در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
یاد روزهای خوش قدیم بخیر. زمانی که پای بازیهای ساده و بیتکلف مینشستیم و بیشترین لذت را از آنها میبردیم. آن زمان یک کاراکتر بود، چند دشمن، هزاران تیر و سلاحهای تخیلی و عجیب و غریب که تنها امید، پیروز شدن بازیکن در میدان بود. در این دوره، گاهی میتوان نمونههایی از آن دست بازیها را لابهلای عناوین آرکید مشاهده کرد. آکایکاتانا تجربهای منحصر به فرد ارائه میکند که فقط در این دوره خاص محسوب میشود. در نسلهای قبلی نمونههای این عنوان بسیار زیاد بودند؛ اما بیشتر آن عناوین قبلی را میتوان به ریتم گیتار در موسیقی پاپ و آکایکاتانا را به سلوهای مسخکننده در موسیقی متال شبیه کرد. آکایکاتانا سرعت، دقت و زیرکی بسیاری طلبکرده و در عوض شما را با یک پیروزی رضایت بخش راهی خواهد کرد. داستان در آکایکاتانا هیچ نقش عمیقی نداشته و سازندگان فقط به چند تصویر و مقداری نوشته در انتهای هر پایان بسنده کردهاند. ماجرا آنطور که در دفترچه نسخه اورجینال بازی روایت شده، مربوط به چند یاغی است که علیه ارباب سابق خود شورش میکنند و قصد نابودکردن وی را دارند. بازی دارای سه کاراکتر خلبان و سه کاراکتر موسوم به «فانتوم» است که در بازی مدام باید بین این دو سوئیچ کنید؛ وگرنه کلاهتان پس معرکه خواهد بود! بیهویتی در بازی موج میزند. سراسر مراحل از تانک، ضدهوایی و انواع دیگر تجهیزات نظامی پرشده که در نهایت به یک رئیس شمشیرزن تیرانداز ختم میشود! مدل هواپیماها نیز براساس نمونههای جنگ جهانی دوم طراحی شده است که هیچ سنخیتی با ظاهر مثلا پست مدرن بازی ندارد. اینها کنار تعدادی نمونه دیگر، شالودهای مضحک خلق کردهاند که نه زیبا از کار درآمده و نه بهگونهای است که جذاب ظاهر شود! اما از سوی دیگر، واضح است که پشت طراحی مراحل، فکر خوابیده است. اگر با ساختار مراحل آشنا نباشید، بارها باید با شکست رو به رو شوید، حال آن که شناخت دقیق آنها، موجب میشود با امتیازات فوقالعاده بالایی کار را به انجام برسانید. ظاهر تکنیکی بازی نیز درصدد است تا حالتی کلاسیک و نوستالژیک رو کند که در این کار موفق نیز بوده است. اما در دورهای که حتی بازیهای کم حجم Pop Cap هم گرافیکهای چشمنواز براق دارند، ظاهر خشک بازی و عدم تلفیق هوشمندانه رنگها نمیتواند موجه باشد. بهتر بود سازندگان در این زمینه خلاقیت بیشتری به خرج میدادند. کمپین اصلی بازی نیز زمان بسیار کوتاهی میبرد و در هر سه مُد بازی، بیش از نیم ساعت زمان نیاز ندارید.
همانطور که گفته شد شما کنترل یکی از کاراکترها را پشت فرمان هواپیما و دیگری را به عنوان یک فانتوم یا شبح به دست میگیرید. باید با کنترل دقیق و سرعت عمل بالا کاراکترهای خود را از میان آماج گلولههای رنگی حرکت داده و دشمنان را سرکوب کنید. برخی از تیرها مسیر مستقیمی را طی میکند؛ در حالی که برخی دیگر ردیاب داشته و به سمت جایگاه شما میآید. شما سلاحهای متفاوتی را برای استفاده خواهید داشت و از همین جا کار جذاب میشود. سلاح اولیه شما چند موشک و رگبار است و یک آپشن به عنوان سلاحی جداگانه که فراتر عمل میکند. بمبهایی نیز در اختیار دارید تا در موقع لزوم، تمام دشمنان را به درک واصل کنید. سه حالت در صفحه اصلی بازی قابل دسترسی است؛ حالت Origin ساختاری سادهتر از بقیه داشته و در آن پس از کسب انرژی و سوئیچ به فانتوم خود، میتوانید گلولهها را دفع کنید، حالت Slash به شما اجازه انجام دو نوع حمله تدافعی و تهاجمی را میدهد که بنا به نوع حمله، انرژی یا فلز جمع میکنید. با سوئیچ روی فانتوم میتوانید فلزها را پرتاب کرده یا به شمشیر تبدیل کنید و امتیازی باورنکردنی کسب کنید. هر قدر در زمان پرتاب این شمشیرها به دشمن نزدیکتر باشید، امتیاز بیشتری ازآن خود خواهید کرد. بازی قابلیت دونفره شدن را هم دارد و یک لیدربرد خاص برای این مُد هست. کسانی هم که از جاهطلبی بیشتری برخوردارند و به امتیازات دو مُد دیگر راضی نمیشوند، میتوانند در سومین مُد بازی با نام Climax شرکتکننده و رکوردهای هنگفتی را به ثبت برسانند. در این حالت همهچیز سختتر شده، دشمنان حملات پیچیدهتری انجام میدهند و امتیازات، حالتی کمبومانند پیدا میکنند. در نهایت به کسانی که اهل بازیهای آرکید دیوانهوار هستند این بازی را توصیه میکنیم.
سیاوش شهبازی
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد