکثریت مجمع عمومی سازمان ملل متحد را تقویت خواهد کرد.جمهوری اسلامی نیز پیش‌بینی‌های لازم برای استفاده از فرصت حضور دبیر کل سازمان ملل متحد در ایران را کرده است؛ چرا که مواضع و دیدگاه‌‌های کشورمان در ملاقات‌هایی که قرار است انجام شود، بدون واسطه به وی منتقل خواهد شد.

علاوه بر این جمهوری اسلامی آمادگی دارد هرگونه شبهه و ابهامی را که در ذهن دبیر کل سازمان ملل وجود دارد، رفع کند. البته انتظار می‌رود آقای بان کی‌مون نیز از این فرصت استفاده ببرد و واقعیت‌های موجود در ایران را درک کند تا در آینده بر اساس این واقعیت‌ها اظهار نظر و موضع‌گیری‌های واقع‌بینانه‌تری داشته باشد.
 
آفرینش: ریاست سه ساله اجلاس و 360 سال انتظار

«ریاست سه ساله اجلاس و 360 سال انتظار»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قم   علی رمضانی است که در آن می‌خوانید؛اکنون ایران میزبان بزرگترین همایش بین‌المللی دهه‌‌های اخیر خود با عنوان شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد است و ایران در این اجلاس برای دوره‌ای سه ساله، ریاست را بر عهده خواهد گرفت در این بین اگر نیک بنگریم ایران به اذعان غرب وشرق و بسیاری از تحلیلگران در واقع اکنون یکی از طلایی ترین فرصت ها در حوزه استثنایی و حساس دیپلماسی در جهان را در طول چند دهه گذشته به دست آورده است فرصتی که از چند زاویه قابل بررسی و تحلیل است:

نخست اینکه ریاست ایران بر جنبشی به بزرگی جنبش غیرمتعهد تاثیر عمده های در روابط ایران با جهان دارد. یعنی گذشته از حضور و سطوح حضور کشورهای عضو جنبش غیر متعهد ها در تهران آنچه اکنون مشخص است اجلاس تهران و ریاست سه ساله ایران بر این جنبش فرصتی طلایی ای برای بازنگری روابط ایران و کشورهای جنوب جنوب و رفع چالشهایی که در روابط ایران و این کشورها در طی چند سال گذشته است تا روابط را گرم تر از آنی شود که اکنون هست.

دوم اینکه اکنون فرصتی طلایی در اختیار ایران قرارداده شده است و این فرصت در مهم ترین و حساس‌ترین برهه تاریخی به ما رسیده است. چرا که در شرایطی که غرب و امریکایی ها به دنبال اعمال فشارهای گوناگون و چند و جهی بر ضد ایران هستند ریاست ایران و اجلاس تهران می تواند در کاهش فشارها موثر باشد. در این حال باید دانست که ایران در پرتو دوران سه ساله طلایی ریاست بر عدم تعهد در صورت به کارگیری سیاست های سنجیده می تواند در مذاکرات آژانش بین المللی انرژی هسته ای و همچنین با کشور های غربی و اروپایی با توان بیشتر حرکت کرده و در رفتار کشورهای 5+1 با ایران نیز تاثیرگذار باشد.

سوم اینکه حضور دهها کشور در سطح بالاترین مقام در اجلاس تهران می تواند زمینه ساز ارتقائ روابط استراتژیک بین ایران و این کشورها باشد. و تبلیغات امریکایی ها مبنی بر اینکه ایران در جامعه بین المللی منزوی است را خنثی کند.گذشته از این نیز باید توجه داشت که فرصت سه ساله ریاست ایران به تناسبی که روابط بین المللی ایران تحت تاثیر ریاست ایران در جنبش عدم تعهد اصلاح گردد به همان نسبت هم میتواند روابط ایران با کشورهای منطقه را اصلاح کند. گذشته از این با توجه به محوریت ایران در جنبش به حل مسائل منطقه ای و بحران ها در منطقه نیز کمک کند.

چهارم اینکه ایران در فرصت طلایی ریاست بر جنبش عدم تعهد می تواند به رایزنی با کشور های عضو جنبش برای ایجاد دگرگونی اساسی در مسیر حرکت جنبش دست زند و از حمایت صد و بیست کشور استفاده کند.

در این راستا قابل ذکر است که جنبش عدم تعهد در گذشته با ناتوانیها و ناکارآمدیهایی روبرو بوده است اکنون که بستر برای فعالیت جنبش عدم تعهد فراهم است ایران می تواند در سه سالی ریاست خود بر جنبش عدم تعهد بر افزایش نقش و توان این جنبش و ارتقای جایگاه این جنبش در نوع دسته بندیهای نظام بین الملل حرکت کند.

آنچه مشخص است فرصت طلایی ایران در ریاست جنبش عدم تعهد به مثابه بودن توپ در زمین خودی است یعنی اگر ما بتوانیم با درک درستی از این فرصت ها در منطقه و جهان بهره بریم نه تنها کمک گسترده ای به رشد جنبش عدم تعهد نموده بلکه در وهله نخست جایگاه دیپلماتیک، پرستیژی و سیاسی ایران را در منطقه و جهان بالا برده و کمک گسترده ای به منافع ملی کشور نموده ایم.

تهران امروز:ریاست غیرمتعهدها و دستور کار ایران

«ریاست غیرمتعهدها و دستور کار ایران»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حجت کاظمی است که در آن می‌خوانید؛برگزاری نشست اجلاس غیر متعهدها در تهران پیروزی بزرگی برای سیاست خارجی ایران به شمار می آید.فارغ از نتایج مستقیم برگزاری اجلاس و کسب ریاست این جنبش؛ منافع و مزایای غیر‌مستقیم این نشست را می‌توان در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شامل موارد زیر دانست:قرار گرفتن در مرکزیت بخشی از دیپلماسی جهانی و نقش آفرینی در تعریف دستور کار آن، شکل‌گیری فرصت طرح دیدگاه‌های منطقه‌ای و جهانی ایران، به‌وجود آمدن فرصت هایی برای رایزنی پیرامون موضوعات مورد علاقه با کشورهای ذی‌نفع،امکان برگزاری نشست های اقتصادی در حاشیه اجلاس،نمایش پیشرفت های کشور،معرفی ظرفیت های فرهنگی و... تردیدی نیست که بهره برداری از این فرصت نیازمند برنامه ریزی دقیقی است که بخشی از آن در زمان برگزاری نشست به منصه ظهور می رسد و بخشی دیگر در زمان ریاست سه ساله ایران بر جنبش عملی خواهد شد.این نوشتار به بایسته های حرکت ایران در سه سال ریاست جنبش می پردازد.

واقعیت آن است که جنبش عدم تعهد در محیط دوقطبی جنگ سرد و با هدف زمینه سازی برای سیاست خارجی مستقل از قدرتهای بزرگ و متوازن تر کردن معادلات بین المللی و روندهای تصمیم گیری در آن تاسیس شد. نگاهی به دغدغه های محوری بنیادگذاران که به عنوان ارزشهای جنبش به شناخته می شود نشان می دهد که این ارزشها دارای اشتراکات زیادی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و اصول حاکم با آن می باشد.از این رو تمرکز سیاست خارجی ایران در سالهای آینده برای تقویت هر چه بیشتر جنبش به صورتی کاملا مشخص در راستای مصالح و منافع کشور می باشد .ریاست جنبش برای ایران این فرصت را به وجود آورده تا به صورتی کاملا مشروع، اهداف و جهت گیری های محوری خود در نظام بین الملل را در قالب سازمانی با 120 عضو طرح و پیگیری کند.حرکت در این مسیر نیازمند تعیین دستور کاری دقیق از سوی ایران برای تقویت هرچه بیشتر جنبش در سیاست کنونی جهان است.این دستور کار می تواند شامل موارد زیر باشد:

1 - بازخوانی و بازسازی ارزشهای جنبش:چنانکه گفته شد؛ جنبش عدم تعهد در دوران دو قطبی جنگ سرد و به عنوان پاسخی به مسائل کشورهای پیرامونی تاسیس شد.فروپاشی شوروی و متعاقب آن تشدید فرایند جهانی شدن، محیط نظام بین الملل را دچار دگرگونی هایی کرد که نتیجه آن از میان رفتن برخی از دغدغه‌های مطرح در دوران جنگ سرد و شکل گیری موضوعات جدید بود.بحث پیرامون چگونگی تطبیق ارزشها و اصول جنبش با دوران پس از جنگ سرد از موضوعات مطرح در اجلاس های قبلی به ویژه اجلاس بلگراد(1989) و جاکارتا(1992) بود؛ ولی مروری بر این سالها نشان می دهد که عملا نتیجه خاصی از این مباحث حاصل نشده است و جنبش اکنون در نوعی بحران هویتی به سر می برد.

به نظر می رسد که موضوعاتی چون « چندجانبه‌گرایی»، «توسعه پایدار اقتصادی»، « مبارزه با خشونت های قومی، مذهبی و نژادی در سطح جهان»، « توسعه عادلانه حقوق بشر» و « بحران بدهی‌های جهان جنوب» می‌تواند ارزشهای جدیدی باشد که ایران بتواند در تجدید سازمان ارزشی این نهاد در دوره ریاست خود به دنبال آن باشد.

2 - تقویت ساختار نهادی: ماهیت جنبشی غیرمتعهدها، به معنای آن است که به رغم تعداد فراوان کشورهای عضو و علایق مشترک موجود میان آنها،هنوز سازمان و ساختار نهادی متناسبی برای پیشبرد اهداف و برنامه ها وجود ندارد.طی 60 سالی که از تاسیس سازمان‌ملل می‌گذرد؛ همواره بحث پیرامون تقویت ساختار نهادی سازمان جریان داشته است. واقعیت آن است که بخش مهمی از توان سازمان‌ملل برای نقش‌آفرینی در موضوعات روز جهانی، حاصل ساختار سازمانی، نهادهای پیرامونی، نیروهای حافظ صلح،موسسات مطالعاتی،دفاتر آن در کشورهای مختلف و... می باشد.به دلایلی که جای بحث آن در اینجا نیست،غیرمتعهدها نتوانسته اند فرآیند موفقی از شکل دهی به ساختار سازمانی متناسب با اهداف جنبش را ترتیب دهند. به‌نظر می‌رسد که کشورهایی چون هندوستان، اندونزی، آفریقای‌جنوبی، مالزی، نیجریه، ایران، عربستان و در سطح بعدی چین(به عنوان عضو ناظر) توانایی و ظرفیت کافی برای تامین منابع مالی و در وهله بعدی شکل دادن به ساختار نهادی مناسب برای جنبش و بدل کردن آن به سازمان را دارا باشند. ایران می‌تواند در دوره سه ساله خود در این مسیر کوشش کند.

3 - تقویت پیوند با سازمانها و نهادهای بین‌المللی همسو: همگام با تحول اقتصادی و سیاسی صورت گرفته در دو دهه گذشته، رشد روند همگرایی منطقه‌ای و اقتصادی، تقویت قدرتهای میانی بین‌المللی، سازمانهایی چون گروه بریکس، شانگهای، ایبسا، سازمان کنفرانس اسلامی، اوپک، مجمع کشورهای صادرکننده گاز، اکو در محیط بین المللی شکل گرفته‌اند که برخی از آنها توانسته اند با تقویت خود به نهادهای تاثیرگذاری در معادلات جهانی بدل شوند. پیوند با این سازمانها از یکسو زمینه ای برای انتقال تجربیات و از سوی دیگر تقویت همگرایی میان اعضاست.

موارد فوق را می‌توان رئوس یک دستور کار اساسی از سوی ایران برای دوران ریاست دانست که در ذیل خود شامل موارد جزئی بسیاری است.دوران ریاست مصر بر غیرمتعهدها به واسطه اوضاع دو سال گذشته این کشور را می‌توان دوران افول فعالیت جنبش دانست. ایران می‌تواند با فراهم ساختن زمینه احیا و نقش آفرینی جدی‌تر جنبش،از فرصت‌های ناشی از آن برای تحقق منافع خود استفاده کند.

ملت ما:روابط ایران و مصر پیامدی از اجلاس تهران

«روابط ایران و مصر پیامدی از اجلاس تهران»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم احمد بخشایش‌اردستانی است که در آن می‌خوانید؛ با توجه به این‌که هم‌اکنون ملت ایران شاهد برگزاری اجلاس عدم‌تعهد در این کشور هستند، به نظر می‌رسد برگزاری اجلاس برای ایران تا حد قابل‌توجهی راضی‌کننده بوده است. با توجه به این‌که امریکا و رژیم صهیونیستی برای برگزاری این اجلاس در تهران، مخالفت خود را ابراز کرده و از کشورهای عضو تقاضا کرده بودند تا آنها در این نشست حاضر نشوند، اما ملت ایران شاهد حضور بیش‌تر سران در این اجلاس نسبت به اجلاس‌های پیشین بودند. این اجلاس در حالی با کیفیت قابل‌توجه میهمانان مواجه بوده که سه سال قبل و در نشست پیشین ما شاهد مخالفت‌هایی که امروزه برای منزوی نشان دادن ایران می‌شود، نبودیم.

اما همان‌گونه که گفته شد، با وجود تمام مخالفت‌های این دوره و مانع‌تراشی‌های بسیار امریکا و رژیم صهیونیستی، برگزاری اجلاسی موفق را از سوی ایران به عنوان میزبان شاهد هستیم. در این راستا می‌توان این موفقیت را در حوزه توانمندی ایران برای برگزاری اجلاس بررسی و کشف کرد. جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلفی توانست افزون بر آنچه در اهداف خود گنجانده بود، به منافع اجلاس هم توجه کرده و تا حدی به تمام آنها دست یابد. هم‌اکنون مشاهده می‌شود که امنیت خوبی در سطح برگزاری اجلاس برقرار شده است.

همچنین در سطح سیاسی هم با وجود مخالفت‌های امریکا و رژیم صهیونیستی به خوبی وارد عمل شده و توطئه‌های آنها را خنثی کرده است. در سطح مذاکرات هم ایران توانست افزون بر برگزاری و میزبانی خوب از میهمانان اجلاس، با کشورهایی مانند هند و کره و دیگر کشورها مذاکراتی سازنده در عرصه مختلف اقتصادی و سیاسی داشته باشند. همچنین در سطح بیانیه هم توانست برای سوریه زمینه‌ای را فراهم کند تا کشورها از وجود سوریه به عنوان کشوری مستقل یاد کنند و علاوه بر آن، جهان عادی از نیازمندی‌های هسته‌ای ایران در این‌گونه اجلاس مطلع شوند. شانزدهمین اجلاس عدم‌تعهد همان‌گونه که تاکنون به آن اشاره شد، حواشی و مخالفت‌های بسیاری داشته و توانسته بر بسیاری از آنها فائق ‌آید.

بارزترین آنها می‌تواند حضور افرادی مانند بان کی مون دبیرکل سازمان ملل باشد. وی با حضور خود ضمن این‌که از فرصت‌هایی که برایش در اجلاس فراهم آمده، بهره می‌برد، به توطئه غرب و امریکا پاسخی منفی داده و آنها را بر حسب یک مثل قدیمی«سنگ روی یخ کرده است».

همچنین حضور محمد مرسی در تهران هم می‌تواند در نوع خود جالب توجه باشد. حضور مرسی را نه به جهت آن‌که رئیس پیشین اجلاس بوده و برای تحویل آن در این نشست حاضر شده، بلکه به جهت روابطی که می‌تواند بعدها پررنگ‌تر شود، حائز اهمیت دانست. با توجه به تلاش‌هایی که کشورهای امارات، قطر و عربستان سعودی برای جلوگیری از حضور مرسی در ایران انجام دادند و با توجه پیشنهاد 5 میلیارد دلاری آنها برای جلوگیری از حضور رئیس‌جمهور مصر در ایران، می‌توان حضور وی را در تهران بسیار ارزشمند به شمار آورد. روابط ایران با مصر در صورت مستحکم‌تر شدن، می‌تواند وزن سنگینی در منطقه ایجاد کند.

سخنرانی شخص مرسی در اجلاس و دیدار وی با رهبری و سایر مقامات ایران و مذاکراتی که روند آنها پیش‌بینی شده، همگی از جمله مواردی بود که می‌تواند باعث ایجاد یک سیاست استراتژیک قدرتمند برای ایران شود.

ابتکار:در پنجم تا دهم شهریور متوقف نشویم

«در پنجم تا دهم شهریور متوقف نشویم»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سید علی محقق است که در آن می‌خوانید؛چند سالی است که برخی کشورهای غربی برای تهران شمشیر را از رو بسته اند و با اعمال مجموعه ای از فشارهای سیاسی و تحریم‌های اقتصادی، قرار بود امسال و در چنین روزهایی تهران از منزوی ترین پایتخت‌های جهان باشد. اما این روزها فرودگاه امام خمینی، اتوبان‌ها و خیابان‌های منتهی به سالن‌های اجلاس و هتل‌های متعدد تهران چیز دیگری می‌گویند.

شواهد نشان می‌دهد که با وجود همه اما و اگرها ایران تا همین جا میزبان موفقی برای این نشست بوده است. به لحاظ کیفی و کمی سران و مقام‌های ارشد کشورهای عضو از دعوت تهران استقبال بی سابقه ای کردند تا در همان گام اول و پیش از آغاز اجلاس، اولین امتیازها به حساب تهران واریز شود. تا عصر دیروز کارشناسان و وزرای خارجه بیش از 100 کشور جهان به تهران آمده اند و امروز و فردا هم سران و مقام‌های ارشد بیش از 50 کشور به اتفاق بان کی مون دبیرکل سازمان ملل پا به خاک ایران می‌گذارند تا در روزهای پیش رو تهران به کانونی برای دیپلماسی جهان بدل شود.

حضور کیفی و کمی بزرگان جهان در تهران بیش از هرچیز حاصل جمعی از تعامل موثر و دیپلماسی آغوش باز ایران برای مهمانان از یک سو و جا افتادن جایگاه ایران برای کشورهای عضو به عنوان قدرتی مستقل و به معنای واقعی غیر متعهد به قدرت‌های روز جهان، از سوی دیگر است. شکی نیست اگردیپلماسی آغوش باز ایران در روزهای گذشته نبود امروز و فردا سران و مقام‌های ارشد کشورهایی مانند مصر، قطر، عربستان و حتی هند در چنین سطحی پا به اجلاس تهران نمی‌گذاردند.

اما اجلاس شانزدهم «نم» روز شنبه به پایان راه خود می‌رسد و سران و مقام‌های ارشد جهان راهی کشورهای خود خواهند شدند و آنچه از این آمد و رفت دیپلماتیک برای ایران بر جای می‌ماند مجموعه ای از تجارب، فرصت‌ها و دستاورد‌های سیاسی و اقتصادی خواهد بود.

این روزها شکست تلاش برای انزوای تهران به عنوان مهم ترین دستاورد ایران از برگزاری باشکوه اجلاس تهران در داخل و خارج از کشور مطرح می‌شود. این پیروزی از همان هفته گذشته و پیش از آغاز اجلاس، محقق شده بود و با اعلام قطعی شدن سفر سرانی مانند محمد مرسی، مان موهان سینک و بان کی مون شکست پروژه تحریم و انزوای ایران نهایی گردید. اما با همه این احوال این پیروزی دم دستی ترین و متزلزل ترین دستاورد از این رویداد بزرگ است و اشتباه است اگر مسئولان سیاسی کشورمان در این نقطه متوقف شوند و همه چیز را تمام شده فرض نمایند. این پیروزی به طور قطع نه محصولی قطعی و دائمی است و نه می‌تواند دستاورد اصلی از اجرای دیپلماسی آغوش باز برای اجتماع بزرگ سران جهان محسوب گردد و صرفا نمی‌از «دریای فرصت» فراهم شده از حضور سران «نم» در تهران است.

شک نداریم که سیاست بین‌المللی دول جهانی از سیال ترین و غیر قابل اتکاترین عرصه هاست و دیپلماسی به طور معمول در هیچ نقطه ای از زمان و مکان متوقف نخواهد نشد. از این رو همانند ورزش و دیگر حوزه‌های اجتماعی در عالم سیاست هم نباید و نمی‌توان در باد یک پیروزی خوابید و متوقف شد.

تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که به هر دلیل میزان تاثیر گذاری سازمانی جنبشی کشورهای عدم تعهد در ساز و کارهای جهانی آنچنان قابل توجه نبوده و همراهی‌های این تشکل و پیمان هیچ گاه برای پیشبرد منافع کشورهای عضو در مناقشات بین‌المللی چندان قابل اتکا نبوده است. برای مثال طرح پرونده هسته ای ایران در نشست‌های شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شورای امنیت و سازمان ملل از جمله مواردی از کم اثری این جنبش است.

در این موارد خاص اگرچه گروه کشورهای نم با صدور بیانیه‌هایی بر حق مسلم تهران در مساله انرژی اتمی همواره صحه گذارده اند اما در حوزه عمل و رایزنی‌های دیپلماتیک چندان شاهد اثرگذاری خاص و گروهی از آنان نبوده ایم. این شرایط در دیگر تحولات منطقه ای و در فشارهایی که از سوی اعضای پیمان ناتو و دیگر سازمان‌ها و اتحادیه‌های بین‌المللی بر کشورهای عضو «نم» وارد شده است نیز در طول دهه‌های گذشته صادق بوده است.

از این رو تلاش برای افزایش اثر بخشی‌های بین‌المللی نم در عرصه جهانی و نیز افزایش و تعمیق روابط دو جانبه ایران با کشورهای عضو می‌تواند جدی ترین ماموریت تهران از همین امروز تا پایان دوره سه ساله ریاست بر جنبش عدم تعهد باشد. تجربه ماههای گذشته و ماجرای دعوت از سران جهان برای حضور در تهران نشان داده است که در مناسبات دو جانبه، اصرار و توجه بر فصل مشترک‌ها و پای نفشردن بر اختلافات و نقاط تمایز به همراه توجه جدی بر منافع واقعی ملی به راحتی و همواره جواب می‌دهد و می‌توان این تجربه را نه به صورت مقطعی و کوتاه مدت که به طور همیشگی در روابط خارجی نصب العین قرار داد.

به یقین لازمه توفیق در این راه، تداوم تجربه سیاست تعامل حداکثری وتسامحی با جامعه جهانی و دیپلماسی آغوش باز در مواجهه با کشورهای عضو و به خصوص کشورهای شاخصی مانند هند، مصر، عربستان و... و همچنین افزایش حضور مستقیم، موثر و تنش زدا در مسائل و تحولات جهانی در عرصه سیسات خارجی و پویایی اوضاع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در داخل کشور است.

نتیجه چنین رویکردی در بلند مدت افزایش دوستان قابل اتکای تهران در جامعه جهانی و توجیه ناپذیر کردن اعمال فشار و تحریم علیه کشور در جریان مناقشات بین‌المللی خواهد بود و این همان دستاورد بزرگ و ماندگار تهران از اجلاس تاریخی شهریور 91 خواهد بود؛ به شرطی که در روزهای پنجم تا دهم شهریور متوقف نشویم و از فرصت پیش رو استفاده ای بهینه نماییم.

آرمان:جنبه ائتلاف در انتخابات آینده

«جنبه ائتلاف در انتخابات آینده»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم مهدی سنایی است که در آن می‌خوانید؛گمانه‌زنی‌ها از این امر حکایت دارد که در انتخابات آتی ریاست جمهوری گروه‌ها و طیف‌های مختلف سیاسی حضور خواهند داشت و طبیعتا برگزاری انتخابات پیش رو با حضور طیف‌های مختلف سیاسی می‌تواند هم به بالا بردن ضریب امنیت ملی و هم به ایجاد نشاط سیاسی در کشور کمک کند. در این راستا بزرگان کشور هم که نگاه دراز مدتی به مسائل کشور دارند، حتماً در این راستا تشویق و حمایت خواهند داشت که انتخابات با حضور حداکثری گروه‌ها و گرایشات سیاسی برگزار شود.

طبیعتا نقطه ایده‌آل در این زمینه نیز حضور هر سه جناح یعنی جناح اصلاح‌طلبان، اصولگرایان و مستقل‌ها خواهد بود البته در کشور ما مستقل‌ها با اینکه حضور گسترده‌ای در بخش‌های مختلف سیاسی دارند ولی به دلیل اینکه به عنوان یک گروه و جناح نیستند کمتر در قطب‌بندی‌های سیاسی دیده شده‌اند و باید یادآور شد علیرغم اینکه مستقل‌ها نیرو‌های وسیعی را در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تشکیل می‌دهند اما چون فضای سیاسی کشور تا کنون بین دو گرایش اصلاح‌طلبی و اصولگرایی حرکت کرده است کمتر برای مستقلان و اعتدال‌گرایان زمینه بدست گرفتن ساختار قدرت و دولت پدیدار شده است اما این امکان کاملا وجود دارد و محتمل است که مستقلان و نیروهای تشکیل یافته از این برآیند سیاسی در انتخابات پیش رو بتوانند به موفقیت‌هایی نایل شوند. چرا که در طول این سال‌ها عملا دو دوره اصلاح‌طلبی و دو دوره اصولگرایی در عرصه مسئولیت‌های اجرایی تجربه شده و این تجارب ممکن است فضا را برای رسیدن به جریانی تازه که همان مستقل‌ها هستند هموار سازد.

از دیگر سو مجموعه سیاسیون کشور و به‌ویژه کهنه‌کاران عرصه سیاست نیز قائل به این امر هستند که انتخابات آتی می‌تواند جنبه ائتلافی پیدا کند و بخش‌های میانی هر دو جناح به نتیجه واحدی برسند و در این صورت مستقلان هم می‌توانند شانس زیادی داشته باشند اما در مورد اینکه میان دو رقیب سنتی عرصه سیاسی یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان کدام طیف می‌تواند به پیروزی در انتخابات آتی نزدیک شود باید یادآور شد این امر تا میزان زیادی به شکل برگزاری انتخابات و همینطور فضای سیاسی که پدید خواهد آمد و فضای بین‌المللی بستگی دارد و باید افزود که سیستم سیاسی ما سیستم سیاسی پدر‌سالار است بدین معنا که هنگامی که از نیرو‌های معتدل سخن به میان می‌آید نگاه‌ها به سمت افرادی می‌رود که نقش تعیین کننده‌ای در گروه‌های سیاسی دارند و ظرفیت قابل توجهی برای هماهنگی میان گروه‌های سیاسی دارا هستند ولی اعتقاد شخص من بر این است که این افراد را می‌توان لیدر‌های سیاسی عنوان کرد و طبیعتاً یک نظام سیاسی باید زاینده و بالنده باشد و ضمن در صحنه بودن بزرگان سیاسی باید نیروهایی جدید و جوانتری را مورد توجه قرار داد و باید افزود که هنگامی که صحبت از یک جناح سیاسی می‌شود به ارشدترین نفر آن جناح نگاه‌ها معطوف می‌شود در حالی که معادلات می‌تواند به این گونه رقم بخورد که آن نفر ارشد جایگاه خود را در آن جریان حفظ کند ولی کاندیدایی که معرفی می‌شود کاندیدایی جوانی باشد.

از جهت دیگر شاید این نوع نگاه که پیش‌تر از آن یاد شد از این امر نشات می‌گیرد که بیشتر احزاب ما فردگرا هستند تا اینکه سیستم‌گرا باشند و نکته دیگر در اینباره این مسئله است که باید توجه داشت که مردم ما معمولا تغییر و تحول خواه هستند بنابر این در انتخابات پیش رو آن‌ها منتظر یک دیالوگ جدید خواهند بود و باید اطمینان داشت که مردم ضمن اینکه به اعتبار و سرمایه‌های انباشته توجه زیادی دارند اما در واقع به دیالوگی بیشتر توجه دارند که تازه باشد و گفتمان جدیدی را تعریف کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها