
بهار فصل شورش و رویش است، شورش علیه لشکر سکوت و ناامیدی. بهار فصل خیزش است، خیزش از زیر خاک، خیزش جوانهها از پستوی پوشینهها، خیزش فکرها و عزمها.
چه بخواهیم و چه نه، جوانهها از پس خواب سنگین زمستانی، شکوفه خواهند شد پس بگذار آنها با دستهای من و تو شکوفا شوند. اگر طبیعت بدون درخت میتواند طبیعت شود حتما زغال هم با صابون سفید خواهد شد. اگر در خاطرهها دنبال عطری از طبیعت گذشته میگردیم آیندگان هم به دنبال عطر طبیعت امروز خواهند گشت. اگر از زمین درختان را بگیریم زمین بیچارهترین سیارهها خواهد بود چرا که زمین طعم و بوی عزت و زیبایی را از درختان گرفته و چشیده است.
در سرزمینی که مردمانش به آب و خاک و گیاه خود فکر نمیکنند بزودی بردگی به خاطر گرسنگی را تجربه خواهند کرد. درختکاری فکری خوب جهت خلق فرصتهای خوب برای آینده است. بذرکاری و نهالکاری دست کمی از معجزه ندارد، با این تفاوت که زمان مشاهدهاش طولانی است و هر کس به قدر توان خود میتواند اعجاز کند.
درختها مثل انسانها و پرندهها و سایر موجودات نیستند که اگر آتش گرفتند کوچ کنند. آنها میمانند و از ریشههای خود سپری بر خاک میسازند و با اولین باران بهار سرود بهاری را سر میدهند.
در عصر آتش و آهن اگر چه سخن گفتن از درختان سخت است ولی ضرورتی است مافوق انتخاب. اگر امروز به جای هر شعر و شعار فقط یک نهال بکاریم طولی نخواهد کشید که به ازای هر واژه، چندین درخت به بار خواهد نشست و هزاران شاعر را از الهام سیراب خواهد کرد.
رمز پایداری زمین در ریشهها و رونق بازار ذائقهها در میوهها و آشیانه پرندهها در شاخهها نهفته است، پس فعلا بگذارید درختان نو بشوند. چشمهها از دل کوههای بزرگی میجوشند که آراسته به درختان آرمیدهاند. باور کنید مشکلات طبیعت به همان سادگی کاشت یک نهال به وجود آمده است، اما خوبیاش این است که میتوان به همان سادگی کاشت یک نهال، طبیعت را یاری کرد.
برای زندهکردن یک قطعه زمین مرده هیچ آغازی بهتر از کاشت یک درخت نیست. نیچه میگوید آن که میخواهد پریدن آموزد نخست باید ایستادن، راهرفتن و بالارفتن را بیاموزد چون پرواز را با پرواز آغاز نمیکنند. جنگل هم از همان اول جنگل نبوده است. نخست باید نهال را شناخت و سپس کاشتن، آبیاری، پرورش و حفاظت و حمایت نهال را شناخت و تجربه کرد تا آن وقت انتظار برای تولد جنگل معقول باشد.
اگر اینطور باشد و هر کدام از ما برای تولد یک جنگل مرحله به مرحله تلاش کنیم و پیگیر اوضاعش باشیم با انتشار هر خبر مربوط به قطع غیرقانونی حتی یک درخت چهرههایمان زرد خواهد شد.
ولی امروز اینگونه نیست. جادهها درختان را میخورند، سدها درختان را زیر آب میبرند و خفه میکنند، جنگلنشینان نیازمند، سر شاخههای درختان را برای تامین علوفه و اسکلت درختان را برای تامین مواد سوختنی و سایر مصارف روزمره قطع میکنند، برای به دست آمدن یک کیلوگرم سقز هزاران تبر بر جان فرسوده درختان بنه فرود میآید، جنگلها در آتش کینهتوزیها و اختلافات قومی و محلهای و ناآگاهیها و سهلانگاریها میسوزند، فشار توسعه بیامان شهرها و جمعیت انسانی روز به روز بر جنگلها بیشتر میشود و دست آخر هم ضربات خشکسالی بر سر طبیعت فرود میآید.
مدتهاست که طبیعت ما تشنه است. میان انسانها رسم است که به تشنه آب میدهند ولی اینجا از طبیعت تشنه، جان میگیرند. این رسم بهار نیست بهار بر چوبهای خشکیده هم خون تازه میچکاند، تا زمین میزبان عطر گل مریم و اقاقیها بشود. بهار در همه جهان دیدنی است، اما بهار دشت لالههای واژگون خوانسار، دشت شقایقهای کالپوش سمنان، بهار بابونههای فندوقلوی اردبیل و ارسباران آذربایجان، یک کلام سراسر ایران بهار دیگری است.
و اکنون روزهای پس از نیمه اسفند را باید برای کاشت درخت غنیمت شمرد. این کمال بیانصافی است که فقط یک روز را روز درختکاری بدانیم و در 365 روز سال درختخواری کنیم. بیایید این بار همه با هم تصمیم بگیریم، تا بهار از سرزمینمان دامن بر نچیده است فکرها و عزمهایمان را به خاطر حراست از بهار به هم گره بزنیم و بهار را برای بهار بخواهیم چون هر جا گره افتادن در کار نامیمون اینجا این گره مبارک است.
یوسف حسینعلیزاده / کارشناس ارشد منابع طبیعی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: