گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز

آرزوهای لگدمال شده!

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «آرزوهای لگدمال شده!»،«باشکوهترین حضور حماسه ملت»،«همه راه ها به قدس ختم می شود»،«نظرسنجی برای پول ملی با چه معیاری؟»،«مصر؛ یک سال پس از مبارک»،«حماسه‌های پی‌در پی یک ملت انقلابی»،«نفت‌پاشی عربستان روی آتش تحریم‌ها!»،«چرا بازار آتی ارز ضروری است؟»و...که برخی از آنها در زری می‌آید.
کد خبر: ۴۵۶۷۵۹

کیهان:آرزوهای لگدمال شده!

«آرزوهای لگدمال شده!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری است که در آن می‌خوانید؛دیروز مردم ایران با حضور چند ده میلیونی و ماندگار خود در تظاهرات روز 22 بهمن، باردیگر - و به قول حضرت امام(ره)- تحلیل ها و آرزوهای آمریکا و اسرائیل را زیرگام های استوار خود لگدمال کردند و احتمالا آمریکا، اسرائیل و متحدان اروپایی و منطقه ای آنها را به این نتیجه که چند سال قبل «کاسپار واین برگر» وزیر دفاع وقت آمریکا بر آن تاکید ورزیده بود رساندند که برای سقوط و براندازی جمهوری اسلامی ایران تنها یک راه وجود دارد و آن «از میان برداشتن ملت ایران است»!

چرا که به گفته «واین برگر» نظام جمهوری اسلامی ریشه در باورهای دینی مردم دارد و از آنجا که جدا کردن این باورها از مردم امکان پذیر نیست و یا به سختی امکان پذیر است، مردم ایران به عنوان یک ملت باید از میان برداشته شوند. واین برگر بعد از تصویب قطعنامه «تحریم تسلیحاتی ایران» نیز در دفاع از تصویب این قطعنامه گفته بود «...در صورتی که قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران با قاطعیت اجرا شود، ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک می شود واین به مفهوم آن است که موجودیت ایران به عنوان یک ملت به خشکی می گراید و دنیای مدرن از پدیده ای ناهمگن به نام جمهوری اسلامی ایران رهایی می یابد»!

«ساموئل هانتینگتون» صاحب نظریه معروف «جنگ تمدن ها» چند سال قبل از پیوستن به موشه دایان رفیق گرمابه و گلستان خود در آن دنیا، در همایش بین المللی «دموگرافی» که در فوریه سال 2005 در نیکوزیا، پایتخت قبرس بر پا شده بود، این پرسش را مطرح کرده بود که؛ «چرا آمریکا با مرتجع ترین کشور منطقه - منظورش عربستان سعودی است- که به صورت نظام پادشاهی قرون وسطایی اداره می شود و در آن از رأی و نظر مردم در اداره کشور کمترین نشانه ای نیست، بیشترین دوستی و نزدیکی را دارد و در همان حال بیشترین دشمنی و مقابله خود را روی کشوری مانند ایران که همه ارکان و کانون های تصمیم ساز آن با رأی مردم شکل گرفته، متمرکز کرده است؟» هانتینگتون به این پرسش پاسخی نمی دهد و فقط در پایان سخنان خود اعلام می کند که پاسخ این پرسش را بر عهده شرکت کنندگان در همایش یاد شده می گذارد و البته اشاره می کند «این برخورد به ظاهر دوگانه، توضیح و پاسخی منطقی و قابل قبول دارد»!

دو سال بعد- مارس 2007- خانم کاندالیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت بوش در مصاحبه با روزنامه سعودی «شرق الاوسط» - چاپ لندن- بدون اشاره به همایش نیکوزیا، پرسشی را که هانتینگتون- شاید به خاطر حفظ پرستیژ خود- بی پاسخ گذاشته بود، پاسخ داد « در این مصاحبه ابتدا خبرنگار شرق الاوسط توضیح می دهد که دولت حماس برآمده از رأی مردم فلسطین است و سپس می پرسد؛ چرا دولت شما- آمریکا- که طرفدار دموکراسی و پشتیبان رأی مردم است(!) دولت حماس را به رسمیت نمی شناسد و در مقابل، محمود عباس را رئیس دولت فلسطین می داند»؟ خانم رایس که انگار پرسش شرق الاوسط را نشنیده است، پاسخ درباره دولت حماس و اسماعیل هنیه را وامی گذارد و با پیش کشیدن نام جمهوری اسلامی ایران می گوید؛ «ما انکار نمی کنیم که ایران یک کشور دموکرات است و دولت و مجلس در آن با رأی مردم انتخاب می شوند ولی باید توجه داشت که امروزه «مشروعیت» در دو شکل «مشروعیت داخلی» و «مشروعیت بین المللی» مطرح است، جمهوری اسلامی ایران مشروعیت داخلی دارد ولی مشروعیت بین المللی ندارد»! خانم رایس در پاسخ به ابهام خبرنگار شرق الاوسط می گوید «قبول داریم که دولت و مجلس ایران با رأی مردم انتخاب شده اند اما، این فقط نشانه «مشروعیت داخلی» است ولی خواست و رأی مردم ایران باید در خانواده بین المللی نیز مشروعیت داشته باشد که جمهوری اسلامی ایران فاقد این مشروعیت است»!!

به بیان دیگر، «برای آمریکا و متحدانش «دموکراسی» فقط یک بهانه است و از نگاه آنها رأی و نظر مردم تنها هنگامی نشانه دموکراسی خواهد بود که نتیجه آن بیرون از منافع آنان نبوده و تضمین کننده زورگویی ها و غارتگری های نظام سلطه بین الملل باشد»!

یک ماه بعد از صدور قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران که به بهانه مقابله با برنامه هسته ای کشورمان - و به نوشته واشنگتن پست برای حمایت از جنبش سبز(!)- تصویب شده بود، دولت آمریکا لایحه ای با عنوان «قانون جامع تحریم ایران» را از تصویب کنگره گذراند- 9 ژوئیه 2010/ 18 تیر 1389- براساس این مصوبه شرکت های آمریکایی از صدور فرآورده های نفتی پالایش شده- از جمله بنزین- به جمهوری اسلامی ایران منع شده و شرکت های غیرآمریکایی نیز در صورت صدور بنزین به ایران مشمول تحریم تجاری آمریکا می شدند- این تحریم به تولید بنزین در جمهوری اسلامی ایران تا مرز صدور این فرآورده نفتی انجامید- بعد از این مصوبه، شرکت های نفتی از تحویل سوخت به هواپیماهای مسافربری کشورمان در فرودگاه های اروپایی و برخی فرودگاه های کشورهای فسقلی عرب خودداری ورزیدند و مسافران را با دردسرهای فراوانی روبرو کردند. در همان هنگام «رابرت گیتس» وزیر دفاع وقت آمریکا در پاسخ به این سؤال خبرنگار روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز که «این تحریم ها به جای دولت ایران، مردم ایران را نشانه رفته است» گفته بود؛ «ترجیح می دهم به این پرسش در وقت دیگری پاسخ دهم».

ده ها و صدها نمونه دیگر از این دست اعترافات صریح و بی پرده مقامات رسمی آمریکا و متحدان اروپایی و منطقه ای آنها را می توان فهرست کرد که در آن بدون پرده پوشی تاکید می کنند طرف مقابل و حریف رو در روی آمریکا و متحدانش در چالش 33 ساله و پرحادثه آنان با ایران اسلامی، «مردم ایران» هستند و نظام جمهوری اسلامی ایران فقط از آنجا که خواست همین مردم را نمایندگی می کند، با خشم و کینه آنها روبرو بوده و هست. اکنون به آسانی می توان یک بار دیگر و برای چندمین بار بر درستی و حکیمانه بودن نظر امام راحل(ره) پی برد و بدون کمترین تردیدی حضور چندده میلیونی دیروز مردم در راهپیمایی سراسری 22بهمن را لگدمال کردن تحلیل ها و آرزوهای آمریکا و اسرائیل و متحدان اروپایی و منطقه ای آنها دانست.

گفتنی است روز چهارشنبه 19 بهمن ماه جاری نیز حضرت آقا در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش فرموده بودند؛

« در 22 بهمن امسال نیز به توفیق الهی و با هدایت خداوند متعال همه خواهند دید که مردم ایران چگونه به میدان خواهند آمد»... و دیدیم که آمدند.

نگاهی هر چند گذرا به تبلیغات گسترده و فراگیر مقامات و رسانه های غربی طی سه ماه گذشته از تمرکز آنها روی سه محور حکایت می کند؛

اول: تاکید بر این که جمهوری اسلامی ایران تحت تاثیر تحریم ها به آخر خط رسیده است و چاره ای جز کوتاه آمدن ندارد! و به زودی نشانه های کوتاه آمدن را می توان در نگاه مسئولان بلند پایه نظام مشاهده کرد!

بیانات تاریخی رهبرمعظم انقلاب در خطبه های جمعه تهران، پاسخ شکننده ای به این توهم پراکنی بود. حضرت آقا از یکسو به اقتدار جمهوری اسلامی ایران که از تمامی سال ها و دوران های پیشین، فراتر و درخشان تر است اشاره فرمودند و از سوی دیگر برای نشان دادن اقتدار ایران اسلامی و ضعف و ناتوانی آمریکا و متحدانش نمونه ها و اسناد انکارناپذیری از پیروزی های ایران و شکست های آمریکا، اسرائیل و اروپایی ها را در یک ویترین که برای همگان قابل رویت باشد به نمایش گذاشتند. وقتی حزب الله در جنگ 33 روزه و حماس در جنگ 22 روزه فقط با حمایت جمهوری اسلامی ایران بر آمریکا و اسرائیل غلبه می کنند، نتیجه تهدید بی اساس و یا حمله احتمالی و احمقانه آمریکا به ایران پیشاپیش قابل پیش بینی است. نیست؟!

دوم: دشمنان با سیاه نمایی این توهم را می پراکندند که مردم با کاستی ها و دشواری هایی در زندگی روزمره خود روبرو هستند و از این روی در راهپیمایی 22 بهمن که نشانه مشروعیت و مقبولیت مردمی جمهوری اسلامی ایران است حضور چشمگیری نخواهند داشت!

سوم: با اشاره به همان علت پیش گفته- محور دوم- اعلام می کردند که از حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز کاسته خواهد شد.

... و دیروز، مردم پاکباخته و دشمن شناس ایران اسلامی با بصیرت مثال زدنی خود و حضور بی نظیر و چند ده میلیونی در تظاهرات 22 بهمن از یکسو محور دوم از آرزوهای دشمن را زیرگام های استوار خود لگدمال کردند. و از سوی دیگر تردیدی باقی نگذاشتند که در انتخابات مجلس نهم نیز همانگونه که حضرت آقا پیش بینی کرده اند، حضوری حماسی و بارها گسترده تر و فراتر از موارد مشابه خواهند داشت.

و بالاخره، حضور چند ده میلیونی دیروز مردم در تظاهرات و راهپیمایی 22 بهمن بار دیگر و برای چندمین بار به آمریکا و متحدانش فهمانده است که حریف رو در روی آنها مردم ایران هستند که یکپارچه در برابر نظام سلطه بین المللی ایستاده و خواهد ایستاد، مخصوصا امروزه که طعم شیرین این رودررویی را در انقلاب های اسلامی منطقه و خیزش مردم در آمریکا و اروپا علیه نظام سلطه نیز به چشم دیده است.

خراسان:همه راه ها به«قدس» ختم می شود

«همه راه ها به قدس ختم می شود»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدمحمد اسلامی است که در آن می‌خوانید؛هنوز آتش تحولات منطقه خاموش نشده است. بهار عربی وارد دومین سال خود شده و همه منتظر به ثمر نشستن ثمراتش در تابستان عربی هستند. سیرتحولات در هریک از دانه های تسبیح بیداری اسلامی، «تونس، مصر، لیبی و ...»، براساس اقتضائات منطقه ای متفاوت است. با این حال همه آنها در یک نقطه به هم گره خورده اند: مسئله فلسطین.

باز هم فلسطین

شدت تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در بیش از یک سال گذشته چنان بوده که ممکن است به نظر برسد مسئله فلسطین به حاشیه رفته باشد اما با توافق اخیر جنبش حماس و فتح برای تشکیل دولت واحد فلسطینی، چشم ها بار دیگر به سوی سرزمین اشغال شده و آرمان فلسطین بازگشتند. حماس، که دولت در غزه را در اختیار دارد، با فتح، که دولت در کرانه باختری و رود اردن در دست اوست، برای تشکیل دولت واحد فلسطینی توافق کردند.

حماس و اخوان المسلمین مصر، یک روح در ۲بدن

هرچند در توافق اخیر ابهام هایی وجود دارد، اما بر آیند تغییر در جهان اسلام بر مدار آرمان های فلسطینی پیش رفته است. با وقوع انقلاب در مصر، اسرائیل بزرگترین حامی خود در منطقه را برای همیشه از دست داده است. مقامات اسرائیلی بارها اعتراف کرده اند که دیگر هیچ کسی برای آنها «مبارک» نخواهد بود. با سقوط دولت سابق مصر، گذرگاه های غزه به مصر باز شدند و اسماعیل هنیه، که پیش از این ممنوع السفر بود، به مصر رفت. اخوان المسلمین مصر تاکنون اظهارنظرهای چند پهلو درباره پایبندی به پیمان صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل داشته و با زیرکی تصمیم گیری را به رای پارلمان واگذار کرده است. اما باید بار دیگر یادآوری کرد که عامل مهم انقلاب مصر، سرخوردگی مردم به خاطر سرسپردگی حکومت سابق مصر در برابر آمریکایی ها و اسرائیلی ها بود. گفته های اسماعیل هنیه را هنگامی که بر پیشانی مرشد کل اخوان المسلمین بوسه می زد نباید از خاطر بریم: «روابط میان حماس و اخوان بسیار قوی بوده و حماس یک روی اخوان در فلسطین است، ... حماس همان امتداد جنبش مادر در مصر است و بنیانگذار آن شهید حسن البناء است» بنابراین مصر پس از مبارک دیگر برای رژیم صهیونیستی، «مبارک» نیست.

قلب تونس، برای فلسطین می تپد

بازگشت حزب النهضه در تونس و اظهارنظر راشد الغنوشی، رهبر النهضه، امید اسرائیلی ها را در مورد تونس هم ناامید می کند. اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت فلسطینی در غزه، ۳ماه پیش با الغنوشی تماس گرفت و تغییرات در تونس را «به نفع آرمان فلسطین» دانست اما میزان توجه مردم تونس به آزادی فلسطین، ۲ماه پیش در مراسم استقبال مردم تونس از اسماعیل هنیه دیدنی بود. فرودگاه بین المللی قرطاج تونس هنوز فریادهای «مردم خواهان آزادی فلسطین هستند» را از خاطر نبرده است.

سوریه در مدار مقاومت می ماند

در مورد بحران کنونی در سوریه شاید شرایط متفاوت به نظر برسد. دولت بشار اسد، حامی جدی جریان مقاومت در منطقه، به خطر افتاده است. بنابراین آیا با فرض احتمال سقوط اسد، مبارزان فلسطینی حمایت همسایه شمالی رژیم صهیونیستی را از دست می دهند؟ بگذارید پاسخ این پرسش را از زبان سید حسن نصرا...، دبیرکل حزب ا... لبنان بشنویم: «آنها می خواهند نظام سوریه را برکنار کنند تا نظامی جایگزین در این کشور حکمفرما شود. برخی از دوستان به ما گفتند که نسبت به این مسئله نگران نیستند چرا که نظام جدید نیز از مقاومت حمایت خواهد کرد.» از منظر تاثیرگذاری بر موضوع فلسطین، هیچ ضمانتی وجود ندارد که تغییر نظام در سوریه به نفع اسرائیل شود. بشار اسد در سالهای حکومت اش حداقل امنیت را در مرز با اسرائیل و بلندی های جولان حفظ کرده است. اما با رفتن او گروهی به قدرت می رسند که باز هم اسلامگرا هستند. بزرگترین گروه مخالف بشار اسد، اخوان المسلمین سوریه است. گروهی که معتقد به مبارزه مسلحانه و تند و تیزتر از خاندان اسد، می تواند تهدیدی جدی برای اسرائیلی ها باشد.

موسم تغییر فرا رسیده است

بار دیگر باید به یاد آوریم که در توافق گروه های فلسطینی هم چیزی برای اسرائیل کنار گذاشته نشده است. نظر روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» در این باره خواندنی است: «هرچه قدر عباس به حماس نزدیک شود، به همان میزان از اسرائیل دور می شود.» نتانیاهو پس از اعلام خبر توافق فتح و حماس اعلام کرد که محمود عباس باید بین صلح با اسرائیل و مصالحه با حماس یکی را انتخاب کند اما چه کسی است که نداند پس از بارها مذاکره بی نتیجه با طرف های اسرائیلی، همین توافق «انتخاب» محمود عباس است. اظهارات اسماعیل هنیه در سخنرانی ۲۲بهمن میدان آزادی و تاکید بر عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی موید همین ادعا است. به روشنی پیداست که حماس قصد دارد به خوبی از نسیم بهار عربی در جهت آرمان هایش استفاده کند. موسم تغییر فرا رسیده است. در خاورمیانه جدید، همه راه ها به «قدس» ختم می شود.  
 
رسالت:باشکوهترین حضور حماسه ملت

«باشکوهترین حضور حماسه ملت»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می‌خوانید؛دیروز در تهران و ایران غوغا برپا بود . همه آمده بودند یک‌صدا و یک آهنگ !بوی عطر پیروزی و سرور همه جاحس می‌شد. ایران یکپارچه شور و شکوه و حماسه بود.

ایران دیروز لبریز از عطر وفاداری به نظام و آرمانهای امام و شهیدان بود .مردم ایران در یوم الله 22 بهمن 90 نشاط و سرزندگی و رضایت خود را به مردم جهان نشان دادند. دیروز تهران پاک ترین هوای خود را تجربه می کرد . دیروز هوای تهران کاملا صاف بود و بادی  ملایم  گونه‌های مردم را می بوسید و نوازش می داد. روایت داریم اگر خداوند بخواهد دعاهای بندگان خود را اجابت کند یکی از علائم آن نسیمی است که گونه های مومنان را نوازش می کند. راستی دیروز کدامین دعا به نقطه اجابت رسید .

مردم دعا می‌کردند این نظام تا ظهور حضرت حجت (عج) پایدار بماند . مردم دعا می کردند خداوند دشمنان اسلام را به راه راست هدایت کند و اگر هدایت نمی شوند آنان را از سرراه نظام جمهوری اسلامی بر دارد . مردم برای علو درجات امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی دعا می‌کردند و ازخدا می خواستند همچنان در مسیر هدایت های ولایت فقیه قرار گیرند و به آرمان‌های انقلاب ، امام و رهبری وفادار باشند. مردم ازخداوند می خواستند به وحدت آنها برکت دهد تا پشت دشمنان اسلام و اهل فتنه را بشکنند .

مردم ازخداوند می خواستند عقب ماندگی‌های به جامانده ازجور حکومت های فاسد قاجار و پهلوی جبران شود و کشور در مسیر پیشرفت قرار گیرد. مردم آمده بودند از خداوند بخواهند اجر دانشمندان جوان را در رسیدن به قله‌های عزت و عظمت و پیشرفت دو چندان کند  و شهدای دانشمند را با اولیای خودش محشور گرداند .

دیروز ملائکه آسمان بر عزم راسخ ملت ایران در دفاع از دستاوردهای الهی نظام درود می فرستادند . در تهران سیل جمعیت از میدان امام حسین (ع) تا میدان فردوسی، ازمیدان فردوسی تا میدان انقلاب و از میدان انقلاب تا میدان آزادی مثل یک رود خروشان از نخستین ساعات روز تا ساعاتی پس از پایان مراسم در برابر دوربین های خبرنگاران و گزارشگران بین المللی ظاهر شدند و تصویری از سرافرازی ملت و افتخار ملی ایرانیان را به ثبت رساندند .

مولایمان خامنه‌ای عزیز چهارشنبه گذشته در دیدار همافران نیروی هوایی پیش بینی فرموده بودند که ؛ 22 بهمن همه خواهند دید که ملت چگونه به میدان می‌آید ! بر اساس برآورد ناظران بی طرف در داخل و خارج ، دیروز تهران و ایران شاهد بی سابقه‌ترین حضور درمیادین حضور حماسی و سیاسی بود .

راهپیمایی یوم الله 22 بهمن روز تجلی قدرت حق بر باطل است لذا هر سال پرشکوهتر و باعظمت تر ازسال گذشته برگزارمی شود . مردم ایران نشان دادند پس از 33 سال همچنان پای انقلاب ایستاده اند. دیروز سه نسل در کنار یکدیگر به خیابانها آمده بودند و نسل دوم و سوم  مومن‌تر و عاشق تر در این میدان حضور داشتند.

دیروز حیرت جهانیان از این حضور حماسی را از لابه لای اخبار و تحلیل ها و تصاویری که خبرنگاران شبکه های مختلف  از تهران مخابره کردند ‌به خوبی دیدیم . دیروز مردم ایران موفق شدند زیباترین و باشکوه ترین صحنه پیوند امت و امامت را در جشن33 سالگی انقلاب به نمایش درآورند.

انقلاب اسلامی مراحل تکاملی را خوب طی کرده است . مرحله سرنگونی استبداد و برچیده شدن بساط استعمار در ایران به گونه ای  طی شد که قدرت باز تولید استبداد و استعمار در ایران به کلی منتفی است. مرحله استقرار نهادهای نظام جمهوری اسلامی دومین گام درحرکت تکاملی انقلاب بود که آن هم به یمن هوشمندی امام و رهبری شکل گرفت و در چارچوب وظایف خود عمل می‌کنند مرحله استقرار دولت اسلامی هم به فضل خدا طی شده و نظام طی 33 سال گذشته 10 دولت را تجربه کرده است . اکنون نظام در مرحله « جامعه سازی » است . جامعه اسلامی ؛  جامعه‌ای برخوردار از آزادی ، عدالت و رفاه عمومی است . جامعه‌ای برخوردار از عزت و استغنای ملی و نیز نقش آفرینی مردم دراداره کشور است .

جامعه ای برخوردار از پیشرفت‌های علمی ، سیاسی و اقتصادی است.  22 بهمن سال 90 فرصتی برای رونمایی از قدرت انقلاب در پدیداری جامعه اسلامی بود . بخشی از جامعه امروز ایران مسیر کمال معنوی و عبودیت و معرفت الهی را به سرعت دارد طی می کند. این سرعت ما را به شکل گیری امت اسلامی رهنمون می سازد .

تعمیق ارزشهای انقلاب در ایران از یک سو و پیروزی های پی در پی مسلمانان درجهان اسلام در فصل بیداری اسلامی، شکل گیری امت اسلامی را نوید می دهد . امروز استکبار جهانی فقط در برابر یک دولت یا ملت در ایران نیست بلکه در برابر امت اسلامی قرار دارد . جامعه اسلامی امروز ایران یک الگوی صحیح برای مسلمانان جهان است.

کسانی که می‌خواهند در جهان با عزت و کرامت زندگی کنند الگوی موفق ایران اسلامی در پیش روی آنهاست . ملت ما وظیفه دارد این الگو را هر روز شفاف تر ، کارآمدتر و اصیل تر در برابر جهانیان به نمایش درآورد.

مردم سالاری:نظرسنجی برای پول ملی با چه معیاری؟

«نظرسنجی برای پول ملی با چه معیاری؟»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم حمیدرضا شکوهی است که در آن می‌خوانید؛ شش ماه از آغاز به کار وب سایت طرح اصلا ح پول ملی سپری می شود; سایتی که در آن درباره نام واحد پول ملی و حذف صفرها از آن از مردم نظرسنجی می شود.

اما پرسش این است که این نظرسنجی با چه معیاری انجام می شود و اصلا  چه کسی گفته برای موضوعاتی با این میزان اهمیت که نه تنها در زندگی روزمره امروز مردم، بلکه در زندگی نسل های بعدی هم می تواند تاثیرگذار باشد، می توان به نظرسنجی پرداخت و از عموم مردم نظرخواهی کرد؟
انتخاب نام واحد پول ملی و حذف صفرها از پول ملی  دو موضوع جداگانه هستند که نظرسنجی در مورد هرکدام از این دو باید جداگانه صورت گیرد.

ضمن اینکه این دو موضوع موضوعات حساس و پیچیده ای هستند که حتی کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی هم که در این حوزه دارای تخصص اند در مورد چگونگی و زمان اعمال آن دچار اختلا ف نظر هستند; حال، چطور می توان انتظار داشت با نظرسنجی از عموم مردم که اغلب دارای تخصصی در این حوزه نیستند به نتیجه گیری پرداخت و تصمیم صحیحی اتخاذ کرد؟

اگر حتی با اغماض بتوانیم نظرسنجی در مورد نام واحد پول ملی را بپذیریم- که البته آن نیز موضوعی کارشناسی وتخصصی است- نمی توانیم بپذیریم که باید در مورد حذف صفرها از پول ملی به نظرسنجی عمومی پرداخت. چرا که حساسیت این موضوع به مراتب بیشتر است.

البته برخی مسوولا ن مرتبط اعلا م کرده اند که این نظرسنجی ها، تنها یکی از معیارهای بررسی و تصمیم گیری در این مورد است اما به اعتقاد من، نظرسنجی در مورد این موضوعات کارشناسی، حتی کوچکترین معیار بررسی و اتخاذ تصمیم هم نباید باشد.

معلوم نیست به چه دلیل دولتی که در حوزه های مختلف بارها نشان داده به نظرات مردم یا نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلا می چندان اعتقادی ندارد، در این مورد خاص به نظرسنجی از مردم علا قه مند شده است.

اگر واقعا مسوولا ن قصد نظرسنجی و نظرخواهی از مردم را دارند پیشنهاد می کنم در مورد موضوعات مهمتری که ارتباط تنگاتنگی با زندگی عموم مردم دارد و در عین حال ارائه نظر در مورد آن نیاز به تخصص بالا یی ندارد نظرسنجی کنند; مسایلی ماننداینکه اجرای طرح هدفمندی یارانه ها به شیوه کنونی تا چه حد در زندگی مردم تاثیر مثبت داشته، طرح مسکن مهر چقدر مشکل مسکن مردم را حل کرده، مردم چقدر وعده های دولت در مورد ایجاد اشتغال را باور دارند، مردم چقدر دولت را در کنترل نابسامانی های بازار سکه و ارز موفق می دانند و...

مسوولا ن دقت داشته باشند که نظرسنجی، معیارها و اصولی دارد که بهتر است مسوولا ن، ابتدا آن معیارها و اصول را بشناسند و بعد اقدام به عملی ساختن نظرسنجی های مدنظر خود کنند.

شرق:مصر؛ یک سال پس از «مبارک»

«مصر؛ یک سال پس از مبارک»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم حجت‌الله جودکی است که در آن می‌خوانید؛امروز یک سال از کناره‌گیری حسنی مبارک از قدرت می‌گذرد. در یک سال گذشته مردم مصر رشد فکری خوبی پیدا کردند از این بابت که در مسیر نفی حاکمیت استبدادی گام برداشتند. درست است که آنها توانستند فقط به برخی از اهداف خود برسند اما طی این مدت آنها هرگز از هدف اصلی خود که نفی حاکمیت استبدادی بوده، خسته نشده‌اند و به راه خود ادامه دادند. در عین حال که مبارزه مردم تکامل پیدا کرد نظامیان هم که ادامه حاکمیت مطلقه بودند، پیچیده‌تر شدند و از ابزار و وسیله‌ای برای سرکوب مردم و منصرف کردن آنها استفاده کردند.

طی سال گذشته نظامیان به ایجاد درگیری مذهبی و دینی در مصر و ایجاد فتنه‌های مختلفی مانند حادثه ورزشگاه پورت سعید که بیش از 75 کشته برجای گذاشت، دست زدند. در مقابل مردم شناخت بهتر و بیشتری از نوع رفتار حکومت دیکتاتوری پیدا کردند و توانستند با اتحاد خودشان توطئه‌های دشمن را به حداقل برسانند.

شاید نخستین دستاورد مردم مصر در سال گذشته تشکیل مجلس شورا باشد، گرچه گروه‌های انقلابی مانند جوانان انقلاب در این مجلس تعداد اندکی رای آوردند و اخوان‌المسلمین 45درصد آرا را به دست آورد و حزب تندروی سلفی نور که از سوی عربستان تغذیه می‌شود با صرف یک‌صد میلیون دلار و توزیع خواربار بین مردم و خرید آرای مردم 25 درصد کرسی‌های مجلس را به دست آورد با این وجود آنچه که در مصر پیروز شد لیبرالیسم بود چرا؟ زیرا برای نخستین بار این تفکر موفق شد که سلفی‌های تندرو را وادار کند که برای رسیدن به قدرت از ابزار پارلمانتاریستی استفاده کنند، کسانی که اساسا اعتقادی به آرای مردم نداشتند. این نخستین پیروزی مردم مصر بود.

پیروزی بعدی مردم مصر، رسیدن به این جمع‌بندی است تا زمانی‌که نظامیان در قدرت هستند امکان شکل‌گیری جامعه مدنی در آن کشور وجود ندارد، به همین دلیل آنها در تلاش هستند تا نظامیان را وادار کنند تا قدرت را به مردم واگذار کرده و به پادگان خود برگردند و به وظیفه اصلی خود که حفظ و حراست از مرزها و دفاع از میهن است بپردازند. آنان می‌خواهند که نظامیان در اقتصاد و سیاست دخالت نکنند و هرکس به ایفای وظیفه اصلی خود بازگردد.

نکته سوم اینکه مردم توانستند به نظامیان بفهمانند که حاکمیت فوق‌العاده یا قانون فوق‌العاده (قانون حکومت نظامی) که بر اساس تعداد بیش از 10 هزار نفر از جوانان انقلابی میدان تحریر به زندان‌های طولانی مدت محکوم شدند، باید لغو شود و ژنرال طنطاوی در سالگرد شروع انقلاب و بعد از تشکیل مجلس به مردم قول دادند که قانون فوق‌العاده را ملغی خواهند کرد مگر در مواقع ضروری و این یکی از همان ایراداتی است که مردم به سخنان آقای طنطاوی گرفته‌اند، زیرا این استثنا بازهم راه را برای اعمال قدرت نظامیان هموار می‌کند تا بتواند در مواقع ضروری از آن استفاده کرده و جنبش مردمی را سرکوب کنند.

مردم مصر با این وجود هوشیار‌تر از گذشته شعارهای خود را تنظیم کرده‌اند، اصرار آنها بر علنی کردن دادگاه مبارک برای این است که مردم مصر هرچه بیشتر با چهره پنهان حاکمیت استبدادی و ابزارهای آن آشنا شوند تا واکسینه شده و بار دیگر به دام استبداد نیفتد زیرا با وجود اینکه جنبش‌های مدنی و مردمی در مبارزه با حاکمیت‌های استبدادی موفق می‌شوند ولی همچنان استبداد گاهی با استفاده از ابزارهای متفاوت دیگر که ملت‌ها از آن ناآگاه هستند به صحنه بازمی‌گردند و این خطری است که انقلاب آنها را تهدید کرده و می‌کند. گاهی و به ویژه در دوران اخیر استبداد‌گران از روش انتخابات یک‌بار مصرف برای رسیدن به قدرت استفاده می‌کنند.

در این روش آنان انتخابات را به گونه‌ای هدایت می‌کنند که مردم نمایندگان آنها را برگزینند و با شیوه‌های ظاهرا دموکراتیک قدرت را به آنان بسپارند و ایشان پس از رسیدن به قدرت و گرفتن ابزارهای قانونی مورد نیاز به تحکیم روش سابق خود ادامه می‌دهند و به این گونه مردم خلع سلاح می‌شوند زیرا حاکمیت استبدادی آنان را متهم می‌کند که شما نمایندگان قانونی خودتان را قبول ندارید و از دستورات آنان پیروی نمی‌کنید. آنان فراموش کرده‌اند که هیچ قدرتی مشروعیت ندارد. مردم فقط به افراد ماموریت می‌دهند و اگر آنها ماموریت خود را آنگونه که مردم می‌خواهند انجام بدهند آنگاه اقدامات‌شان مشروع خواهد بود و الا از سوی مردم نامشروع تلقی خواهد شد.

تهران امروز:حماسه‌های پی‌در پی یک ملت انقلابی

«حماسه‌های پی‌در پی یک ملت انقلابی»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم سیدجواد سیدپور است که در آن می‌خوانید؛مراسم سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با حضور میلیونی ملت انقلابی و مسلمان در تهران و سایر شهرها و مناطق کشور در شرایطی برگزار شد که توجه رسانه‌های داخلی و خارجی امسال بیش از همه سال‌ها به نحوه برگزاری این مراسم دوخته شده بود. توجهات از آن روی بیشتر بود که از یکسو در آستانه انتخابات مهم مجلس قرار داریم و از سوی دیگر زمان زیادی از تصویب تحریم‌های یکجانبه و پر سروصدا اما توخالی غربی‌ها علیه ایران نمی‌گذرد.

تصور ناظران غربی بر این بود تحریم‌های یکجانبه بر عمق جامعه ایرانی تاثیر خواهد گذاشت و مناسبت‌های مختلف از جمله سالگشت انقلاب اسلامی می‌تواند فرصت خوبی برای پی بردن به اثرات این تحریم‌ها باشد ضمن اینکه حضور با شکوه یا کمرنگ مردمی در این مراسم هم می‌تواند عیار مناسبی برای سنجش میزان مشارکت مردمی در انتخابات پیش رو باشد.

بر همین اساس غربی‌ها منتظر روز موعود بودند تا به محک اقدامات ضد ایرانی خود بپردازند و میزان تاثیر اقداماتشان را بر روحیه انقلابی ملت ایران بسنجند، اما در همان حال هم ملت انقلابی ایران اسلامی بیش از دشمنان به اهمیت حضور باشکوه خود در مراسم یوم‌الله 22 بهمن پی بردند فلذا عزم خود را برای حضوری بسیار پررنگتر از گذشته به نمایش گذاشتند. هنوز ساعتی به آغاز رسمی مراسم مانده بود که دوربین‌های صدا و سیما و سایر رسانه‌های داخلی و خارجی در حال ثبت واقعه‌ای غیر منتظره بودند. فوج فوج بر میزان جمعیت اضافه می‌شد. ایستایی در کار نبود و به گواه لحظاتی که رسانه‌های خارجی هم ثبت و ضبط می‌کردند، حماسه‌ای در حال شکل‌گیری بود. ساعت که به نیمه ظهر رسید، بر همگان مسجل شد که ملت کار را تمام کرده و امید دشمنان را به ناامیدی تبدیل کرده است.

گزارش‌هایی‌که‌از اقصی نقاط کشور می‌رسید همین نوید را می‌داد. نوعی از اتحاد و همدلی و حضور گسترده در جای جای کشور ملاحظه می‌شد و این همان اتفاقی بود که دل دوستداران انقلاب اسلامی را شاد و دشمنان را مأیوس کرد.‌درباره آثار مثبت حضور میلیونی مردم انقلابی در مراسم 22 بهمن می‌توان‌ به این موارد اشاره کرد:

1 - اثبات عملی عدم تاثیر تحریم‌ها بر روحیه انقلابی و ایستادگی ملت اولین اثر مثبت برگزاری شکوهمند سالگرد انقلاب اسلامی ایران بود. حضور پرشکوه مردم نشان داد که دشمنان در شناخت واقعی ملت ایران و تخمین‌شان از روحیه ایستادگی ایرانیان در برابر فشارها و تحریم‌ها تا چه حد ‌ خطا بوده‌اند.

2 - اتحاد و همدلی ملت به‌رغم تمام اختلاف سلیقه‌هایی که در کشور وجود دارد،بار دیگر به همگان نشان داده شد. ملت اثبات کرد که کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت را در عرصه عمومی جامه عمل می‌پوشاند و اینگونه نیست که وجود برخی اختلاف سلیقه‌ها یا کج رفتاری‌های برخی سیاستمداران، باعث شود ملت عرصه را خالی کنند. ملت هر جا که لازم باشد برای دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وارد عمل می‌شود و برخی مباحث و اختلاف نظرهای سیاسی احزاب و جریان‌های سیاسی هم تاثیری بر روحیه انقلابی و اتحاد اسلامی آنان ندارد.

3 - و بالاخره اینکه حضور پر شکوه مردم نوید مشارکت گسترده در انتخابات مجلس نهم را می‌دهد. برخی گمان می‌برند که با تبلیغات مسمومی که مبنی بر عدم شرکت در انتخابات راه انداخته‌اند، ملت هم به حرف آنان توجه کرده و میزان مشارکت انتخاباتی کاهش پیدا خواهد کرد‌ اما اتفاقی که در سالگرد انقلاب اسلامی رخ داد ثابت کرد که این تحلیل هم برخطاست و مردم مسلمان بدون توجه به این تبلیغات مسموم یا سایر اقدامات رذیلانه، فقط به فکر ایفای وظیفه دینی و انقلابی خویش است و تحت تاثیر هیچ تحریم یا تبلیغی عرصه را آن‌هم در بزنگاه‌های حساس خالی نخواهد کرد.

ابتکار:نفت‌پاشی عربستان روی آتش تحریم‌ها !

«نفت‌پاشی عربستان روی آتش تحریم‌ها!»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم محمدعلی وکیلی است که در آن می‌خوانید؛مطالعه رفتار عربستان با ایران ظرف سه دهه گذشته، نشانگر خصومت تمام‌عیار این کشور علیه کشورمان است؛ دولتمردان ایران همواره واکنشی ملایم و نرم همراه با گذشت، نسبت به عملکرد آن کشور از خود نشان داده‌اند. در مقاطعی با پیشقدم شدن دولتمردان وقت ایران، تب رقابت و خصومت هرچند برای دوره‌ای کوتاه‌مدت فروکش کرده‌است اما در اندک‌زمانی به بهانه‌های مختلف، باز اختلافات میان دو کشور فوران می‌کند. علی‌رغم آن که حمایت همه‌جانبه عربستان از تجاوز رژیم بعث عراق علیه تمامیت ارضی ایران، امری فراموش‌ناشدنی است باید تاکید کرد که هیچگاه دامنه و عمق خصومت آن کشور به وسعت کنونی نمی‌رسد.

در حال حاضر آن کشور در سه جبهه، به مقابله مستقیم با کشورمان روی آورده‌است. با تحولات صورت‌پذیرفته در منطقه به‌ویژه پس از انقلاب‌های عربی، عربستان بیش از گذشته خود را در رویارویی با تحولات منطقه بازنده و هم‌چنین، شرایط ژئوپلتیک فعلی را به نفع ایران می‌داند.

نفوذ ایران در عراق و لبنان این کشور را عقده‌ای کرده بود؛ گسترش دامنه این نفوذ به مصر، تونس، یمن و بحرین دولتمردان عربستان را بیمناک ساخته‌است. عربستان آتش‌بیار معرکه تقابل غرب با حق هسته‌ای ایران شده و به بهانه پیشرفت‌های هسته‌ای کشورمان، تلاش تسلیحاتی گسترده‌ای را به‌کار بسته‌است؛ هر روز شاهد عقد قراردادهای میلیاردی این کشور با آمریکا در جهت خرید تجهیزات نظامی هستیم. این در حالی است که ایران همواره اعلام کرده، حاضر است دستاوردها، تجربیات و فناوری هسته‌ای خود را در اختیار جهان اسلام قرار دهد. حوزه انرژی، عرصه دیگری برای ابراز دشمنی عربستان با ایران است. دیر زمانی است که کشورهای عضو کلوپ اوپک، تحت‌تاثیر اختلاف روش ایران و عربستان دوقطب متضاد را تشکیل داده‌اند؛ بخشی از اعضا با محوریت ایران، تابع استراتژی پای‌بندی به سهمیه‌بندی و دفاع از قیمت بالاتر نفت هستند اما گروهی به رهبری عربستان با ملاحظه خواست غرب، خواهان افزایش سهمیه‌ها و کاهش قیمت می‌باشند.

از سویی رهبران ایران بسیار تلاش می‌کنند تا از اهرم نفت به عنوان کارت برنده علیه اسرائیل استفاده نمایند؛ آنها قصد دارندکه صادرکنندگان مسلمان نفت را قانع نمایند تا با قطع صادرات نفت، آمریکا و غرب را از حمایت همه‌جانبه از رژیم صهیونیستی بازدارند؛ اما از سویی دیگر، عربستان نقش ترمز را برای استفاده‌های انقلابی از نفت ایفا کرده و می‌کند.

غرب بخش مهمی از مشکلات اقتصادی خود را با فاکتور نفت عربستان حل کرده‌است؛ در حقیقت نفت این کشور به عنوان برگی برنده برای غرب، در تقابل با جهان اسلام به‌کار گرفته شده‌است.

در شرایط کنونی که دامنه تحریم‌های غرب علیه کشورمان نفت ایران را هدف قرارداده‌است، باز این عربستان و امارات هستند که به خریداران نفت ایران اطمینان می‌دهندکه آماده‌اند تا نفت خود را جایگزین سهمیه ایران نمایند؛ به عبارت دیگر این کشورها با به‌کارگیری روشی خصومت‌آمیز و با نفت‌پاشی روی آتش تحریم‌ها، در جبهه دشمنان ایران قرار گرفته‌اند. به نظر می‌رسد مماشات و نرمش با این دو همسایه قدرناشناس، ایجاد فرصتی برای دشمن جهت تجهیز و تمهید ضربات علیه ایران می‌باشد.

شکی نیست که عربستان کشوری مهم و تاثیرگذار در منطقه به‌ویژه در عرصه انرژی است؛ روابط حسنه با این کشور،کمک موثری به صلح و ثبات منطقه‌ای است اما اهمیت وجود این رابطه، نباید به انفعال مواضع ایران در قبال خیانت‌های هرروزه عربستان و نادیده انگاشتن نقش کنونی آن کشور در پیشبرد اهداف دشمنان این مرز و بوم منجرگردد.

عملکرد دولت عربستان طی دوسال گذشته، عملکردی همراه با سراسر دشمنی علیه ملت ایران بوده‌است. همراهی آن کشور در پروسه سناریوسازی آمریکا در خصوص اتهام واهی ترور سفیر عربستان توسط ایران تا شرکتش در طرح های تحریم علیه کشورمان، همه و همه نشان از عزم دولتمردان سعودی برای تقابلی تمام‌عیار علیه ایران است. به‌یاد داریم که مطابق سند «ویکی‌لیکس» سفیر سعودی در آمریکا، از قول پادشاه آن کشور خطاب به آمریکائی‌ها خواستار قطع سر مار؛ یعنی، جمهوری اسلامی ایران شده بود. در هر حال، تا کنون دولتمردان عربستان حسن‌نیت و نرمش ایران را با دشمنی پاسخ داده‌اند. انتظار مردم ما نیز از دولتمردان خود، اینست که این همه نرمش و انفعال در مقابل زیاده‌خواهی سعودی‌ها و دیگر شیوخ حاشیه‌نشین، با عزت و اقتدار ایرانی ناسازگار است.

بدیهی است حداقل انتظار، این است که دیپلماسی کشور از وضعیت انفعالی خارج شود و موضعی تهاجمی در منطقه اتخاذ نماید؛ به همسایگان بفهماند که در واقع دود تحریم نفت ایران به چشم آنان خواهد رفت. این درست نیست که ایران، همواره آب بر آتش روابط غیردوستانه بریزد ولی در مقابل، عرب‌ها نفت به آتش تحریم‌ها بپاشند!

ملت ما:پیوند امام و ملت عامل پیروزی انقلاب

پیوند امام و ملت عامل پیروزی انقلاب»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم سید ابوالقاسم رئوفیان است که در آن می‌خوانید؛بیش‌از سه دهه از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد. هرچه بیش‌تر از سن انقلاب سپری می‌شود، عظمت و اثربخشی این انقلاب مشخص‌تر می‌شود، بیداری اسلامی در منطقه و جنبش اشغال وال‌استریت و اتفاقاتی که در راستای تحول آزادی در بین ملل جهان به وقوع پیوسته و در حال وقوع است، بخشی از آن مربوط به انقلاب اسلامی است. رمز بقای انقلاب اسلامی ایستادگی در مقابل ظلم و وحدت کلمه است.
 
امام به عنوان رهبر انقلاب اسلامی با چهار ویژگی توانست این ثمره ایستادگی را برای ملت ایران و ملل تحت سلطه جهان به ارمغان آورد که شهید مطهری از آن به عنوان چهار آمن امام نام می‌برد، عبارت است از:  آمن به رب، آمن به کتاب، آمن به سبیل و آمن به هدف. این چهار آمن موجب قدرت امام در مقابل استبداد جهانی شد.

نتیجه این مقاومت 22 بهمن بود که پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد. رهبر معظم انقلاب به این نکته اشاره می‌کند که ایستادگی مردم ایران اوج باورهای آنها به رهبری امام بود. آنچه باعث وحدت و همدلی مردم شد نقش مهم رهبری امام رضوان‌الله تعالی علیه به پشتوانه اراده اسلامی بود.پیروزی انقلاب اسلامی هم ناشی از این پشتوانه و ایمان و اتکال به خداوند و قدم برداشتن در راه حق بود که توانست پرچم سلطه ظالمانه و مستکبرانه امریکا و سایه شوم استبداد داخلی را پایین کشیده و به پرتگاه نابودی سوق دهد.به‌طور کلی دو عامل امام و ملت باعث به ثمر رساندن این انقلاب شد. در عصری که دولت‌ها به تکنولوژی پیشرفته و ابزار و لوازم جنگی توسل پیدا می‌کنند ملت ایران توانست تحت رهبری هوشمندانه ایشان، هوشیاری خود و اتکا به خداوند متعال و با ابزار بسیار کمی که در اختیار داشت چنین نتیجه شگفت‌انگیزی به بار آورد.

اینها گشایش‌هایی است از طرف خداوند متعال. بعد از سی سال همچنان شاهد حضور مردم در صحنه می‌باشیم وفاداری ملت به امام، انقلاب، خون شهدا و ایمان به هدفی است که انقلاب بر پایه آن بنا گذاشته شده است. در بهمن سال 57، امام همان امام سال 42 بود، دین مبین اسلام همان دین مبین سال 42 بود.

این دو عامل تغییری نکرده بود. در 22 بهمن سال 42 عنصری به صحنه آمد که در خرداد آن سال موجود نبود و عامل سوم حضور مردم درصحنه بود که انقلاب را به پیروزی رسانید و نظام استکبار را به زیر کشید. بنابراین مسئولان نباید کاری را انجام دهند که باعث کاهش حضور مردم در صحنه شود.

دنیای اقتصاد:چرا بازار آتی ارز ضروری است؟

«چرا بازار آتی ارز ضروری است؟»عنوان سرمقاله روزنامه دنیاتی اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است که در آن می‌خوانید؛پیشنهاد تشکیل بازار آتی ارز، به خصوص با وجود نوسانات شدید بازار مورد توجه بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است.

برای ناظران بازار این موضوع از بدیهیات است که نوسانات اخیر بیشتر ناشی از سفته‌بازی سرمایه‌گذاران در بازار است. البته اینکه چرا تقاضای سفته‌بازی بیش از عرضه آن است، دلایل گوناگونی دارد که در جای خود قابل بررسی است. در واقع خود سفته‌بازی که علت نوسانات است، معلول پدیده دیگری است، اما می‌توان با قطعیت تمام گفت که بازار آتی قادر است تبعات ناشی از این سفته‌بازی و ریسک ناشی از آن را به حداقل برساند.

مشکل بزرگی که امروز دامان هم صادر‌کنندگان و وارد‌کنندگان و هم سرمایه‌گذاران را گرفته است، نااطمینانی شدید از ارزش ریال ایران در آینده است. در حقیقت با نوسانات شدید نرخ ارز، نه تنها وارد‌کننده نمی‌داند که در افق زمانی که می‌خواهد کالای وارداتی‌اش را بفروشد، بهای کالایش تا چه حد افزایش می‌یابد و آیا می‌تواند کالای خود را بفروشد و باز به کار خویش ادامه دهد، بلکه صادر‌کننده نیز نمی‌داند که چه زمانی باید ارز خود را به فروش برساند تا زیان نکند. از سوی دیگر در زمانی که بازار ارز با تحولات روزانه و شدیدی مواجه است، سرمایه‌گذار نیز نمی‌داند که آیا برگشت سرمایه و سودی که انتظار دارد محقق می‌شود یا نه. تمامی اینها حکایت از نااطمینانی بالایی دارد که می‌تواند تولید و مصرف ملی را دچار مشکل کند.

اگرچه دولت مدعی است که با ارزی که در دست دارد و با قیمتی که برایش تعیین کرده قادر است تا تمامی مشکلات را برطرف کند، اما مساله اینجاست که با وجود همین شکاف قیمتی، بین این بهای دولتی و بهای بازار آزاد محدودی که وجود دارد، چرخه اقتصاد بیشتر دچار مشکل می‌شود، زیرا انگیزه‌ها برای کسب منفعت از این شکاف قیمتی آنقدر بالاست که یک ناظر بزرگ که تمام توان خود را صرف عدم شکل‌گیری بازار کند نیز نمی‌تواند به مقصود برسد. از همین روست که امروز بسیاری از فعالان اقتصادی، تصمیمات خود را نه بر مبنای بهای اعلامی که بر مبنای همان بازار زیر پوستی اتخاذ می‌کنند. در نتیجه بانک مرکزی دیر یا زود باید اجازه تشکیل بازار را به شکل گذشته بدهد.

حال اگر معیار همچنان بر مبنای بازار آزاد است و نوسانات به قوت خود باقی است، چگونه می‌توان از نااطمینانی ناشی از سفته‌بازی برای افرادی که در بخش واقعی اقتصاد فعال هستند، جلوگیری کرد؟ اینجاست که اهمیت بازار آتی مشخص می‌شود. با وجود قیمت‌های آتی، تولید‌کنندگان، وارد‌کنندگان و سرمایه‌گذاران می‌توانند در مورد تامین یا فروش ارز خود با قیمت مشخصی در آینده مطمئن باشند و ریسک ناشی از بهای ارز در امر تولید و مصرف به میزان قابل‌توجهی کاسته می‌شود.

اگر بانک مرکزی به دنبال آن است تا شوک‌های بازار ارز باعث بروز شوک تولیدی و مصرفی برای اقتصاد نشود، به جای بستن بازار که عملا این چند هفته نشان داد، تاثیری بر اقتصاد ندارد و صرفا از شکل قانونی به شکل پنهان تغییر می‌کند، می‌تواند از بازار آتی استفاده کند. فراموش نکنیم که همین تغییر ظاهری بازار و راه افتادن دستفروش‌ها به جای صرافی‌های مجاز، مشکلات عدیده کلاهبرداری و دزدی را افزایش می‌دهد و همه اینها موجب افزون شدن ریسک اقتصادی است، اما با دوباره قانونی شدن بازار آزاد و تشکیل بازار آتی نه تنها این نااطمینانی‌ها رخت بر می‌بندد بلکه سفته‌بازان نیز به عنوان تعدیل‌کنندگان قیمت و راهنمای بازار می‌توانند میدان تازه‌ای را به جای بازار فعلی داشته باشند.

جهان صنعت:حداقل دستمزد با چه شیوه‌ای

«حداقل دستمزد با چه شیوه‌ای»عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت به قلم امیرحسین آزاد است که در آن می‌خوانید؛ تعیین حداقل دستمزد در ایران همه ساله از مباحث پرچالش و بعضا تنش‌زا بوده و در حالی که به خاطر فرا رسیدن زمستان سرمای کشور طبیعت را فرا می‌گیرد اما تنور تعیین حداقل دستمزد جنب و جوش و گرمایی در این فصل ایجاد می‌کند. همواره پس از اعلام حداقل دستمزد، کارفرما پذیرش این افزایش را نوعی ایثار به منظور کمک به کارگران تلقی کرده و نمایندگان کارگری نیز که این افزایش را از روی اجبار یا میل پذیرفته‌اند و به پای آن موافقتنامه  امضا گذاشته‌اند همچنان ژست مخالفت با حداقل دستمزد اعلام شده گرفته و با کارگران معترض به این افزایش هم‌آوا می‌شوند.

 ‌وزارت‌ کار نیز خرسند و سرمست است از اینکه توانسته در چارچوب یک فرآیند قانونی و براساس تصمیماتی که معمولا توسط شورای اقتصاد‌ یا هیات دولت به طور غیررسمی تعیین می‌شود، توافق کارگران و کارفرمایان را به عنوان شرکای اجتماعی خود برای تعیین حداقل دستمزد کسب کند.

مهم‌ترین مشکل و مساله سه‌جانبه‌گرایی در کشورهای در حال توسعه و به ویژه ایران صورت سه‌جانبه‌گرایی نیست  چرا‌که به لحاظ قانونی، سه‌جانبه‌گرایی در عالی‌ترین سطح در قوانین کار و تامین اجتماعی در ایران دارای قوت قانونی است. آنچه مساله به نظر می‌رسد محتوای سه‌جانبه‌گرایی، یعنی فقدان نمایندگان واقعی با مشخصه مقبولیت، فراگیری و مشروعیت نمایندگان کارگری و کارفرمایی است و متاسفانه تا زمانی که این نهادسازی توام با دانش و بصیرت صورت نگیرد، جایگاه شرکای اجتماعی در نظام تصمیم‌گیری‌ احساسی، انفعالی و بی‌محتوا خواهد بود که پیامد آن در درازمدت می‌تواند به علت نبود اعتماد کارگران به تصمیمات آنها تبدیل به ناهنجاری‌های اجتماعی شود.

دولت لازم است با توجه به ضعف بنیادین فکری در شرکای اجتماعی خود به ویژه جامعه کارگری با توجه به اعتبارات در اختیار، آموزش‌های لازم را برای مجموعه جامعه کارگری و کارفرمایی به ویژه نمایندگان آنها فراهم کند و با برگزاری همایش‌های داخلی و همچنین استفاده از تجربیات سازمان بین‌المللی کار و دیگر کشورها مهارت‌های تخصصی و فنی شرکای اجتماعی خود را در حوزه‌های سه‌جانبه‌گرایی ارتقا بخشد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید بداند داشتن شرکای اجتماعی قوی، معقول و منتقد در درازمدت به مراتب از شرکای مطیع، بی‌برنامه و کاملا احساسی بهتر و موثرتر خواهد بود.

گسترش صنعت:بازار منطقه نیازمند نگاهی نو

«بازار منطقه نیازمند نگاهی نو»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم نادر هوشمندیار است که در آن می‌خوانید؛توسعه روابط اقتصادی اولویت کشورهای در حال توسعه است. در ایران نیز برنامه‌ریزان با در نظر گرفتن تمامی جوانب، اهدافی را در این بخش ترسیم کرده‌اند. امروز اما مسایل اقتصادی و سیاسی رسیدن به این اهداف را با چالش روبه‌رو کرده است و از همین‌روست که تغییر مسیر در برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

در این بین بازار منطقه به‌عنوان یکی از اولویت‌های توسعه روابط اقتصادی می‌تواند مورد توجه بیشتر قرار گیرد. بازاری که حضور پررنگ‌تر در آن نیازمند نگاهی نو و تدوین سیاست‌های جدید (با در نظر گرفتن مناسبات سیاسی و مصالح ملی) است.

بی‌شک توسعه روابط تجاری با کشورهایی همچون عراق و افغانستان می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ تجارت ایران باشد. این اتفاق اما مشروط بر این است‌که با مدیریت و تدبیر درست همراه باشد.

در اتخاذ هرگونه تصمیمی برای این مهم باید توجه داشت که این کشورها طی چند دهه گذشته به دلیل آنچه بر آن گذشته، دچار یک عقب‌ماندگی تاریخی در فرآیند توسعه شده‌اند و در برهه فعلی ضرورت سرمایه‌گذاری‌های گسترده را بیش از پیش احساس می‌کنند. ضرورتی که این کشورها و بخصوص عراق را به یک بازار بزرگ و بس جذاب برای تجار، سرمایه‌گذاران و تولید‌کنندگان تبدیل کرده است.

نگاهی به شرایط خاص همسایه غربی و تکیه بر گفته‌ها و تحلیل‌های صاحبنظران اقتصادی نشان می‌دهد عراق طی حداقل ۱۰ تا ۲۰ سال آینده بزرگترین منطقه سرمایه‌گذاری خاورمیانه خواهد بود که با توجه به موقعیت جغرافیایی و تشابهات فرهنگی و مذهبی، ایران بیش از هر کشور دیگری می‌تواند از این فرصت بی‌نظیر جهت افزایش نقش و مشارکت خود در اقتصاد عراق بهره ببرد.

در کنار این نیاز، توان بالای ایران در بخش‌های مختلف اعم از ساخت سد، نیروگاه، جاده و تولید‌کنندگان بزرگ و خوش‌نامی در حوزه صنایع غذایی، فولاد و پتروشیمی می‌تواند برگ برنده‌ای در برابر سایر کشورها و سرمایه‌گذاران باشد. از طرفی باید به این نکته توجه داشت که ایران تنها کشوری نیست که قصد دارد از فرصت‌های موجود در بازار عراق بهره‌مند شود.

سایر کشورهای همسایه عراق بویژه ترکیه و کشورهای توسعه یافته که بیشتر آنها در این ایام با بحران و رکود اقتصادی مواجهند، به دنبال کسب سهم از این بازار هستند و طبیعی است کسب سهم مناسب توسط فعالان بخش خصوصی کشورمان در گرو رقابت با این رقباست.

حساسیت در این بازار رقابتی برای مسوولان نیز مشهود بوده است و بر همین اساس پیمانکاران، سرمایه‌گذاران و تولید‌کنندگان داخلی تا حدودی از حمایت‌های دولت از طریق پوشش ریسک و عدم نگرانی از فضای امنیتی حاکم بر این کشور برخوردار شده‌اند.

به نظر می‌رسد تغییر نگرش به این بازار و دیگر بازارهای منطقه آرام‌‌آرام به یکی از اولویت‌های تصمیم‌سازان اقتصادی بدل شده و می‌توان این امید را داشت تا سهم مناسبی از بازار منطقه را کسب کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها