فتح خرمشهر و 8 سال دفاع مقدس را می‌توان به عنوان یک پدیده تاریخی و تأثیرگذار بر جامعه ایران و حتی بر جوامع و ملت‌های مسلمان مورد توجه قرار داد. منظور از پدیده نامیدن فتح خرمشهر، این است که پدیده تاریخی مساله‌ای است که در مقطعی، بخش وسیعی از جامعه را به تغییر و تحول دچار می‌کند و در گستره زمانی و مکانی عینیت می‌یابد و دارای تأثیرات منطقه‌ای یا تغییر در معادلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی داخل کشور یا حتی در سطح منطقه و بین‌المللی می‌شود؛ چرا که فتح خرمشهر به عنوان پدیده‌ای تاریخی، موضوعی نیست که بیاید و بگذرد و با گذر زمان فراموش شود، بلکه این پدیده تاریخی می‌تواند به صورت‌های مختلفی دوام پیدا کند و اثرش در حافظه مردم و در گردش زمان و مکان باقی بماند.
کد خبر: ۴۷۶۲۱۶

به نوعی، این پدیده در شکل‌گیری هویت تاریخی جدید ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری اندیشه و اراده و عزم جوانان ایران برای فائق آمدن بر مسائلی که ناممکن بود، بسیار مؤثر است و همین پدیده تاریخی می‌تواند برای ملت ما در حوادث حال و آینده و مشکلات سیاسی و اجتماعی و حتی تهدیدهای جدیدی که ممکن است برای ایران تصور شود، تأثیرگذار باشد.

باید اذعان کرد که اگر ملت ایران از هویت تاریخی خودش جدا شود، دچار بی‌ریشگی خواهد شد و نخواهد توانست حتی همدلی نسل‌های حال و آینده را برانگیزد و بر مشکلات پیش رو فایق آید، اما اگر پدیده تاریخی 8 سال دفاع مقدس، بویژه پدیده تاریخی فتح خرمشهر را همواره با نوشتن کتاب‌ها، ساختن فیلم‌ها، بازدید مردم بویژه جوانان در قالب کاروان راهیان نور به مناطق عملیاتی زنده نگه داریم، این حادثه سترگ همواره به عنوان یک عبرت و درس بزرگ تاریخی وجود خواهد داشت که یک ملتی با دست تنها ولی با رهبری بی‌بدیل حضرت امام(ره) توانست بر تمام قدرت‌های پشتیبانی‌کننده صدام غلبه پیدا کند و پیروزی را به دست بیاورد.

وحدت ارتش و سپاه

عملیات بیت‌المقدس (آزادسازی خرمشهر) از تاریخ دهم اردیبهشت سال 61 شروع و سوم خرداد همان سال با آزادسازی خرمشهر به پایان رسید. حدود 23 شبانه‌روز جنگ مداوم در هوای گرم خوزستان برای نیروهای رزمنده ارتش و سپاه و بسیج بسیار طاقت‌فرسا بود. در این عملیات بیش از 19هزار اسیر از عراق گرفته شد که فقط 10 هزار نفر آن در شهر خرمشهر می‌جنگیدند و نشان‌دهنده آن بود که تا روز آخر صدامیان نمی‌خواستند خرمشهر را از دست بدهند و خرمشهر کلید مذاکرات سیاسی آنها برای تحمیل اراده‌شان به جمهوری اسلامی ایران بود. منطقه آزاد شده به وسعت 5400 کیلومتر مربع بود و برای اولین بار نیروهای رزمنده اسلام به مرزهای بین‌المللی ایران و عراق می‌رسیدند.

در این عملیات، 3 قرارگاه عملیاتی تشکیل شد و فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا که قرارگاه مشترک ارتش و سپاه بود را سپهبد شهید علی صیادشیرازی که در آن زمان سرهنگ بودند و برادرمان سرلشکر محسن رضایی، مشترکا به عهده داشتند. به همراه آن سه قرارگاه عملیاتی شامل قرارگاه قدس، فتح و نصر این سه قرارگاه هم که قرارگاه مشترک ارتش و سپاه بود تشکیل شد. در این عملیات یگان‌هایی از ارتش و سپاه با هم همراه بودند و می‌شود گفت یک همدلی و انسجام و یک وحدت به معنی واقعی، هم در قلب‌ها و هم در میدان و صحنه عملیات به وجود آمده بود که این وحدت ارتش و سپاه، طی جنگ بسیار کارساز و موثر بود. همزمان با اجرای عملیات فتح‌المبین (فروردین 61)، نیروهای اطلاعاتی ما، منطقه خرمشهر را شناسایی می‌کردند، یعنی از رودخانه کارون عبور می‌کردند، جاده اهواز ـ خرمشهر را شناسایی می‌کردند و تقریبا ما براساس این اطلاعات دقیق، عملیات بیت‌المقدس را طراحی کردیم، گاه این نیروهای اطلاعاتی 48 ساعت در منطقه اشغالی دشمن می‌ماندند و گاه وقتی به جاده اهواز ـ خرمشهر می‌رسیدند، سجده شکر بجا می‌آوردند و واقعا با عشق و علاقه بسیار عالی کار را انجام می‌دادند. خود این کار اطلاعاتی همزمان با عملیات فتح‌المبین به ما سرعت بیشتری را در طرح‌ریزی عملیات بیت‌المقدس می‌داد. در ارتباط با اتخاذ استراتژی جنگ انقلابی می‌توان گفت عملیات‌هایی که مجموعا در 8 سال دفاع مقدس انجام شد، از چارچوب کلاسیک فراتر بود. برای عراقی‌ها که جنگ کلاسیک را می‌دانستند، شیوه جدید جنگ غیرقابل تصور بود. هم در استراتژی و هم در تاکتیک‌های عملیات‌های نظامی‌مان از یک نبوغ در طرحریزی عملیات و قدرت عملیات عمیق در شب استفاده شد. در عملیات، آزادی خرمشهر، همزمان با عبور از رودخانه کارون نیروها در شب به صورت پیاده حدود 25 کیلومتر پیشروی کردند، در حالی که جلوی آنها میدان مین بود و دشمن با توپخانه و زرهی با آنها می‌جنگید. خود این نبوغ و طرح‌ریزی همزمان با عبور از رودخانه کارون و پیشروی در شب و رسیدن به جاده اهواز ، گرفتن منطقه وسیعی در غرب رودخانه کارون ، احداث پل‌های سنگین قابل عبور با تانک از سوی ارتش جمهوری اسلامی ایران و گرفتن یک سرپل بزرگ برای عراقی‌ها غیرقابل تصور بود که چطور ایرانی‌ها توانسته‌اند این سرپل را بگیرند. ما در طرح‌ریزی مرحله دوم عملیات به گونه‌ای عمل کردیم که یگان‌های قدرتمند خود را به قلب منطقه عملیاتی دشمن رسانده بودیم. قلب منطقه عملیات به گونه‌ای بود که عراقی‌ها به تردید بزرگی دچار شده بودند، که ما پیش از این‌که خرمشهر را آزاد کنیم به سمت بصره می‌خواهیم پیشروی کنیم. همین تصور باعث شد 2 لشکر 5 زرهی و 6 مکانیزه که پشت رودخانه کرخه کور آرایش گرفته بودند، فرار کنند؛ یعنی ما وقتی قلب منطقه را تصرف کردیم، دشمن نگران سقوط بصره و مجبور به فرار شد. هوای گرم، حجم آتش دشمن، عملیات‌های پشت سر هم و پاتک‌های شدید دشمن، کار را بسیار سخت می‌کرد، حتی زمانی می‌شد که هوای منطقه طوفانی می‌شد، اما همه نیروهای رزمنده ارتشی و سپاهی و بسیجی با یک استقامت بسیار بالا، با روحیه بسیار بالا، با عشق به جهاد و شهادت، با عشق به این‌که فرمان امامشان را در آزادی خرمشهر اطاعت کنند، گرما را تحمل می‌کردند. این صبر و استقامت البته تنها رزمندگان را شامل نمی‌شد، بلکه مادران و همسران رزمندگان نیز این صبر و استقامت را عمل می‌کردند و این خود، پشتوانه معنوی عظیمی برای رزمندگان بود و این صبر و استقامت یکی از عوامل مهم فتح خرمشهر محسوب می‌شود.

تأثیر فتح خرمشهر بر تحولات منطقه

عملیات بیت‌المقدس و نتایج آن می‌توانست سرنوشت جنگ و موقعیت سیاسی رژیم عراق را مشخص کند. مواضع و استحکامات عراق در خرمشهر و آمادگی برای مقابله با تهاجم رزمندگان اسلام، این امیدواری را برای حامیان جهانی و منطقه‌ای عراق به وجود آورده بود که عراق با حفظ خرمشهر و با ایجاد تأخیر در آزادسازی آن، ضمن فرسایش توان نظامی ایران، فرصت لازم را برای آمادگی ارتش عراق برای مقابله با وضعیت جدید فراهم خواهد کرد.

نکته: قلب منطقه عملیات به گونه‌ای بود که عراقی‌ها به تردید بزرگی دچار شده بودند که ما پیش از این‌که خرمشهر را آزاد کنیم به سمت بصره می‌خواهیم پیشروی کنیم.همین تصور باعث شد 2 لشکر 5 زرهی و 6 مکانیزه عراق که پشت رودخانه کرخه کور آرایش گرفته بودند فرار کنند

سرعت عمل نیروهای نظامی ایران با اتکا به تاکتیک ویژه عملیات عبور از رودخانه کارون و سقوط مواضع عراق و آزادسازی زودهنگام خرمشهر، نه‌تنها تمامی امیدهای حامیان عراق را بر باد داد، بلکه بر دامنه نگرانی و اضطراب آنها را در مورد سرنوشت سیاسی رژیم صدام و آینده منطقه افزود. از نظر نظامی، اجرای 4 عملیات پیروز طی 8 ماه نشان‌دهنده تجدید قوای نیروهای نظامی ایران بود. متقابلا، ناتوانی عراق برای دفاع از مواضع و استحکامات خود به منزله از میان رفتن توان نظامی این کشور و در نتیجه سقوط احتمالی رژیم عراق ارزیابی می‌شد. از بعد سیاسی، در واقع عراق با از دست دادن خرمشهر تکیه‌گاهش را برای مذاکره از دست داد. به عبارت دیگر، خرمشهر برای عراق به عنوان برگ برنده محسوب می‌شد که با آزادسازی آن به دست رزمندگان اسلام و عقب‌نشینی تحقیرآمیز و مفتضحانه ارتش دشمن، رژیم عراق به نقطه پایان نزدیک می‌شد. ضربات این شکست برای عراق به حدی بود که در اجلاس 4 روزه کنگره حزب بعث عراق، صدام با پذیرش مسوولیت شکست استعفا داد، اما مجدداً، به اتفاق‌ آرا به مقام دبیرکلی حزب بعث انتخاب شد. در عملیات بیت‌المقدس، 19 هزار نفر از نیروهای عراق اسیر و 16 هزار نفر دیگر کشته و زخمی شدند، همچنین 53 فروند هواپیما در این عملیات منهدم شد. در این عملیات رزمندگان اسلام توانستند 5400 کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغالی کشورمان را آزاد کنند.

آمریکا نیز با فتح خرمشهر دچار همان مخاطراتی شد که با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط شاه با آن روبه‌رو شده بود. با این تفاوت که با بی‌ثباتی داخل ایران و شروع جنگ، آمریکا امیدوار بود انقلاب در درون کشور مضمحل یا تعدیل شود، اما پیروزی‌های پی‌درپی ایران و سرانجام، فتح خرمشهر و احتمال سقوط رژیم عراق، دامنه نگرانی آمریکا را در سطح منطقه گسترش داد. به همین دلیل، واینبرگر - وزیر دفاع وقت آمریکا - اعلام کرد پیروزی‌های ایران به نفع آمریکا نخواهد بود. به این ترتیب، آمریکاییان به دلیل نگرانی از سقوط رژیم عراق که حاصل اخطار سازمان‌های متعدد جاسوسی این کشور بود، کمک‌های حیاتی به بغداد را آغاز کردند. آمریکا برای رفع محدودیت‌های موجود نام عراق را از فهرست کشورهای به اصطلاح حامی تروریسم خارج ساخت ،محدودیت فروش تسلیحات عراق لغو شد و برای برقراری روابط دیپلماتیک میان 2 کشور توافقاتی به عمل آمد. مصر و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم برای کمک به عراق ترغیب و تشویق شدند. روزنامه فایننشال تایمز در همین زمینه نوشت: خرمشهر به منزله کلید پیروزی و نماد مقاومت سرسختانه نیروهای ایران است.

در سایر تحلیل‌هایی که در مورد آثار ناشی از شکست عراق در عملیات بیت‌المقدس مطرح می‌شد، به موضوعاتی همچون تحقیر ارتش عراق، از دست دادن مهم‌ترین و بزرگ‌ترین انگیزه عراقی‌ها، در تیررس قرار گرفتن مناطق نفت‌خیز عراق و توانایی ایران برای پیشروی به مرز و داخل خاک عراق اشاره می‌شد. نکته بسیار مهم اعتراف به نیروی ایمان و اعتقاد نیروهای رزمنده در این عملیات از سوی رسانه‌های خارجی بود که مجله آلمانی اشپیگل روحیه شهادت‌طلبی را عامل پیروزی‌های اخیر ایران دانست. همچنین روزنامه دی ولت چاپ آلمان نوشت: عراق در جنگ علیه ایران و علیه انقلاب اسلامی و آیت‌الله [امام] خمینی، هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی باخته است. این نظرهایی است که در تمام پایتخت‌های عربی به دست آمده است. در این روند، تثبیت نظامی سیاسی ایران و پیروزی نظامی بر عراق به منزله پیروزی انقلاب اسلامی و چیره‌شدن بر معضلات ناشی از بحران داخلی و تجاوز خارجی ارزیابی می‌شد. به عبارت دیگر، توانایی نظامی ایران موجب تحول در صحنه نبرد شد و تأثیرات احتمالی آن در حوزه سیاسی در داخل عراق و در سطح منطقه مورد بررسی و توجه ناظران قرار گرفت. تغییر توازن قوا در منطقه مهم‌ترین نتیجه‌ای بود که در صورت پیروزی ایران بر عراق ایجاد می‌شد. پیدایش این وضعیت، اساسا با منافع حیاتی آمریکا در منطقه مغایرت داشت. به همین دلیل، آمریکاییان خواهان برقراری توازن در منطقه بودند و این امر تنها با جلوگیری از پیروزی ایران بر عراق امکان‌پذیر بود، در غیر این صورت، آمریکا نمی‌توانست مهار اوضاع منطقه استراتژیک خلیج فارس را در دست بگیرد.

التهاب و نگرانی کشورهای عرب

در این بین، التهاب و نگرانی کشورهای عرب منطقه از پیامدهای پیروزی ایران بر عراق پس از فتح خرمشهر بیشتر شد؛ چرا که حمایت این کشورها از عراق به نوعی مشارکت در جنگ بود و سرنوشت این کشورها با سرنوشت صدام در جنگ پیوند خورده بود. از سوی دیگر، بر اثر پیروزی رزمندگان اسلام در فتح خرمشهر تحرکات کشورهای منطقه در چارچوب سیاست‌های جدید آمریکا برای مهار تحولات ناشی از پیروزی ایران بر عراق شکل کاملاً جدی به خود گرفته بود. روزنامه‌ السیاسه چاپ کویت بخوبی حمایت صریح و بی‌دریغ کشورهای عربی از صدام را اعلام کرد و نوشت: صدام و به همراه او تمامی اعراب نمی‌گذارند که عراق شکست بخورد.

در پایان این نوشتار باید تأکید و یادآوری نمایم که جنگ ما یک جنگ عقیدتی بود، جنگی بود که با توجه به فناوری و ابزار جنگی نیروهای ما در یک معادله عقلانی قابل محاسبه نبود؛ زیرا طرف مقابل همه چیز داشت؛ حمایت‌های نظامی، تسلیحاتی، نظامی و بین‌المللی و در این طرف جنگ حتی سیم خاردار به ما نمی‌فروختند، حتی تفنگ کلاشینکف به ما نمی‌فروختند. امام(ره) ما و مردم ما در این جنگ اعتقادشان این بود که این جنگ برای این نیست که خاک سرزمین ایران را بگیرند، برای این است که انقلاب اسلامی ایران و نظام نوپای اسلامی را ساقط کنند . امام(ره) می‌گفتند این جنگ، جنگ اسلام و کفر است.

نیروهای رزمنده ما با اعتقاد به خدا و جهاد فی‌سبیل‌الله می‌جنگیدند و شهادت را با جان و دل می‌پذیرفتند و همان‌طور که امام(ره) در سال 1364، قبل از فتح فاو در جلسه‌ای که در جماران به منظور تشریح عملیات رفته بودیم، فرمودند: اصلا فرمانده کل قوا خداست، این خدایی که به شما امر کرده است نماز بخوانید، همان خدا هم به شما امر کرده است دفاع کنید، یعنی دفاع کردن واجب است، در این تعبیر، حقیقتاً نیروهای ارتش و سپاه و بسیج و جهاد سازندگی برای خدا می‌جنگیدند، مجاهد فی‌سبیل‌الله بودند، درست که اهدافشان این بود که از کشورو ملت‌شان دفاع کنند، اما همه اینها برای اطاعت امر خدا صورت می‌گرفت. اکثر آنهایی که در جنگ بودند، آن نصرت الهی را می‌دیدند، نه با چشم سر که با چشم دل می‌دیدند. آنها احساس می‌کردند آن وعده‌های خداوند حق است و آنچه خداوند در قرآن فرموده‌اند که: خداوند نصرت می‌دهد به مومنین، خدا پیروزی می‌دهد به مومنین و در صحنه‌های جنگ و عملیات‌های مختلف، آن نصر و پیروزی را و آن بشارت‌هایی که خداوند برای نصرت مومنین داده بود، بسیجیان می‌دیدند.

از نظر سیاسی همزمان با عملیات آزادسازی خرمشهر، هواپیمای وزیر امور خارجه الجزایر آقای بن یحیی که از فضای ترکیه وارد ایران می‌شد توسط هواپیماهای نظامی عراق ساقط شد و ایشان و 14 نفر از همراهانش به شهادت رسیدند و این خباثت و جنایتکاری صدام نشان می‌داد که خلاف قوانین بین‌المللی به یک هیات دیپلماتیک و یک هواپیمای غیرنظامی دستور حمله نظامی بدهد.

سرلشگر سید یحیی رحیم صفوی / فرمانده سابق سپاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها