این روزها آنچه نقل همه محافل از کوچه و بازار تا محافل دانشگاهی شده، مساله تحریم نفتی ایران به دنبال تحریم بانک مرکزی، برای ممانعت از تحقق فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است.
کد خبر: ۴۵۸۰۱۶

به‌رغم تلاش‌های فراوان مبتنی بر برنامه‌ریزی‌های اقتصادی در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای قطع وابستگی به نفت و افزایش تولیدات و صادرات غیرنفتی ، واقعیت انکارناپذیر حکایت از تداوم روند وابستگی خزانه مملکتی به این طلای سیاه دارد که برای بسیاری از کشورهای دارای آن جز بلا ارمغان دیگری به همراه نداشته است؛ زیرا با وجود تاثیرات اقتصادی درآمدهای سرشار نفتی در دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، توسعه عظیم شهری و ارتقای سطح زندگی و فعالیت‌های عظیم عمرانی، عامل نفت ، منشاء و سرچشمه اصلی تمامی رویدادها و تحولات سیاسی از اسفند 1299 تاکنون بوده است.

تغییر سیاست خاورمیانه‌ای بریتانیای کبیر در فردای پس از جنگ جهانی اول، حوادث شهریور 1320 و اشغال غیرقانونی ایران توسط صاحبان و مالکان چاه‌های نفت منطقه از ترس و دلهره تسلط آلمان نازی بر سوخت موتور جنگی و صنعتی غرب، اتحاد نامبارک بریتانیا و آمریکا و ناکام گذاشتن تنها تجربه دموکراسی در دوران جدید ایران و حتی موضعگیری‌های متفاوت و گاه متناقض جهان غرب در برابر سرنوشت عبرت‌آموز محمدرضا شاه پهلوی، همه متاثر از قضیه نفت و اهمیت ایران در قلب خاورمیانه نفتی بوده است.

اگر غرب فراموش کرده اما ملت ایران هیچ‌گاه از یاد نخواهد برد چگونه برای به زانو درآوردن دولت و ملت ایران در راه عملی و اجرا کردن قانون ملی شدن صنعت نفت ایران، غرب از به‌کارگیری هیچ ابزار سیاسی، اقتصادی و نظامی کوتاهی نکرد.

از تهدید به پیاده کردن نیرو در آبادان و اشغال این بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت در آن زمان گرفته تا ائتلاف و اتحاد سیاسی کشورهای مختلف علیه ایران و مهم‌تر از همه تحریم نفتی ایران. محروم کردن کشور از مهم‌ترین منبع درآمد از سوی بریتانیا و هم‌پالگی‌هایش در حالی صورت گرفت که روسیه کمونیست نیز نظاره‌گر درد کشیدن همسایه جنوبی‌اش بود و حتی آب از بیمار محتضر دریغ می‌داشت.

در آن برهه حساس تاریخی، میزان وابستگی اقتصاد ما به درآمدهای نفتی به اندازه ادوار بعدی نبود، زیرا هنوز در تولید ناخالص ملی جایگاه اصلی و تعیین‌کننده نداشتیم و نظام سیاسی را به سرمایه‌داری وابسته مبدل نساخته بودیم، اما به هر حال، درصد قابل توجهی از بودجه کشور کاملا وابسته به آن بود.

در آن شرایط سرنوشت‌ساز، آنچه دولت ملی اندیشید و به کار بست حداقل در کوتاه‌مدت نتیجه مثبت به بار آورد و تهدید جدی به فرصتی طلایی مبدل شد.

ملت به فرمان زورگویی‌ها و زیاده‌ستانی‌های بریتانیا گردن ننهاد و سختی راه را با تدابیر ساده و عملی بر خود هموار ساخت.

امروز نیز با عطف توجه به تاریخ و آموزش‌های آن می‌توان یک بار برای همیشه این درد را درمان کرد؛ وابستگی به نظام تک‌محصولی یعنی نفت.

با توجه به این که تراز بازرگانی ما نشان‌دهنده شاخص منفی است و در ورای تمام شعارها و تبلیغات، واردات ایران چند برابر صادرات را تشکیل می‌دهد، نخستین امر، پرداختن به این مساله حیاتی برای اقتصاد بیمار کشور است.‌

آنچه باعث سقوط تدریجی و ناگهانی ارزش پول ملی در برابر ارزهای بین‌المللی و حتی منطقه‌ای طی چند دهه گذشته شده تا حدود بسیار زیادی به خروج بی‌رویه ارز با اهداف گوناگون از کشور مربوط می‌شود.

در نظر بیاوریم که ایران ما صادرکننده ماده اصلی تولید چند هزار کالای اساسی صنعتی و مصرفی در جهان است و حتی در بهترین شرایط بالا بودن قیمت نفت، این سرمایه عظیم را به ثروت ناپایدار یعنی دلار تبدیل می‌‌کنیم.

ناپایدار از این جهت که بخش مهمی از آن پیش از آن که وارد سیستم اقتصادی بشود صرف سفارش کالا از خارج شده است.

فاجعه آن وقت احساس می‌شود که در نظر آوریم دلارهای نفتی ایران در گمرکات با کالای لوکس، تجملی، مصرفی و بی‌کیفیت معاوضه می‌شود؛ کالاهایی که نه‌تنها نیاز ضروری و اولیه زندگی محسوب نمی‌شوند بلکه منجر به فرهنگسازی غلط و رواج تجمل‌گرایی و زندگی اشرافی نیز شده و اظهر من الشمس است.

نکته حائز اهمیت دیگر، ضرورت کنار نهادن رویه ذاتی و غلط تاریخی یعنی کم‌کاری، پرتوقعی و فرار از زیر بار مسوولیت است.

نگارنده ضرورتی نمی‌بیند تا کشورهای توسعه‌یافته شرق دور را به عنوان الگو و سرمشق مثال بزند زیرا در بن‌مایه تعلیمات دینی و ملی ما، آموزه‌ها و دستورالعمل‌های فراوان در این زمینه یافت می‌شود.

غرب به نفت ما نیاز شدید دارد. ما راه‌های فراوان دیگری برای جبران مافات داریم، اما جهان غرب با وجود نمایش‌های سیاسی و خوش‌رقصی‌های اعراب منطقه، در درازمدت چاره‌ای جز کنار آمدن با ایران و تامین منابع انرژی خود از کشورهایی مانند ایران ندارد.

می‌توان با این ثروت خدادادی به عنوان سرمایه‌ای ماندگار برخوردکرد و از اتلاف آن ولو به بهای گزاف جلوگیری کرد.

یکی دیگر از آثار زیانبار واردات بی‌رویه کالا، تضعیف قدرت رقابت کالاها و تولیدات داخلی در مقابل نمونه بی‌کیفیت، اما ارزان خارجی است.

اکنون که قرار است عدو سبب خیر ما شود و پول توجیبی اقتصاد ایران کاهش یابد چه بهتر که از این فرصت تاریخی نهایت استفاده را کرده، شانس خود را آزمایش کنیم.

باید نخستین نتیجه طبیعی عملی شدن تهدید تحریم نفتی ایران توسط غرب، کاهش محسوس واردات بی‌رویه و غیرضروری کالا باشد. مبدا ارسال این کالاها نیز چندان تفاوتی برای ما ندارد.

البته به موازات آن باید از صنایع داخلی نیز حمایت جدی و واقعی کرد. در طول تاریخ، همواره نیاز به سرچشمه شکوفایی استعدادها و توانایی‌ها و تمامی اختراعات و اکتشافات بوده است.

همان‌گونه که هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره شدید اقتصادی، ما را وادار به ایستادن روی پای خود و بی‌نیازی از دیگران کرد، حال نیز باید این وضعیت را به فال نیک گرفت و تهدید را به فرصت تبدیل کرد.

به نظر می‌رسد، اصلاح فرهنگ کار و تلاش، اصلاح باورها و اندیشه‌های غلط فرهنگی، ترویج ساده‌زیستی و قناعت داشتن و عملی ساختن آن بویژه در اقشار متوسط و بالای جامعه ایران، کاهش یا حذف هزینه‌های غیرضروری در بخش‌های دولتی مانند سمینارها، همایش‌ها و سفرهای خارجی، کاهش یا حذف واردات کالاهای غیرضروری، احیای تولیدات و صنایع داخلی و پرهیز از شعارزدگی در هریک از زمینه‌های گفته شده، راهکارهایی عملی است که می‌تواند ایران عزیز را از گذرگاهی تاریخی به سلامت به سرمنزل مقصود رهنمون سازد.

دکتر مهدی ابوالحسنی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها