بزن در رو

گفت‌و‌گو با مرغ تخمگذار!

قلم ما امروز جای دوری نمی‌رود؛ چرا که وقتی می‌رود، این دل بدگمان ما، تا بازگشتن آن به صد جای می‌رود.(اصل این عبارت، یک شعر زیبا و قشنگ است که ما بالضروره به نثرش تبدیل کردیم و از حیث و حیّز زیبایی‌اش انداختیم. ما اینیم!)....
کد خبر: ۴۶۶۷۴۷

عرض شود که دیروز در همین صفحه آخر به عنوان اتفاق روز، خبر از وجود یک مرغ وطنی خوشفکر داده شده بود که برای اولین بار و در یک حرکت خودجوش، اقدام به تولید تخم‌مرغ‌هایی در ابعاد متنوع و مختلف هندسی کرده بود. در اشکال هلالی، بیضوی، باریک، اشک، شیاردار و غیره. فرصت را غنیمت شمردیم و طی یک تماس تلفنی با این مرغ استثنایی که چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنش؛ بدون واسطه به گفت‌و‌گویی صمیمانه و در فضایی آکنده از مهرورزی و حسن روابط پرداختیم که خلاصه آن را از نظر شما می‌گذرانیم:

ما که گفتند مرغ باغ ملکوتیم؛ شما بفرمایید اهل کجا هستید؟

بنده یک مرغ محلی هستم که در روستای چم کبود از توابع شهرستان آبدانان در استان ایلام زندگی می‌کنم. بیش از این دیگر به من اطلاعات نداده‌اند. الحمدلله مجهز به سیستم ردیابی GPS هم که نیستم (یا به قول شما نمی‌باشم!).

از خودتان بگویید.

من یک سال و نیم پیش در یک خانه روستایی سر از تخم درآوردم. در یک خانواده یارانه بگیر که به خاطر افزایش قیمت تخم‌مرغ در بازار، اقدام به نگهداری من به همراه چند مرغ دیگر کرده‌اند تا بتوانند خرج و مخارج زندگی را کنترل کنند. البته ما همچین تخم دو زرده‌ای هم نمی‌گذاریم، اما خب بالاخره مویی به ریسمان حکم است.

ما سابق شنیده بودیم که بعضی‌ها به مرغشان آب جوش می‌دهند تا تخم مرغ آب پز بیرون بدهند؛ اما شما چی شد که همچین شد؟ انگیزه‌تان از تولید تخم‌هایی در اشکال هندسی متفاوت و خلاف معمول چی بود؟

سابق مثل سایر مرغ‌ها تخم می‌کردم، اما وقتی دیدم تمام خانواده‌ها از تمکن لازم مالی برای خرید تخم مرغ برخوردار نیستند، احساس انسان دوستی‌ام قلمبه شد. یک روز صبح که از خواب پا شدم، ملاحظه کردم که تخم‌مرغ‌‌هایم کوچک و مختلف السّایز[!] و متناسب با سلیقه‌های گوناگون و قدرت خرید آنها شده‌اند. البته مابه التفاوت حجمی تخم‌مرغ‌ها را هم با افزایش تعداد جبران می‌کنم که حق الناسی را از بین نبرده باشم. خداوند ـ قربونش برم و فقط برای اون قدقد کنم ـ به طور غریزی ما را نسبت به این چیزها حساس کرده است.

واکنش مسوولان چی بود؟

واکنش قضیه که باخود ماست، اما مسوول اداره دامپزشکی آبدانان هم از من دیدن کرد. بعد هم به صاحب خوشه اولی‌ام گفت که من ظاهراً دچار یک نوع عارضه اختلالی منجر به تولید تخمی متفاوت شده‌ام که به علت نادر بودن، غیرقابل اصلاحم. راستی، اصلاحات شما چی شد؟

لطفاً بحث تخم‌مرغی ما را سیاسی‌اش نکن. باهات چلو مرغ درست می‌کنیم‌ها!....حالا چه انتظاری از مسوولان داری؟

هیچی... کاری به کار من نداشته باشند. هر کس کار خودش را بکند. جریان انحرافی من هم بالاخره درست می‌شود. گران شد تخم مرغ و بانگ مرغی برنخاست‌/‌ مرغداران را چه پیش آمد، عزیزان را چه شد؟...

الو...الو...الو.... ای بابا....قطع شد. قطعاً کار خود مرغ بود. بی زرده بی ظرفیت! خوب شد که مرغ‌تخم طلا نشد!...

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها