در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جسد جیمی توسط دوست و شریکاش اولیور در گوشه رستوران پیدا شده بود و از آن جهت که ماجرای خودکشی جیمی مشکوک بود، رئیس پلیس از کمیسر خواسته بود که از نزدیک ماجرا را پیگیری کند.
کمیسر پس از شنیدن گزارش با عجله به طرف رستوران بزرگ اکستا در منطقه رنو که یک منطقه تجاری در مرکز شهر بود، حرکت کرد.
در مقابل رستوران علاوه بر خودروهای پلیس و تعدادی مامور تعدادی از همسایهها نیز تجمع کرده بودند. کمیسر به محض ورود به داخل رستوران مورد استقبال سروان جوزف بلانش معاون عملیات کلانتری منطقه قرار گرفت. سروان بعد از توضیحات مقدماتی در گزارشی از وقوع حادثه گفت: ساعت حدود 30/9 صبح بود که به ما اطلاع داده شد مرد جوان 34 سالهای به نام جیمی دوگلاس در رستوران خود اقدام به خودزنی کرده است. گشت کلانتری با حضور در محل و تایید حادثه تحقیقات خود را آغاز کرد. جیمی مالک 30 درصد از سهام این رستوران بود و حداقل روزی یکبار به اینجا سر میزد. وی وضع مالی نسبتا خوبی داشت، اما بینهایت بیبند و بار و عیاش بود. او بشدت به قمار اعتیاد داشت و بیشتر ارثیه پدریاش را در قمار باخت. مقتول متاهل و یک دختر 4 ساله دارد. اما به خاطر اعتیادش، همسرش او را ترک کرده و 7 ماه است که به تنهایی زندگی میکند. همه این مشکلات باعث شد که او سرخورده شود و از لحاظ روحی صدمه ببیند.
سروان بلانش ادامه داد: جیمی 3 سال پیش با اولیور شریک شد و بعد از مدتی اختلافاتی بین آنها به وجود آمد. جیمی معتقد بود که اولیور در شراکت به او خیانت میکند. اما اولیور این حرف را قبول نداشت. اولیور جیمی را به خاطر اعتیاد و قمار مقصر میداند.
با وجود این اختلافات آنها هنوز هم به صورت شراکتی کار میکردند تا این که امروز این اتفاق افتاد. جیمی در اثر بحرانهای مختلف روحی در یک اقدام جنونآمیز و عجیب دست به خودکشی زده و باعث مرگ خود شد. او در حالی که 2 نفر از کارکنان رستوران در آشپزخانه مشغول کار بودند و از طرفی اولیور و یکی از رفقایش در دفتر رستوران در حال صحبت بودند، سرش را چندین بار به ستون سیمانی ضلع شرقی رستوران کوبیده و بر اثر خونریزی مغزی جان سپرده است. اولین کسی که متوجه مرگ جیمی شده اولیور بود. وی وقتی صداهای مشکوک میشنود از دفتر بیرون آمده و بعد از بررسی، با جسد جیمی روبهرو میشود.
وی بلافاصله پلیس را در جریان میگذارد. هیچیک از کارکنان رستوران به صورت مستقیم شاهد خودکشی جیمی نبودند. ما از تکتک آنها بازجویی کردیم که همه آنها به رفتارهای نامتعارف و عصبی جیمی اعتراف کردند.
کمیسر چند سوال از سروان بلانش پرسید و سپس به همراه او برای بازرسی جسد جیمی به محل حادثه رفت. جسد جیمی پای ستون بزرگ فولادی و در حالی که تقریبا صورتش متلاشی شده بود، افتاده بود. صورت او کاملا خونآلود بود و بر اثر شدت ضربات وارد شده به ستون سیمانی متلاشی شده بود. مقتول یک پیراهن آبیرنگ، شلوار کتان و کفش اسپرت به تن داشت که رنگ خون به خود گرفته بود.
روی ستون آثار خون و حتی تکههای گوشت صورت جیمی دیده میشد. در کنار جسد اثری از آشفتگی و بهمریختگی دیده نمیشد و همه چیز ظاهرا طبیعی بود.
کمیسر بعد از بررسی صحنه جرم مشغول بازجویی از کارکنان رستوران شد. اولین کسی که تحت بازجویی قرار گرفت اولیور شریک جیمی بود. او که مردی قد کوتاه، لاغراندام و بشدت مضطرب و نگران به نظر میرسید در حالی که صدایش میلرزید به کمیسر گفت: جیمی آنقدر افسرده شده بود که دست به این اقدام احمقانه زد. او واقعا دچار بحران شده بود. هم از نظر مالی و هم از نظر روحی، جیمی به خاطر قمار تمام زندگیاش را از دست داد.
همسر زیبا و دختر نازنیناش را و همچنین ارثیه پدری و حتی سهماش در رستوران پای میز قمار رفت. در عرض 2 هفته گذشته 30 درصد سهم خود را به ریچارد مورفی (اشاره کرد به مرد قدبلند و قویهیکلی که در کنارش بود) باخت و عملا ورشکست شد. جیمی به خاطر این باخت دست به خودکشی زد.
اولیور در مورد چگونگی حادثه گفت: من و ریچارد در دفتر بودیم که صداهایی شنیدیم. بلافاصله از دفتر زدیم بیرون و جیمی را دیدم که در حال کوبیدن سر و صورت خود به ستون است. شاید 5 یا 6 بار سر خود را به ستون کوبید. وقتی به او رسیدم صورتش خونی شده و به سختی نفس میکشید. هیچ کاری از دستم ساخته نبود. بلافاصله ریچارد و آشپزها را صدا زدم بعد هم به اورژانس و پلیس خبر دادم. جیمی بیچاره چه سرنوشت تلخی داشت.
اولیور در مورد اختلافاتش با جیمی گفت: او یک قمارباز حرفهای بود. به تنها چیزی که فکر میکرد الکل و قمار بود. این اواخر به خاطر بحران مالی که داشت دائم بهانه میگرفت و مرا متهم به خیانت در شراکت میکرد. مرا زیاد تحت فشار قرار میداد که باعث اختلاف بین ما شد. آنقدر بدبین شده بود که اتهام رابطه با همسرش را به من نسبت میداد. وقتی در قمار سهماش را باخت، مرا مقصر دانست و گفت تو با ریچارد همدستی کردید که پول مرا بالا بکشید.
اولیور درخصوص حساب و کتاب رستوران و چگونگی دوستیاش با جیمی چند دقیقه صحبت کرد. کمیسر سپس از ریچارد بازجویی کرد. ریچارد با صدای زمختی اظهارات اولیور را تایید کرد و گفت: من در دفتر رستوران بودم که صدایی شنیدم. اولیور از اتاق خارج شد و لحظاتی بعد مرا صدا زد. وقتی وارد سالن شدم با جسد غرق در خون جیمی بیچاره روبهرو شدم. او خودکشی کرده بود و نفسهای آخر عمرش بود. فشارهای روحی، جیمی را به خودکشی کشاند.
ریچارد در ادامه گفت: من مدت زیادی نیست که جیمی را میشناسم. از طریق اولیور با او آشنا شدم. چند بار مرا دعوت به قمار کرد. اوایل خوششانس بود و پول زیادی از من برد تا این که این اواخر شانس به من رو آورد و این من بودم که میبردم. در یکی دو هفته اخیر جیمی تمام پساندازش را باخت و بعد هم سر سهماش در رستوران بازی کرد که باخت. جیمی خودش خواست و کسی او را وادار به این کار نکرد. دچار بحران شدید روحی شد و این بلا را سر خودش آورد.
کمیسر نیم ساعتی از ریچارد بازجویی کرد و سپس به سراغ جان و ادی که در زمان حادثه در رستوران بودند، رفت. آنها در حالی که بشدت ترسیده بودند به کمیسر گفتند که در زمان وقوع حادثه در آشپزخانه مشغول کار بودند و صدای چرخ گوشت چون بلند بود صدایی نشنیدند و وقتی با داد و فریاد اولیور روبهرو شدند به سالن رستوران رفتند. آنها اولیور و ریچارد را مشاهده کردند که بالای سر جیمی ایستاده بودند.
آنها همچنین اظهار داشتند که جیمی بشدت عصبی و تندخو بود و دائم با اولیور درگیری داشت.
کمیسر پس از بازجویی از آن دو نفر یک بار دیگر آنچه را که اتفاق افتاده بود به دقت مرور کرد، آنگاه رو به سروان بلانش گفت: جیمی خودکشی نکرده بلکه توسط شریکاش اولیور و ریچارد به قتل رسیده است.
شما خواننده عزیز حدس بزنید کمیسر از کجا فهمید جیمی به قتل رسیده و قاتلان او اولیور و ریچارد هستند. کمیسر حداقل 2 دلیل داشت. اگر داستان را به دقت بخوانید حتما متوجه خواهید شد.
حمید موفق
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد