در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در جریان جنگ سرد که آن سالها در جریان بود، نیروی دریایی آمریکا دریافت که از قافله عقب مانده است. رقیب شرقی این کشور یعنی اتحاد جماهیر شوروی به سمت هستهای شدن پیش میرفت، ولی فرماندهی استراتژیک نیروی هوایی آمریکا هنوز در سیستم نقل و انتقالات خود مشکل داشت. اولین اتفاقی که باعث شد نیروی دریایی این مشکل را بفهمد، مورد هدف قرار گرفتن اشتباهی ابرناو یواساس (USS) ایالات متحده توسط پنتاگون در جهت حمایت از بمبافکن B-36 نیروی هوایی بود. از اینرو افسران نیروی دریایی طرح ساخت هواپیماهای آبنشین مسلح به تجهیزات هستهای را پیشنهاد دادند.
ویژگی برجسته این هواپیمای آبنشین، داشتن قایقهای پروازی جت با قابلیت حمله استراتژیک هستهای برد بلند و قابلیتهای معمولی دیگر مانند بمباران، مینگذاری و اکتشاف است. هواپیمای آبنشین سیمستر (SeaMaster P6M )متعلق به شرکت مارتین، از ابتدا در مفهوم خود تناقضی به همراه داشت. هواپیماهای آبنشین اصولا باید با شرایط پروازی ارتفاع پایین و سرعت پایین سازگار شوند، در حالی که این کار با وظایف موتورهای جت قدرتمند در تضاد است. اولین نمونه از این دو مدل آزمایشی به نام XP6M-1 اولین پرواز خود را در 23 تیر 1334 (14 جولای 1955) انجام داد. این مدل، به 4 موتور توربوجت آلیسون J71-A-4 مجهز بود که روی بدنه نزدیک ریشه بالها نصب شده بود.
برای حفظ پایداری روی آب، بالها 40 درجه برگشت به عقب داشتند و مقداری نوک بالها به طرف پایین تمایل داشت. این تمایل به پایین باعث میشد تا مخزنهای موجود در نوک بالها بتوانند روی آب قرار بگیرند و بدون نیاز به ستونی برای کاهش نیروی پسا (نیروی مقاوم در برابر حرکت)، مانند جسمی شناور پایدار باشند. بعد از آزمایش اولیه که به طور محرمانه در خلیج چساپیک (Chesapeake) در نزدیکی قرارگاه بالتیمور متعلق به شرکت مارتین انجام شد، معلوم شد که خروجی جت بسیار نزدیک بدنه بوده و در نتیجه، روشن شدن پسسوز موتور باعث سوختن بدنه میشد.
همزمان با معرفی هواپیمای جدید، نیروی هوایی آمریکا از مطبوعات دعوت به عمل آورد تا از مدل آزمایشی دوم این محصول بازدید کنند. بعد از اجرای پرواز آزمایشی، عالیترین افسر نیروی دریایی عملکرد خوب این هواپیمای آبنشین را تحسین نمود.
یک ماه بعد، مدل آزمایشی اولیه به دلیل وجود نقص فنی در سیستم پایدارکننده افقی در آسمان منفجر شد و هر 4 سرنشین آن کشته شدند. بعد از این اتفاق، اردیبهشت 1335 پروازهای آزمایشی هواپیمای دوم تا اعمال اصلاحات کامل روی دم تی ـ شکل و نصب سیستم کنترلی بهبود یافته و ابزار مخصوص آزمایش، همچنین نصب صندلیهای نجات متوقف شد. تقریبا 6 ماه بعد، این اصلاحات تمام شد، اما هواپیمای سیمستر دوم نیز طی پرواز آزمایشی، کنترل چرخشی خود را از دست داد و شروع به ارتعاش شدید کرد به گونهای که سقوط حتمی بود. خوشبختانه اینبار خدمه پروازی توانستند با کمک صندلیهای نجات خود را نجات دهند.
در ادامه کار، نیروی دریایی مدل پیشتولید YP6M-1 را آزمایش کرد. پوششهای موتور این مدل با زاویه 5 درجهای نسبت به بدنه هواپیما قرار گرفته بودند. آنها 4 قایق قدیمی و یک زیردریایی را به عنوان ناوهای سیمستر دوباره آماده کار کردند. یک تخته مخصوص نیز وجود داشت که میتوانست این مدل هواپیما را توسط نیروی خودش به ساحل بکشد یا از ساحل به آب ببرد. آقای بالدوین (Baldwin)، ویراستار بخش ارتش روزنامه نیویورکتایمز از دیدن توانایی عملیاتی منعطف این هواپیما بر فراز اقیانوس و دریاچهها و فرود ماهرانه روی آب به وجد آمده بود.
هواپیمای سی مستر P6M-2، در سال 1959 کاملا آماده شد و شروع به کار کرد. این هواپیما نسبت به مدل قبلی موتورهای قدرتمندتری از نوع توربوجت پرتاند ویتنی (Pratt & Whitney) بدون پسسوز داشت و شامل یک لوله تجدید سوختگیری هوایی، یک دهانه بمبافکن چرخشی ضد آب، سیستم ناوبری اسپری (sperry)، سیستمهای کنترل پرواز و خلبان خودکار (اتوپایلوت)، یک پنجره با دید بسیار خوب برای خلبانان و یک بسته لوازم کمکی برای ارتباط با تانکر سوخت بود. افزایش وزنی که بر اثر این اصلاحات صورت گرفته بود، خود به خود باعث میشد که P6M-2 روی سطح پایینتری در آب قرار گیرد و دیگر نیاز به ایجاد زاویه پایینآمدگی روی بال نسبت به بدنه نباشد.
از این به بعد، نیروی دریایی میتوانست توسط هواپیمای سیمستر بهبود یافته جدید خود به طور جدی با محصولات دیگر در جهان رقابت کند. سقف سرعت ارتفاع ـ پایین این هواپیما به 9/0 ماخ میرسید، در حالی که بمبافکن جدید B-52 متعلق به مرکز استراتژیک فرماندهی هوایی (Strategic Air Command) کمی بالاتر از 5/0 ماخ میتوانست پرواز کند. خلبانان نیروی هوایی که در محوطه مخصوص تست در کارولینای شمالی برای انجام عملیات توسط این هواپیما آماده میشدند، بسیار مشتاق بودند تا توانایی مینگذاری آن را مشاهده کنند. از نظر آنها، این هواپیما قادر خواهد بود دریای سیاه را مینگذاری کند و زیردریاییهای اتحاد جماهیر شوروی را قبل از شروع حرکت مورد حمله قرار دهد.
در این میان، تکنولوژی زیردریایی پرتاب موشک بالستیک نیز پیشرفت بسیاری داشت و همچنین راههای ارزانتری برای مینگذاری وجود داشتند، از این رو دیگر این هواپیمای آبنشین برای آینده نیروی هوایی ضروری نبود. تاخیرهای متعدد و طراحیهای مجدد، هزینههای بالایی برای نیروی دریایی در پی داشت. بعد از منفجر شدن یک هواپیمای مارتین دیگر، امید نیروی دریایی بشدت کاهش یافت. آنها ابتدا پیشبینی میکردند تولید این محصول به 24 عدد برسد که بعد از این اتفاق به 18 عدد و سپس به 8 عدد کاهش یافت. در نهایت بعد از صرف 400 میلیون دلار، این پروژه کاملا متوقف شد. شرکت مارتین سعی کرد با تغییر مفهوم کاربری این هواپیمای آبنشین، آن را به یک هواپیمای غیرنظامی 8 موتوره به نام سیمیسترس (SeaMistress) تبدیل کند. همچنین تلاشهایی در جهت تبدیل آن به یک قایق هستهای پرنده یا یک هواپیمای آبنشین مافوق صوت نیز انجام گرفت، اما دیگر داستان سیمستر و تمام مشتقات آن به پایان خودش رسیده بود. این شرکت ساخت هواپیما را کاملا رها کرد تا بتواند روی ادوات نظامی الکترونیک و موشکها تمرکز کند. هواپیماهای آبنشین سیمستر به جا مانده بجز 2 تکه از دم، یک بخش بدنه و بالهای شناور روی آب اوراق شدند. این قطعات هماکنون در موزه بالتیمور نگهداری میشوند. همچنین 4 عدد از نوک بالهای این هواپیما نیز توسط یکی از کارمندان شرکت برای ساختن یک قایق دو بدنهای (catamaran) مورد استفاده قرار گرفتند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد