در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
شما یکبار از اصطلاح ژئومدیا در دنیای امروز صحبت کردید، تعریف علمی آن چیست؟
ژئومدیا اصطلاحی برگرفته از ژئوپلتیک است. در ژئوپلتیک، جغرافیای انسانی، اقتصادی، سیاسی و... در تصمیمهای مهم جهانی نقش دارد. مثلا شما نمیتوانید به عنوان کشور خارجی به چین نزدیک بشوید و جمعیت آن را نادیده بگیرید، نمیتوانید در رویارویی با روسیه وسعت جغرافیایی آن را در نظر نداشته باشید و... در عصر ژئومدیا هم رسانهها براساس واقعیتهایی که میسازند سنگ بنای تصمیمات مهم جهانی را میگذارند. در واقع رسانهها رفتار سیاستمداران را توجیه میکنند.
منظورتان از «واقعیتسازی رسانهای» همان حقایق تحریف شده است که به دلایل مشخصی رسانهها آنها را لاپوشانی میکنند؟
حقیقت ذاتا وجود دارد، اما واقعیت ادراکی از آن حقیقت است که لزوما هم ممکن است وجود نداشته باشد. ممکن است ادراک کاملا متضاد از آن حقیقت یا بخشی از آن باشد. مثلا در ماجرای حمله آمریکا به عراق، هانس بلیکس گفت در عراق سلاح کشتار جمعی وجود ندارد، اما چون رسانهها گفتههای او را کار نکردند، مردم تصور میکردند عراق سلاح کشتار جمعی دارد.
در عصری که رسانهها نقش اساسی در تصمیمات مهم جهانی دارند شبکههای بینالمللی ما چگونه عمل کردهاند؟
ما تا حدی توانستهایم با پنج شبکه بینالمللی، کار یک سویه آنها را بشکنیم. البته تا حدی، چون تولید اطلاعات بینالمللی بسیار گران است. گران از دو جهت؛ یعنی هم هزینه ریالی دارد هم نیاز به آدمهایی که باید زبان بلد باشند، ارتباطات اجتماعی کشور مورد نظر را بشناسند و... یعنی مثلا اینکه خبرنگار لندن، زبان انگلیسی بداند، کافی نیست، بلکه باید این شهر را بشناسد، آدمها را بشناسد، گرایشها را بداند و...
خب با توجه به بضاعت موجود توفیق داشتهاند؟
الحمدلله با اینکه ما منابع انسانی زیادی در مقایسه با شبکههای رقیب نداریم، اما توفیق زیاد داشتهایم. اینقدر توفیق داشتهایم که شبکههای خبری ما را نمیتوانند تحمل کنند. در خصوص بیداری اسلامی، العالم را از روی ماهواره عربست برداشتند. هیچ دلیلی هم نداشتند. فقط به این دلیل که ما اطلاعات نوع دوم منتشر میکردیم، تحمل نداشتند. برای پرس هم به شبکه اسکای انگلیس پول میدادیم که پخش شود، ولی آن را هم به بهانهای حذف کردند.
رسانهها برای اینکه در تصمیمات مهم جهانی اثرگذار باشند باید ابتدا بر باور مردم اثر بگذارند.
اصلاً این اصطلاحی که رسانهها نقش ژئوپلتیکی دارند برای این است که افکار بینالملل را میسازند. همین طور که الان آنها تلاش میکنند از طریق همین رسانهها بر افکار ایرانیها تاثیر بگذارند. ما حدود 70 میلیون نفر جمعیت داریم. الان نزدیک 115 شبکه فارسی زبان داریم. خیلی مهم است. باید سوال کنیم چرا این همه شبکه برای ما راه انداختهاند. عاشق چشم و ابروی ما که نیستند. شبکه هزینه دارد. حالا بعضی از این شبکهها خیلی ارزش ندارد، ولی بعضیهایش خیلی پرهزینه است و هیچ درآمدی ندارد. معلوم میشود یک جریان قدرتمند و سازمان جاسوسی پشت قضیه است.
آنها به این نتیجه رسیدهاند که اثرگذاری بر عموم مردم از طریق شبکههای سیاسی و خبری ممکن نیست و اهداف سیاسی خود را وارد فضای اجتماعی کردند. یعنی از طریق شبکههایی که کارشان پخش فیلم و سریال است وارد عمل شدهاند...
اولین بار هم این رویکرد در رادیو آمریکا اتفاق افتاد. پیش از انقلاب رادیویی به نام رادیو آزادی وجود داشت. رادیو آزادی موفق بود چون پس از جنگ جهانی روابط خصمانه میان آمریکا و شوروی شکل جدیدی پیدا کرد. بعدها بوش پدر در یک سخنرانی گفته بود باید از رادیو آزادی تشکر کنیم، چون بیش از 70 سال هجمه میکرد به پایههای ایدئولوژیک مارکسیستی شوروی. ولی این مدل برای ایران جواب نمیداد، چون آنها میخواستند در قالبی مثل رادیو آزادی به چه حمله کنند؟ ایدئولوژی جمهوری اسلامی کتاب قرآن بود و نمیتوانستند ایدئولوژی ما را نقد کنند. به قول یکی از استادان کتاب قانون جمهوری اسلامی از 1400 سال پیش مشخص شده است. هرچه خطا باشد میفهمیم خطاست. به چه میخواستند حمله کنند؟ میدانستند موفق نمیشوند. اینجا بود که برای اولین بار به این نتیجه رسیدند که باید طور دیگری وارد عمل شوند. آمدند رادیو فردا را راهاندازی کردند. رادیو فردا اولین تجربه آمریکا در حوزه اجتماعی بود.
این رادیو قصد داشت عموم مردم را که چندان هم پیگیر اخبار سیاسی نیستند جذب کند، ولی با اهداف سیاسی.
من مقالهای نوشتم با عنوان عبور از میدان مین رسانهای. واقعا اینها برای ما میدان مین رسانهای تدارک دیدهاند. البته در کنار رادیو فردا با اهداف سیاسی مشخص، رادیوهای دیگری هم بودند ولی این رادیو کاملا ساختاری فکر شده داشت. آنجا معلوم شد اینها قصد دارند در فضای اجتماعی کار سیاسی بکنند. بتدریج این ساختار وارد حوزه تلویزیون هم شد. بعضی شبکههای موجود در زمان آغاز به کار فقط فیلم پخش میکردند، ولی الان کاملا کار سیاسی انجام میدهند.
ولی از همان ابتدا معلوم بود اینها میخواهند از حوزه اجتماعی وارد حوزه سیاسی شوند. ما از این شیوه که اتفاقاً جواب هم میدهد الگو گرفتهایم. ما الان دو شبکه خبری در حوزه بینالملل داریم اما بعد از راهاندازی شبکهای مثل آیفیلم و استقبال عربزبانان از آن به نظر میرسد اتفاقا در این حوزه موفقتر هستیم...
شبکههای خبری سیاسی که کارکرد خودشان را دارند، اگرچه لایه مخاطبشان کمتر است، اما بسیار اثربخش است. حوزه سیاسی محدود است، اما اثربخشی بالایی دارد.
بله. ولی موفقیت آیفیلم در کشورهای مسلمان نشان داد ما در حوزههای اجتماعی اثرگذارتر هستیم...
خب، تجربه آیفیلم باعث شد ما اثربخشی فعالیتمان را در حوزه اجتماعی ببینیم، اما در حوزه سیاسی هم ناموفق نیستیم. الان سایت پرس از سایتهای بسیار پرمخاطب است، چون دارد در آن فضای یکدست، جور دیگری خبر میدهد. میدانید تولید نوع دیگری از خبر خیلی سخت است، ما بسرعت هم نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم. به هر صورت تا الان معلوم شده اگر در حوزه بینالمللی سرمایهگذاری کنیم جواب میگیریم.
البته به نظر میرسد در حوزه اجتماعی هم فعلا به جهان اسلام ورود داشتهایم و درصد زیادی از موفقیت رسانهای ما هم به محتوای مطابق با ارزشهای اسلامی شبکههای ما باز میگردد.
البته ما در جهان اسلام بیشتر کار کردیم، به خاطر همسویی با مردم این کشورها. ولی در جهان غرب هم هیسپان تیوی که شش ماه پیش راهاندازی شد، نشان میدهد کاملا در آن حوزه هم میتوانیم تعریفی جدید از خود به مردم ارائه کنیم. یا مثلا پرس، ولی شما نمیتوانید با یک کانال خبری مثل پرس، شرارت رسانهای غرب را جبران کنید.
به نظر شما تجربه آیفیلم میتواند به زبانهای دیگر هم تکرار شود و به همان میزان از موفقیت دست یابد؟
بله، مثلا آیفیلم انگلیسی در حال آماده شدن است.
آیا آیفیلم انگلیسی هم میتواند به اندازه آیفیلم که الان فعال است موفق شود، با توجه به اینکه مخاطبان آیفیلم عربی به خاطر محتوای متناسب این شبکه دوستدار آن هستند اما مردم انگلیسی زبان اعتقادات اسلامی ندارند و ممکن است محتوای مطابق با باورهای اسلامی دغدغهشان نباشد.
بله میتواند موفق باشد، چون تجربه نشان داده محتوای پاک را مردم با هر دین و مذهبی دوست دارند. میتوانیم برای آیفیلم انگلیسی روی شعار محتوای پاک کار کنیم. شما فکر میکنید آدمهای غرب همه بی اخلاق هستند؟ نه این طور نیست. استادی میگفت غرب مردسالارترین جامعه بشری است، چون زنها باید در چارچوب دلخواه مردها حرکت کنند. کافی است ما در آیفیلم انگلیسی این را در ناخودآگاهش بیاوریم. سیمای غرب چه محورهای بنیادی برای جذب دارد؟ سکس، خشونت و هیجان. ولی شما با مزیتهای جدیدی که برای خودت تعریف کردی وارد میشوی و بخشی از حقیقت انسانی را با سریال نشان میدهی. جذاب است و داستان گیرایی دارد.
اگر کسی همیشه جایی زندگی کند که هوای آلودهای دارد فکر میکند هوا همه جا همین قدر آلوده است، اما اگر برود جایی که هوای پاکی دارد نگاهش تغییر میکند.
یکی از دوستان میگفت من در فرانسه درس میخواندم. بعد از فیلم «بدون دخترم هرگز» یکی از کارهای ما این بود که برای مردم توضیح بدهیم ما در ایران حمام میرویم. در صورتی که فرانسه تا جنگ جهانی اصلا توالت نداشت. ببین چه تلقیای از مردم دارند؟ ما باید این تلقی را اصلاح کنیم. حتی ما نیاز داریم یک کانال بینالمللی فارسی داشته باشیم.
که چکار کند؟
زندگی را در ایران نشان بدهیم. بازار را نشان بدهیم. برای اینکه اصلا براساس فشار جهان رسانهای، اینجا را از یک دهکوره افغانستان هم گاهی کمتر میبینند. ما باید با رسانههای بینالمللی خودمان بر افکار عمومی، حقایق و واقعیتها اثر بگذاریم.
و این کار سختی است، چون رسانههای رقیب تاکنون بر افکار عمومی جهان بسیار اثر گذاشتهاند و تغییر این نگرشهای به قول شما واقعیتسازی شده کار سختی است.
یک استاد ارتباطاتی آمده بود ایران و معتقد بود الان دیگر بحث گردش اطلاعات و آزادی رسانهها محقق شده است. میگفت دلیلش هم حضور رسانههایی مثل العالم، پرس تیوی و برخی شبکههای دیگر است. من گفتم حرف شما را باور ندارم. گفت چرا، گفتم برای اینکه دوهزار کانال ماهوارهای در حال حاضر داریم. این دوهزارتا را میتوانیم چند گروه کنیم؛ کانالهای ورزشی، تفریحی، فیلم و سریال، علمی و... حالا از این پنج شش گروه چندتا فیلم و سریال تولید میکنند. در دنیا ده تا 15 کمپانی فیلم تولید میکنند. بقیه پخشکننده هستند. بنابراین همه مصرفکننده هستند و کسی تولید نمیکند. گفتم چند تا کانال خبری داریم. همه این دوهزارتا خبر پخش میکنند و یکی خبر تولید میکند؟ همه خبرهای چند مرکز بزرگ تولیدکننده اخبار را پخش میکنند. برای همین همه خبرها از منابع خبری واحدی منتشر میشوند و همه از ایدئولوژی خبری آنها پیروی میکنند.
همه کانالها پخش هستند و تولیدکننده نیستند. امروز اینها یک فیلم سینمایی پخش میکنند و ده روز بعد آنها. ده تا کمپانی رسانهای هستند که دنیا را اداره میکنند.
پس مخاطب منفعل است.
بله. اتفاقا به همین دلیل من به او گفتم ظاهر مخاطب فعال است، ولی اساسا منفعل است، چون فکر میکند که انتخاب میکند.
و سواد رسانهای هم متعاقب آن بیمعنا میشود.
ایراد این است که در رشته جامعهشناسی حداقل دو واحد سواد رسانهای باید درس بدهند. خب ما میخواهیم در این فضا وارد شویم. تولید ما به همین دلیل مهم و متفاوت میشود. نمیگویم اشکال ندارد یا ضعف نداریم، اما ماهیتا متفاوت هستیم.
اما ساختار فیلم و سریالهای ما ضعیفتر است و ما از نظر تکنیک دچار مشکل هستیم؟
اشکال ندارد، چون آن اولویت دوم کار است. اتفاقا بعضی وقتها تکنیکهای ما خیلی هم خوب است. بعضی سریالهای ما واقعا فاخر است. ما باید کیفیت را بالا ببریم. الان در سپهر رسانهای اتفاقات مهمی افتاده است که تا ده پانزده سال پیش نبود، مثل فراوانی رسانه. این فراوانی دو وجه دارد. هم تعداد رسانههای مختلف زیاد شده و هم تنوع آنها بیشتر شده است. یعنی توسعه تخصصی داشتیم. همزمان رسانههای متعددی هم متولد شدهاند، مثلا الان بازیهای کامپیوتری نقش خیلی مهم رسانهای پیدا کردهاند. تا چند سال پیش فضای مجازی اینقدر قدرت نداشت. الان فضای مجازی بخش اعظمی از زندگی فعالانش را گرفته است. تازه در همین فضای مجازی هم رسانههای مختلفی هستند. این تکثر و تنوع موجب بلوک بندی جدیدی از مخاطب شده و مخاطبان را تقسیم کرده است.
این تقسیمبندی رسانهای شرایط ما را هم تغییر داده است؟
حالا خود این برای ما یک اتفاق است. الان در فضای رسانهای ما تنها رسانهای هستیم که درگیر دو رقابت هستیم. تعدادی از رسانهها با ما در پیام رقابت دارند، چون ما رسانههایی هستیم که ماهیتا محتوا برایمان اصالت دارد نه که مخاطب اصالت نداشته باشد، اما محتوا مهمتر است. در فضای جدید رسانهای این رقابت شدید است. نه تنها در رادیو و تلویزیون که در همه رسانهها این رقابت هست، ولی در رادیو و تلویزیون قدرت بیشتری دارد. گروه اول با ما عامدانه گاهی از منظر سیاسی و گاهی از منظر ایدوئولوژیک قصد مبارزه دارد، یعنی آگاهانه این کار را انجام میدهد. گروه دیگر نه آگاهانه ولی با ما رقابت میکند. میخواهد مخاطب ایرانی داشته باشد. دنبال جذب مخاطب است. معنایش این است که میخواهد مخاطب را از ما بگیرد. ممکن است قصدی نداشته باشد، اما نتیجه نهایی به نفع گروه اول است.
برای گروه دوم مثال میزنید؟
برخی شبکههای فارسی و حتی غیرفارسی چون روی ماهواره هستند و جاذبههای بصری خاصی دارند در این گروه جای میگیرند. مثلا بعضی کانالهای فارسی که به قصد تجارت با نگاه خوشبینانه راهاندازی شدهاند در این گروه هستند. در این شرایط رسانههای جمهوری اسلامی باید آمادگی کامل پیدا کنند. به همین دلیل گفتم باید شبکه بینالملل ایرانی هم داشته باشیم که مردم دنیا هم ما را بشناسند و هم ما بتوانیم در باطن مردم ورود پیدا کنیم. خوشبختانه در حد بضاعت وارد شدیم و حالا بیشتر از حد بضاعت نفوذ داریم، چون ما برای دنیا حرف داریم.
محدودیت تولید خبر همسو با اهداف شبکهای مثل پرس که میخواهد حرف متفاوت بزند که ماهیت وجودی آن را زیر سوال میبرد، چاره چیست؟
باید بتوانیم انحصار تولید خبر را از بین ببریم. به همین دلیل سازمان صدا و سیما پیشنهاد مرکز تولید اخبار بینالمللی را داده است که کار سنگین و پر هزینهای است. باید پایدارش کنیم. دائم خبر تولید کنیم که مردم دنیا از منظر ما هم به پدیدهها نگاه کنند. در حال حاضر آنها منظر خود را از طریق هزار شبکه ارائه میکنند و ما از طریق دو تا! هزار به دو. حالا ممکن است بعضی کشورهای عرب هم با ما همراهی کنند، فوقش میشود هزار به ده. خب معلوم میشود هنوز ما در میزان ارتباط با مردم باید سرمایهگذاری کنیم.
اصلا هدف ما از راهاندازی شبکههای بینالمللی چیست، میخواهیم بر افکار جهانی تاثیر بگذاریم یا خودمان را به دنیا بشناسانیم؟
مغایرتی ندارد. وقتی شما اطلاعاتی میدهید افکار عمومی جهان نسبت به آن توجیهی پیدا میکند. از خودت هم میتوانی معرفی خاصی بدهی. ما جامعه فرهیختهای هستیم. دنیا باید ما را به فرهیختگی بشناسد. یک بار در مسکو با رئیس اتحادیه رادیو و تلویزیونهای شوروی صحبت میکردم که 420 عضو دارد. برایش کمی از فعالیتهای رادیو و تلویزیون ایران صحبت کردم. گفت فکر میکردم ایران روستایی بیش نیست. یکی از همکاران ما در مسکو چندسالی بود با دختری مسلمان و اهل مسکو ازدواج کرده بود. تعریف میکرد به همسرش گفته برویم ایران. گریه کرده گفته من را در ایران با شتر کجا میخواهی ببری. رسانههای بینالمللی ما را اینجور به دنیا معرفی کردهاند. ما باید خودمان را آن گونه که هستیم به دنیا معرفی کنیم.
سالها پیش با آقای لاریجانی رفتیم یونان. آقای لاریجانی برای رئیس رادیو و تلویزیون یونان توضیح میداد ما سالانه چقدر فیلم و سریال تولید میکنیم. من به قیافهاش نگاه کردم دیدم باور نمیکند. بعد خود آقای لاریجانی هم گفت این باور نکرد. بعد گفت ما برخی لوازم را هم خودمان تولید میکنیم که دیگر اصلا باور نکرد. گفت ما که یونانیم میخریم شما تولید میکنید!
حالا نه با این لفظ، ولی همین منظور را داشت. وقتی باور نمیکند یعنی از تواناییهای ما غافل است.
چکار کنیم تا حقیقت روشنتر بشود؟
دنیا، غرب را از طریق سینما شناخت. رسانه قدرتمند سینما غرب را معرفی کرد. بعد تلویزیون آمد و مردم را به درکی از غرب رساند، اما این درک با حقیقت اصلا یکی نیست. حالا فکر کنید ما در چنین شرایطی بیاییم چهره نادرست و تندی از ایران در فیلمی به جهان نشان بدهیم. چون سینما رسانه موثری است. حالا ممکن است آن فیلم برای داخل ایران خوب باشد و مشکلی را حل کند، اما نمایش آن در جامعه جهانی به جامعه ایرانی ظلم میکند. منافع ملی را باید در نظر بگیریم.
اخلاقگرایی و محتوای پاک
آیفیلم شبکه موفقی بود. وقتی شروع شد ما رفتیم توی پازل رسانهها و جایی را که خالی است پر کردیم. در گزارشی امنیتی حسنی مبارک گفته بود ایران و سریالهای دینیاش دارد دنیای اسلام را تسخیر میکند.
بالاخره مردم مسلمان پای شبکههای ماهوارهای همواره نگرانیهایی دارند. ولی کانال آیفیلم شبکهای است که مردم بدون دلهره محتوای آن را نگاه میکنند، چون ما مقید هستیم. کانالهای ترکیه، مصر و عرب بیشتر در چارچوب فرهنگ غربی کار میکنند. اما ما در چارچوب فرهنگ ایرانی ـ اسلامی محصول تولید میکنیم. خب این یک مزیت بزرگ برای مردم مسلمان است. الان کشورهای عربی شروع کردهاند به تولید سریالهای دینی. خودشان هم گفتهاند از ایران الگو گرفتهاند.
ما ناچاریم با همه دنیا حرف بزنیم به زبانهای مختلف و به اشکال مختلف. ما باید شبکههای اسلامی و معارفی به انواع زبانها داشته باشیم. چون کلام حق، کلامی است که اگر کسی معاند نباشد، دریافتش میکند. نمیخواهم بگویم ما سخنگوی کلام حق هستیم، اما تلاش رسانهای جمهوری اسلامی در این راستاست.
ما تلاش عمومی داریم که چنین عمل کنیم. ضعفها و اشکالاتی داریم، اما ترویج فساد نمیکنیم و با ترویج فساد روی پا نماندهایم. برعکس کشورهایی هستند که میخواهند از طریق ترویج فساد بمانند. ما ماهیتا با آنها فرق میکنیم. به همین دلیل خیلی باید روی اخلاقیات حساس باشیم.
فاطمه رحیمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «قاب کوچک» با غلامحسین لطفی کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون
دکتر فؤاد ایزدی در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» بارئیس مرکز طرح، برنامه و بودجه سازمان صدا و سیما
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین: