بالاخره بعد قرنی زهره خانوم از جلوی خورشید خانوم گذر کرد. پدیده‌ای که خیلی‌ها مشتاق دیدنش بودند. علت اصلی این اشتیاق هم همین قرنی یک‌‌بار بودنش بود! وگرنه بسیار پدیده‌های زیباتر از این که هر روز و هر روز تکرار می‌شوند و ما به اونها نیم نگاهی هم نمی‌اندازیم!
کد خبر: ۴۸۱۱۱۷

دیروز ظهر دوستم پکر و ناراحت بود از این که خواب مونده و تماشای گذر زهره رو از دست داده و صد وای و افسوس که کی دیگه صد سال دیگه زنده است که این رو ببینه!

بهش گفتم قربونت، فردا صبح از خوابت بزن برو یه گوشه بشین طلوع زیبای صبح رو که تو این 40 سال عمرت هر روز دمیده و تو یکی دو بار بیشتر ندیدیش، خوب نگاه کن و فکر کن قراره صد سال دیگه چنین طلوعی بشه! اصلاً فکر کن هر روز زهره از جلو خورشید رد می‌شه و تو سرت به کار خودته یا خوابی! چه توفیری می‌کنه!

دوستی‌ها هم همین‌طوره؛ تا وقتی دوستی دمِ دستته و فکر می‌کنی هر وقت اراده کنی داریش، کمتر شوق دیدارش رو داری؛ لحظه‌ها رو هدر میدی... ولی وقتی بدونی همین یک دمه و هر لحظه ممکنه بذاره بره، هر ثانیه رو غنیمت می‌شمری!

آدمایی هستیما!

* آنتی آلزایمر: گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت‌/‌ که به باغ آمد ازین راه و از آن خواهد شد.

از وبلاگ رنگینک

rangynak.blogfa.com

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها